ashkhayetobeh.blogfa.com
اشکهای توبهاشکهای توبه - عشق مظهر زندگی است دیدمش که از دور میرفت
http://ashkhayetobeh.blogfa.com/
اشکهای توبه - عشق مظهر زندگی است دیدمش که از دور میرفت
http://ashkhayetobeh.blogfa.com/
TODAY'S RATING
>1,000,000
Date Range
HIGHEST TRAFFIC ON
Tuesday
LOAD TIME
0.2 seconds
16x16
PAGES IN
THIS WEBSITE
20
SSL
EXTERNAL LINKS
18
SITE IP
38.74.1.43
LOAD TIME
0.234 sec
SCORE
6.2
اشکهای توبه | ashkhayetobeh.blogfa.com Reviews
https://ashkhayetobeh.blogfa.com
اشکهای توبه - عشق مظهر زندگی است دیدمش که از دور میرفت
اشکهای توبه - تو چه می دانی؟
http://www.ashkhayetobeh.blogfa.com/post-54.aspx
عشق مظهر زندگی است دیدمش که از دور میرفت. تو چه می دانی؟ دست از چرا و. می شویم و زل می زنم به جهل رابطه. تو آمده بودی که بروی اصلا! تو چه می دانی چه ترسی ست. ترس از کوچه ی بعد از خداحافظ؟ تو چه می دانی. چه ها که نمی کند این ترس؟ نوشته شده در شنبه سوم مهر ۱۳۸۹ساعت 18:0 توسط شیما. مي دونست دلم گرفته ولي رفت. تو چه می دانی؟
اشکهای توبه -
http://www.ashkhayetobeh.blogfa.com/post-52.aspx
عشق مظهر زندگی است دیدمش که از دور میرفت. نوشته شده در چهارشنبه ششم مرداد ۱۳۸۹ساعت 18:40 توسط شیما. مي دونست دلم گرفته ولي رفت. تو چه می دانی؟
اشکهای توبه - تنهایی
http://www.ashkhayetobeh.blogfa.com/post-44.aspx
عشق مظهر زندگی است دیدمش که از دور میرفت. نوشته شده در یکشنبه بیست و دوم شهریور ۱۳۸۸ساعت 14:37 توسط شیما. مي دونست دلم گرفته ولي رفت. تو چه می دانی؟
اشکهای توبه -
http://www.ashkhayetobeh.blogfa.com/post-49.aspx
عشق مظهر زندگی است دیدمش که از دور میرفت. نوشته شده در چهارشنبه سی ام دی ۱۳۸۸ساعت 14:7 توسط شیما. مي دونست دلم گرفته ولي رفت. تو چه می دانی؟
اشکهای توبه - خستم
http://www.ashkhayetobeh.blogfa.com/post-43.aspx
عشق مظهر زندگی است دیدمش که از دور میرفت. نوشته شده در چهارشنبه چهارم شهریور ۱۳۸۸ساعت 21:7 توسط شیما. مي دونست دلم گرفته ولي رفت. تو چه می دانی؟
TOTAL PAGES IN THIS WEBSITE
20
تنهای بی کس
http://www.golchinemohabat.blogfa.com/8904.aspx
پسر گفت : من عکس اون آدم پشت صفحه رو درست کردم، وقتی آدمها درست بشن دنیا هم درست میشه. نوشته شده در سه شنبه ۲۹ تیر۱۳۸۹ساعت توسط امیر. با تو می توان بر بال عشق بود. با تو می توان با زندگی ماند. با تو می توان به آسمان رفت. با تو می توان بزرگتر از دریا بود. با تو می توان سبزتر از جنگل بود. با تو می توان زلال تر از آب بود. شکی ندارم که نفسهای تو می تواند درختهای بی روح و خشک قلبم را زنده کرد. دوست دارم همیشه در باران زندگی کنم تا هیچ وقت یاد تو از ذهن سبزه ها نرود. عشق اول، مهربونم، سرتو بذار رو شونم.
تنهای بی کس - دنیا
http://www.golchinemohabat.blogfa.com/post-56.aspx
پسر گفت : من عکس اون آدم پشت صفحه رو درست کردم، وقتی آدمها درست بشن دنیا هم درست میشه. نوشته شده در سه شنبه ۲۹ تیر۱۳۸۹ساعت توسط امیر. عاشقی سن وسال حالیش نیست! انتظار به رنگ خدا. دلنوشته های دختری عاشق.
