albumezendegi.blogfa.com

melikanewlife.persianblog.ir

زود رنجم - زندگی جدید من

http://melikanewlife.persianblog.ir/post/81

روزهای شیرین نامزدی و خاطرات تلخ و شیرین. صحرا و رضا و نی نی های نازش. روزهای زندگی ماه بانو. این داستان واقعی است! نوشته های پریسا جونم. پانتی جون دانا و مهربونم. ما به هم محتاجیم. الهامی جون و همسریش. خونه ی شیوا جون. نمیدونم من چرا اینجوریم! اصلا فقط من اینجوریم؟ چجوری میتونم اینجوری نباشم؟ زود رنجم اینو میدونم. میگه سرم به فلان کار گرم شد یادم رفت! یه مدت قرار گذاشتیم هر ١۵ روز بهم یه نامه بزنیم و غرنامه ها مو نو از هم بنویسیم. من خیلی تاکید کردم که سر موقع باشه، دیر و زود نشه. خودم بار اول س...اما م...

ronaak.blogfa.com

روزهای روناک

http://www.ronaak.blogfa.com/8806.aspx

می نویسم از روزهای زندگیم. به حق چیزای نشنیده! در چشم باد رو دوست دارم.کاملا مشخصه کارگردان برا فیلم وقت گذاشته و سر هم بندی نکرده. مثل یو.زار.سیف.واقعا داستان قرآن به اون قشنگی رو افتضاح ساخته بود من نمی دونم ده سال چی کار می کرده؟ برنامه ماه عسل رو میبینین؟ من پارسال چند قسمتشو دیدم.سوژه اش خوبه ولی من از مجریش خیلی بدم میاد.عین فر.زا.د حسنی تو کو.له پشتی. جالبه با اینکه این همه ادعای فضل می کنه چیز زیادی هم بارش نیست.من وقتی سید زهر.ا حسینی(نویسنده دا رو آورد اینو فهمیدم). البته خانومه خیلی چاق بودا!

rozhayezendegi.persianblog.ir

روزهای زندگی من و تو

http://rozhayezendegi.persianblog.ir/post/153

روزهای زندگی من و تو. بعد از مدت ها یعنی بیش از سه ماه امروز یه حسی به من این انگیزه رو داد که بنویسم . نمی دونم اون حس چی بود و چرا اما در هر صورت اومدم یه چند جمله ای بنویسم و حداقل به خودم ثابت کنم که زنده ام و وجود دارم . باید رد پایی از خودم توی این وبلاگ میزاشتم دیگه. نوشته شده در چهارشنبه ٧ تیر ۱۳٩۱ساعت ٩:۱٩ ‎ق.ظ توسط شیوا نظرات . نگذار که به آرامی بمیری! شادی را فراموش نکن! آسمان شب و فضا. آلبوم روزهای زندگی ما. آموزش بهتر زندگي كردن. آهنگ و ترانه ايرانی. آونگ خاطره های ما. تزیینات و خانه داری.

rozhayezendegi.persianblog.ir

روزهای زندگی من و تو

http://rozhayezendegi.persianblog.ir/1390/3

روزهای زندگی من و تو. تو تعطیلات هفته گذشته فرصتی شد تا بریم کیش . هرچند هوا گرم و شرجی بود اما خوش گذشت . قرار نبود بریم . آخه این آقای همسر این چند وقت اونقدر سرش شلوغه که جمعه ها هم سر کاره. اما یهوهی در آخرین لحظات روز چهارشنبه برنامه ریزی کردیم و رفتیم. شانس آوردیم که تونستیم بلیط و هتل بگیریم. خرجمون یکم بالا شد . فکر کردیم اگه دبی می رفتیم بهتر بود . حداقل می شد گفت رفتیم سفر خارج از کشور . خوب دیگه این هم یه تجربه بود. چه میشه کرد. نگذار که به آرامی بمیری! شادی را فراموش نکن! آسمان شب و فضا.

rozhayezendegi.persianblog.ir

روزهای زندگی من و تو

http://rozhayezendegi.persianblog.ir/1390/6

روزهای زندگی من و تو. از روز سه شنبه تا حالا مهمون دارم . صبح روز سه شنبه برادر آقای همسر و خانمش همراه با دخترشون اومدند خونه ما . چون یازده صبح با هواپیما رسیدن آقای همسر مجبور شد مرخصی بگیره و بمونه خونه . این چند وقت از بس کارم زیاده من نمی تونستم مرخصی بگیرم و رفتم سرکار . بعد از ظهر وقت دکتر داشتند برای دخترشون . آخه چشم چپ دخترشون یه مقدار انحراف داره و باید عمل بشه. خیلی خیلی ناراحت شدم با خودم گفتم حیف اون پول که خرج اینا شد، خرج آدم های قدر ناشناس . تو این چند روز هم بلیط نگرفتند .دیشب از س...

