goleyakh987.blogfa.com
تبسمی در سکوت شب
http://www.goleyakh987.blogfa.com/87054.aspx
تبسمی در سکوت شب. گفتگوی یه سوسک با خدا. سوسک به خدا گفت : کسی دوستم ندارد . می دانی که چه قدر سخت است ، این که. تو برای دوست داشتن بود که جهان را ساختی . حتی تو هم. خدا هیچ نگفت . گفت : به پاهایم نگاه کن! ببین چقدر چندش آور است . چشم ها را آزار می دهم . دنیا را. می کنم . آدم هایت از من می ترسند . مرا می کشند . برای این که زشتم . زشتی. خدا هیچ نگفت . گفت : این دنیا فقط مال قشنگ هاست . مال گل ها و پروانه ها . مال قاصدک ها . مال من. خدا گفت : چرا ، مال تو هم هست . داشتن را نیاموخته ، او ابتدای راه است .
goleyakh987.blogfa.com
تبسمی در سکوت شب
http://www.goleyakh987.blogfa.com/89021.aspx
تبسمی در سکوت شب. سمن بويان غبار غم چو بنشينند بنشانند پري رويان قرار از دل چ. به فتراك جفا دل ها چ. و بر بندند بربندند ز زلف عنبرين جان ها چ. به عمري يك نفس با ما چ. و بنشينند برخيزند نهال شوق در خاطر چ. سرشك گوشه گيران را چ. و دريابند در يابند رخ از مهر سحرخيزان نگردانند اگر دانند. شم لعل رماني چ. و مي خندند مي بارند ز رويم راز پنهاني چ. و مي بينند مي خوانند. دواي درد عاشق را كسي كو سهل پندارد ز فكر آنان كه در تدبير درمانند درمانند. و منصور از مراد آنان كه بر دارند بردارند بدين درگاه حافظ را چ.
goleyakh987.blogfa.com
تبسمی در سکوت شب
http://www.goleyakh987.blogfa.com/86041.aspx
تبسمی در سکوت شب. برخی دوستت می شوند بخاطر آشنایانت،. برخی دوستت می شوند بخاطر موقعیتت،. برخی دوستت می شوند بخاطر زیباییت،. برخی دوستت می شوند بخاطر داراییت،. اما دوستان واقعی درونت را دوست دارند. تو را سپاس که از این شمار اندک،. دوست واقعی من هستی. نوشته شده در چهارشنبه ۶ تیر۱۳۸۶ساعت 0:16 AM. به چشمهایم نگاه نکن. ای بهانه واسه موندن. اگر تنها تریت تنها شوم باز هم خدا هست. ایمان داشته باش تا ببینی. Teaching english as a forign language.
saghar1366.blogfa.com
کلبه ی تنهایی من .... - هر روز فرصت جدیدی برای دوست داشتن است
http://saghar1366.blogfa.com/post-73.aspx
کلبه ی تنهایی من . ستایش کنیم اورا .او که لحظه ای حتی خیالش .همه را عاشق می کند. هر روز فرصت جدیدی برای دوست داشتن است. به ما گفته اند که در زیر این گنبد کبود هیچ چیز تازه نیست . متوجه شده ام که این گفته دروغ بزرگی. است در حقیقت هر روز همه چیز در زیر این آسمان خدا تازه است . همه چیز مراحل گوناگون رشد و. مرگ را می پیماید ، اما هیچ چیز به یک شکل نمی ماند . هر صبح که بیدار می شویم می توانیم آن را. روزی در نظر آوریم که حاصلی جز خستگی وتکرار ندارد ، از سوی دیگر می توانیم آن را فرصتی برای رواج. ای بهار زندگی ام.
saghar1366.blogfa.com
کلبه ی تنهایی من .... - عشق ، رقص زندگی
http://saghar1366.blogfa.com/post-69.aspx
کلبه ی تنهایی من . ستایش کنیم اورا .او که لحظه ای حتی خیالش .همه را عاشق می کند. عشق ، رقص زندگی. زندگی فی نفسه مانند یک بوم نقاشی سفید است . هر چه بر روی آن بکشی همان می شود . می توانی رنج و محنت را بر روی آن نقاشی کنی ،. از طرف دیگر می توانی نقش شادی و خوشبختی بر آن بیافکنی . شکوه وعظمت وجود انسانی تو در این آزادی خلاصه می شود . تو می توانی طوری از این آزادی استفاده کنی که زندگی ات به جهنم تبدیل شود و یا طوری که. زندگی ات آکنده از زیبایی ،نیکی،شادی و صفات بهشتی گردد . این به تو بستگی دارد . این را بدان...
