chakavakazad.blogfa.com
.: چکاوک آزاد :..: چکاوک آزاد :. - دفتر شعر روزهای بارانی - .: چکاوک آزاد :.
http://chakavakazad.blogfa.com/
.: چکاوک آزاد :. - دفتر شعر روزهای بارانی - .: چکاوک آزاد :.
http://chakavakazad.blogfa.com/
TODAY'S RATING
>1,000,000
Date Range
HIGHEST TRAFFIC ON
Monday
LOAD TIME
0.3 seconds
16x16
PAGES IN
THIS WEBSITE
20
SSL
EXTERNAL LINKS
20
SITE IP
38.74.1.43
LOAD TIME
0.281 sec
SCORE
6.2
.: چکاوک آزاد :. | chakavakazad.blogfa.com Reviews
https://chakavakazad.blogfa.com
.: چکاوک آزاد :. - دفتر شعر روزهای بارانی - .: چکاوک آزاد :.
.: چکاوک آزاد :.
http://chakavakazad.blogfa.com/8908.aspx
دفتر شعر روزهای بارانی. روشني، من، گل، آب. روشني، من، گل، آب. مي نشينم لب حوض:. گردش ماهي ها ، روشني ، من ، گل ، آب. مادرم ريحان مي چيند. نان و ريحان و پنير ، آسماني بي ابر ، اطلسي هايي تر. رستگاري نزديك : لاي گل هاي حياط. نور در كاسه مس ، چه نوازش ها مي ريزد! نردبان از سر ديوار بلند ، صبح را روي زمين مي آرد. پشت لبخندي پنهان هر چيز. روزني دارد ديوار زمان ، كه از آن ، چهره من پيداست. چيزهايي هست ، كه نمي دانم. مي دانم ، سبزه اي را بكنم خواهم مرد. مي روم بالا تا اوج ، من پرواز بال و پرم. من پرواز نورم و شن.
.: چکاوک آزاد :.
http://chakavakazad.blogfa.com/9005.aspx
دفتر شعر روزهای بارانی. بوی هجرت می آید. چه کسی بود صدا زد سهراب؟ مثل هوا با تن برگ. بوی هجرت می آید. بالش من پر آواز پر چلچله ها ست. من که از بازترین پنجره با مردم این ناحیه صحبت کردم،. حرفی از جنس زمان نشنیدم. هیچ چشمی عاشقانه به زمین خیره نبود،. کسی از دیدن یک باغچه مجذوب نشد،. ای را سر یک مزرعه جدی نگرفت،. را که به اندازه پیراهن تنهایی من جا دارد بر دارم. و به سمتی بروم که درختان حماسی پیداست. رو به آن وسعت بی واژه که همواره مرا می خواند. یک نفر باز صدا زد سهراب! پ ن 3)حدودا 7 ماه دیگر مانده است!
.: چکاوک آزاد :.
http://chakavakazad.blogfa.com/8906.aspx
دفتر شعر روزهای بارانی. و چکاوکی در مرگم مرثیه نخواند،. و کسی بر گورم ترانهای نه سرود،. و زندگان خواب مرا آشفتند،. سرود سر زمینم را. و من زنده شدم. پنداشتم دنیا به پایان رسیده. و اسرافیل است که در صور می دمد. آنگاه که زنده بودم چه دور میدانستم نفخ صور را. و بدین سان مردم. من به خاطر ترانهای که نه سرودند و چکاوکی که نخواند. من زنده شدم تا بسرایم زیباترین ترانه ام را،. نه به خاطر مردگان. نه به خاطر شغادان و جلادان،. به خاطر اشکهای تو که در سوگ سرزمینت هدیه می کردی،. نه به خاطر سیاوش،. نه به خاطر سهراب،.
