aghooshenoor.blogfa.com
عطر لبخند خداعطر لبخند خدا - در یک برهوت،تنهایی
http://aghooshenoor.blogfa.com/
عطر لبخند خدا - در یک برهوت،تنهایی
http://aghooshenoor.blogfa.com/
TODAY'S RATING
>1,000,000
Date Range
HIGHEST TRAFFIC ON
Thursday
LOAD TIME
0.2 seconds
PAGES IN
THIS WEBSITE
14
SSL
EXTERNAL LINKS
5
SITE IP
38.74.1.43
LOAD TIME
0.25 sec
SCORE
6.2
عطر لبخند خدا | aghooshenoor.blogfa.com Reviews
https://aghooshenoor.blogfa.com
عطر لبخند خدا - در یک برهوت،تنهایی
aghooshenoor.blogfa.com
عطر لبخند خدا
http://www.aghooshenoor.blogfa.com/8801.aspx
دخترک محدوده ای از جدول های کنار جوی آ ب رو با حفظ تعادل نه چندان موفق می رفت و باز می گشت و فرمانده مثل همیشه درهم و متفکر اینبار به یک تخته سنگ زل زده بود و لابد داشت آفرینشش رو تحلیل می کرد. صدای افتادن دخترک در آب و گلی شدن لباس هاش و پاشیده شدن آب به فرمانده رشته افکارش رو پاره کرد اما کوچکترین نگرانی بابت صدمه دیدن دخترک ابراز نکرد. دخترک با لباس های خیس از آب در کنار فرمانده نشست، در حالیکه دلگیری او از ایم بی توجهی فرمانده کاملا مشهود بود. تا حالا سعی کردی کسی رو دوست داشته باشی؟ خب اون شهید شد.
عطر لبخند خدا - برای تو...
http://www.aghooshenoor.blogfa.com/post-1.aspx
بوی کباب سوخته و یاد بدرقه یوسف ملکوتی و عظمت طاق نصرت و احمدی که. قرابتش با داغ دل بود یا با جسد های سوخته از عشقی که هنوز آغوش خیالت رو ترک نکردند؟ یک جواب ایثارگرانه،وقتی سالها پیش از او پرسیدم " پس من چی؟ شهادتت را به تعویق انداخت. نوشته شده در سه شنبه هجدهم فروردین ۱۳۸۸ساعت 15:30 توسط دخترک. وقتی دخترک تنها،سر دوراهی،سردرگم و ناراضی ایستاده بود و به آسمان نگاه می کرد، انگار انتظار معجزه ای ناباورانه را می کشید. ناگهان چیزی در آسمان دید که به ارامی به زمین نزدیک می شد. هردو از دیدن هم تعجب کرده بودند.
عطر لبخند خدا
http://www.aghooshenoor.blogfa.com/8805.aspx
دخترک با کنجکاوی خاصی سعی داشت سر از کار این مرد قوی هیکل در بیارد. آیا این همان بود؟ متفاوت بود ولی حقیقتا برای عطیه الهی بودن کمی زمخت و سرد به نظر می رسید. نه اینکه دخترک ترحم می خواست ،ولی آخه نه نوازشی و نه آغوش گرمی.در واقع اصلا چیز قابل توجهی نبود. تو مگه کار نداری؟ از تجارتت عقب نمی افتی؟ از دنیا جا نمونی.چرا حرکت نمی کنی؟ واقعا حرکت رو در من نمی بینی؟ خب من فرمانده یه جنگ دور بودم. بیشتر شبیه یه دیوونه ی بد حالی تا یه فرمانده جنگ. فرمانده لبخند نزد،اخم هم نکرد. چون که آدم متفاوتی هستم.
