dastanhayeraha.blogfa.com
داستانهای رهاداستانهای رها - داستان داستان و باز هم داستان
http://dastanhayeraha.blogfa.com/
داستانهای رها - داستان داستان و باز هم داستان
http://dastanhayeraha.blogfa.com/
TODAY'S RATING
>1,000,000
Date Range
HIGHEST TRAFFIC ON
Monday
LOAD TIME
0.3 seconds
16x16
PAGES IN
THIS WEBSITE
20
SSL
EXTERNAL LINKS
68
SITE IP
38.74.1.43
LOAD TIME
0.313 sec
SCORE
6.2
داستانهای رها | dastanhayeraha.blogfa.com Reviews
https://dastanhayeraha.blogfa.com
داستانهای رها - داستان داستان و باز هم داستان
داستانهای رها - سال سوم
http://www.dastanhayeraha.blogfa.com/post-37.aspx
داستان داستان و باز هم داستان. صبح با صدای تلفن بیدار شد و آن را برداشت که صدای فرح- مادر رادین- را شنید که گفت: - سلام دخترم حالت چه طوره؟ خوبم خیلی ممنون. - بهت تبریک می گم،امیدوارم خوشبخت بشی. محسون که معنی این تبریک مجدد را نمی دانست سکوت کرد که فرح گفت: - خجالت نکش دخترم تو هم مثل دختر خودمی. راستی از دکور خونه راضی هستی؟ چند دقیقه ای می شه. - از دکور خونه خوشت اومد؟ چیه،یه جوری حرف می زنی انگار اولین باره صدامو می شنوی! هیچی مادر من،فراموش کنید. - ببین محسون! چرا ناهارت رو نخوردی؟ اون تمام زندگی من...
داستانهای رها - سال نو مبارک
http://www.dastanhayeraha.blogfa.com/post-35.aspx
داستان داستان و باز هم داستان. ممنون از اینکه در این مدتی که نبودم از وبلاگ من دیدن کردید و نظردادید به زودی ادامه داستان مقصر را در وبلاگ خواهید دید.باآرزوی سالی خوش و پرباربرای همه دوستان عزیزم. نوشته شده در پنجشنبه ۳ فروردین۱۳۹۱ساعت 14:36 توسط م.ف.رها. Design By : RoozGozar.com. درپشت چشم های له شده در عمق انجماد. یک چیز نیم زنده ی مغشوش. که در تلاش بی رمقش می خواست. ایمان بیاورد به پاکی آواز آب ها. سلام به همه ی کسانی که وبلاگ منو برای خوندن انتخاب کردن از حسن نظر شما سپاس. دوست عزیزم هرگز آرزو نکن د...
داستانهای رها - 9
http://www.dastanhayeraha.blogfa.com/post-34.aspx
داستان داستان و باز هم داستان. ایمان چمدان کوچکش را بسته بود و به سوال های پیاپی مادر پاسخ درستی نمی داد،چند ضربه به درب اتاق افسانه زد و دید که گریه کنان گوشه ای چمباتمه زده است،سکوت را جایز ندید و با طعنه گفت:. هیچ عروسی شب عقدکنانش اینجوری زار نمی زنه! افسانه سرش را بلند کرد و به چهره ی زیبای برادرش نگریست و گفت:. کجا داری می ری؟ مگه می شه آدم ندونه کجا داره می ره؟ افسانه با گریه گفت:. اما باور کن بین من و ساسان هیچی نبوده فقط یک روز زنگ زد و از علاقه ش به من گفت و منم قبول کردم. پسرم کجا داری می ری؟
داستانهای رها -
http://www.dastanhayeraha.blogfa.com/post-40.aspx
داستان داستان و باز هم داستان. سلام به تمام دوستان. گرامی و خوانندگان عزیزوبلاگم به دلیل یک سری از مشکلات آدرس وبلاگ تغییرکرده و در آدرس جدید وبلاگم می توانید داستان جدید و زیبای "سودا "را با موضوع خیانت دنبال کنید با تشکر از همه شما. آدرس جدید وبلاگ www.dastan-raha.blogfa.com. تاریخ شروع 91.3.15. نوشته شده در یکشنبه ۷ خرداد۱۳۹۱ساعت 20:51 توسط م.ف.رها. Design By : RoozGozar.com. درپشت چشم های له شده در عمق انجماد. یک چیز نیم زنده ی مغشوش. که در تلاش بی رمقش می خواست. ایمان بیاورد به پاکی آواز آب ها.
