khamooshita18.blogfa.com
پایان یک زندگی - باز هم سفر...
http://www.khamooshita18.blogfa.com/post-27.aspx
روزهای آخر یک بیمار. چند روز دیگه از این شهر رو ازین آدما فاصله می گیرم. دور می شم از همه ی آدمایی که این جا آزارم می دادن. دای من در این روزها چه می کنی؟ که من بی تو در سفرم و تو چه نا باورانه مرا دور می کنی از این شهر و وعده ی سال هایی را می دهی که من نه اینجایم نه آنجا . بیا زودتر از خنده زودتر از گریه آشنایم کن. نوشته شده در شنبه بیست و ششم شهریور ۱۳۹۰ساعت 1:11 AM. در زندگی زخم هائیست که مثل خوره روح را آهسته در انزوا می خورد و می تراشد. هفته سوم مهر ۱۳۹۰. هفته چهارم شهریور ۱۳۹۰. هفته او ل شهریور ۱۳۹۰.
khamooshita18.blogfa.com
پایان یک زندگی - بازگشت
http://www.khamooshita18.blogfa.com/post-25.aspx
روزهای آخر یک بیمار. اگه زمانی باشه برگشتنم خوبه خالی کردن فکر هم خوبه از نوع شروع کردن هم خوبه اما من زمانی ندارم. بذار تو آخرتم خدا نگام کنه با خشم. شب و روز به یادت هستم. توی خواب و توی رویا باز کنار تو نشستم. من و باش خیال می کردم تو رها شدی با این کار. ندونستم که خودم بدجور شدم بهت گرفتار. می دونم این غمت آخر هستیم و میده به باد. هر چی دور می شم غمت باز داره دنبالم میاد. این حس عجیب و نمی دونم تو هم داری. وقتی که غروب بشه دست زیر چونت بذاری. بری تنها یه گوشه با خودت بشینی و بگی. هفته سوم مهر ۱۳۹۰.
khamooshita18.blogfa.com
پایان یک زندگی
http://www.khamooshita18.blogfa.com/89093.aspx
روزهای آخر یک بیمار. آرام مي لغزي روي تنم و مي دانم سيبي را دوباره گاز زدهخ ام كه بي نهايت لذت بخش است . نوشته شده در دوشنبه پانزدهم آذر ۱۳۸۹ساعت 18:43 PM. در زندگی زخم هائیست که مثل خوره روح را آهسته در انزوا می خورد و می تراشد. هفته سوم مهر ۱۳۹۰. هفته چهارم شهریور ۱۳۹۰. هفته او ل شهریور ۱۳۹۰. هفته چهارم مرداد ۱۳۹۰. هفته دوم مرداد ۱۳۹۰. هفته سوم دی ۱۳۸۹. هفته سوم آذر ۱۳۸۹. هفته دوم آبان ۱۳۸۹. هفته او ل آبان ۱۳۸۹. هفته چهارم شهریور ۱۳۸۹. هفته سوم شهریور ۱۳۸۹. هفته سوم مرداد ۱۳۸۹. هفته او ل مرداد ۱۳۸۹.
khamooshita18.blogfa.com
پایان یک زندگی
http://www.khamooshita18.blogfa.com/90073.aspx
روزهای آخر یک بیمار. خیلی خوبه که نیستند خیلی خوبه نمی مانند. تنهایم اما این تنهایی بهتر از هر دستی است که به مهر به سمتم بیاید. من در این تنهایی واژه ی عشق به معنا بردم. و در این تنهایی بال های هوسم را بگشودم تنها. نوشته شده در دوشنبه هجدهم مهر ۱۳۹۰ساعت 19:45 PM. در زندگی زخم هائیست که مثل خوره روح را آهسته در انزوا می خورد و می تراشد. هفته سوم مهر ۱۳۹۰. هفته چهارم شهریور ۱۳۹۰. هفته او ل شهریور ۱۳۹۰. هفته چهارم مرداد ۱۳۹۰. هفته دوم مرداد ۱۳۹۰. هفته سوم دی ۱۳۸۹. هفته سوم آذر ۱۳۸۹. هفته دوم آبان ۱۳۸۹.
khamooshita18.blogfa.com
پایان یک زندگی - کافه کا...
http://www.khamooshita18.blogfa.com/post-20.aspx
روزهای آخر یک بیمار. دیشب توی کافه نشسته بودم. و به همه چیز فکر کردم . . . شاید به خاطر دیر آوردن سفارش بود. ۴۵ دقیقه انتظار واسه یه قهوه ی ترک. کلافه بودم . دفتر چه ام رو بیرون آوردم و خط خطی که کردم. باید یه کاری کرد واسه زمان های پوچی. از همه چیز بیزار شدم. و یه اعتراف کردم پیش خودم از همه ی نرینه ها بیزارم. و تصمیم قاطعی گرفتم که تا مدتها با هیچ نرینه ای صحبت نکنم. حتی از تویی که بت بزرگ بت خانه ام بودی هم بیزارم. نوشته شده در شنبه هشتم آبان ۱۳۸۹ساعت 13:21 PM. هفته سوم مهر ۱۳۹۰. هفته چهارم شهریور ۱۳۹۰.
