ahdha.blogfa.com

ghasedakeraha.blogfa.com

قاصدک تنهایی -

http://www.ghasedakeraha.blogfa.com/post-118.aspx

قاصدک می آمد , گیج و بی حوصله بود. بغض هایم در گلو بشکسته است. نوشته شده در دوشنبه ششم تیر ۱۳۹۰ساعت 23:23 توسط منیره. آن کنایه مرموز که در نهفت عشق روان است. دانستنش ضرور و گفتنش محال. به آرامي گذر كن. عهدها بسته ام از دورانها. اعترافات يك ذهن پاك. اس ام اس عشقولانه (محمد). برگی از اشعار من.

ghasedakeraha.blogfa.com

قاصدک تنهایی

http://www.ghasedakeraha.blogfa.com/9001.aspx

قاصدک می آمد , گیج و بی حوصله بود. فقط خدا میدونه که چقدر دلم می خواد بنویسم از همه چی از حرفهایی که توی دلم تلمبار شده یا از بغضهایی که توی گلوم گره خورده از عشقی که دیگه نیست از قلبی که شکست از نامردی از نارفیقی از شادی از جوجه کوچولویی که با قدمهای قشنگش زندگیمونو رنگ شدی زد اما. اما امسال سال متفاوتیه نمیدونم چرا اما احساس غریبی بهم خبر از شادی میده خبر از یه حادثه یه تغییر شیرین. خدایا دوستت دارم حتی اگه ازت دورم. نوشته شده در پنجشنبه بیست و پنجم فروردین 1390ساعت 15:42 توسط منیره. به آرامي گذر كن.

faaty.persianblog.ir

باران - انديشه و احساس

http://faaty.persianblog.ir/post/34

1670;هارشنبه ۳٠ آبان ،۱۳۸٦. عاطفه جونم : اصلا نمی خواستم وبلاگمو درسی کنم. اما یه پست گذاشتن راجع به درسم که اشکالی نداره؟ مریم جونم: خیلی خیلی لطف کردی بابت لینک هایی که دادی و اطلاعاتت. مرسی گلم. قرار نشد دیگه: من هیچ وقت تو شبکه های هرمی نبودم. شاید اشتباه گرفتی! فاتح جونم: تو درس بازاریابی تقریبا ۷ نمره این درس ارائه تحقیقه و اجباری! استثناآ تو این درس مجبور بودم تحقیق ارائه بدم. خوب از ااین حرفا که بگذریم. یه نماز تو هوای بارونی با دل گرفته خیلی می چسبه! پيام هاي ديگران .

faaty.persianblog.ir

بازاریابی (‌marketing) - انديشه و احساس

http://faaty.persianblog.ir/post/33

1583;وشنبه ٢۱ آبان ،۱۳۸٦. یکی از بهترین و زیبا ترین درس هاییه که این ترم دارم می گذرونم! این که چگونه مشتری جذب کنیم و اونا رو مشتری خودمون نگه داریم. البته اصطلاح بازاریابی به شکل خیلی خنده داری تو ایران جا افتاده که بیشتر شبیه تراکت پخش کنی است. و یا در حد بردن محصولات آرایشی بهداشتی به در آرایشگاه ها . اما رشته بازاریابی که البته در ایران تو دوره فوق لیسانس تخصصی می شه، به نکاتی توجه می کنه که واقعا جالبه! اینا رو کاتلر تو کتاب اصول بازاریابی گفته! دنبال تبلیغات جالبی در مورد شرکت PUMA می گردم!

faaty.persianblog.ir

انديشه و احساس

http://faaty.persianblog.ir/1386/5

1740;کشنبه ٧ امرداد ،۱۳۸٦. داشتم به کل وبلاگم و پست هاش نگاه می کردم. وقفه های طولانی بین نوشته هام با وجو ارتباط زیادم با اینترنت حتما باید دلیلی داشته باشه. نمی دونم دلیلش چیه؟ گاهی فکر می کنم حرفی برای زدن به همه ندارم.با این که دغدغه های زیادی دارم. گاهی هم میگم شاید نمی دونم وبلاگ نویسی چیه و تو وبلاگ باید چی کار کرد. شاید ارتباط درستی با دوستان وبلاگیم برقرار نمی کنم. همه اش ممکنه دلیل خوبی باشه. اما پس بقیه چطور این قدر راحت وبلاگ می نویسن؟ همه اینه تو جشن پرشین بلاگ به دهنم رسید. پيام هاي ديگران .

