farazmt.blogfa.com

jangale-zard.blogfa.com

قطره ی باران , شبنم

http://www.jangale-zard.blogfa.com/9012.aspx

قطره ی باران , شبنم. آنقدر تشنگی میکشم تا از عطش عشقت بمیرم. همه جا در پی تو می گردم. من گریزانم از این خسته ترین شکل حیات. و از این غربت تلخ. که به اجبار به پایم بستند. می گریزم از شب. می گریزم از عشق. و تو ای پاک ترین خاطره ها. همه جا در پی تو می گردم. خسته ام دیگر ازین فریاد ها. خسته از بی مهری و بی دادها. خسته از دلبستگی و یاد ها. خسته از شیرین و از فرهاد ها. خسته ام از این همه دیوانگی. خسته از نادانی فرزانگی. خسته از این دشمنان خانگی. خسته ام ازین همه بیگانگی. خسته ام از گردش چرخ فلک.

jangale-zard.blogfa.com

قطره ی باران , شبنم - ای دل شکایت ها مکن

http://www.jangale-zard.blogfa.com/post-25.aspx

قطره ی باران , شبنم. آنقدر تشنگی میکشم تا از عطش عشقت بمیرم. ای دل شکایت ها مکن. ای دل شکایت ها مکن تا نشنود دلدار من. ای دل نمی ترسی مگر از یار بی زنهار من. ای دل مرو در خون من در اشک چون جیحون من. نشنیده ای شب تا سحر آن ناله های زار من. یادت نمی آید که او می کرد روزی گفت گو. می گفت بس دیگر مکن اندیشه گلزار من. اندازه خود را بدان نامی مبر زین گلستان. ا ین بس نباشد خود تو را کآگه شوی از خار من. گفتم امانم ده به جان خواهم که باشی این زمان. تو سرده و من سرگران ای ساقی خمار من. قصه گو.قصه بگو.

jangale-zard.blogfa.com

قطره ی باران , شبنم - داستان بودایی

http://www.jangale-zard.blogfa.com/tag/داستان-بودایی

قطره ی باران , شبنم. آنقدر تشنگی میکشم تا از عطش عشقت بمیرم. می خواست به هر قیمتی دریا را ببیند .عروسکی نمکی بود. اما نمیدانست دریا چیست .روزی عزم سفر کرد . این تنها راه ارضا ی نیازش بود . پش از سفری پایان ناپذیر از میان سرزمین های خشک و متروک گذشت و به کرانه ی دریا رسید . چیزی بیکران ،جذاب و در عین حال اسرار آمیز یافت . سپیده دم بود و آفتاب با پرتوی جوانش ،آب را نوازش می کرد . عروسک نمی توانست بفهمد .مدتی طولانی به زمین میخکوب شده وبا دهان باز خشکش زده بود .در مقابلش اگستره ا ی دل ربا قرار داشت . گم گشت...

jangale-zard.blogfa.com

قطره ی باران , شبنم - سکوت...

http://www.jangale-zard.blogfa.com/post-29.aspx

قطره ی باران , شبنم. آنقدر تشنگی میکشم تا از عطش عشقت بمیرم. دلتنگی های آدم را باد ترانه ای میخواند. رویاهایش را آسمان پر ستاره نادیده می گیرد. و هر دانه ی برفی به اشکی نریخته میماند. سکوت سرشارا از سخنان ناگفته است از حرکات ناکرده. اعتراف به عشق های نهان و. شگفتیهای بر زبان نیامده. در این سکوت حقیقت ما نهفته است. حقیقت تو و من. نوشته شده در پنجشنبه سی ام شهریور ۱۳۹۱ساعت 10:56 توسط امیر حسین. قصه گو.قصه بگو.

jangale-zard.blogfa.com

قطره ی باران , شبنم - دریا

http://www.jangale-zard.blogfa.com/tag/دریا

قطره ی باران , شبنم. آنقدر تشنگی میکشم تا از عطش عشقت بمیرم. می خواست به هر قیمتی دریا را ببیند .عروسکی نمکی بود. اما نمیدانست دریا چیست .روزی عزم سفر کرد . این تنها راه ارضا ی نیازش بود . پش از سفری پایان ناپذیر از میان سرزمین های خشک و متروک گذشت و به کرانه ی دریا رسید . چیزی بیکران ،جذاب و در عین حال اسرار آمیز یافت . سپیده دم بود و آفتاب با پرتوی جوانش ،آب را نوازش می کرد . عروسک نمی توانست بفهمد .مدتی طولانی به زمین میخکوب شده وبا دهان باز خشکش زده بود .در مقابلش اگستره ا ی دل ربا قرار داشت . گم گشت...

