armincartoon.blogfa.com
نوشته های یک دیوانه
http://www.armincartoon.blogfa.com/9106.aspx
نوشته های یک دیوانه. خیلی وقت بود که حوصله نوشتن نداشتم. اما این کتاب رو خواستم که معرفی کنم. انتشاراتیش که انتشاراتی خیلی خوبیه. یه دوست این کتاب رو برای هدیه بهم داد.خودش که خیلی خوشش اومده بود.اما من اول زیاد نمیخواستم بخونمش.بالاخره نویسنده ایرانیه دیگه! اما وقتی کتاب رو باز کردم و خوندم،فهمیدم که نویسنده اش عاشق پیشه و خسته الکی نیست. چیزایی که توی اجتماع بوده رو دیده و توی داستاناش آورده. زیاد حرف نمیزنم در موردش.بخرید بخونید خودتون میفهمید! اولین سایت تخصصی کارتون و کاریکاتور ایران.
armincartoon.blogfa.com
نوشته های یک دیوانه
http://www.armincartoon.blogfa.com/9001.aspx
نوشته های یک دیوانه. حراست از دانشگاه ما! به لطف الهی در دانشگاه ما تمامی ویژگی هایی که در حکومت امام علی (ع) موجود بوده، رعایت می شود! مثلا مدیر حراست دانشگاهمان بواسطه ی تمامی تلاش هایی که در کوبش بر سر دانشجویان گرانقدر دانشگاه داشته اند،نایل به کسب مقام اول در میان دانشگاه های وزارت علوم شده اند! نوشته شده در سه شنبه شانزدهم فروردین ۱۳۹۰ساعت 10:8 توسط دیوانه. اولین سایت تخصصی کارتون و کاریکاتور ایران. وصیت نامه(وبلاگ سید مسعود شجاعی طباطبایی). قورماغه ای روی تیفال. حیاط خلوت یک نیمچه مهندس مخ افگار.
armincartoon.blogfa.com
نوشته های یک دیوانه
http://www.armincartoon.blogfa.com/8909.aspx
نوشته های یک دیوانه. خون خورد و می پسندید! فعلا گوشی رفیقمو قرض گرفتم.از ایناس که تلویزیون داره! داشتم نقشه می کشیدم که از سر اعصاب خوردی زدم تلویزیون پخش کنه! همه ی کانال ها رو بد می گرفت بجز شبکه قرآن! دو بانوی چادری داشتند در مورد نقش زنان در حماسه ی کربلا صحبت می کردند،وسط صحبت یه میان برنامه پخش کردند. یه دکتری بدون لباس دکتری پشت میزی نشسته بود و با قیافه ای غمگین شروع به صحبت کرد:. بیان کنی،اونوقت اشک رو تحلیل کردی؟ من چون خواص اشک ریختن رو فهمیدم خندیدنو بیخیال میشم،میشینم گریه می کنم!
armincartoon.blogfa.com
نوشته های یک دیوانه - خون خورد و می پسندید!
http://www.armincartoon.blogfa.com/post-102.aspx
نوشته های یک دیوانه. خون خورد و می پسندید! فعلا گوشی رفیقمو قرض گرفتم.از ایناس که تلویزیون داره! داشتم نقشه می کشیدم که از سر اعصاب خوردی زدم تلویزیون پخش کنه! همه ی کانال ها رو بد می گرفت بجز شبکه قرآن! دو بانوی چادری داشتند در مورد نقش زنان در حماسه ی کربلا صحبت می کردند،وسط صحبت یه میان برنامه پخش کردند. یه دکتری بدون لباس دکتری پشت میزی نشسته بود و با قیافه ای غمگین شروع به صحبت کرد:. بیان کنی،اونوقت اشک رو تحلیل کردی؟ من چون خواص اشک ریختن رو فهمیدم خندیدنو بیخیال میشم،میشینم گریه می کنم!
armincartoon.blogfa.com
نوشته های یک دیوانه - every thing you can think of is true!
http://www.armincartoon.blogfa.com/post-101.aspx
نوشته های یک دیوانه. Every thing you can think of is true! مرد کنار ساختمان در حال ساخت،داشت با دستاش یه طنابی رو می کشید که به طبقه ی دوم وصل بود. عرقشو پاک کرد و به کارش ادامه داد! نوشته شده در سه شنبه یازدهم آبان ۱۳۸۹ساعت 9:48 توسط دیوانه. اولین سایت تخصصی کارتون و کاریکاتور ایران. وصیت نامه(وبلاگ سید مسعود شجاعی طباطبایی). قورماغه ای روی تیفال. حیاط خلوت یک نیمچه مهندس مخ افگار. دلتنگی های یک درخت. دیوانه خانه شماره5(آژیدهاک بزرگ). آنکه گفت آری.آنکه گفت نه. وجود یا ماهیت مسئله این است!