عطر لبخند خدا - بیاید داستان رو از اول اولش تعریف کنم (فصل اول ) دوراهی
http://www.aghooshenoor.blogfa.com/post-5.aspx
بیاید داستان رو از اول اولش تعریف کنم (فصل اول ) دوراهی. قرن ها بود که دخترک، تنها آنجا ایستاده بود.درست در نقطه ی شروع دوراهی (انتخاب گاهی خیلی سخته،مخصوصا اگر هیچ چیز اونقدر محکم نباشه که بشه راهنما). اوایل از هرکسی که رد می شد می پرسید:ببخشید،شما مقصدتون کجاست؟ اما واقعا کی می دونست مقصد کجاست؟ همه میرفتند و شتاب می کردند در این رفتن تا برسند،بدون اینکه درک کنند کجاا؟ همه با خاراندن پشت کله هاشان به وسیله انگشت اشاره،سعی در پردازش جواب این سوال داشتند ولی کی می دونست؟ هردو از دیدن هم تعجب کرده بودند.
عطر لبخند خدا
http://www.aghooshenoor.blogfa.com/8802.aspx
دوست داشت گریه کنه. پاهای کوچیکش درد گرفته بود و مغزش بیشتر (انتخاب سخته ولی انتظار دردناکه ). تنهایی چقدر زود کودکیش را ربوده بود.چقدر زود پا در جاده گذاشته بود. شونه های کوچیک و پاهای سستش بدون تکیه گاه چقدر آسب پذیر به نظر می رسید. پس اون چیزی که همیشه در درونش بهش ایمان داشت،همیشه مطمئن بود هست بدون اینکه نیاز به اثبات داشته باشه ، چرا کاری نمی کرد؟ از دست اون چیز عصبانی بود. به محض اینکه این فکر از ذهنش گذشت طوفان سختی شروع شد و این یعنی نهایت نا امیدی بر دخترک مستولی گشت. طوفان تمام شده بود. قرن ها...
TOTAL PAGES IN THIS WEBSITE
14
مثل ستاره - ...
http://www.meslesetare.blogfa.com/post-82.aspx
ترست از اینه بفهمن که همش. یه نمایش واسه دیده شدنه. هست که بخاطره غرور. تا فراموش میشه سوسو میزنه. بیا فکر کن که چرا چی شد الان. تو رو هر جا که میری میشناسن. از اضافه ی دلایی که شکست. فرش قرمز زیر پات میندازن. تو که این مسیر سخت رو اومدی. که هنوزم خستگیش تو تنته. هر چی گفتم با تموم تلخیاش. یه تلنگر واسه ی بودنته. نوشته شده در پنجشنبه ۱۶ آذر۱۳۹۱ساعت ۱۲:۴۴ بعد از ظهر توسط محمد. بیا و پنجره های رو به. فردا ها رو وا کن. قاصدک ها رو صدا کن. بگو ای گل که دوباره. این خزون با تو بهاره. بگو تا آسمون امشب.
مثل ستاره - برای تو...
http://www.meslesetare.blogfa.com/post-81.aspx
یه قایقه شکسته بودم توی رودخونه شناور. یه مسافر غریبه ، که نداره یارو یاو. ضربه های موج وحشی روی قلبه چوبی من. نتونست حتی یه زره کم کنه از خوبی تو. توی یه روز صدای پاتو روی قامتم شنیدم. اون روز واسه اولین بار مزه عشقو چشیدم. مخمله دستای گرمت مرحم دردهای من شد. صدای پاک و زلالت همدمه شبهای من شد. نوشته شده در سه شنبه ۶ تیر۱۳۹۱ساعت ۸:۴۴ قبل از ظهر توسط محمد. بیا و پنجره های رو به. فردا ها رو وا کن. قاصدک ها رو صدا کن. بگو ای گل که دوباره. این خزون با تو بهاره. بگو تا آسمون امشب. پر شه از ماه و ستاره.
مثل ستاره
http://www.meslesetare.blogfa.com/9104.aspx
یه قایقه شکسته بودم توی رودخونه شناور. یه مسافر غریبه ، که نداره یارو یاو. ضربه های موج وحشی روی قلبه چوبی من. نتونست حتی یه زره کم کنه از خوبی تو. توی یه روز صدای پاتو روی قامتم شنیدم. اون روز واسه اولین بار مزه عشقو چشیدم. مخمله دستای گرمت مرحم دردهای من شد. صدای پاک و زلالت همدمه شبهای من شد. نوشته شده در سه شنبه ۶ تیر۱۳۹۱ساعت ۸:۴۴ قبل از ظهر توسط محمد. بیا و پنجره های رو به. فردا ها رو وا کن. قاصدک ها رو صدا کن. بگو ای گل که دوباره. این خزون با تو بهاره. بگو تا آسمون امشب. پر شه از ماه و ستاره.