jangale-zard.blogfa.com

قطره ی باران , شبنم - نخند نخند...!!!

http://www.jangale-zard.blogfa.com/post-22.aspx

قطره ی باران , شبنم. آنقدر تشنگی میکشم تا از عطش عشقت بمیرم. سرآستین پاره ی کارگری که دیوارت را می چیند. به تو می گوید،ارباب. به پسرکی که آدامس می فروشد و تو هرگز نمی خری. به پیرمردی که در پیاده رو به زحمت راه می رود. و شاید چندثانیه ی کوتاه معطلت کند. به دبیری که دست و عینکش گچی است. و یقه ی پیراهنش جمع شده. به همسایه ای که هر صبح. نان سنگک می گیرد،. به راننده ی چاق. به رفتگری که درگرمای تیرماه کلاه پشمی. به راننده ی آژانسی که چرت. به پلیسی که سرچهارراه باکلاه صورتش را باد. که روی چهارپایه می رود.

jangale-zard.blogfa.com

قطره ی باران , شبنم -

http://www.jangale-zard.blogfa.com/post-26.aspx

قطره ی باران , شبنم. آنقدر تشنگی میکشم تا از عطش عشقت بمیرم. ابیاتی برگزیده از اشعار مولانا. آدمی فربه شود از راه گوش/ جانور فربه شود ازحلق و نوش. آدمی مخفی است در زیر زبان/ این زبان پردهاست بر درگاه جان. آزمودم مرگ من در زندگی است/ چون رهم زین زندگی، پایندگی است. آفت ادراک آن حال است و قال/ خون به خون شستن محال است و محال. آنچه اندر آینه بیند جوان/ پیر اندر خشت بیند بیش از آن. از پی هر گریه آخر خنده ایست/ مرد آخربین مبارک بنده ایست. از محبت، نار نوری میشود/ وز محبت، دیو حوری میشود. سخت گیری و تعصب خامی ...

jangale-zard.blogfa.com

قطره ی باران , شبنم - شهید حشمت الله طاهری

http://www.jangale-zard.blogfa.com/post-23.aspx

قطره ی باران , شبنم. آنقدر تشنگی میکشم تا از عطش عشقت بمیرم. شهید حشمت الله طاهری. شهید حشمت الله طاهری : فرمانده گردان مالک اشترلشگر 25 کربلا(سپاه پاسداران انقلاب اسلامی). اواخر اسفند سال 1359 برای سرکربی اشرار سیستان و بلوچستان به مدت سه ماه به شهر سراوان اعزام شد. پس از بازگشت از این مأموریت به همراه تنی چند از دوستان خود در سال 1359 از سپاه استعفا داد اما جدایی وی از سپاه دوام چندانی نداشت و دوباره به سپاه بازگشت و با شتاب هر چه تمام تر به فعالیت های سابق خود ادامه داد. او در نوجوانی مدتی به چوپانی ا...

jangale-zard.blogfa.com

قطره ی باران , شبنم -

http://www.jangale-zard.blogfa.com/post-19.aspx

قطره ی باران , شبنم. آنقدر تشنگی میکشم تا از عطش عشقت بمیرم. قصه گو را کشتند. خون ماه را ریختند و از این همه هم همه جان. مرا به پیشکش بردند! از درد گفتن و از درد شنیدن با مردم بی درد. ندانی که چه دردیست. نوشته شده در شنبه پنجم آذر ۱۳۹۰ساعت 12:37 توسط امیر حسین. قصه گو.قصه بگو.

jangale-zard.blogfa.com

قطره ی باران , شبنم

http://www.jangale-zard.blogfa.com/9103.aspx

قطره ی باران , شبنم. آنقدر تشنگی میکشم تا از عطش عشقت بمیرم. می خواست به هر قیمتی دریا را ببیند .عروسکی نمکی بود. اما نمیدانست دریا چیست .روزی عزم سفر کرد . این تنها راه ارضا ی نیازش بود . پش از سفری پایان ناپذیر از میان سرزمین های خشک و متروک گذشت و به کرانه ی دریا رسید . چیزی بیکران ،جذاب و در عین حال اسرار آمیز یافت . سپیده دم بود و آفتاب با پرتوی جوانش ،آب را نوازش می کرد . عروسک نمی توانست بفهمد .مدتی طولانی به زمین میخکوب شده وبا دهان باز خشکش زده بود .در مقابلش اگستره ا ی دل ربا قرار داشت . گم گشت...