anjomanfardis.blogfa.com

siiiiva2.blogfa.com

و من یلداترین دردم

http://www.siiiiva2.blogfa.com/9206.aspx

و من یلداترین دردم. هیچ کس اندازه ی خودم به من بدی نکرد و هیچ کس اندازه ی خودم از من بدی ندید. حال همه ی مال خوب است. اما تو باور نکن! با چشم های بسته مرگ را چشیدم. درست وقتی که به پای خاک افتاده بودم. درست بعد از انداختن عکسی که میتوانست آخرین یادگار من باشد. باورم نمی شود انقدر برای نمردن تقلا کرده باشم. آن هم منی که شمار سال های عمرم را بیش از "سی" نمی خواستم! باورم نمی شود که با تمام بی آرزویی ام. هنوز چیزی وجود داشت که توانست مرا به زندگی وصل کند. و حالا من به یقین رسیده ام. هنوز توی خاطرم مانده.

siiiiva2.blogfa.com

و من یلداترین دردم - همینجوری2!

http://www.siiiiva2.blogfa.com/post-90.aspx

و من یلداترین دردم. هیچ کس اندازه ی خودم به من بدی نکرد و هیچ کس اندازه ی خودم از من بدی ندید. از لحظه های آن کافه. عکسی سیاه و سفید. ها بی رنگ شده اند! دارم تو را از یاد خاطراتم می برم! چیزی شبیه شعر جمعه ۱۲ مهر۱۳۹۲در 20:57 از شیوا. برای کسی که اشکش، کابوس شبانه ی من است ! حال و روزی نگفتنی دارم . کامنتی که ثبت نشد! بعد از ماه ها، سلام به شعر! خسته ام مثل در آغوش کسی جا نشدن . دو ماموت قهوه ای در عمق قطب دو چشمت جان سپرده اند. این چشم ها در زمستان متولد شده اند. این را برای تو نوشته ام. و اولین حروفشان ...

siiiiva2.blogfa.com

و من یلداترین دردم -

http://www.siiiiva2.blogfa.com/post-100.aspx

و من یلداترین دردم. هیچ کس اندازه ی خودم به من بدی نکرد و هیچ کس اندازه ی خودم از من بدی ندید. رد پای لب تو، روی تنم جا مانده. بوسه هایت همه جای بدنم جا مانده. آاای سرباز نگهبان شبم، جا نزنی. زیر پوتین تو خاک وطنم جا مانده! با یه دنیا دلتنگییی. چیزی شبیه شعر یکشنبه ۲۴ آبان۱۳۹۴در 0:49 از شیوا. برای کسی که اشکش، کابوس شبانه ی من است ! حال و روزی نگفتنی دارم . کامنتی که ثبت نشد! بعد از ماه ها، سلام به شعر! خسته ام مثل در آغوش کسی جا نشدن . دو ماموت قهوه ای در عمق قطب دو چشمت جان سپرده اند. ها را که کنار هم ...

siiiiva2.blogfa.com

و من یلداترین دردم

http://www.siiiiva2.blogfa.com/9208.aspx

و من یلداترین دردم. هیچ کس اندازه ی خودم به من بدی نکرد و هیچ کس اندازه ی خودم از من بدی ندید. حال و روزی نگفتنی دارم . سر را به دیواری که اصلا نیست می کوبم. فهمیدن این دردهای لعنتی سخت است. رفتن به جایی که دوست داشتنش را از یاد برده ام، مرا می آزارد. آخر این جبر لعنتی مرا می ک شد. چیزی شبیه شعر سه شنبه ۲۱ آبان۱۳۹۲در 0:26 از شیوا. کامنتی که ثبت نشد! زمانش رسیده زمان بایستد وما برویم! کسی جز من نمی فهمد نوشته هایت چه می کند با من. کسی جز من نمی فهمد چه بر سرم می آید بعداز خواندنت. این حنجره خاک خورده!

siiiiva2.blogfa.com

و من یلداترین دردم - حال و روزی نگفتنی دارم ...