.: چکاوک آزاد :.
http://chakavakazad.blogfa.com/8905.aspx
دفتر شعر روزهای بارانی. تو از این دشت خشک تشنه روزی کوچ خواهی کرد. و اشک من ترا بدرود خواهد گفت. نگاهت تلخ و افسرده است. دلت را خار خار نا امیدی سخت آزرده است. غم این نابسامانی همه توش وتوانت را زتن برده است. تو با خون و عرق این جنگل پژمرده را رنگ و رمق دادی. تو با دست تهی با آن همه طوفان بنیان کن در افتادی. تو را کوچیدن از این خاک ،دل بر کندن از جان است. تو را با برگ برگ این چمن پیوند پنهان است. تو را این ابر ظلمت گستر بی رحم بی باران. تو را این خشکسالی های پی در پی. تو را از نیمه ره بر گشتن یاران.
.: چکاوک آزاد :.
http://chakavakazad.blogfa.com/8901.aspx
دفتر شعر روزهای بارانی. سخت باران ، نیمه شب باران. هیچ در دنیا به جز باران وحشی نیست. بر همین آلونک نالان. که تنش چون بید مجنونی شکسته می زند هردم هزاران چنگ در توفان. ما نشسته رو به روی هم. ما دو همزنجیر، من با غم. می دود در رگ رگ جانم دو باره. خاطرات مرگ مانند تگرگی از ستاره. در شب توفان که لرزان در تقلاهست بین زندگی ومرگ. برفراز شاخسارخسته ، تنها برگ؟ نه دگر باران به گوش من نخواهد خواند. وتنم را شرشر سردش نخواهد شست. نیست اینجا همدمی دیگر به جزاندوه وتنهایی. من در آغوش همین تنهاییم انگار خواهم ماند!
TOTAL PAGES IN THIS WEBSITE
20
آبی ترین احساس
http://www.ashkesang.blogfa.com/8909.aspx
سیاهی شب رو بشکن نازنین. من خسته و بی هدف در کوچه های غربت سر گردانم فضای. شهر را غبار غربت ویأس فرا گرفته دیگر خسته شده ام به دیواری. سرد و سیاه تکیه می دهم اما سایه ام مرا کشان کشان دنبال خو می برد. آخر مقصد و راه من کجاست هیچ کسی نیست انگار دراین جا همه با. هم غریبند همه همانند سایه ای سیاه با شتاب از کنار هم می گذرند. و خود را در گورستان تاریک خانه هایشان پنهان می کنند و من. و سایه ام همچنان سر گردان زمان سالهاست که در اینجا گم شده است. و برای کسی مهم نیست که دست شب چنان زغال زمین و آسمان را. اما امر...
آبی ترین احساس
http://www.ashkesang.blogfa.com/9204.aspx
نوشته شده در جمعه ۱۳۹۲/۰۴/۱۴ساعت 14:49 توسط نجما. که باغ و کوه و دشت. چه بیقرار انتظار می کشند. پر از جوانه و صدا شوند. و از غم خزان رها شوند. در انتظار یک بهار ماندنی ترم. که قلب باغ و کوه و دشت. و رویش جوانه های منتظر. آبي تر از هميشه. مشاهير ايران و جهان.
آبی ترین احساس - خاطره های خوب
http://www.ashkesang.blogfa.com/post-175.aspx
بعضی آدمها حضورشون تو زندگیمون مثل زنگ تفریح می مونه تمام اون لحظه و اون تایمی که باهاش وقت می گذرونی بنام اون ثبت می شه همه چیز فراموش می شه .انگار که فقط زندگی همون یه لحظه هست و بس. چقدر خوبه که تو زندگی بیایم و با هم خاطرات خوب بسازیم یه جایی خوندم که نوشته بود دوست داشتن یا نداشتن آدمها بر می گرده به خاطره هایی که ازشون داریم هر چی بیشتر خاطره های خوب ازش داشته باشیم بیشتر دوسش داریم بیشتر دلتنگش می شیم و برعکس. من امشب بعد از ماه ها به این پیج سر زدم. که باغ و کوه و دشت. چه بیقرار انتظار می کشند.
