behnamderakhshan92.blogfa.com

farvardingan.blogfa.com

فروردینگان - نامه

http://www.farvardingan.blogfa.com/post-41.aspx

شنبه بیست و دوم دی ۱۳۸۶. شوخی بی مزه ی سوز پشت پنجره با پرده . فنجان چای تلخ پیشتر گرم . بوی سیگار فراموش شده . گلوی ترد نامرد . بغض در بغض بی شکیب . همین امشب ، باید نامه ای بنویسم . از تماشای ترنم باران چند شب پیش که می آمدی ،. نوشته شده توسط بهنام درخشان در لینک ثابت. استفاده از مطالب این وبلاگ تنها. با آوردن نام و نشانی وبلاگ و نام نویسنده ی آن، مجاز است. آنان را که خسته ی انسان اند و بسته ی ایران ، می ستایم. اشعار كلاسيك بانو پرستو ارسطو. عشقبازی اینچنین (بانو پرستو ارسطو).

farvardingan.blogfa.com

فروردینگان - تلفن!

http://www.farvardingan.blogfa.com/post-56.aspx

چهارشنبه بیست و سوم بهمن ۱۳۸۷. روز از نیمه گذشته بود و من خسته از آنچه نامش زندگی ست ، غرق در" نمی دانم چه"ی همیشه. لیوان چای داغ ، سکوت ، سیگار و من که به دنبال خاطره ای از آن همه دوری ها و صبوری ها می گشتم تا بهانه ای برای بغض ترک ناخورده ام بیابم. صدای آشنایت از کجای یادهایم می آمد که اینچنین وجودم را مسخ می کرد؟ و باز هم من که مثل تندیس ماسه ای جادو شده ، هی فرومی ریزم و باز ساخته می شوم. عروسک ، کتاب ، شکلات ، نگاه ، تمنا ، بوسه. چه زود پیر شدم و چه آسان جوان می شوم! استفاده از مطالب این وبلاگ تنها.

farvardingan.blogfa.com

فروردینگان - ترانه های آشنا

http://www.farvardingan.blogfa.com/post-69.aspx

شنبه بیست و ششم شهریور ۱۳۹۰. ترانه ها، همه حافظه ی ماست. ترانه ها قصه گو و قصه ساز ما شدند. ما مردمان ساده ای که در کتاب ها نیستیم. دست بالا که بگیری ، گاهی در سطرهایی چند از تاریخ بزرگان، از خوراک و پوشاک و انگیزه های توده وارمان یادی گذرا می کنند. اما دل و ذهن مان مهم نیست انگار. که عاشق می شدیم یا نه، مهربان بودیم یا کینه جو، خرسند بودیم یا ناراضی. چه می اندیشیدم و چه. می گفتیم و چه می کردیم؟ و از همه بالاتر ، روایت ما هستند از زندگی. همین. ی ساده. همین. مردمان ساده ی فراموش! بسیار قطعه ها در آن آلبوم...

farvardingan.blogfa.com

فروردینگان - مردمی که همه چیز، همه چیز، همه چیز، دارند

http://www.farvardingan.blogfa.com/post-54.aspx

شنبه سیزدهم مهر ۱۳۸۷. مردمی که همه چیز، همه چیز، همه چیز، دارند. مستندی را با نام مردمی که همه چیز، همه چیز، همه چیز، دارند در مورد کپی برداری فرهنگی و هنری کشورهای خلیج فارس از نمادهای فرهنگی هنری ایران، می سازد. مستندساز در گفت وگو با خبرنگار سینمایی فارس گفت: مستندی را با نام مردمی که همه چیز، همه چیز، همه چیز، دارند در دست ساخت دارم که در مورد استفاده فرهنگ و هنری ایرانی در کشورهای خلیج فارس است. این مستندساز به فارس گفت: تحقیقات گسترده ای برای ساخت این مستند انجام داده ام که حدود ۴ ماه طول کشیده است.

farvardingan.blogfa.com

فروردینگان - حکایت این همه شب...!