http://www.siiiiva2.blogfa.com/post-96.aspx

و من یلداترین دردم. هیچ کس اندازه ی خودم به من بدی نکرد و هیچ کس اندازه ی خودم از من بدی ندید. حال و روزی نگفتنی دارم . سر را به دیواری که اصلا نیست می کوبم. فهمیدن این دردهای لعنتی سخت است. رفتن به جایی که دوست داشتنش را از یاد برده ام، مرا می آزارد. آخر این جبر لعنتی مرا می ک شد. چیزی شبیه شعر سه شنبه ۲۱ آبان۱۳۹۲در 0:26 از شیوا. برای کسی که اشکش، کابوس شبانه ی من است ! حال و روزی نگفتنی دارم . کامنتی که ثبت نشد! بعد از ماه ها، سلام به شعر! خسته ام مثل در آغوش کسی جا نشدن . این را برای تو نوشته ام.

siiiiva2.blogfa.com

و من یلداترین دردم - برای کسی که اشکش، کابوس شبانه ی من است ... !

http://www.siiiiva2.blogfa.com/post-97.aspx

و من یلداترین دردم. هیچ کس اندازه ی خودم به من بدی نکرد و هیچ کس اندازه ی خودم از من بدی ندید. برای کسی که اشکش، کابوس شبانه ی من است ! گاهی باید کسی باشد که بغضت را بخواند. لهجه ی اشک هایت را از بر باشد. و وقتی می گویی "ر" تا ته رفاقت برود. حدیث را می گویم. شنوای خوبی ست برای نگفته هایی که اشک می شود و ترس . و من این روزهایم را به همدمی خو کرده ام درست دو خانه آن طرف تر. و هیچ کس نمیداند چقدر خوب است رفیقی باشد که زیر و بمت را هجی کرده باشد با مهر. حرف شود برای گوش هایی که نیست تا بشنود. نباید بذاری هنو...

siiiiva2.blogfa.com

و من یلداترین دردم - همینجوری 1!

http://www.siiiiva2.blogfa.com/post-89.aspx

و من یلداترین دردم. هیچ کس اندازه ی خودم به من بدی نکرد و هیچ کس اندازه ی خودم از من بدی ندید. و به نیمکتی نگاه می کنم. که سالها پیش با تو رویش نشسته بودم! پارک کم نمی شود! است برای اینکه بتوانم. تو را از یاد خاطراتم ببرم! جابجایی "بزرگی" و "کوچکی". چیزی شبیه شعر چهارشنبه ۱۰ مهر۱۳۹۲در 11:42 از شیوا. برای کسی که اشکش، کابوس شبانه ی من است ! حال و روزی نگفتنی دارم . کامنتی که ثبت نشد! بعد از ماه ها، سلام به شعر! خسته ام مثل در آغوش کسی جا نشدن . دو ماموت قهوه ای در عمق قطب دو چشمت جان سپرده اند. ها را که ک...

siiiiva2.blogfa.com

و من یلداترین دردم - کامنتی که ثبت نشد!

http://www.siiiiva2.blogfa.com/post-95.aspx

و من یلداترین دردم. هیچ کس اندازه ی خودم به من بدی نکرد و هیچ کس اندازه ی خودم از من بدی ندید. کامنتی که ثبت نشد! زمانش رسیده زمان بایستد وما برویم! کسی جز من نمی فهمد نوشته هایت چه می کند با من. کسی جز من نمی فهمد چه بر سرم می آید بعداز خواندنت. شک دارم خدا هم بداند چه مزه ای دارد اینکه کسی کوچه کوچه دورتر از تو، دردت را لمس کند. و دست های تو اعجاز کدام پیامبر نیامده هستند، که خراش های این تخته سنگ را - بی که نشانت داده باشم - از حفظند؟ کدام باد به گوهردشت وزید و مرا در گوشت خواند؟ این حنجره خاک خورده!

siiiiva2.blogfa.com

و من یلداترین دردم

http://www.siiiiva2.blogfa.com/9205.aspx

و من یلداترین دردم. هیچ کس اندازه ی خودم به من بدی نکرد و هیچ کس اندازه ی خودم از من بدی ندید. دیگر چه فرقی می کند. از کدام سمت کوچه بیایی. پشت به پنجره ای ایستاده ام. که هر صبح به شوق تو باز می شد. و برو جایی دیگر بساط کن. تیله بازی را عاشق باشند. به نخلستان هایی که در موهایم. گندم را به بار نشسته اند! زرد بی نهایتی است که می توانم. خیال چشم های تیله ایت را. در آن چال کنم. برای پنجره ای که پشت به من. و نیامدنت را در سکوت کوچه. از قدیمی نوشت های همینطوری f.b ست. برای کسی که اشکش، کابوس شبانه ی من است !