آبی ترین احساس
http://www.ashkesang.blogfa.com/8907.aspx
شقایق گل همیشه عاشق. شقايق گفت :با خنده نه بيمارم، نه تبدارم. اگر سرخم چنان آتش حديث ديگري دارم. گلي بودم به صحرايي نه با اين رنگ و زيبايي. نبودم آن زمان هرگز نشان عشق و شيدايي. يکي از روزهايي که زمين تب دار و سوزان بود. و صحرا در عطش مي سوخت تمام غنچه ها تشنه. و من بي تاب و خشکيده تنم در آتشي مي سوخت. ز ره آمد يکي خسته به پايش خار بنشسته. و عشق از چهره اش پيداي پيدا بود ز آن چه زير لب. شنيدم سخت شيدا بود نمي دانم چه بيماري. به جان دلبرش افتاده بود- اما-. اگر يک شاخه گل آرد. از آن نوعي که من بودم. نمي دا...
آبی ترین احساس
http://www.ashkesang.blogfa.com/9203.aspx
بعضی آدمها حضورشون تو زندگیمون مثل زنگ تفریح می مونه تمام اون لحظه و اون تایمی که باهاش وقت می گذرونی بنام اون ثبت می شه همه چیز فراموش می شه .انگار که فقط زندگی همون یه لحظه هست و بس. چقدر خوبه که تو زندگی بیایم و با هم خاطرات خوب بسازیم یه جایی خوندم که نوشته بود دوست داشتن یا نداشتن آدمها بر می گرده به خاطره هایی که ازشون داریم هر چی بیشتر خاطره های خوب ازش داشته باشیم بیشتر دوسش داریم بیشتر دلتنگش می شیم و برعکس. من امشب بعد از ماه ها به این پیج سر زدم. که باغ و کوه و دشت. چه بیقرار انتظار می کشند.
آبی ترین احساس
http://www.ashkesang.blogfa.com/9107.aspx
خامم که عاشقت شده بودم , بدون شرح! خامم که عاشقت شده بودم , بدون شرح! دستم نمی رسد که تو را دست چین کنم ،. این شاخه هم که خر شده ، سر خم نمی کند! وقتی گل انار لبت قسمت من است ،. پاییز از علاقه ی من کم نمی کند. یک سیب سرخ سهم پدر بود و نصف کرد ،. دادش به تو که نصف کنی بامن و .چه بد! حوا شدم که مال تو باشم ،ولی خدا. من را شریک بچه ی آدم نمی کند! ماهی شدم ،ولی وسط ریگ های داغ. راهی به آبگیر خیالت نمی برم. گیرم که گریه هم بکنی ،این دوقطره اشک. حتا گل مزار مرا نم نمی کند. برفم که ذره ذره مرا ذوب می کنی. میشه ...
آبی ترین احساس
http://www.ashkesang.blogfa.com/8911.aspx
اگر دروغ رنگ داشت هر روز شاید. ده ها رنگین کمان از دهان ما نطفه می بست. و بی رنگی کمیاب ترین چیزها بود. نوشته شده در یکشنبه ۱۳۸۹/۱۱/۱۰ساعت 22:50 توسط نجما. که باغ و کوه و دشت. چه بیقرار انتظار می کشند. پر از جوانه و صدا شوند. و از غم خزان رها شوند. در انتظار یک بهار ماندنی ترم. که قلب باغ و کوه و دشت. و رویش جوانه های منتظر. آبي تر از هميشه. مشاهير ايران و جهان.
آبی ترین احساس -
http://www.ashkesang.blogfa.com/post-176.aspx
نوشته شده در جمعه ۱۳۹۲/۰۴/۱۴ساعت 14:49 توسط نجما. که باغ و کوه و دشت. چه بیقرار انتظار می کشند. پر از جوانه و صدا شوند. و از غم خزان رها شوند. در انتظار یک بهار ماندنی ترم. که قلب باغ و کوه و دشت. و رویش جوانه های منتظر. آبي تر از هميشه. مشاهير ايران و جهان.