http://www.farvardingan.blogfa.com/post-49.aspx

شنبه چهارم اسفند ۱۳۸۶. حکایت این همه شب! راستی چه می خواهی بدانی؟ چون چیدن و بوییدن میوه ای نوبرانه که توان رسیدن بود و زمان چشیدنش نه! يا افروختن آتشی مقدس و پاک که تا به سردی دستان تو برسد ، هیمه اش ناتمام آمد ،. و خامه ای که آنقدر لرزید تا سپیدی کاغذ تن به سواد سایه داد و خطی ننوشت ،. بارانی که بر تن تشنه ي آنجا بارید كه. هرم زمین ، رخصت سیلش كه هيچ ، اجازت نشستنش هم نداد . این است همه ی آن حکایت که روایتش را از من خسته می خواهند . پاكت سيگارم را كجا گذاشتم؟ دو- سه شات از. ديشب هم هست .

farvardingan.blogfa.com

فروردینگان - من برای وطنم می میرم

http://www.farvardingan.blogfa.com/post-44.aspx

چهارشنبه بیست و چهارم بهمن ۱۳۸۶. من برای وطنم می میرم. چندی پیش دیدم کسانی در خیال خام خود کشوری ساخته اند به نام. و فراموششان شده همان شمالی اش هم هویتش از. است به راستی چه تفاوتی است میان او که نام خلیج پارس را درست و تمام فریاد نمی کند و اینان که می خواهند تکه ای دیگر از این مام میهن بربایند؟ یا چه تفاوتی است میان ایشان و -مثلا. سازندگان کمدی- فانتزی 300؟ به یاد آرید ، قدرقدرتهای استعماری دوران پایشان را به خلیج همیشه پارس نهادند. توان نظامی ما کجا و نیروی دریایی شکوهمند آنان کجا؟ حالا اینان هم رفته ا...

farvardingan.blogfa.com

فروردینگان - اسطوره

http://www.farvardingan.blogfa.com/post-68.aspx

شنبه هفتم خرداد ۱۳۹۰. سه روز گذشته و هنوز این گلو، ترد است. بغض می سازد و می شکند . باز می سازد و این بار دیگر می داند که می بازد . شعرها سرودیم و مرثیه ها ساختیم در هجرت تو. در سفر ناگاه و منتظر تو. تویی که چشمانمان را پر می کردی . تویی که دلهامان را هم . بیمارستان کسرا ، گیج و گنگ ایستاده بودیم که اصغر آمد . گفت که دیگر درد نمی کشی و گفت که ناصرخان خوب شد! زانوها قوت ایستادن نداشت . دست ها هم زور برپیشانی زدن. همه ی توان مان به گلوی گرفته رفت و بغض سنگین ، مثل آبگینه ی عمر عزیز تو ، شکست .

farvardingan.blogfa.com

فروردینگان - نامه بر پیشانی رسوای باد !

http://www.farvardingan.blogfa.com/post-42.aspx

یکشنبه هفتم بهمن ۱۳۸۶. نامه بر پیشانی رسوای باد! زمستان سردی است . دل دل می زنم تا روسیاهی زغال و. بوی عیدی و بوی توپ! زمستان امسال سر نمی رود انگار . نه گلوله ای از این همه برف ساختم تا دردهایم را به قندیل فراموشی بکوبم ، نه آدمکی ، تا خودم را پشت خنده اش پنهان کنم . امسال زمستان چشمم به انتظار خط و خبری از تو بود تا سراغ از لبهای لرزانم بگیری به یاد آن بوسه ها که تبدار و ناسیراب در التهاب آینده می سوخت . امسال زمستان مزار آن جهان پهلوان شلوغ بود . کمترکسی اما یادش بود که این. قیمت یک عمر ندیدن چقدر است؟

farvardingan.blogfa.com

فروردینگان - نذر ابوالفضل

http://www.farvardingan.blogfa.com/post-60.aspx

شنبه یازدهم مهر ۱۳۸۸. چوپان پیر قصد بازنشستگی داشت . پسر جوانش را خواند و گفت :. من پیر و فرتوت شده ام ، وقت آن است که عصای دست پدرت شوی. گله را به چرا، به صحرا ببر که این زبان بستگان ، پس از من روزی و سهم تواند.". پسر ، دست بر دیده نهاد و گفت : "هزار سال عمرت دراز باد پدر! به چشم. چه چیز بالاتر از حکم تو و چه خوبی بالاتر از کمک به پدر؟ پیرمرد شاد شد ، پیشانی جوان را بوسید و گفت : " آفرین پسرم! مباد که غافل شوی که گرگ ها در کمین اند . و اگر خواب تو را فراگرفت ، این جمله ها را بگو" :. پس پسر روانه شد.