مثل ستاره
http://www.meslesetare.blogfa.com/9109.aspx
ترست از اینه بفهمن که همش. یه نمایش واسه دیده شدنه. هست که بخاطره غرور. تا فراموش میشه سوسو میزنه. بیا فکر کن که چرا چی شد الان. تو رو هر جا که میری میشناسن. از اضافه ی دلایی که شکست. فرش قرمز زیر پات میندازن. تو که این مسیر سخت رو اومدی. که هنوزم خستگیش تو تنته. هر چی گفتم با تموم تلخیاش. یه تلنگر واسه ی بودنته. نوشته شده در پنجشنبه ۱۶ آذر۱۳۹۱ساعت ۱۲:۴۴ بعد از ظهر توسط محمد. بیا و پنجره های رو به. فردا ها رو وا کن. قاصدک ها رو صدا کن. بگو ای گل که دوباره. این خزون با تو بهاره. بگو تا آسمون امشب.
TOTAL LINKS TO THIS WEBSITE
5
دفاع از حریم مادرم
دفاع از حریم مادرم. دفاع از حریم مادرم. سینه اش بویید پیغمبر که مینوی من است. فاطمه هم فکر و هم سیما و هم خوی من است. یاد از بشکستن پهلوی او چون کرد گفت. بضعه من روح مابین دو پهلوی من است. هدف از طراحی این وبلاگ بررسی موضوعاتی پیرامون بی بی دوعالم، فاطمه زهرا علیهاالسلام می باشد. محوریت مطالب آن، شبهاتیست که از طرف دشمنان اهل بیت به ساحت بی بی و ولایت مولا علی علیه السلام وارد شده است و همچنین طرح کلیه اشکالاتی که به مبانی شیعه اعم از عقاید و احکام، گرفته شده و پاسخ به آنها می باشد. بانوی آب و آینه.
هیچ چیزی وجود خارجی نداره حتی من
هیچ چیزی وجود خارجی نداره حتی من. میخوام اینجارو واسه همیشه تعطیل کنم اینجا برام حکم مخفیگاه داشت یه خونه که. تارو پودش از وجود منه. یه دفتر خاطرات که میتونستم خودم باشم. اما دیگه برام امن نیست. چون چندنفر هستند که ادرس اینجا رو دارن. اصلا دوست ندارم که اون چند نفر از چیزی با خبر بشن. و اصلا هم برام مهم نیست که با خوندن این نوشته ناراحت میشن یانه. ازهمه ی دوستای خوبی که توی این چند سال پیدا کردم معذرت خواهی میکنم.امیدوارم که منو. دلم برای تک تکتون تنگ میشه. روی شاخه های دوری چه خوشی داره صبوری. کاری کنم ...
آغوش خدا مال من و توست
آغوش خدا مال من و توست. ما هم یکی هستیم از خودتون.نه بسیجی ایم نه حزب الهی نه خشکه مقدس نه فشن نه جیگول بیگول نه مخالف نه موافق نه زشت نه زیبا. ادمای معمولی هستیم که مثل خودتون کاهل نمازی میکنیم نماز شب میخونیم! دعا میکنیم ناشکری میکنیم کارخوب میکنیم گناه میکنیم اشتباه میکنیم عبرت میگیریم. قبول کنیم که هیچوقت یک راه رو طی نمی کنیم یه رنگ نیستیم زیگزالی حرکت میکنیم. یا زنگی زنگ یا رومی روم.ولی هیچکس نمیتونه. قالب وبلاگ : قالب وبلاگ. آجی مریم و داداش جواد. طراحی قالب : بهاربيست.
