whenurnot.blogfa.com
جودی و روزهایش - یه روز تعطیل
http://whenurnot.blogfa.com/post-252.aspx
باز کن چشمت را تا که گل باز شود قصه زندگي آغاز شود تا که از پنجره چشمانت، عشق آغاز شود . بعد از ظهر این روزها بستگی به اوضاع و شرایطمون داره. اگه مثل دو سه ماه اخیر من خیلی گرفتار باشم معمولا خونه هستیم و فیلم و دسرهای خوشمزه و کار و کار و کار. وگرنه دور همی با بچهها یا گردش دو نفره. یکشنبه بیست و هفتم بهمن ۱۳۹۲ ] [ ۱۰:۵۳ قبل از ظهر ] [ جودی ابوت ]. گر چه هنگام سفر جاده ها جانکاه اند، روی نقشه همه ی فاصله ها کوتاه اند . بالاخره این یک ماه تموم شد. قصه های من و مدارکم. خونه خاله کدوم وره؟ مرجان از قلب كوير.
whenurnot.blogfa.com
جودی و روزهایش - گر چه هنگام سفر جاده ها جانکاه اند، روی نقشه همه ی فاصله ها کوتاه اند ...
http://whenurnot.blogfa.com/post-253.aspx
باز کن چشمت را تا که گل باز شود قصه زندگي آغاز شود تا که از پنجره چشمانت، عشق آغاز شود . گر چه هنگام سفر جاده ها جانکاه اند، روی نقشه همه ی فاصله ها کوتاه اند . توضیح عنوان : بیتی سروده غلامرضا طریقی. یکشنبه چهاردهم تیر ۱۳۹۴ ] [ ۱۴:۲۲ بعد از ظهر ] [ جودی ابوت ]. گر چه هنگام سفر جاده ها جانکاه اند، روی نقشه همه ی فاصله ها کوتاه اند . بالاخره این یک ماه تموم شد. قصه های من و مدارکم. خونه خاله کدوم وره؟ من و سهیل و آبنبات ترش. مگه خاله بازیه خب؟ براي تويي كه فراموشت نميكنم. راه دشواری که پیمودیم.
whenurnot.blogfa.com
جودی و روزهایش - خدا قوت
http://whenurnot.blogfa.com/post-248.aspx
باز کن چشمت را تا که گل باز شود قصه زندگي آغاز شود تا که از پنجره چشمانت، عشق آغاز شود . الان درست 12 ساعته که تو شرکتم. یعنی بعضی وقت ها خودم از خودم تعجب میکنم! بعد الان حداقل روزی 11 ساعت دارم کار میکنم. تعطیلی پنج شنبه که دیگه هیچی (چهارشنبه ها و پنج شنبه ها کلاس دارم) اون جمعه هه هم نصفش باز با خانواده ها میگذره! هر روز از شرکت که میام علاوه بر کارهای سابق (! درس خوندن و سمینار و تمرین و پژوهش و هزار چیز دیگه اضافه شده که نمیشه انجام نداد! یعنی خودم موندم تو کار خودم! خدا قوت آنا جان! آلماي عزيز (با...
whenurnot.blogfa.com
جودی و روزهایش - پست برفی شکمویی !
http://whenurnot.blogfa.com/post-251.aspx
باز کن چشمت را تا که گل باز شود قصه زندگي آغاز شود تا که از پنجره چشمانت، عشق آغاز شود . به به عجب برفی، عجب سوز و سرمایی! روز زیبای سپید و برفی تون بخیر. من الان بعد از یک جلسه خسته کننده که صبح تا ظهر طول کشید. و بعدترش یه نهار خوشمزه که با سامان رفتیم نزدیک خونه قبلی مون و خوردیم و کیف کردیم. و بعد از یه برف بازی کوچولو اما دلچسب در خدمت شمام. کلاس های ما این هفته قرار بود به دلیل برگزاری کنکور سراسری ارشد، تشکیل نشه اما دیروز خبر دادن کنکور برگزار نمیشه و کلاس ها برقراره! این روزهای سرد کاپوچینوی کاف...
