ashk11.blogfa.com
هو یاعلی مددهو یاعلی مدد - کتیبه ی وجود
http://ashk11.blogfa.com/
هو یاعلی مدد - کتیبه ی وجود
http://ashk11.blogfa.com/
TODAY'S RATING
>1,000,000
Date Range
HIGHEST TRAFFIC ON
Friday
LOAD TIME
0.6 seconds
16x16
PAGES IN
THIS WEBSITE
20
SSL
EXTERNAL LINKS
19
SITE IP
38.74.1.43
LOAD TIME
0.644 sec
SCORE
6.2
هو یاعلی مدد | ashk11.blogfa.com Reviews
https://ashk11.blogfa.com
هو یاعلی مدد - کتیبه ی وجود
هو یاعلی مدد -
http://www.ashk11.blogfa.com/post-30.aspx
هزار فغان که فغانم به گفتار نمی آید. هزار جهد بکردم و آن یار نمی آید. دلم به شد زدست و به زلفی فتاد. سراغش بسی گرفتم و اخبار نمي آید. زمانه را همه درد گرفتم و به دل گفتم. طالب بی قرار شو و بازهم قرار نمی آید. کو خبری ز جان پاکبازان و پروانگان شمع. آری که وصال در این مدار نمی آید. جانم همه سوختی و عقلم همه مدهوش بشد. تا چند کشم من درد چرا خمار نمی آید. جان ,باد صبا او را.هی جان زچه گویی اشک. دادن جان تقدیر ما غیر از آن مارا کار نمی آید. نوشته شده در پنجشنبه یازدهم مهر ۱۳۸۷ساعت 16:13 توسط اشک.
هو یاعلی مدد - بیزارم
http://www.ashk11.blogfa.com/post-45.aspx
اگر چه گرگ مظهر درندگی است. اگر چه کسی از هم بستری با گرگ لذت نمی برد. و از گذر تند او. در نزدیکی خود خرسند نمی شود. من دوستش دارم هنگامی که. بر طبیعت خداددادی خویش. آن هنگام که قلبم را برای عزیز فرزندان خویش می برد. بیزارم از این قوم نفاق. وز مردمانش که هر لحظه رنگی فاخر به حد فریب من و تو دارند. آیا آن قوم پست ترند یا این؟ نوشته شده در جمعه نهم تیر ۱۳۹۱ساعت 2:30 توسط اشک. ای که خوانی این پریشان نامه را. مابه نظم گوییم او پریشان می کند. کاوست نی به آتش می کشد. اوست کاین بزم ماتم می کند.
هو یاعلی مدد -
http://www.ashk11.blogfa.com/post-34.aspx
نشسته ام به گوشه ی چشمش به انتظار. مگرم زلفی بیفشاند مگرم ببوسدم آن یار. مترسان مرا زین بازی غیرت ساقیا. منصور منم آویخته اند مرا بر دار. گویند پوست بیفکند دل عاشق چو مار. آری بیفکند ولیکن به باطن است آن مار. یوسف صفتان را به متاعی به زلیخا دادند. تا که ایشان بشوند از رخ آن ماه زاز. اشک دارد به کویت جانا نظر هرصبح و شام. که ندادند روز ازل جز عشق تو ما را کار. نوشته شده در یکشنبه یکم دی ۱۳۸۷ساعت 0:12 توسط اشک. ای که خوانی این پریشان نامه را. مابه نظم گوییم او پریشان می کند. کاوست نی به آتش می کشد.
هو یاعلی مدد -
http://www.ashk11.blogfa.com/post-35.aspx
امشب جنون عقل رفت تا به سر حد سما. عاقلان گویند این حالت است عین خطا. عیبم مکن ای عاقل ارزان که در عهد جمیل. به زر و گوهر هم مفروشند مجنون و صبا. یارم گسست بند و عاشقان به بند او. من بی دل تنها به بوی او رمیده در سرا. مرتبه ی عشق دور است زین علوم نفسانی. گر نباشدت یقین حل کن این مسئله شما. به کوی لیلا بهوش و مست باید تاخت. یا بوی زلفش دار یا پرهیز زین وادی بلا. اشک در خیل مشتاقان دلریشت بود. گفت پروانه جز سوختن نیست مارا دوا. نوشته شده در شنبه پنجم بهمن ۱۳۸۷ساعت 23:27 توسط اشک. کاوست نی به آتش می کشد.