اغوش مرگ
اشعار و جملات عاشقانه، حرف دل. اما منطقی باش ما اصلا بهم نمی خوریم. گفتم :هه . شکست. گفت:میدونستم قلبتو میشکنم با این حرف. اما تو نمیتونی منو یه آرزوهام برسونی. گفتم:نه قلبمو نگفتم.سنگینی حرفت کمرمو شکست. به سلامت .رفت . رسید دم درگفت خداحافظ. گفتم حالا شکست.درو بست و رفت. داد زدم.بیداد کردم. کمرم قلبم .شکست. نوشته شده در دوشنبه بیست و یکم بهمن ۱۳۹۲ساعت 22:17 توسط یاسمین. چه مغرور و مردانه. سکوت کردی.در برابر سیل اشکهایم. نوشته شده در دوشنبه بیست و یکم بهمن ۱۳۹۲ساعت 22:6 توسط یاسمین. عبور میکنم هر روز.
Site not found!
سایت مورد نظر مسدود است! این سایت به دلیل ارسال پست اسپم و ایجاد محتوای خودکار مسدود شده است. تمامی حقوق اعم از قالب و محتویات متعلق به رزبلاگ بوده و کپی برداری از آن پیگرد قانونی دارد.
عطر لبخند خدا
دخترک با کنجکاوی خاصی سعی داشت سر از کار این مرد قوی هیکل در بیارد. آیا این همان بود؟ متفاوت بود ولی حقیقتا برای عطیه الهی بودن کمی زمخت و سرد به نظر می رسید. نه اینکه دخترک ترحم می خواست ،ولی آخه نه نوازشی و نه آغوش گرمی.در واقع اصلا چیز قابل توجهی نبود. تو مگه کار نداری؟ از تجارتت عقب نمی افتی؟ از دنیا جا نمونی.چرا حرکت نمی کنی؟ واقعا حرکت رو در من نمی بینی؟ خب من فرمانده یه جنگ دور بودم. بیشتر شبیه یه دیوونه ی بد حالی تا یه فرمانده جنگ. فرمانده لبخند نزد،اخم هم نکرد. چون که آدم متفاوتی هستم. به آسمان ...
اغوش سرد
از پشت كوه امده ام . چه ميدانستم اين سوي كوه بايد براي داشتن ثروت حرام خورد؟ براي عشق خيانت كرد؟ براي خوب ديده شدن ديگران را بد نشان داد؟ براي به عرش رسيدن ديگري را به فرش كشاند؟ وقتي هم با تمام سادگيم دليلش را مي پرسم ، پوزخندي ميزنند و مي گويند : از پشت كوه آمده. ترجيح ميدهم به پشت كوه برگردم و تنها دغدغه ام سالم برگرداندن گوسفندان از دست گرگ ها باشد. تا اينكه اين سوي كوه باشم و گرگ . یکشنبه سیزدهم بهمن ۱۳۹۲ ] [ 22:4 ] [ دلشكسته ] . پيشكش به محضر آقاي مهربونم . محبوبت رابطه اي قلبي است! گفتم : تنور خان...
آغوش سرد
به وبلاگ من خو.ش اومدین. لطف کنید اگه مایل به تبادل لینک بودین. منو با اسم آغوش سرد لینک کنید. سپاس از لطف شما. زندگی مثل ساعت شنی ست هر وقت نیمه ای از آن در حال خالی شدن بود بدان که نیمه ی دیگرش در حال پر شدن ست. گفتی سه روز دیگر باز خواهی گشت.میدانستی دنیا دو روز است؟ نوشته شده در تاریخ پنجشنبه 5 مرداد 1391 توسط افسانه نظرات. ب ه تو ک ه ف کر می ک ن م . بی ا ختیار . ب ه ح ماق ت خود ل بخ ند می ز نم . س یاه ل شک ری بود م . و ف کر می ک رد م بازیگ ر ن قش او لم. نکند فقط به گل آلودی کفش هایمان بیندیشیم.