faaty.persianblog.ir

انديشه و احساس

http://faaty.persianblog.ir/1385/1

1583;وشنبه ٢۱ فروردین ،۱۳۸٥. دلم نمی يومد ولش کنم. دلم می خواست دو دستی بهش بچسبم و نذارم از چنگم فرار کنه. دلم نمی خواست بره. يه حسی بهم می گفت که اونم دلش نمی خواد منو ترک کنه اما دست خودش نبود بايد می رفت. بهترين خاطراتم همراش بود. بهترين لحظات عمرم. يه جورايی واسم يه شروع بود واسه تا ته خط دويدن، اما بايد می رفت. هر چی فکر می کردم بيشتر مخم تعطيل می شد. کاری از دستم بر نمی اومد و لحظه به لحظه به رفتنش نزديک تر می شد. چه روزايی بود. چه شيرين و دوست داشتنی و به ياد موندنی.اما حيف بايد ميرفت.

faaty.persianblog.ir

انديشه و احساس

http://faaty.persianblog.ir/1385/8

1583;وشنبه ۱٥ آبان ،۱۳۸٥. تبلور انديشه و احساسم در. بار دیگر بوی نازش مرا مست مست کرد. بار دیگر آمد.همان گونه و همان زمان که انتظارش را می کشیدم. با همان طراوت همیشگی. با همان رنگ و بو. و باز هم با همان توشه ای که همراه دارد. توشه ای که هر سال می آورد و مرا با خودش به دوران نوجوانی ام به خاطرات کودکی ام و زیبایی ها و خوبی ها می برد. مرا به یاد باور های شیرینم، منجی مقتدرم و خدای زیبایی که او و امثال او دارند . برای من نه رنگ قرمز، نه قلب قرمز، نه گیتار و نه هیچ چیز دیگر نماد عشق نیست. کاش به آرزویم برسم.

faaty.persianblog.ir

انديشه و احساس

http://faaty.persianblog.ir/1385/4

1670;هارشنبه ۱٤ تیر ،۱۳۸٥. دلم برای پدربزرگ خوبم(حاج آقای خودمون) و عموی نازنينم تنگ شده. تقريبا هر روز سری به خانه پدرم می زنم و برای هم دلی می رم پيش مادر بزرگم. به خصوص بابای مهربونم که نه می تونه از غصه های مادرش که به قول خودش همه ی وجودش ارادت به اوست کم کنه و نه می تونه فکرشو از پيش پدرش که نمی دونه در چه حاليه بيرون بياره. برای همشون : التماس دعا. لينک های مربوط ( از هر دری سخنی! نوشته شده در ساعت ٥:۱٥ ‎ب.ظ توسط fatemeh. پيام هاي ديگران .

razemann.persianblog.ir

درانتظاروصال

http://razemann.persianblog.ir/1385/12

عاشقانه های من و شهرام. هفت روز هفته هایم. برای تو می نویسم. سالهای دور از تو. روزهای گرم با تو بودن. عهدها بسته ام از دورانها. هزارو يک شب زندگی. خاطرات زندگی من و همسرم. دل نوشته های ماهک و پیشول. سهم من، آسماني است. قصه های هزارو يک شب. از دل تا قلم. سخت است درک اين که تو از راه می رسی. ليست وبلاگ هاي فارسي. سلام دوستای مهربونم . مژی جون -شاپرک جونم- رهاجونم - بهار جون - مرضیه گلم . گفت :آره - گفتم چرا خودت تنها نمیای؟ گفت : اون برادر بزرگترمه جای پدرمه . نمیتونم به حرفاش توجه نکنم . و من : باشه ....

razemann.persianblog.ir

درانتظاروصال

http://razemann.persianblog.ir/1385/8

عاشقانه های من و شهرام. هفت روز هفته هایم. برای تو می نویسم. سالهای دور از تو. روزهای گرم با تو بودن. عهدها بسته ام از دورانها. هزارو يک شب زندگی. خاطرات زندگی من و همسرم. دل نوشته های ماهک و پیشول. سهم من، آسماني است. قصه های هزارو يک شب. از دل تا قلم. سخت است درک اين که تو از راه می رسی. ليست وبلاگ هاي فارسي. شایدم بهت نرسیده بود . ودر پایان به نازنینم :. پيام هاي ديگران . 1583;وشنبه ٢٩ آبان ،۱۳۸٥ - بهار. و اما امروز . امروز بهم گفتی هردوخسته شدیم . بهم گفتی : بهتره با پدرت صحبت کنی . یا رو...من هیچی ن...