blank.blogfa.com

goosheietanhaee.blogfa.com

گوشه ی تنهایی - زاینده رود

http://goosheietanhaee.blogfa.com/post-52.aspx

دیشب رو به آسمان دراز کشیده بودم. تو پیش از من خوابت برده بود مثل همیشه. و دست های معجزه گر شفا بخشت. از روی دهانم کنار رفته بود. آسمان روشن بود مثل شب چهارشنبه سوری و هوا. باز دم آتش چوب های خیس،. دهانم از شدت فشار کلمات. باز و بسته می شد و شعر. تا مزار ستاره هایی که خبر تولدشان تازه می رسد. می رفت، فواره می زد. و من در حین تماشا فکر می کردم. همیشه سیل ویرانگر است و هنوز. اصفهان پ ر از طنین کاشی های آبی" ست. باید مسیر فواره ها را به زاینده رود منحرف کرد. دیگر عروس نمی خواهند. من: الف بی ک لاه!

goosheietanhaee.blogfa.com

گوشه ی تنهایی - بهار

http://goosheietanhaee.blogfa.com/post-54.aspx

اندوه را به زمستان بسپار. من را به بهار. در خانه ای بدون دودکش. کنج آشپزخانه را سپید. و تنهایی را زرد. با مدادهای رنگی قد و نیم قدش. منتظر هیچ اتفاقی نیستم دیگر. یکشنبه بیست و هشتم اسفند ۱۳۹۰ نویسنده: الف. من: الف بی ک لاه! پا برهنه تا ماه - رضاکاظمی- ادبی. رسم خیال - رضاکاظمی - نمایشگاه. کوریون - محمد موسویان. حرف های ما هنوز ناتمام - من او. دو فنجان قهوه ی تلخ - راوی. هنگا - ناهید عرجونی. آیه های سپیدپیامبری خاکستری - محمدنقیان. پارادوکس های ذهنم - نرمین دباغی. ردپای روشن باران - سمیرا. انبساط - G.M.

goosheietanhaee.blogfa.com

گوشه ی تنهایی - آشتی

http://goosheietanhaee.blogfa.com/post-58.aspx

این گونه رمزمی گشاید. میان پرده های مکدر. که نشانی این جزیره ی گمنام را. دوشنبه دوازدهم تیر ۱۳۹۱ نویسنده: الف. من: الف بی ک لاه! پا برهنه تا ماه - رضاکاظمی- ادبی. رسم خیال - رضاکاظمی - نمایشگاه. کوریون - محمد موسویان. حرف های ما هنوز ناتمام - من او. دو فنجان قهوه ی تلخ - راوی. هنگا - ناهید عرجونی. آیه های سپیدپیامبری خاکستری - محمدنقیان. پارادوکس های ذهنم - نرمین دباغی. ردپای روشن باران - سمیرا. انبساط - G.M. Blank life - امیر قربانی. نیاز بانو - محجوبه. آشوغ - سمیه رستگار. دست خالی دل - پرنیان حامی.

fanoosekhiyal.blogspot.com

فانوس خیال

http://fanoosekhiyal.blogspot.com/2013/07/blog-post_6106.html

گاه نوشته های نيلوفر عقيلی. ه‍.ش. ۱۳۹۲ مرداد ۲, چهارشنبه. و حافظه ی تو . کوچکتر از آن بود. که خاطره ی مرا در خود بگنجاند. قلبت که جای خود دارد. ارسال شده توسط سبوی شکسته. هیچ نظری موجود نیست:. اشتراک در: نظرات پیام (Atom). در حال بارکردن…. این انبوه سیب خورها.

fanoosekhiyal.blogspot.com

فانوس خیال: September 2009

http://fanoosekhiyal.blogspot.com/2009_09_01_archive.html

گاه نوشته های نيلوفر عقيلی. ه‍.ش. ۱۳۸۸ شهریور ۲۸, شنبه. با بی ستارگی چه باید کرد. یک زمانی عاشق این بودم که سرم بگیرم بالا و ساعت ها خیره شم به این ضیافت چراغانی شده. اون وقت بشینم وتا صبح دونه دونه سثاره ها رو بشمرم. نمی دونم از بچگی یه جور علاقه عجیبی داشتم به این سقف آبی بی کران برای همین تصمیم گرفتم وقتی بزرگ شدم فیزیک بخونم و. بزرگ شدم کنکور شرکت کردم فیزیک قبول شدم. وحالا سرم می گیرم بالا می بینم توی آسمون یه ستاره هم وجود نداره. من موندم ویه آسمون بی ستاره. ارسال شده توسط سبوی شکسته.

elva.blogfa.com

every thing

http://www.elva.blogfa.com/8605.aspx

In the name of God. Human is born just one time; he has one chance for life, with death the most part of his existence will be finished. So it’s important to use correctly from this opportunity. If human used life correctly, he/she would be complete as he/she should be. For being complete human, at the first step, some questions are asked. Such as question,. Like: who am I? Why I was created? What the secret of that is? What the valid of my life is. Action and behavior, perseverance against the problems.

deadmanameh.blogfa.com

فریاد های مرد مرده

http://www.deadmanameh.blogfa.com/9101.aspx

فریاد های مرد مرده. تراوشات یک ذهن مریض. در حالی که به بازتابش در میان برق نگاهت خیره مانده بود. نگاهی خمار و بهت زده. به مانند نگاه سوسک رنگو، بی هدف. من فقط تو می دیدم. تو فقط من نمی دیدی. به سمتت حمله ور شدم و. آنچنان که هیچ سیخی نگرفته بود جگر. لبانم هیچ حذر نکردند از آتش تنت. و من هیچ نمی دیدم جز تو. تو مرا پذیرا بودی. چشمانت به پشت من خیره. آنچنان می فشاردمت که گویی مادری از فرط دوست داشتن خواهان مرگ اوست. تو در آغوش بهت زده ام هشدارم می دادی و. من دیگر تو نمی دیدم. تو می دیدی آن را که در پس من بود.

deadmanameh.blogfa.com

فریاد های مرد مرده - عید

http://www.deadmanameh.blogfa.com/post-18.aspx

فریاد های مرد مرده. تراوشات یک ذهن مریض. امشب باز عصای چوبینم را. آری امشب اصلا عید است. خدایی که برایم بندگی کند،ببیند. تا همه ی هرزگی هایم را بخشایش بخشد. که هم دیگر در بر گیریم. تا بیای و دانه دانه اشک هایت را مثل صدف مروارید باشم. که لایقم باشم لایقت. تو قوی غرق در دنیایم. من دریای زیر پایت. همه دنیا به هم. من نمی دانم موی تو. ندانم رنگ چشمان تو. اندازه ی آغوش تو. نوشته شده در یکشنبه ۲۹ مرداد۱۳۹۱ساعت 1:18 توسط حمید. بي پروايي هاي من. دختری از جنس ماه.