داستانهای رها
http://www.dastanhayeraha.blogfa.com/91014.aspx
داستان داستان و باز هم داستان. صبح با صدای تلفن بیدار شد و آن را برداشت که صدای فرح- مادر رادین- را شنید که گفت: - سلام دخترم حالت چه طوره؟ خوبم خیلی ممنون. - بهت تبریک می گم،امیدوارم خوشبخت بشی. محسون که معنی این تبریک مجدد را نمی دانست سکوت کرد که فرح گفت: - خجالت نکش دخترم تو هم مثل دختر خودمی. راستی از دکور خونه راضی هستی؟ چند دقیقه ای می شه. - از دکور خونه خوشت اومد؟ چیه،یه جوری حرف می زنی انگار اولین باره صدامو می شنوی! هیچی مادر من،فراموش کنید. - ببین محسون! چرا ناهارت رو نخوردی؟ اون تمام زندگی من...
TOTAL PAGES IN THIS WEBSITE
20
عشق آسمانی - بهترین لحظات زندگی از نگاه چارلی چاپلین
http://younessoft.mihanblog.com/post/10
بهترین لحظات زندگی از نگاه چارلی چاپلین. نوشته شده در تاریخ پنجشنبه 23 دی 1389 توسط یونس حکمتی نظرات . آنقدر بخندی که دلت درد بگیره. هزار تا نامه داری. بعد از اینکه از مسافرت برگشتی. برای مسافرت به یک جای خوشگل بری. به آهنگ مورد علاقه ات از رادیو گوش بدی. به رختخواب بری و به صدای بارش بارون گوش بدی. از حموم که اومدی بیرون ببینی حو له ات گرمه. آخرین امتحانت رو پاس کنی. کسی که معمولا زیاد نمی بینیش ولی دلت. می خواد ببینیش بهت تلفن کنه. توی شلواری که تو سال گذشته ازش استفاده. نمی کردی پول پیدا کنی.
در جهان یک راه است، آن هم راه راستیست... - داستان(قلب ماسه ای)
http://www.seven-vii.blogfa.com/post-16.aspx
در جهان یک راه است، آن هم راه راستیست. سالهاست می نویسم، سالهاست دوست می دارم، اما فقط چند روزیست احساس عاشقی می کنم. دخترک با دقت تمام داشت بزرگترين قلب ممکن را توي ساحل با يک چوب روي ماسهها ترسيم ميکرد. شايد فکر ميکرد که هرچه اين قلب را بزرگتر درست کند، يعني اينکه بيشتر دوستش دارد! بعد از اينکه قلب ماسهاياش کامل شد سعي کرد با دستهايش گوشههايش را صيقل بدهد تا صاف صاف بشود، شايد ميخواست موقعي که دريا آن را با خودش ميبرد، اين قلب ماسهاي جائي گير نکند! نوشته شده در Sun 27 Feb 2011. پیاده روی روی حاشیه ها.
در جهان یک راه است، آن هم راه راستیست... - متون زیبا
http://www.seven-vii.blogfa.com/post-18.aspx
در جهان یک راه است، آن هم راه راستیست. سالهاست می نویسم، سالهاست دوست می دارم، اما فقط چند روزیست احساس عاشقی می کنم. در كوير خلوت دلم با لباني تشنه راه دشواري را در پيش گرفتم. مي دانم كه نياز به جرعه آبي دارم تا خود را با آن سيراب نمايم. در قلبم غوغايي است غوغاي عشق تو نگاهت برايم همچون رودخانه ايي است. كه هرگز درآن ركودي نيست مي خواهم كه مرا به حال خود وا مگذاري. و مرا هميشه با خود همراه سازي بگذار تا از احساسات شيرينت لبريز شوم. بگذار تا به وسعت قلب پرمهرت دست يابم. نوشته شده در Sat 5 Mar 2011.