هو یاعلی مدد - امروز خواهم گفت دوستت دارم
http://www.ashk11.blogfa.com/post-42.aspx
امروز خواهم گفت دوستت دارم. امروز خواهم گفت دوستت دارم. سپیده دم از مناره ی مسجد به عشقت شهادت می دهم. و به خرابی حالم برای تو. ومسلمان می شوم برای تو. آنگاه به محراب ابروانت نماز می کنم. نوشته شده در جمعه نهم تیر ۱۳۹۱ساعت 2:28 توسط اشک. ای که خوانی این پریشان نامه را. مابه نظم گوییم او پریشان می کند. کاوست نی به آتش می کشد. اوست کاین بزم ماتم می کند. سینه خواهم شرحه شرحه از فراق. تا بگویم شرح درد اشتیاق. غرض نقشی است که از ما به یادگار بماند. سلسله جلیله ی خاکسار. ما همان جمع پراکنده.
TOTAL PAGES IN THIS WEBSITE
20
کرشمه
http://www.kereshmeha.blogfa.com/8901.aspx
فرهنگ و ادبیات فارسی. غزلی زیبا از فخرالدین عراقی. قامت دوست خرامان چه. بر لب جانان چه. سبزه و چشمهی حیوان چه. از می عشق دلی مست و خراب. در خرابات خراب افتاده. عاشق بی سر و سامان چه. آن دل شیفتهی ما بنگر. در خم زلف پریشان. یوسف گم شدهی ما را بین. کاندر آن چاه زنخدان چه. لذت عشق بتم از من پرس. تو از آن بیخبری کان چه. دانی که شکر خندهی او. از دهان شکرستان چه. شناسی که می و نقل بهم. از لب آن بت خندان چه. گر ببینی که به وقت مستی. لب من بر لب جانان چه. ساقی و عراقی باقی. وه که این عیش بدینسان چه. من شادمان چگ...
کرشمه - بهار-مهدی سهیلی
http://www.kereshmeha.blogfa.com/post-192.aspx
فرهنگ و ادبیات فارسی. عيد آمد و درخت غم من شكوفه كرد. نو شد جهان وباز غم كهنه جان گرفت. عيد آمد و بهار به هر باغ سر كشيد. امادل من از ستم عيد غم نهاد-. همراه هر نسيم بهاري كه ميوزد-. توفان رنج خسته دلان ميرسد ز راه. باهر جوانه يي كه زند خنده بر درخت-. غم ميزند جوانه به دلهاي بي پناه. آن روزها كه چشم يتيمان خردسال-. در خون نشسته است-. هرگز بچشم مرد خردمند عيد نيست. سالي كه جاي پاي سعادت در آن نبود-. در ديدگاه مردم دانا سعيد نيست. آن عيد چيست كز پي آن بيوه يي فقير-. هستي بباد داده ومحنت خريده است؟ سلام اسم...
کرشمه - غزلی زیبا از فخرالدین عراقی
http://www.kereshmeha.blogfa.com/post-194.aspx
فرهنگ و ادبیات فارسی. غزلی زیبا از فخرالدین عراقی. قامت دوست خرامان چه. بر لب جانان چه. سبزه و چشمهی حیوان چه. از می عشق دلی مست و خراب. در خرابات خراب افتاده. عاشق بی سر و سامان چه. آن دل شیفتهی ما بنگر. در خم زلف پریشان. یوسف گم شدهی ما را بین. کاندر آن چاه زنخدان چه. لذت عشق بتم از من پرس. تو از آن بیخبری کان چه. دانی که شکر خندهی او. از دهان شکرستان چه. شناسی که می و نقل بهم. از لب آن بت خندان چه. گر ببینی که به وقت مستی. لب من بر لب جانان چه. ساقی و عراقی باقی. وه که این عیش بدینسان چه. هو یا علی مدد.