armincartoon.blogfa.com
نوشته های یک دیوانه - حراست از دانشگاه ما!
http://www.armincartoon.blogfa.com/post-105.aspx
نوشته های یک دیوانه. حراست از دانشگاه ما! به لطف الهی در دانشگاه ما تمامی ویژگی هایی که در حکومت امام علی (ع) موجود بوده، رعایت می شود! مثلا مدیر حراست دانشگاهمان بواسطه ی تمامی تلاش هایی که در کوبش بر سر دانشجویان گرانقدر دانشگاه داشته اند،نایل به کسب مقام اول در میان دانشگاه های وزارت علوم شده اند! نوشته شده در سه شنبه شانزدهم فروردین ۱۳۹۰ساعت 10:8 توسط دیوانه. اولین سایت تخصصی کارتون و کاریکاتور ایران. وصیت نامه(وبلاگ سید مسعود شجاعی طباطبایی). قورماغه ای روی تیفال. حیاط خلوت یک نیمچه مهندس مخ افگار.
raindog.blogfa.com
نوشته های یک «من دیوانه نیستم!»
http://www.raindog.blogfa.com/9103.aspx
نوشته های یک من دیوانه نیستم! آدم هایی که رشد میکنن. زود تر از سنشون. با شعر به دار میکشن. این شعر نیست.اینجوری راحت تر مینویسم.پشت جمله های ناقص پنهان میشم. نوشته شده در چهارشنبه سوم خرداد ۱۳۹۱ساعت 17:27 توسط آرمین. وصیت نامه(وبلاگ سید مسعود شجاعی طباطبایی). قورماغه ای روی تیفال. حیاط خلوت یک نیمچه مهندس مخ افگار. دیوانه خانه شماره5(آژیدهاک بزرگ). آنکه گفت آری.آنکه گفت نه. محمد صالح رزم حسینی. ذهن نوشته های یک خل و چل.
armincartoon.blogfa.com
نوشته های یک دیوانه - بوی ماه مدرسه...
http://www.armincartoon.blogfa.com/post-104.aspx
نوشته های یک دیوانه. اون شب توی خیابون داشتم راه می رفتم. من اینطرف بودم که دیدم یه بچه دبستانی جلو مدرسشون وایساده و یه پلاستو فوم بلند دستشه و باهاش درگیره! با خودم فکر کردم که برای چی این بچه وقتی مدرسه تعطیل شده جلوی در مدرسست؟ من که بچه بودم وقتی مدرسه تموم میشد عمرا دیگه به سمت مدرسه بر نمیگشتم! حتی اون موقع هایی که مجبور میشدم که از جلو مدرسه رد بشم یه حالت ترس و دلهره داشتم! چون نمیتونستم وجود این بچه رو جلوی مدرسه برای خودم توجیه کنم،شروع کردم به چرت و پرت بافتن تو ذهنم! شاید عضو یه حزبی چیزیه!
armincartoon.blogfa.com
نوشته های یک دیوانه - راه تو را می خواند!
http://www.armincartoon.blogfa.com/post-98.aspx
نوشته های یک دیوانه. راه تو را می خواند! همیشه یه حس عجیبی نسبت به تیر های برق توی جاده ها داشتم! سیم هایی که اینا رو به هم وصل کردن تا مقصد ما رو همراهی می کنن! یا اون سنگ هایی که توی کوه هستند.اون سنگ های بزرگ.اونایی که از سنگ ریز ها بیشتر توی چشم میان. اون ها هم جالبن! شاید احمقانست که من به این ها توی راه توجه می کنم. ولی اگه یکمی بیشتر فکر کنید،می بینید که اون یه تیکه سیمی که بین دو تا از اون تیر های برق هست تا ابد تنهاست. توی برف،توی گرما،توی خاک،توی همه چی! دنبال اون آزاد راه می گرده!
armincartoon.blogfa.com
نوشته های یک دیوانه
http://www.armincartoon.blogfa.com/8912.aspx
نوشته های یک دیوانه. اون شب توی خیابون داشتم راه می رفتم. من اینطرف بودم که دیدم یه بچه دبستانی جلو مدرسشون وایساده و یه پلاستو فوم بلند دستشه و باهاش درگیره! با خودم فکر کردم که برای چی این بچه وقتی مدرسه تعطیل شده جلوی در مدرسست؟ من که بچه بودم وقتی مدرسه تموم میشد عمرا دیگه به سمت مدرسه بر نمیگشتم! حتی اون موقع هایی که مجبور میشدم که از جلو مدرسه رد بشم یه حالت ترس و دلهره داشتم! چون نمیتونستم وجود این بچه رو جلوی مدرسه برای خودم توجیه کنم،شروع کردم به چرت و پرت بافتن تو ذهنم! شاید عضو یه حزبی چیزیه!