whenurnot.blogfa.com
جودی و روزهایش
http://whenurnot.blogfa.com/9404.aspx
باز کن چشمت را تا که گل باز شود قصه زندگي آغاز شود تا که از پنجره چشمانت، عشق آغاز شود . گر چه هنگام سفر جاده ها جانکاه اند، روی نقشه همه ی فاصله ها کوتاه اند . توضیح عنوان : بیتی سروده غلامرضا طریقی. یکشنبه چهاردهم تیر ۱۳۹۴ ] [ ۱۴:۲۲ بعد از ظهر ] [ جودی ابوت ]. گر چه هنگام سفر جاده ها جانکاه اند، روی نقشه همه ی فاصله ها کوتاه اند . بالاخره این یک ماه تموم شد. قصه های من و مدارکم. خونه خاله کدوم وره؟ من و سهیل و آبنبات ترش. مگه خاله بازیه خب؟ براي تويي كه فراموشت نميكنم. راه دشواری که پیمودیم.
whenurnot.blogfa.com
جودی و روزهایش - بالاخره این یک ماه تموم شد
http://whenurnot.blogfa.com/post-250.aspx
باز کن چشمت را تا که گل باز شود قصه زندگي آغاز شود تا که از پنجره چشمانت، عشق آغاز شود . بالاخره این یک ماه تموم شد. خسته از یک ماه امتحان برگشتم. امروز دیگه آخرین روز بود و دو تا امتحان داشتم. تازه کلاس هامون هم از همین هفته شروع شده بود و شانس آوردیم اولین استادمون نیومد تا بهونه ای برای پیچوندن سایر کلاس ها بشه. این دو تا امتحان هم البته امتحان های پیش نیاز بود، که به خوبی و خوشی دادیم و تموم شد رفت. و من برگشتم با کوله باری از ۲۰ (. و درس هایی از دوستی ها (. و نامردی ها (. نظرتون در مورد راه نو.
whenurnot.blogfa.com
جودی و روزهایش - قصه های من و مدارکم
http://whenurnot.blogfa.com/post-249.aspx
باز کن چشمت را تا که گل باز شود قصه زندگي آغاز شود تا که از پنجره چشمانت، عشق آغاز شود . قصه های من و مدارکم. ماجرای تو.قیف مدارکم رو براتون تعریف نکرده بودم ظاهرا! ماجرا از این قرار بود که یه روز به دلایل خیلی ناجوانمردانه ای دو تا افسر راهنمایی رانندگی جلوی من رو گرفتن و بعد از اینکه مدارکم رو دادم دستشون تا پیاده شدم ببینم چه خبره و ماجرا چیه یکیشون سوار بر موتور د برو که رفتی و فقط به من گفت دنبالم بیا! ای بابا کجا بیام آخه چرا بیام؟ چون روشن نمیشد ABS ها هم کار نمیکردن! خلاصه بار سوم که ماشین خاموش ...
missmarpel.wordpress.com
مرگ های عجیب و شگفت انگیز دنیا | خانوم مارپل
https://missmarpel.wordpress.com/2008/11/12/مرگ-های-عجیب-و-شگفت-انگیز-دنیا
مرگ های عجیب و شگفت انگیز دنیا. نوامبر 12, 2008 at 11:41 ب.ظ. ( اطلاعات عمومی. تو این دنیا اتفاقهای عجیب و غریبی میوفته که ترسناک ترینشون مرگه. حالا تو ادامه مطلب چند مورد مرگ عجیب رو میتونید بخونید! البته بگم که تو ادامه مطلب فقط نوشته هست که خیلی هم ترسناک نیست عکس نداره نترسید برید بخونید جالبه! داستان نویس انگلیسی(۱۸۶۷،۱۹۳۱) وی برای آنکه ثابت کند آب شهر پاریس از نظر بهداشتی کاملا سالم است، یک لیوان از آن را خورد و در اثر تیفوئید ناشی از آن در گذشت! ۷) تامس آت وی:. ۱۰) جروم ناپلئون بناپارت:. انگلیسی ۱...
whenurnot.blogfa.com
جودی و روزهایش
http://whenurnot.blogfa.com/9209.aspx
باز کن چشمت را تا که گل باز شود قصه زندگي آغاز شود تا که از پنجره چشمانت، عشق آغاز شود . قصه های من و مدارکم. ماجرای تو.قیف مدارکم رو براتون تعریف نکرده بودم ظاهرا! ماجرا از این قرار بود که یه روز به دلایل خیلی ناجوانمردانه ای دو تا افسر راهنمایی رانندگی جلوی من رو گرفتن و بعد از اینکه مدارکم رو دادم دستشون تا پیاده شدم ببینم چه خبره و ماجرا چیه یکیشون سوار بر موتور د برو که رفتی و فقط به من گفت دنبالم بیا! ای بابا کجا بیام آخه چرا بیام؟ چون روشن نمیشد ABS ها هم کار نمیکردن! خلاصه بار سوم که ماشین خاموش ...