asmankaghazy.blogfa.com

narenjname.blogfa.com

هذیان های بی هدف - دعایمان کنید

http://www.narenjname.blogfa.com/post-54.aspx

هذیان های بی هدف. جز حضور تو .هیچ چیز ان جهان بی کرانه را جدی نگرفتم.حتی عشق را. سلام ممنون از همه دوستان که به من سر می زنن و اظهار لطف میکنن. این شعر (شعر بایین (خدا) ) از سهراب سپهری بود میخوام کمکم کنید بهم بگیر نظرتون راجع بهش چیه. من خودم خیلی قبول ندارمش.همیشه یه جایی برای بخشش هست.یکی هست که. به این نظرات شما واقعا نیاز داره.توبه کرده طلب بخشش کرده.این شعر پششتش. لرزونده.بهش بگید که خدا واقعا اونی نیست که فقط ترس داشته باشه. بگیرهتحمل کن.می خواد خدا رو واسطه کنه پیش دلش. سه تن بر گرد آتش. هفته دو...

narenjname.blogfa.com

هذیان های بی هدف

http://www.narenjname.blogfa.com/89061.aspx

هذیان های بی هدف. جز حضور تو .هیچ چیز ان جهان بی کرانه را جدی نگرفتم.حتی عشق را. یا خفه شو , سکوت. یا مکر بر زبان. با ما پیاده باش. یا خفه شو , سکوت. یا مست,بی فغان. ما را پیاده من. تضمین شده به کاف. با یک گرم حشیش. یا خفه شو سکوت. یا مکر بر زبان. نوشته شده در چهارشنبه سوم شهریور ۱۳۸۹ساعت 19:46 توسط درد. چه سرنوشت غم انگیزی که کرم کوچک ابریشم تمام عمر قفس می بافت ولی به فکر پریدن بود. باید به قفل ها بسپارم با بوسه ای گشوده شوند.بی رخصت کلید! سه تن بر گرد آتش. یک تن از آنان خفت. دوتن رازی را به گفت آمدند.

tanhayeshab84.blogfa.com

تنهای شب - من منتظرم...

http://www.tanhayeshab84.blogfa.com/post-41.aspx

تو که در تنهاترین تنهاییم تنهای تنهایم گذاشتی الهی تنها کست در تنهاترین تنهاییت تنهای تنهایت گذارد. من منتظرم. : . در غربتی اسیرم که در میان غم دل بی صدا ترین مرگ را نصیبم می کند. در حسرتی میمانم تا ابد که بی نور ترین نگاه را تقدیم خلوتکده قاب آیینه خیال خواهد کرد . و در میان هم همه ی مرموزی می میمرم که مرا تا انتهای بی سرو سامانی تاریک خویش می کشاند . کا ش بیایی و این التهاب بی پایان این نگاه سرد زوال گرفته واین غم بی سا ما ن تنها یی من را پا یا نی.

asalmehr.blogfa.com

نجواهای دریائی - از تو به یک اشاره از من؟

http://www.asalmehr.blogfa.com/post-73.aspx

آه اگر راهی به دریائیم بود. از تو به یک اشاره از من؟ ساعت که آژیرمی کشد خواب آلود دستش را دراز می کند و زنگش را خاموش می کند اولین حسش این است که شب را. چه خوب و راحت. خوابیده ، ولی توی دستشوئی وقتی صورتش را توی آئینه می بیند. یادش میافتد ماجرای شب قبل را! و فکر می کند به دردی که کشید و چند لحظه به چهره اش در آئینه. خیره می شود . حوله را روی صورتش می گذارد کمی. مکث می کند و فکر می کند چرا؟ موهایش را که بورس می کشد فکر می کند آیا او. واقعا این حق را داشت؟ خواست می تواند برود و باز بر گردد؟ پس دل من چی؟

asalmehr.blogfa.com

نجواهای دریائی - کاش می دانستی...