تنهای بی کس
http://www.golchinemohabat.blogfa.com/8902.aspx
نوشته شده در جمعه ۲۴ اردیبهشت۱۳۸۹ساعت توسط امیر. جز من و خدا. روزگار روبه راه بود. نه سفید و نه سیاه بود. مثل اینکه چیزی اشتباه بود. نیمه کاره مانده بود. واژه ای نبود و هیچ کس. شعری از خدا نخوانده بود. تا که او مرا برای بازی خودش. توی گوش من یواش گفت. تو دعای کوچک منی. بعد هم مرا مستجاب کرد. پرده ها کنار رفت. با شروع بازی خدا. اسم بازی من و خدا. هیچ چیز مثل بازی قشنگ ما. بازی ای که ساده است و سخت. مثل بازی بهار با درخت. با خدا طرف شدن. بازی خدا و یک عروسک گلی ست. عاشقی سن وسال حالیش نیست!
تنهای بی کس
http://www.golchinemohabat.blogfa.com/8807.aspx
نوشته شده در شنبه ۴ مهر۱۳۸۸ساعت توسط امیر. نوشته شده در شنبه ۴ مهر۱۳۸۸ساعت توسط امیر. شمعم که درسیاهی شبهای انتظار. ازدیده اشک ریخته ام،برمزار خویش. نوشته شده در شنبه ۴ مهر۱۳۸۸ساعت توسط امیر. عاشقی سن وسال حالیش نیست! انتظار به رنگ خدا. دلنوشته های دختری عاشق.
تنهای بی کس - دوستی...
http://www.golchinemohabat.blogfa.com/post-58.aspx
یادت می آید روزی را که زیر سایه ی بید مجنون نشسته بودیمو من به سیبی که در دستان تو آرام گرقته بود نگاه میکردم؟ تو آن روز به من اعتماد داشتی و سیب را دادی تا عادلانه تقسیم کنم.ولی من قسمت بزرگ آن را برای خود برداشتم و تکه ی کوچک را به تو دادم.تو آرام پلک های پولکی ات را از من گرفتی و در دامان اندوه ابروانت فرو بردی و زیر لب آهسته زمزمه کردی.نمی دانم چه گفتی! ولی امروز به من اعتماد نداری.شاید باید به تو میگفتم که آن تکه ی بزرگ خراب بود و من نمی خواستم تو آن را گاز بزنی. عاشقی سن وسال حالیش نیست!
تنهای بی کس
http://www.golchinemohabat.blogfa.com/8903.aspx
دعا در درگاه خدا. خدایا چه غریب است درد بی کسی و چه تنهایم در این غربت که تو هم از من رویگردانی. و اینک باز به سوی تو آمدم تا اندکی از درد درونم را برایت باز گویم. و خدایا تو بهتر میدانی آنچه درونم است تنهایی و بی کسی ام را دیده ای. دربه دری و آوارگی ام را و هزارو یک درد که بزرگترینش ناامیدی است. خدایا همه را کنار گذاشته ام اما با ناامیدی و بی هدفی نمی توانم بسازم. صبرم بسیار است اما پوج وبی هدف میدوم. خسته شده ام خسته خسته. نوشته شده در پنجشنبه ۶ خرداد۱۳۸۹ساعت توسط امیر. چه دردیست در میان جمع بودن!
تنهای بی کس - اینجا نبود...
http://www.golchinemohabat.blogfa.com/post-59.aspx
هرگز باور نمیکنم که سالهای سال ،. همچنان زنده ماندنم به طول انجامد . یک کاری خواهد شد . زیستن مشکل شده است . و لحظات ، چنان به سختی و سنگینی بر من گام مینهند و. دیر میگذرند که احساس میکنم ، خفه میشوم . اما میدانم کس دیگری به درون من پا گذاشته است . و اوست که مرا چنان بی طاقت کرده است . احساس میکنم دیگر نمیتوانم در خودم بگنجم ، در خودم بیارامم . از " بودن " خویش بزرگتر شده ام و این جامه بر من تنگی میکند . این کفش تنگ و بی تابی فرار! عشق آن سفر بزرگ! اوه ، چه میکشم! عاشقی سن وسال حالیش نیست!
