donyaye1fereshte.blogfa.com
دنیای یک فرشته
http://www.donyaye1fereshte.blogfa.com/9106.aspx
چه خوش دادی جواب من! روز های اول من و دخترا. هر چند که این سوال به نهایت احمقانه است ولی جوابی که شوهرم می داد بیشتر منو آتیش می زد که :( شاینا رو! چون تو بیمارستان خیلی سختی کشید! راستش برای من که مادر همون دو تا بچه بودم اصلا قابل فهم نبود که چطور میشه بین دو تا بچه ۲۰ روزه فرق گذاشت؟ طی چند روز آینده اولین کاری که کردم اینکه از علی خواستم جواب این سوال رو تغییر بده و بگه ( هر دو رو به یک اندازه دوست دارم. مگه میشه آدم بین بچه هاش فرق بگذاره؟ ناپلئون بناپارت یه حرف قشنگی میزنه و می گه:. سر و ته می کرد!
donyaye1fereshte.blogfa.com
دنیای یک فرشته
http://www.donyaye1fereshte.blogfa.com/post-129.aspx
چه خوش دادی جواب من! خاطرات زایمان(قسمت دوم: دردهای من.). ساعت ۴ صبح (سه شنبه ۲۱ تیر ماه ۱۳۹۰) که مادرم برای نماز صبح بیدار شد با دیدن شرایطم و فهمیدن این موضوع که درد هایم ۵ دقیقه یکبار شده شروع به بستن ساک بیمارستانم کرد و از من خواست آرامشم را حفظ کنم. با تماس تلفنی علی را که در خانه خودمان شب را می گذراند خبر کردم و چند دقیقه بعد به سمت بیمارستان حرکت کردیم. باورم نمی شد در حال زایمان هستم! هنوز جدی نبودم و فکر می کردم بر می گردم! گفت از دیشب تا حالا درد داشتی و الان اومدی؟ بچه ها دارن دنیا میان!
donyaye1fereshte.blogfa.com
دنیای یک فرشته
http://www.donyaye1fereshte.blogfa.com/9204.aspx
چه خوش دادی جواب من! تصور چیدن وسایل دو تا بچه تو اتاقهای کوچک آپارتمان های امروزی بسیار سخت است. بخصوص اینکه مستاجر هم باشی.فکر این که سر سال آیا می مانی یا اینکه آن همه اثاث اضافی را باید جابجا کنی. من اما سر سال نشده فهمیدم رفتنی ام.تازه آمده بودیم به این خانه گفت می خواهد خانه اش را بفروشد.دوبچه در شکم شش-هفت ماهه حامله،استراحت مطلقی. راه افتادم دنبال خانه! از این بنگاه به آن بنگاه. چه خانه هایی. چه قیمت هایی. دلشکسته از اطرافیانی که می دیدند و می توانستند و کاری نمی کردند. بماند! دیوار خالی بالای تخ...
donyaye1fereshte.blogfa.com
دنیای یک فرشته
http://www.donyaye1fereshte.blogfa.com/post-136.aspx
چه خوش دادی جواب من! دو سالگی جوجه های من! دو سال پیش همچین روزی. جوجه های من نارس و ضعیف تازه بدنیا اومده بودن! تو دستگاه بودن و من هنوز ندیده بودمشون! دو سال پیش همچین روزی. امروز خبری از گریه و زاری نیست.امروز می خوام از خاطرات خوب این دوسال بگم. هر چی که یادم میاد! کارای بامزه و شیرین زبونی این وروجکا! ویلای باباجی.محل برگذاری تولد دخترا. کیک شکلاتی دستپخت مامان لاله. شیلا و شاینا همچنان متعجب! مامان و بابا اما خوشحال. اگه گفتید کدوم یکی از این بادکنک ها با بقیه فرق داره؟ با خاطرات شیلا و شاینا!