khamooshita18.blogfa.com
پایان یک زندگی
http://www.khamooshita18.blogfa.com/89103.aspx
روزهای آخر یک بیمار. خدارو شکر بالاخره بارون اومد. سردی هوارو دارم مز مزه می کنم و مست می شوم. امتحانام و خراب می کنم و لبخند می زنم به این مهسای عاشق و مست. و دلتنگی عجیب قلبم را می گیرد. تو نیستی . دلم یک عالمه تو می خواهد. یک عالمه گرما و نفس های داغ بی تب و تاب. و عشق های ممنوعه. دوستت دارم را زیر لبهایم در کنار یک تو و یک هوای سرد می خوانم اما . تو زیر باران نیستی. نوشته شده در یکشنبه نوزدهم دی ۱۳۸۹ساعت 11:49 AM. در زندگی زخم هائیست که مثل خوره روح را آهسته در انزوا می خورد و می تراشد.
khamooshita18.blogfa.com
پایان یک زندگی
http://www.khamooshita18.blogfa.com/89082.aspx
روزهای آخر یک بیمار. دیشب توی کافه نشسته بودم. و به همه چیز فکر کردم . . . شاید به خاطر دیر آوردن سفارش بود. ۴۵ دقیقه انتظار واسه یه قهوه ی ترک. کلافه بودم . دفتر چه ام رو بیرون آوردم و خط خطی که کردم. باید یه کاری کرد واسه زمان های پوچی. از همه چیز بیزار شدم. و یه اعتراف کردم پیش خودم از همه ی نرینه ها بیزارم. و تصمیم قاطعی گرفتم که تا مدتها با هیچ نرینه ای صحبت نکنم. حتی از تویی که بت بزرگ بت خانه ام بودی هم بیزارم. نوشته شده در شنبه هشتم آبان ۱۳۸۹ساعت 13:21 PM. هفته سوم مهر ۱۳۹۰. هفته چهارم شهریور ۱۳۹۰.
khamooshita18.blogfa.com
پایان یک زندگی -
http://www.khamooshita18.blogfa.com/post-19.aspx
روزهای آخر یک بیمار. با هیچ چیز آشتی نکردم. به قول بعضیا با چیزی هم قهر نیستم. من گرفتار سنگینی سکوتی هستم که قبل از هر فریادی لازم است. نوشته شده در یکشنبه دوم آبان ۱۳۸۹ساعت 14:46 PM. در زندگی زخم هائیست که مثل خوره روح را آهسته در انزوا می خورد و می تراشد. هفته سوم مهر ۱۳۹۰. هفته چهارم شهریور ۱۳۹۰. هفته او ل شهریور ۱۳۹۰. هفته چهارم مرداد ۱۳۹۰. هفته دوم مرداد ۱۳۹۰. هفته سوم دی ۱۳۸۹. هفته سوم آذر ۱۳۸۹. هفته دوم آبان ۱۳۸۹. هفته او ل آبان ۱۳۸۹. هفته چهارم شهریور ۱۳۸۹. هفته سوم شهریور ۱۳۸۹. هفته سوم تیر ۱۳۸۹.
khamooshita18.blogfa.com
پایان یک زندگی - تو کی هستی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
http://www.khamooshita18.blogfa.com/post-23.aspx
روزهای آخر یک بیمار. باورم نمی شه هرگز. خاطرات اون روزارو باز داره یادم میاد. نمی دونم از غمت تا کی باید اشکام. دیگه از یاد تو و از اون روزا خسته شدم. مایه ی خنده ی عاشقای پر بسته شدم. سایه ی همیشگی حتی تو خوابمم میایی. با اون حالت چشات که وقت حرف زدن میای. خودتم خوب می دونی چه بازیایی کردی تو. دیگه از سر دلم دستاتو بردارو برو. یادته اون اولین روزی که ما باهم بودیم. فکر می کردم هر دوتا از یه تارو از یه پودیم. عشق تو چهر ام موج می زد حرفاتو چشمامم. شنفت اینارو بعد قرار آینه ی خونمون می گفت. حتی یادم نمیاد...
khamooshita18.blogfa.com
پایان یک زندگی - دیوانگی..........
http://www.khamooshita18.blogfa.com/post-18.aspx
روزهای آخر یک بیمار. آنقدر دیوانگیم بگسسته بند که همه دیوانگان پندم دهند. نوشته شده در جمعه بیست و ششم شهریور ۱۳۸۹ساعت 0:19 AM. در زندگی زخم هائیست که مثل خوره روح را آهسته در انزوا می خورد و می تراشد. هفته سوم مهر ۱۳۹۰. هفته چهارم شهریور ۱۳۹۰. هفته او ل شهریور ۱۳۹۰. هفته چهارم مرداد ۱۳۹۰. هفته دوم مرداد ۱۳۹۰. هفته سوم دی ۱۳۸۹. هفته سوم آذر ۱۳۸۹. هفته دوم آبان ۱۳۸۹. هفته او ل آبان ۱۳۸۹. هفته چهارم شهریور ۱۳۸۹. هفته سوم شهریور ۱۳۸۹. هفته سوم مرداد ۱۳۸۹. هفته او ل مرداد ۱۳۸۹. هفته چهارم تیر ۱۳۸۹.