کرشمه
http://www.kereshmeha.blogfa.com/8809.aspx
فرهنگ و ادبیات فارسی. ای خاموش .-شعر نو. منکه در خاکستر بادم. منکه تنها مانده با يادم. ای جدا از شاخه ها بی هم. ای همه در خويشتن ها گم. من جدا از خويش افتادم. اين همه آئينه را تصوير تو. لحظه هايم از تو لبريز است. من جدا از من. من تهی از يادهای من. من بدريای سياه شب. چشم در راه قايق لبخندهای تو. من سکوت دردهای من. من جدا از من. ای تهی ، ای خسته ، ای بيزار. سر ز ديواری که می سازی به دست خود ، به دور خويش بيرون آر. بنگر هر کجا ديوارها را با زمين هموار. خستگان ، بيزارها را از نشاط زندگی سرشار. که کاملا اون رو.
کرشمه
http://www.kereshmeha.blogfa.com/9106.aspx
فرهنگ و ادبیات فارسی. زمانه، چون نگری، سربه سر همه پندست. به روز نیک کسان، گفت: تاتو غم نخوری. که به روز تو آرزومندست. گفت مرا: خشم خویش دار نگاه. کرا زبان نه به بندست پای دربندست. نوشته شده در جمعه سوم شهریور ۱۳۹۱ساعت 23:33 توسط کرشمه. سلام اسم ادبی من کرشمه است .و درباره فرهنگ و ادبیات ایران و جهان مطالبی را تهیه می کنم. متاسفانه وبلاگم در آذر 86 هگ شد.دوباره آنرا با همان نام احیا کردم.نظرات شما درباره وبلاگم مفید و ارزشمند میباشد.باتشکر. هو یا علی مدد. شعر پارسی-42 شاعر پارسی گوی.
کرشمه - شعری از رودکی
http://www.kereshmeha.blogfa.com/post-199.aspx
فرهنگ و ادبیات فارسی. زمانه، چون نگری، سربه سر همه پندست. به روز نیک کسان، گفت: تاتو غم نخوری. که به روز تو آرزومندست. گفت مرا: خشم خویش دار نگاه. کرا زبان نه به بندست پای دربندست. نوشته شده در جمعه سوم شهریور ۱۳۹۱ساعت 23:33 توسط کرشمه. سلام اسم ادبی من کرشمه است .و درباره فرهنگ و ادبیات ایران و جهان مطالبی را تهیه می کنم. متاسفانه وبلاگم در آذر 86 هگ شد.دوباره آنرا با همان نام احیا کردم.نظرات شما درباره وبلاگم مفید و ارزشمند میباشد.باتشکر. هو یا علی مدد. شعر پارسی-42 شاعر پارسی گوی.
کرشمه
http://www.kereshmeha.blogfa.com/8902.aspx
فرهنگ و ادبیات فارسی. غزلی زیبا ازشیخ اجل سعدی. تو هیچ عهد نبستی که عاقبت نشکستی. مرا بر آتش سوزان نشاندی و ننشستی. بنای مهر نمودی که پایدار نماند. مرا به بند ببستی خود از کمند بجستی. دلم شکستی و رفتی خلاف شرط مودت. به احتیاط رو اکنون که آبگینه شکستی. چراغ چون تو نباشد به هیچ خانه ولیکن. کس این سرای نبندد در این چنین که تو بستی. گرم عذاب نمایی به داغ و درد جدایی. شکنجه صبر ندارم بریز خونم و رستی. بیا که ما سر هستی و کبریا و رعونت. به زیر پای نهادیم و پای بر سر هستی. گرت به گوشه چشمی نظر بود به اسیران.
کرشمه - قصیده ایی زیبا از فرخی سیستانی- در لغز شمع و مدح حکیم عنصری
http://www.kereshmeha.blogfa.com/post-197.aspx
فرهنگ و ادبیات فارسی. قصیده ایی زیبا از فرخی سیستانی- در لغز شمع و مدح حکیم عنصری. ای نهاده بر میان فرق جان خویشتن. جسم ما زنده به جان و جان تو زنده به تن. هر زمان روح تو لختی از بدن کمتر کند. گوی اندر روح تو مضمر همیگردد بدن. گر نیی کوکب، چرا پیدا نگردی جز به شب. ور نیی عاشق، چرا گریی همی بر خویشتن. کوکبی آری ولیکن آسمان تست موم. عاشقی آری، ولیکن هست معشوقت لگن. پیرهن در زیر تنپوشی و پوشد هر کسی. پیرهن بر تن، تو تن پوشی همی بر پیرهن. چون بمیری آتش اندر تو رسد زنده شوی. بشکفی بی نوبهار و پژمری بیمهرگان.