ronaak.blogfa.com

روزهای روناک - تیکه تیکه!

http://www.ronaak.blogfa.com/post-101.aspx

می نویسم از روزهای زندگیم. میگم این غذا درست کردن هم عجب دردسریه ها! غذای امروزمون از دلمه بادمجون و فلفل و گوجه با اون ابهت به سوسیس بندری تنزل پیدا کرد.البته مقصر اصلی سهنده که سبزی نمی خره! در راستای تمیز کردن خونه دیروز حموم دستشوئی تمیز شد امروز ایشالا اتاقا و هال و فردا هم آشپزخونه! نه که خونمون خیلی بزرگه واسه همون. اینجوری که من حساب کردم باید از شب یلدا خونه تکونیمو شروع کنم که واسه سیزده بدر به یه جاهائی برسم! تنها افتخارم این بود که علی رغم ازدواجم لاغر شدم. کسی روشی بلد نیست فوری جواب بده؟

ronaak.blogfa.com

روزهای روناک - روزانه ها

http://www.ronaak.blogfa.com/cat-2.aspx

می نویسم از روزهای زندگیم. اولین شکوفه ی بهار اولین فصل با هم بودن. یک فصل گذشت یه زمستون از با هم بودنمون. و امروز سومین ماه همراهیمون رو پشت سر گذاشتیم. سه ماه گذشت از روزی که واسه همیشه با هم بودن عهد بستیم گرچه این عهد خیلی وقت بود میون ما بود! اما این بار پیمانمون رنگ دیگه ای داشت سه ماه گذشت از روزی که من تو لباس سفید در دست در تو می رفتیم که مهم ترین حادثه زندگیمون رو رقم بزنیم. سه ماه گذشت از روزی که ماه ها منتظرش بودیم. با اصرار من اسمشو لو داد. که گفت همین جا تو خونه. برادران کارا*مازوف (که نور...

ronaak.blogfa.com

روزهای روناک

http://www.ronaak.blogfa.com/cat-1.aspx

می نویسم از روزهای زندگیم. در عاشقی گزیر نباشد زساز و سوز. استاده ام چو شمع مترسان ز آتشم. در آستانه بیست و چهار سالگی. حرف های من و دوستم. آلبوم زندگی مجی جون. قلب زندگیه تارا جون. باغچه ی دینا جون. پولک ماهی سایه جون. مثل لیمو تلخ و شیرین. رز صورتی - دردونه جون.

ronaak.blogfa.com

روزهای روناک -

http://www.ronaak.blogfa.com/post-104.aspx

می نویسم از روزهای زندگیم. کسی می دونه چرا وقتی می خوام یاهو رو باز کنم یه سایت دیگه باز میشه برام؟ برای شما هم همین طوره؟ نوشته شده در سه شنبه ۲۰ مرداد۱۳۸۸ساعت 12:12 توسط روناک. در عاشقی گزیر نباشد زساز و سوز. استاده ام چو شمع مترسان ز آتشم. در آستانه بیست و چهار سالگی. حرف های من و دوستم. آلبوم زندگی مجی جون. قلب زندگیه تارا جون. باغچه ی دینا جون. پولک ماهی سایه جون. مثل لیمو تلخ و شیرین. رز صورتی - دردونه جون.

ronaak.blogfa.com

روزهای روناک

http://www.ronaak.blogfa.com/8804.aspx

می نویسم از روزهای زندگیم. من قراره بر.م .پرش.ین. بلا.گ رو میگم. نمی دونم چرا تو پست قبل نتونستم منظورمو درست برسونم.اینجا روهم نگه می دارم واسه موضوعاتی که کمتر شخصی هستند. اگه می بینید هنوز آدرس ندادم واسه اینکه هنوز مطلبی ننوشتم و پسوردی ندارم! بهمون ADSLkld ندادن هنوز خط ها مشکل داره و . منم در گیر مهمونداریم شدیدددد. شب ها از خستگی نمی تونم بخوابم.شایدم واسه اینه که من عادت ندارم و واسه هر کاری سه برابر نیازش انرژی میذارم. مرسی که به یادم هستین. نوشته شده در یکشنبه ۲۸ تیر۱۳۸۸ساعت 17:34 توسط روناک.