تنهای بی کس
http://www.golchinemohabat.blogfa.com/8905.aspx
یادت می آید روزی را که زیر سایه ی بید مجنون نشسته بودیمو من به سیبی که در دستان تو آرام گرقته بود نگاه میکردم؟ تو آن روز به من اعتماد داشتی و سیب را دادی تا عادلانه تقسیم کنم.ولی من قسمت بزرگ آن را برای خود برداشتم و تکه ی کوچک را به تو دادم.تو آرام پلک های پولکی ات را از من گرفتی و در دامان اندوه ابروانت فرو بردی و زیر لب آهسته زمزمه کردی.نمی دانم چه گفتی! ولی امروز به من اعتماد نداری.شاید باید به تو میگفتم که آن تکه ی بزرگ خراب بود و من نمی خواستم تو آن را گاز بزنی. گر چو من عشقی بسر داری بگو.
تنهای بی کس - دو بیتی
http://www.golchinemohabat.blogfa.com/post-57.aspx
گر چو من عشقی بسر داری بگو. از فراق ار چشم تر داری بگو. صبر را دانم چو سر باری بود. بار اگر از شانه برداری بگو. نوشته شده در چهارشنبه ۲۷ مرداد۱۳۸۹ساعت توسط امیر. عاشقی سن وسال حالیش نیست! انتظار به رنگ خدا. دلنوشته های دختری عاشق.
تنهای بی کس - دعا در درگاه خدا
http://www.golchinemohabat.blogfa.com/post-53.aspx
دعا در درگاه خدا. خدایا چه غریب است درد بی کسی و چه تنهایم در این غربت که تو هم از من رویگردانی. و اینک باز به سوی تو آمدم تا اندکی از درد درونم را برایت باز گویم. و خدایا تو بهتر میدانی آنچه درونم است تنهایی و بی کسی ام را دیده ای. دربه دری و آوارگی ام را و هزارو یک درد که بزرگترینش ناامیدی است. خدایا همه را کنار گذاشته ام اما با ناامیدی و بی هدفی نمی توانم بسازم. صبرم بسیار است اما پوج وبی هدف میدوم. خسته شده ام خسته خسته. نوشته شده در پنجشنبه ۶ خرداد۱۳۸۹ساعت توسط امیر. عاشقی سن وسال حالیش نیست!
TOTAL LINKS TO THIS WEBSITE
18
...زهرا سادات،بهترین همسر دنیا
زهرا سادات،بهترین همسر دنیا. شیرین ترین و بهترین لحظات عمرم وقتیه که کنار زهرام نفس میکشم. هر وقت میاد خونه،با این که خستگی راه رو داره و کلا دو روز هفته رو تعطیله و وقت استراحتشه،یک لحظه هم آروم و قرار نداره و به محض ورودش به خونه همه سعی و تلاشش اینه که همه چیزو واسه من به بهترین شکل آماده کنه تا نبودش توی طول هفته رو جبران کنه. واسم مهم ی خانومم. یکشنبه ششم اردیبهشت ۱۳۹۴ 9:57 حسین. توی روزهای سخت زندگی همیشه همراه منه. اما جای درست و حسابی نه. خدا رو واسه داشتن همچین خانوم خوبی شکر میکنم. به حرفم اطمی...
سکوت خاکستری
گاهی دلم برای خودم تنگ می شود. گاهی دلم برای باورهای گذشته ام تنگ می شود. گاهی دلم برای پاکیهای کودکانه ی قلبم می گیرد. گاهی دلم ازرهگذرانی که دراین بی انتها آمدندورفتند. گاهی دلم ازراهزنانی که ناغافل دلم رامی شکنند میگیرد. گاهی آرزومی کنم ای کاش. نوشته شده در چهارشنبه بیست و پنجم مرداد ۱۳۹۱ساعت 22:20 توسط مرجان. نوشته شده در چهارشنبه بیست و پنجم مرداد ۱۳۹۱ساعت 22:11 توسط مرجان. خدایا،خطاازمن است میدانم که سالهاست گفته ام(ای اک نعبد). امابه دیگران دل سپرده ام ازمن که سالهاست گفته ام(ای اک نعستعین). سینه ...