آبی ترین احساس
http://www.ashkesang.blogfa.com/8908.aspx
تو را به جای همه زنانی که نشناختم دوست دارم . تو را به جای همه روزگارانی که نمی ز . یستم دوست دارم . برای خاطر عطر نان گرم. و برفی که آب میشود. و برای نخستین گلها. تو را به خاطر دوست داشتن دوست دارم . تو را به جای همه کسانی که دوست نمیدارم دوست میدارم . بی تو جز گستره یی بیکرانه نمیبینم. میان گذشته و امروز. از جدار آیینهی خویش گذشتن نتوانستم. میبایست تا زندگی را لغت به لغت فرا گیرم. راست از آن گونه که لغت به لغت از یادش میبرند. تو را دوست میدارم برای خاطر فرزانهگیات که از آن من نیست. سپیده که سر بزند.
TOTAL LINKS TO THIS WEBSITE
20
آموزش
اطلاعات عمومی و تخصصی. ساقیا آمدن عید مبارک بادا. بیایید در این بهار زیبا اشکی از چشمی پاک کنیم و لبی را به خنده وا کنیم. چیز دارند الا ترا. به سخره می گیرند. آنان را که هیچ ندارند الا ترا. نوشته شده در چهارشنبه نهم اسفند 1391ساعت 14:48 توسط پونه. اشعار زیبای عید نوروز. ز کوی یار میآید نسیم باد نوروزی. از این باد ار مدد خواهی چراغ دل برافروزی. به صحرا رو که از دامن غبار غم بیفشانی. به گلزار آی کز بلبل غزل گفتن بیاموزی. نوشته شده در چهارشنبه نهم اسفند 1391ساعت 13:49 توسط پونه. کارت پستال جدید عید نوروز ۹۲.
درددلهایی که به هیچکس نگفتم
درددلهایی که به هیچکس نگفتم. خداروشکر این اتاق رو دارم که تنهایی بشینم و هرچی دلم میخواد بنویسم و بعدش آروم شم. نوشته شده در جمعه بیست و دوم مرداد ۱۳۹۵ساعت 1:4 توسط چکاوک.
چکاوکان عاشق
بنام انکه اشک را افرید تاسرزمین وداع اتش نگیرد. چه سخت است از صبر گفتن و دلجویی دادن وقتی که لحظه هایت همیشه با درد آمیخته شده است. چه سخت است امید بستن به فرداهای دور از انتظار وقتی که تنها، درد مرهم زخم هایت باشد. میدانم چقدر سخت است وقتی صبرت را به ازای روزها تحمل رنج از دست می دهی و میدانم چه سخت است وقتی ناله های لحظه های تنهاییت را با شانه های بی کسی شب تقسیم می کنی تا حرمت اشک های پاکت را مقابل هر کس نشکنی. نمی دانم چه باید گفت. تا می توانی گریه کن، شاید دنیا شرمش بگیرد. دلم برات تنگ شده. دختر: آش...
اینجا بجز دوری تو چیزی به من نزدیک نیست
اینجا بجز دوری تو چیزی به من نزدیک نیست. ماندن به پاي كسي كه دوستش داري، زيباترين اسارت دنياست. به ياد ماندني بودن بسيار بهتر از به ياد بودن است. نوشته شده در شنبه ۲۳ اسفند۱۳۹۳ساعت توسط محمد. خودت قلب منو ها کن. خدايا سرده اين پايين خودت از اون بالا تماشا كن. اگه ميشه فقط گاهي خودت قلب منو ها كن. خدايا سرده اين پايين ببين دستامو ميلرزه. ديگه حتي همه دنيا به اين دوري نمي ارزه. تو اون بالا من اين پايين دو تايي مون چرا تنها؟ اگه ليلا دلش گيره بگو مجنون چرا تنها؟ بگو گاهي كه دلتنگم از اون بالا تو ميبيني.
ドレスのレンタルが購入するよりお得な理由
.: چکاوک آزاد :.
