babak-n2.blogsky.com
داستانهای کوتاه یک نویسنده آماتورداستانهای کوتاه یک نویسنده آماتور. چهارشنبه 17 آذرماه سال 1389. یعنی چی دروغ نگفتم. تو گفتی ازش خوشت میاد. غیر از اینه؟ آره گفتم. اما اینم گفتم که از یه چیزاییش خوشم میاد. یعنی براش توضیح دادم از تمام اون آدم من از یه بخشی اش خوشم میاد. خب همیشه همینجوره. یعنی هیچ کس پرفکت نیست. ولی اگه گفتی چرا این اینقدر شاکیه؟ از دیروز داره بهت فحش میده. خب واسه اینکه جنبه نداره. حالا از چیش بدت میاد؟ میخوای بگم از چیش خوشم میاد؟ و تو با کمال صداقت اینو بهش گفتی؟ و توی احمق نمیدونی چرا ناراحت شد؟ تا جایی که من فهمیدم ...
http://babak-n2.blogsky.com/