کرشمه
http://www.kereshmeha.blogfa.com/8812.aspx
فرهنگ و ادبیات فارسی. نوشته شده در شنبه بیست و نهم اسفند ۱۳۸۸ساعت 17:32 توسط کرشمه. نوروز از زبان بزرگان شهر و ادب پارسی: 7-عطار. هر که را ذرهای ازین سوز است. دی و فرداش نقد امروز است. هست مرد حقیقت ابنالوقت. لاجرم بر دو کون پیروز است. چون همه چیز نیست جز یک چیز. پس بسی سال و ماه یک روز است. صد هزاران هزار قرن گذشت. لیک در اصل جمله یک سوز است. چون پی یار شد چنان سوزی. شب و روزش چو عید. ذرهای سوز اصل میبینم. که همه کون را جگر دوز است. نیست آن سوز از کسی دیگر. بل همان سوز آتشافروز است. سوز معشوق در پس پرده.
TOTAL LINKS TO THIS WEBSITE
19
ashk0re Gaming - Stream with Passion ashk0re Gaming
Neues Zuhause für Klötzchenschubser. Der Minecraft Server ist ab heute unter einer neuen IP Adresse erreichbar. Alle Baufortschritte der bisherigen User wurden übernommen. Die…. Frei nach dem Motto: “Eure Meinung ist mir wichtig! 8221;, geht heute mein Zuschauer-Forum online. Das Forum soll eine weitere Anlaufstelle…. Seit heute ist mein eigener Minecraft Public Server mit 28 Slots online. Den Server könnt ihr über die IP:…. Frohes Neues Jahr und guten Rutsch. April 7, 2015. Februar 4, 2015. Seit heute i...
ღ♥ღ چشمهای خیس ღ♥ღ
دفتری با اشک چشمم تر کنم. نام آن دفتر نهم دیوان عشق. اشک را عنوان آن دفتر کنم. تو باشي و من. تو سكوت كني و من گوش كنم. و من آرام بگويم *دوستت دارم*و تو گوش كني. و آرام بگويي: من بيشتر. بودنت را دوست دارم. ﺧﺪﺍﯼ ﺳﮑﻮﺕ ﺷﺪﻩ ﺍﻡ. ﺧﻔﻘﺎﻥ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺍﻡ ﺗﺎ. ﺍﯾﻨﺠﺎ ﺯﻣﯿﻦ ﺍﺳﺖ ﺭﺳﻢ ﺁﺩﻣﻬﺎﯾﺶ ﻋﺠﯿﺐ ﺍﺳﺖ. ﺍﯾﻨﺠﺎ ﮔﻢ ﮐﻪ ﻣﯿﺸﻮﯼ. ﺑﺠﺎﯼ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺩﻧﺒﺎﻟﺖ ﺑﮕﺮﺩﻧﻦ. داشتم جدول حل می کردم. نوشتم ع ش ق. یاد دلم کردم گفتم دلم تنهاست. ناگهان بغضم یادش امد که تنهاست. اشکهایم بی محابا فرو ریخت. بعد دلم لرزید از ترنم مهربانیش. خدا را می گویم. وقتی زنی میگ...
Coming Soon
Future home of something quite cool. If you're the site owner. To launch this site. If you are a visitor.
چشم های بارانی باران
چشم های بارانی باران. قایقی بی سرنشینم که در امواج نگاهت سر گردان مانده ام. هر چند باخشم طوفان های تقدیر چیزی از من جز چند تکه چوب پوسیده باقی نمانده است اما. غرق شدن در امواج نگاهت را بیشتر از رسیدن به ساحل سرنوشت دوست دارم. تقدیم به کسی که افتاب مهرش در استان قلبم پابرجاست. وهرگز غروب نخواهد کرد. بگویید برروی گورم بنویسند:. زندگی را دوست داشت اما "آن را نشناخت". مهربان بود اما "مهر نورزید". طبیعت را دوست داشت اما "از ان لذت نبرد". در زندگی احساس تنهاییی مینمود اما"هرگز دل به کسی نداد". دیشب گرسنه بود د...