http://www.asalmehr.blogfa.com/post-71.aspx

آه اگر راهی به دریائیم بود. هرگز دوبار پر نمی گشایند. دوست من.عشق مسافری ست. که تنها یک بار. به سراغمان میاید. و یکباره می رود. نوشته شده در پنجشنبه ۲۹ تیر۱۳۹۱ساعت 18:41 توسط عسل مهر. مرا با نوشته هایم خواهید شناخت و نه با اسم و رسمم.میدانم بودن و نوشتنم در اینجا مستلزم حضور شما،یاری و ایده هایتان خواهد بود. اگرازسرحادثه گذرتان به این نجوا خانه افتاد یادتان نرود که با نظرتان از خود رد پائی گذاشته و حس خوب پیدا کردن یک دوست جدید را به من هدیه کنید. کابوس های فرا مدرن.

asalmehr.blogfa.com

نجواهای دریائی - تولد من...

http://www.asalmehr.blogfa.com/post-63.aspx

آه اگر راهی به دریائیم بود. نوشته شده در پنجشنبه ۱۴ مهر۱۳۹۰ساعت 22:59 توسط عسل مهر. مرا با نوشته هایم خواهید شناخت و نه با اسم و رسمم.میدانم بودن و نوشتنم در اینجا مستلزم حضور شما،یاری و ایده هایتان خواهد بود. اگرازسرحادثه گذرتان به این نجوا خانه افتاد یادتان نرود که با نظرتان از خود رد پائی گذاشته و حس خوب پیدا کردن یک دوست جدید را به من هدیه کنید. کابوس های فرا مدرن.

asalmehr.blogfa.com

نجواهای دریائی - کمی هم صبر کنید لطفا...

http://www.asalmehr.blogfa.com/post-64.aspx

آه اگر راهی به دریائیم بود. کمی هم صبر کنید لطفا. یادم نیست کی برای اولین بار سوار مترو وطنی شدم همان اوایل بود و مترو سوار هم کم.من هم. آن موقع یکی دو بار بیشتر سوار نشدم.اما چیزی که خیلی تو ذوقم خورد این نوشته بالای در قطارها بود مسافرین گرامی. اجازه بدهید اول مسافرین پیاده شوند سپس سوار شوید. بعد هم یه عکسی کشیده بودند آموزشی مثلا! یعنی اینجوری بایستید کنار و منتظر بمانید تا مسافرها که پیاده شدند شما سوار شوید! راستش خیلی ناراحت و عصبانی شدم.یعنی چی؟ اصلا این یک توهین مسقیم به شعور مردم است. نوشته است...

asalmehr.blogfa.com

نجواهای دریائی - شب یلدا...

http://www.asalmehr.blogfa.com/post-75.aspx

آه اگر راهی به دریائیم بود. شب یلدا بر همگی مبارک. نوشته شده در پنجشنبه ۳۰ آذر۱۳۹۱ساعت 2:1 توسط عسل مهر. مرا با نوشته هایم خواهید شناخت و نه با اسم و رسمم.میدانم بودن و نوشتنم در اینجا مستلزم حضور شما،یاری و ایده هایتان خواهد بود. اگرازسرحادثه گذرتان به این نجوا خانه افتاد یادتان نرود که با نظرتان از خود رد پائی گذاشته و حس خوب پیدا کردن یک دوست جدید را به من هدیه کنید. کابوس های فرا مدرن.

asalmehr.blogfa.com

نجواهای دریائی - "عشق یعنی چه؟"

http://www.asalmehr.blogfa.com/post-69.aspx

آه اگر راهی به دریائیم بود. تعدادى از متخصصان اين پرسش را از گروهى از بچه هاى ٤ تا ٨ ساله پرسيدند که: عشق يعنى چه؟ پاسخ هايى که دريافت شد عميقتر و جامعتر از حد تصو ر هر کس بود. در اينجا بعضى از اين پاسخ را براى شما میآوريم:. وقتى يک نفر عاشق شما باشد، جورى که اسمتان را صدا می کند متفاوت است. شما میدانيد که اسمتان در دهن او در جاى امنى قرار دارد. (بيلى، ٤ ساله. عشق هنگامى است که به يکنفر بگوئيد از پيراهنش خوشتان می آيد و بعد از آن او هر روز آن پيراهن را بپوشد. (نوئل، ٧ ساله. برنده ما يک پسر چهارساله بود ک...