دفتر شعر روزهای بارانی. فروغ فرخزاد- - خالی نبودن پست خرداد. آه در سر من چیزی نیست بجز چرخش ذرات غلیظ سرخ. و نگاهم مثل یک حرف دروغ شرمگینست و فرو افتاده. من به یک ماه می اندیشم, من به حرفی در شعر. من به یک چشمه میاندیشم ,من به وهمی در خاک. من به بوی غنی گندمزار ,من به افسانه نان. من به معصومیت بازی ها و به آن کوچه باریک دراز. که پر از عطر درختان اقاقی بود. پنجشنبه بیست و پنجم خرداد 1391. به راستی دوست داشتن چه زیباست، این طور نیست؟ وقتی کسی را دوست دارید. وقتی کسی را دوست دارید، به علایق او بیشتر از علای...
...بالاتر از سفیدی
از ابتدا تو بودی.در انتها تو ماندی. دلم برای تک تک دوستای مجازی و واقعیم تنگ شده ،خیلی خیلی شدییییییییییییییید. دلم برای روزهایی که بدون دغدغه مینوشتم و شماها میخواستید کمتر آپ کنم تنگ شده شدید. ودر حیرتم که چرا دیگه نمیتونم اینجا بنویسم .اصلا خیلی سخت شده نوشتن برای من .مدت زیادی هست که چیزی ننوشتم ،اگر هم مینوشتم مبهم بوده و تلخ.بعد از کلی دل دل کردن تصمیم گرفتم بیام و بنویسم وبگم که:. دوباره تاش کنی و بذاری سرجاش، همون ته ته کمد و زیر لباسای دیگه. نوشته شده در چهارشنبه دهم آبان 1391ساعت1:5توسط زه را.
چکاوک
وقتی یک سال و نیم نوشته های من رو دزدید. هیچ وقت نمی بخشمت. نوشته شده در پنجشنبه بیست و دوم مرداد ۱۳۹۴ساعت توسط چکاوک. نیستیم/ مهم این است/. ما از یک نوع نیستیم/ از یک جنس/ نیستیم/. حتی اگر گاهی برای هم دلتنگ شویم/. و گهگاهی سراغی از هم بگیریم/. و یا سری به هم بزنیم/. و یا شاید/ بعضی وقت ها/ از هم خوشمان بیاید/. مهم این است که ما/ نیستیم/. نوشته شده در جمعه بیست و پنجم بهمن ۱۳۹۲ساعت توسط چکاوک. خوابی که تعبیرش لبخند توست. تعبیر خواب تو بود. تعبیر کابوس و رویا. از بیم و امید. میان بودن و نبودنت. به رقص مر...
♥ چکاوک چت ♥
برترین چت روم فارسی. اگر هنگام ورود از شما رمز خواست به آخر اسم عدد اضافه کنید مثلا محمد 9228. تعداد کاربران آنلاین: 1. قبل از ورود به چت روم قوانین رو مطالعه کنید. هر گونه دعوت به چت روم هاي ديگر يا گذاشتن لينک سايت و وبلاگ ممنوع مي باشد. مباحث غیر اخلاقی یا هر گونه بی احترامی به ادیان ، اقشار و حاضرین در روم ممنوع می باشد. ورود با اسامی رکیک ممنوع می باشد و در صورت مشاهده از چت روم اخراج می شوید. از دادن اطلاعات شخصی خود (اسم وادرس و موبایل) به افراد داخل چت روم جدا خودداری کنید.
چشمک دوستی
دوری پایان دوستی نیست لطیف ترین غم دنیاست:. حرفهايم بہ همين راحتے كہ ميפ وانے نوشتہ نش ده اند. نوشته شده در چهارشنبه پانزدهم آبان 1392ساعت 16:45 توسط آهو. خدا به فرشته ها شعور داد ، بدون شهوت. به حیوان ها شهوت داد ، بدون شعور. و به انسان هر دو را . انسانی که شعورش بر شهوتش غلبه کند از فرشته ها بالاتر است. و انسانی که شهوتش بر شعورش غلبه کند از حیوان ، پست تر . نوشته شده در دوشنبه سی و یکم تیر 1392ساعت 17:35 توسط آهو. پر میکرد یادت، همه حجم خالی فضایم را. و خواستنت شیطنت میکرد، در مسیر نبض رگهایم.