آغوش صبح
از دل نوشته و اشعار و سخنان بزرگان گرفته تاتصاویر و مطالب طنز و علمی و داستان. اینبار قول بدهیم که نخندیم. اگر عمر دوباره داشتم. خنده بر هر درد بی درمان دواست. شیطان وفرشته ای سقوط کرده. اینجا دست هایی منتظر توست. خرید شارژ رایتل دیتا. گیره فرم دهنده بینی. اینبار قول بدهیم که نخندیم. دوشنبه ۱۳۹۲/۰۶/۱۸ ] [ 18:29 ] [ بانو ]. جان بلانکارد " از روی نیمکت برخاست لباس ارتشی اش را مرتب کرد. و به تماشای انبوه مردم که راه خود را از میان ایستگاه بزرگ مرکزی پیش می گرفتند مشغول شد. چیز خنده داری هست بگو ما هم بخندیم".
ღ♥آغوش تنها♥ღ
ღ آغوش تنها ღ. ﺧﺎﻟﻘﻢ ﺑﻪ ﻧﺎﻣﻢ ﺳﻮﺭﻩ ﻧﺎﺯﻝ ﻛﺮﺩ! ﺩﺭ ﺗﻘﻮﻳﻢ ﺭﻭﺯﻯ ﺑﻪ ﻧﺎﻣﻢ ﺛﺒﺖ ﻛﺮﺩﻧﺪ . با ﺗﻤﺎﻡ ﻣﺮﺩﺍﻧﮕﻯﻬﺎﻳﺖ ﻫﻴﭻ ﮔﺎﻩ ﻧﻤیتواﻧﻰ ﺑﻔﻬﻤﻰ ﺭﻧﮓ ﺻﻮﺭﺗﻰ ﺑﺮﺍﻳﻢ ﻳﻚ ﺩﻧﻴﺎﺳﺖ! ﻧمیتوانی ﺑﻔﻬﻤﻰ ﻋﺸﻖ ﺑﻪ ﻻﻙ ﻗﺮﻣﺰ ﺭﺍ! گﺮﻳﻪ ﻛﺮﺩﻥ ﺑﺪﻭﻥ ﺧﺠﺎﻟﺖ . ﺩﺭﻙ ﻛﺮﺩﻧﺶ ﺩﺭ ﺗﻮﺍﻧﺖ ﻧﻴﺴﺖ! منم ﻟﻴﻼﻯ ﻋﺸﻖ ﻭ ﺯﻟﻴﺨﺎﻯ ﺍﻧﺘﻈﺎﺭ . چک ﻧﻮﻳﺲ ﻫﻴﭻ ﺍﺣﺴﺎﺳﻰ نمیشوم. من دخترم دخترانه ميخندم. پس مرا که خندان ميبيني برچسب هرزگي برپيشانيم نزن. دخترم و دخترانه نازميکنم. آري من همان دختريم که عشوه هايم برباد ميدهد غرور مردانه ات را. شنبه دهم خرداد 1393 ] [ 19:29 ] [ ງitค ] . دخترم میدانم ا...
בر آغــــــوش تـــنـــهـآیـــــــے
روی قبرم بنویسید:موریانه ها زهرمارتان باد این تن پراز حسرتهای شیرین بود. آرش یو مطال ب. ط راح قال ب. ﺩﺭﻭﻍ ﮔﻔﺘﻦ ﺭﺍ ﺧﻮﺏ ﯾﺎﺩ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺍﻡ. ﺣﺎﻝ ﻣ ﻦ ﺧﻮﺏ ﺍﺳﺖ. ﻓﻘﻂ ﺯﯾﺎﺩ ﺗﺎ ﻗﺴﻤﺘﯽ ﻫﻮﺍﯼ ﺩﻟ ﻢ ﻃﻮﻓﺎﻧﯽ. ﻫﻤﺮﺍﻩ ﺑﺎ ﻏﺒﺎﺭﻫﺎﯼ ﺧﺴﺘﮕﯽ ﺳﺖ. با خودم مي جنگم كه گريه نكنم. اما همينكه مي جنگي تا گريه نكني. ناگهان گريه مي كني تا بجنگي. شنبه 30 آذر1392 ساعت 19:23 توسط فائزه. پیش از آنکه برایت قصه بگویم،. قصه های من تنها به درد نخوابیدن می خورند ! این قلب لعنتی عذابم می دهد فقط بلد است با خاطره ی آنکه نیست. چه بر سر پاکی آن قلب آمده است.