saghar1366.blogfa.com
کلبه ی تنهایی من .... - اینم تقدیم به فرناز جونم
http://saghar1366.blogfa.com/post-67.aspx
کلبه ی تنهایی من . ستایش کنیم اورا .او که لحظه ای حتی خیالش .همه را عاشق می کند. اینم تقدیم به فرناز جونم. آزادی شامل انتخاب مسئولیت و تعهد است . چنین چیزی راحت به دست نمی آید و همیشه تاوانی. برای آن پرداخته می شود . دوست داشتن بدون دست کشیدن از چیزی ممکن نمی گردد . بعضیها. دوست داشتن را نوعی بردگی می دانند که آزادی را محدود می سازد اما هنگامی که دوست بداریم. این کار را با تعهد شخصی و داوطلبانه انجام می دهیم . وقتی که از خودت چیزی می بخشیم از زندان. است بر در می کوبد آن که دوست می یابد در را باز می یابد.
saghar1366.blogfa.com
کلبه ی تنهایی من .... - فروغ فرخزاد
http://saghar1366.blogfa.com/post-71.aspx
کلبه ی تنهایی من . ستایش کنیم اورا .او که لحظه ای حتی خیالش .همه را عاشق می کند. به زمین می زنی و می شکنی. عاقبت شیشه امیدی را. سخت مغروری و می سازی سرد. در دلی آتش جاویدی را. دیدمت وای چه دیداری وای. این چه دیدار دلازاری بود. بی گمان برده ای از یاد آن عهد. که مرا با تو سرو کاری بود. این چه عشقی است که در دل دارم. می گریزی ز من و در طلبت. من از این عشق چه حاصل دارم. باز هم کوشش باطل دارم. بخت اگر از تو جدایم کرده. می گشایم گره از بخت چه باک. ترسم این عشق سر انجام مرا. بکشد تا به سر پرده خاک. وقتی که همدی...
saghar1366.blogfa.com
کلبه ی تنهایی من .... - قدمهایت را بر روی چشمانم بگذار، تا چشمانم بهشت را نظاره کنند...
http://saghar1366.blogfa.com/post-77.aspx
کلبه ی تنهایی من . ستایش کنیم اورا .او که لحظه ای حتی خیالش .همه را عاشق می کند. قدمهایت را بر روی چشمانم بگذار، تا چشمانم بهشت را نظاره کنند. داد معشوقه به عاشق پیغام. که کند مادر تو با من جنگ. هر کجا ببیندم از دور کند. چهره پرچین و جبین پر آژنگ. با نگاه غضب آلوده زند. بر دل نازک من تیر خدنگ. از در خانه مرا طرد کند. همچو سنگ از دهن قلماسنگ. مادر سنگ دلت تا زنده است. شهد در کام من و توست شرنگ. نشوم یک دل و یک رنگ تو را. تا نسازی دل او از خون رنگ. گر تو خواهی به وصالم برسی. باید این ساعت بی خوف و درنگ.
saghar1366.blogfa.com
کلبه ی تنهایی من .... - زرنگی
http://saghar1366.blogfa.com/post-70.aspx
کلبه ی تنهایی من . ستایش کنیم اورا .او که لحظه ای حتی خیالش .همه را عاشق می کند. کودکی بود که در دکان خیاطی ، شاگردی می کرد . روزی استادش ماسه عسلی به دکان آورده بود. وقتی استاد خواست به دنبال کاری برود ، به شاگرد مغازه گفت : ر این کاسه زهر است مواظب باش. از آن نخوری که هلاک می شوی . گفت : مرا با این کاسه چه کار است؟ وقتی استاد رفت ، شاگرد پارچه ای برداشت و به بازار برد . با آن نانی خرید وتمام عسل را با آن نان. خورد استاد برگشت و دنبال آن تکه پارچه می گشت . شاگرد گفت : مرا مزن تا راست گویم . وقتی. بدان ک...
kash1361.blogfa.com
دلم گرفت از این قفس
http://www.kash1361.blogfa.com/8508.aspx
دلم گرفت از این قفس. درد و دل یه عاشق. رفتم، مرا ببخش مگو او وفا نداشت. راهی به جز گریز برایم نمانده بود. این عشق آتشین پر از درد، ولی امید. بر وادی گناه و جنونم کشانده بود. رفتم که داغ بوسه پر حسرت تو را. با اشکهای دیده شستشو دهم. رفتم که ناتمام بمانم در این سرود. رفتم که با نگفته به خود آبرو دهم. رفتم مگو چرا رفت ننگ بود. عشق من و نیاز تو و سوز و ساز ما. رفتم که گم شوم چو یکی قطره اشک گرم. در لابلای دامن شبرنگ زندگی. رفتم که در سیاهی یک گور بی نشان. فارغ شوم ز کشمکش ز جنگ زندگی. اما حیف تا همیشه تو.