نامه
نامه هایی به هیچ کس. روزی از روزها، پیرمردی سفید موی که در عین گذر سالهای عمر، استخوانبدی سالم و بسیار سر حالی داشت، داشت یک سری نقطه می چید. او نقطه های کوچک و نامشخصی را که از درخت چیده بود برد به کارگاه. این نقطه ها ظریف، کوچک و بسیار ناتوان بودند. پیرمرد آنها را روی یک میز گذاشت. هر نقطه در یک دوره داشت تبدیل می شد:. پیرمرد در شبهه فرو رفت. شاید واقعا ، خودش هم یک نقطۀ نورانی بود. در چالش ها زندگی، فشار را با صبر و شکیبائی می کشید. تعادل را به همراه فکر و مراقبه می دانست. آیا خودش هم ...شاید از خیلی ...
هو یاعلی مدد
و ای راد مرد هستان. و ای فخر نیستان. و ای عزت پستان. و ای قوت دستان. آمده ام خسته بر سر آستان. باشد که دستگیری کنی. از من بی جان. نوشته شده در جمعه نهم تیر 1391ساعت 14:19 توسط اشک. در بهار شور انگیز عشق. دلم هوای عشق نابی دارد از تبار پاکی های. ولی افسوس زین کند ذهنان مفتون در خویش کسی را نمی بینم. آن معشوقک خیال های تنهایی را. بی درنگ در دریای اشتیاق چشمان خویش غرقه اش کنم. شاید نغمه های شور انگیز و آتشین عشق را با او نجوا کنم. شاید تا ابد غرق تماشای روی سرخگون او شوم. شاید خورشید را مجال طلوع ندهم.
تنها منم و غم ها
تنها منم و غم ها. گاهی دلم برای زمانیکه نمیشناختمت تنگ می شود! دقیقا داری با زندگیم چیکار میکنی؟ بگو شاید بتونم کمکت کنم! نوشته شده در جمعه بیست و نهم آذر 1392 ساعت 21:45 توسط افسانه. دختر بودن هم تاوان دارد. دوست می شوی.عاشق می شوی. از روی عشق نه هوس تنت را به او می سپاری. پس از مدتی می رود. و آن زمان تو "هرزه ای" و او فقط کمی دختر بازی کرده. نوشته شده در جمعه بیست و نهم آذر 1392 ساعت 21:44 توسط افسانه. هرکسی برای خودش خیابانی دارد. که بعد از سالها.خاطراتش گلویش را چنگ میزند! گفته بودی قایقی خواهم ساخت.
ظهور و منتظران
نشانهای ظهور و اخبارو انتظار. مهدي موعود(عج ) در نظرات اهل سنت. مهدي موعود(عج ) در نظرات اهل سنت. در اين نوشته سعي شده به پاره اي از آنچه از اهل سنت در موضوع امام زمان (عج ) بيان شده , نظري بيندازيم . علاوه بر اين , بخاري در همان كتاب , موضوعي در باب نزول عيسي بن مريم (ع ) پرداخته كه به همكاري وي به امام زمان اشاره كرده است . اما تنها كسي كه در اين موضوع از صحاح سته مطلبي ذكر ننموده است , نسائي در سنن خودش مي باشد كه محتوي احاديث و مدارك , احكام ديني مي باشد. 1 ابن قتيبه دينوري در كتاب خودش غريب الحديث .
سویدای دل
من بودم و دل بود و سکوت.من رفتم و دل ماند و سکوت. جاده هم منتظره منو با خود ببره. نوشته شده در ساعت توسط سویدا! پایگاه خبری سایه روشن.
دست تنهایی
نسیم دانه را از دوش مورچه انداخت . مورچه دوباره دانه را بردوشش گذاشت و به خدا گفت:. گاهی یادم می رود که هستی. کاش بیشتر نسیم می وزید. جامع ترین وبلاگ جک نویسی در ایران. بی نام و نشون. شب نامه های من. تاريخ : جمعه هشتم دی 1391 نویسنده : tanha. خیلی وقته دلم تنگ شده واسه کسی که بهش بگم :. 7 صبح اگه بیدار بودی بیدارم کن! اگه رفتم پشت خطش قطع کنه و بگه : جونم . یواشکی از تلفن خونه بزنگه بهم! دوستاشو بپیچونه بخاطر من . منو با تنهاییام تنها نذاره! خیلی وقته دلم تنگ شده . می نویسم که تو بخوانى، اما حیف! وگر سنگ...