donyaye1fereshte.blogfa.com
دنیای یک فرشته
http://www.donyaye1fereshte.blogfa.com/post-128.aspx
چه خوش دادی جواب من! خاطرات زایمان ( قسمت اول: یکسال پیش در چنین روزی.). این یک پست طولانی و دنباله دار است! صرفا برای یادآوری در آینده! شاید هم برای دخترکانم تا ببینند چقدر برای داشتنشان سختی کشیده ام! اگر بحث زایمان برایتان خسته کننده است خواندن را شروع نکنید. به همه سختی هایش می ارزد! دوست گلم اگر از ادامه درمانت خسته هستی! اگر فکر می کنی خوب آخرش که چی؟ اگر همه دنیا حرف های ناامید کننده می زنند! از تلاش دست نکش! به همه سختی هایش می ارزد! آن هم یک قلو! ولی سنگینی ماه های آخر انکار ناپذیر بود! البته از...
donyaye1fereshte.blogfa.com
دنیای یک فرشته
http://www.donyaye1fereshte.blogfa.com/post-135.aspx
چه خوش دادی جواب من! سلام به دوستای گلی که هنوز لطف دارید و به یاد من هستید و به اینجا سر می زنید. نمی دونید چقدر دلتنگ اینجا و شما دوستای خوبم هستم. اما در کنار همه مشغولیت ها و دوندگی ها و خسته گی ها یه مانع بزرگ برای نیومدن دارم! بله درست حدس زدید بازم دخترا! هر چیزی که برای لحظه ای حواس منو از اونا پرت کنه هوو محسوب می شه و کی زورش بیشتر؟ هیچ چیز نباید توجه منو به خودش جلب کنه! با یه چیزایی بالاخره کنار اومدن و یه چیزایی رو هم می خوان تصاحب کنن و من بیخیال می شم! از اینا گذشته مهم اینه که من اینجام!
donyaye1fereshte.blogfa.com
دنیای یک فرشته
http://www.donyaye1fereshte.blogfa.com/9007.aspx
چه خوش دادی جواب من! فیلم دیوانه از قفس پرید رو دیدید؟ البته نسخه خارجی رو می گم که خیلی معروفه! یه دیوونه تو فیلم بود که هیچ کار نمی کرد و فقط هی می گفت :( من خسته ام! راستش این روزها خیلی یاد اون بنده خدا می افتم! با این تفاوت که من واقعا خسته ام و خدا رو شکر بابت هر لحظه از خسته گی هام. فکر کنم یادم رفت سلام کنم! سلام دوستان خوب و گل و مهربونم! نمی دونم از کجا شروع کنم و چی بگم که شرح واقعی روزها و لحظه های من باشه! فکر کنم بتونم تو یه ضرب المثل توصیفش کنم: ( من حتی وقت سر خاروندن ندارم! خدایا به همه ...
donyaye1fereshte.blogfa.com
دنیای یک فرشته
http://www.donyaye1fereshte.blogfa.com/post-134.aspx
چه خوش دادی جواب من! روز های اول من و دخترا. هر چند که این سوال به نهایت احمقانه است ولی جوابی که شوهرم می داد بیشتر منو آتیش می زد که :( شاینا رو! چون تو بیمارستان خیلی سختی کشید! راستش برای من که مادر همون دو تا بچه بودم اصلا قابل فهم نبود که چطور میشه بین دو تا بچه ۲۰ روزه فرق گذاشت؟ طی چند روز آینده اولین کاری که کردم اینکه از علی خواستم جواب این سوال رو تغییر بده و بگه ( هر دو رو به یک اندازه دوست دارم. مگه میشه آدم بین بچه هاش فرق بگذاره؟ ناپلئون بناپارت یه حرف قشنگی میزنه و می گه:. سر و ته می کرد!
donyaye1fereshte.blogfa.com
دنیای یک فرشته
http://www.donyaye1fereshte.blogfa.com/9103.aspx
چه خوش دادی جواب من! نمی دونم از اول بگم یا از آخر حرفامو. دیروز تولدم بود. پارسال تو همچین روزی بیمارستان بستری بودم. برای کنترل دیابت بارداریم دو شب و سه روز بیمارستان بودم. درست روز و شب تولدم. گفتم هیچکی نیاد ملاقاتم. اونا چرا به حرفم گوش کردن؟ فقط همسرم اومد و خواهر کوچکم. با اینکه از خانواده شوهرم توقع داشتم که بیان اما . مهم این بود که دخترام کنارم بودن. و امسال تو بغلم. صبح روز تولدم وقتی چشامو باز کردم و این دوتا گل رو دیدم . خدایا شکرت. پنجشنبه بیست و پنجم خرداد 1391 ] [ 17:54 ] [ لاله ] .