دنیای بی جواب
می دانم نمی آیی امانمی دانم چراهنوزمنتظرم. برای داشتن عشقم با قسمتت می جنگم. پس خط ونشان جهنمت را. که جهنم تر از نبودنش را. قدم میزنم در سنگ فرش های خیابان. روی رد پاهای تو. ما آبانیا نمیگیم شاخیم یا خاصیم این مهمه . . . . . تو ک شاخی یا خاصی درگیر مایی =). اینه ارز ش ما آبانیا. نوشته شده در پنجشنبه بیست و هفتم فروردین ۱۳۹۴ساعت 10:31 توسط نسرین. ﺍﯾﻨﺠﺎ ﺧﻼﺻﻪ ﯼ ﻣﻦ ﺍﺳﺖ. ﭘ ﺮﻡ ﺍﺯ ﺩﻟﺘﻨﮕﯽ. ﭘ ﺮﻡ ﺍﺯ ﺗﻨﻬﺎﯾﯽ. ﭘ ﺮﻡ ﺍﺯ ﺷﺮﻡ ﺣﻀﻮﺭ ﺗﻮ ﻭﻗﺘﯽ ﻣﻦ ﻏﻮﻃﻪ ﻭﺭﻡ ﺩﺭ ﺣﺲ ﻏﻠﻂ. ﻣﻦ ﭘﺮﻡ ﺍﺯ ﻫﻮﺍﯼ ﺑﺪ ﺍﯾﻦ ﺷﻬﺮ ﮐﺜﯿﻒ! عیدتون مبارک دوستای گلم :x.
اشک هایی ازجنس تنهایی
اشک هایی ازجنس تنهایی. سه شنبه بیست و یکم خرداد 1392 ] [ 13:20 ] [ زهرا ] . من تا بی نهایت شمردن رابلدنیستم. دنبال بهانه نباش عزیزم! چشم که گذاشتم برو. و هروقت که خواستی برگرد. من تا بی نهایت شمردن را بلدم. یکشنبه بیست و نهم اردیبهشت 1392 ] [ 8:50 ] [ زهرا ] . بب ار . . تم ام خاط ره ه ا را بش ور . . تم ام دوست ت دارم ه ا . . تمام عاشق ان ه ه ا . . بب ار که من ه م ش رم نکن م . . من ه م بب ارم . ! یکشنبه بیست و نهم اردیبهشت 1392 ] [ 8:42 ] [ زهرا ] . از صبوری خسته ام. از فریادهایی که در گلویم خفه ماند.
روزهای
بزن ني زن. بزن ني زن. چه نيکو مي زني ني زن. بزن اين شهر در خواب است! بزن اين قلب بي تاب است! که آواز تو هم نشنيده مي ماند. دوشنبه بیست و دوم مهر ۱۳۹۲ ] [ 16:11 ] [ bi kas ] . دوشنبه شانزدهم دی ۱۳۹۲ ] [ 16:24 ] [ bi kas ] . دختر:میدونم ولی دستتو از اونجابردار. پسر:جان من حال گیری نکن خودتم دوس داری. دختر:ولی مادوهفته اس دوست شدیم. پسر:تودوسم نداری وگرنه این کارو نمی کردی. دختر:رومخم نرو من دوست دارم ولی عشق قلبارو باز میکنه نه پاهارو. میدونم بی ادبی بود ولی خودم دوس داشتم. واین است زندگی من. پ ر از کلیشه .
اشکهای توبه
عشق مظهر زندگی است دیدمش که از دور میرفت. مي دونست دلم گرفته ولي رفت. نوشته شده در شنبه بیست و دوم آبان 1389ساعت 16:2 توسط شیما. نوشته شده در شنبه بیست و دوم آبان 1389ساعت 10:28 توسط شیما. نوشته شده در سه شنبه هجدهم آبان 1389ساعت 16:25 توسط شیما. نوشته شده در دوشنبه سوم آبان 1389ساعت 15:35 توسط شیما. از آخر به اول. از اول به آخر. از وسط به وسط. دل در گروی آنانی داری. که پا روی پا انداخته اند. نوشته شده در شنبه سوم مهر 1389ساعت 18:37 توسط شیما. نوشته شده در شنبه سوم مهر 1389ساعت 18:35 توسط شیما. رسیدن به ...
قاصدک
اسمان می گرید و من خسته به ان می نگرم. Parvanehaye siah91: 3 sal pish.sale 1387. Parvanehaye siah91: dey mah. Parvanehaye siah91: Ba ye pesari ashna shodamsare maskhare baziinke man mikhastam azyatesh konamo oonam mikhast mano aziat kone, 2 hafteyi gozasht bad az ham khoshemoon oomad. Parvanehaye siah91: Bad doost shodim. Parvanehaye siah91: Bad ashegh shodim! Parvanehaye siah91: 2 mah bad15 esfandoomad ke bebinameshama movafagh nashodimchon pedaram oomade bod. Raftam khooneye ammam30 tir bood. Parvaneha...
ashkhen kazaryan
Ashkhen Kazaryan is a Legal/Research Fellow at TechFreedom, she also hosts the Tech Policy Podcast. Her focus is on topics of free speech, surveillance, cybersecurity and artificial intelligence. 218: How Should Congress Address Online Sex Trafficking? How is Congress likely to resolve the conflicts between the two version? And most importantly, how will this legislation affect victims of sex trafficking? 217: What is Cybersecurity, and How Can it Affect the Winter Olympics? Honored to join the Emerging ...
آشخونه | آموزش آشپزی , دسر های جدید , پیش غذا
Tuesday , 19 May 2015 / سه شنبه , ۲۹ اردیبهشت ۱۳۹۴. آشخونه آموزش آشپزی , دسر های جدید , پیش غذا. املت و کوکو و دلمه. شامی و کوفته و کتلت. تم دختر توت فرنگی. کیک تولد با تم اسمورف ها. کیک تولد با تم سبیل. کیک تولد با تم رنگین کمان. کیک تولد با تم هلو کیتی. مدل کیک های جشن دندونی. آموزش تصویری کالباس خونگی. ۲۶ دی ۱۳۹۳ ۴ نظر. کالباس یک از مواد غذایی پر طرفدار هست ولی این روزها که کالباس صنعتی به . بیشتر بخوانید ». آموزش تصویری مرغ بریان در فر. ۲۲ مهر ۱۳۹۳ نظری بدهید. آموزش تصویری قارچ سوخاری. آش عدس و برنج.
آشخور
شانس که نداشته باشی اینجوری میشه. این طرح جدیده این بانکه تا جوون ها تحرک داشته باشن. کدومش بیشتر بهت اس میده؟ هوای مورد علاقت کدومه؟ شهر خنده بدو بیا تو. دفتر خاطرات من و تو. کسب درآمد در اینترنت. همه چیز زندگیم:ب خودم مربوطه. ღஜღஜღב خت رפ פ ن ہღஜღஜღ. دل نوشته های یه عاشق. خط خطی های عاشقانه. تنها ولی وحشی http:/. پ ره از هوای تو خونه ی دل. در میان خوابهایم قدم بگذار. دنیا دار مکافات است. دنیای آشفته ی من. سه شنبه سوم تیر 1393 ] [ 13:8 ] [ عقیل ]. سه شنبه سوم تیر 1393 ] [ 13:1 ] [ عقیل ]. وبلاگ یک دختر :.
دوران سربازی
همه چیز درباره ی سربازی. اس ام اس مخصوص سربازی. هر روز تنگ غروب تو سربازی. صفا داره لب مرز تیر اندازی. تا چهل چراغ پادگان روشن میشه. سر دیگ عدسی غوغا میشه. توی دیگ عدس ، افتاده یک مگس. بخورم ، نخورم گرسنه می مونم. قدر آش ننم رو حالا می دونم. سر پستم رسیدم خوابم آمد محبت های مادر یادم آمد. نوشتم نامه ای با برگ چایی کلاغ پر میروم مادر کجایی. نوشتم نامه ای با برگ انگور جدا گشتم دو سال از خانه ام دور. بسوزد آنکه سربازی بنا کرد تو را از من مرا از تو جدا کرد. به صف کردند تراشیدند سرم را. لباس ارتشی کردند تنم را.