در جهان یک راه است، آن هم راه راستیست... - داستان(قهوه شور)
http://www.seven-vii.blogfa.com/post-11.aspx
در جهان یک راه است، آن هم راه راستیست. سالهاست می نویسم، سالهاست دوست می دارم، اما فقط چند روزیست احساس عاشقی می کنم. اون دختر رو تو یک مهمونی ملاقات کرد. خیلی برجسته بود، خیلی از پسرها دنبالش بودند در حالیکه اون پسر کاملا طبیعی بود و هیچکس بهش توجه نمی کرد. آخر مهمانی، دختره رو به نوشیدن یک قهوه دعوت کرد، دختر شگفت زده شد اما از روی ادب، دعوتش رو قبول کرد. توی یک کافی شاپ نشستند، پسر عصبی تر از اون بود که چیزی بگه، دختر احساس راحتی نداشت و با خودش فکر می کرد، خواهش می کنم اجازه بده برم خونه. من اون موقع...
در جهان یک راه است، آن هم راه راستیست...
http://www.seven-vii.blogfa.com/8911.aspx
در جهان یک راه است، آن هم راه راستیست. سالهاست می نویسم، سالهاست دوست می دارم، اما فقط چند روزیست احساس عاشقی می کنم. زیبایی غیر از اینکه نعمت خداست. دام شیطان نیز هست . فردریش نیچه. چرا باید در انتظار بهشت موعود احتمالی باشیم؟ ما خود قادریم یک بهشت واقعی در عرصه زمین به وجود آوریم. اگوست کنت. قبول حقیقت از بیان حقیقت سختتر است . هیچکاک. نوشته شده در Sat 12 Feb 2011. هميشه وقتي يکي ازم مي پرسيد چند تا دوسم داري يه عدد بزرگ ميگفتم. ولي وقتي تو ازم پرسيدي چند تا دوسم داري گفتم : يکي! تاریک راه می رفت.
فضای خانه را دود سیگار تنهایی پر کرده .. - همین...
http://baroone-paeizi.blogfa.com/post-158.aspx
فضای خانه را دود سیگار تنهایی پر کرده . حرمت نگه دار دلم، گلم. کین اشکها خونبهای عمر رفته ی من است. تا وقتی که روح سرگردانت آروم نگیره، آرزوهای چرت می کنی. اما وقتی مسیرت مشخص شد، اون موقع است که موفقیت مال توست. نوشته شده در یکشنبه ۱۳ شهریور۱۳۹۰ساعت 21:45 توسط زندانی زندان زندگی. باران ، متولد . عاشق شب و بارون پاییزی و قدم زدن روی برگهای بارون خورده ی رنگارنگ پاییزم. من نه عاشق بودم. و نه محتاج نگاهی كه بلغزد بر من. من خودم بودم و یك حس غریب. كه به صد عشق و هوس می ارزید. گر چه در حسرت گندم پوسید.
فضای خانه را دود سیگار تنهایی پر کرده .. - یه روز...
http://baroone-paeizi.blogfa.com/post-180.aspx
فضای خانه را دود سیگار تنهایی پر کرده . حرمت نگه دار دلم، گلم. کین اشکها خونبهای عمر رفته ی من است. یه روز خوب می اد. یه روزی که به این زندگی لبخند می زنیم و می گیم شکرت. یه روزی که لحظه ها برات شیرینه و احساس می کنی توی دنیای دیگه ای سیر می کنی. اما آیا اون روز راضی هستی؟ اون روز خوشحالتر از امروزی؟ سعی می کنم توی لحظه زندگی کنم اما لحظه هام تلخن چون توش حسرت آرزوهای اینده ام رخ نمایی می کنه. فقط می دونم اون روز میاد و من خوشحالم. و همه چیز رو با هم دارم و فاتحانه فریاد می زنم. باران ، متولد . از همه جا...
فضای خانه را دود سیگار تنهایی پر کرده .. -
http://baroone-paeizi.blogfa.com/post-166.aspx
فضای خانه را دود سیگار تنهایی پر کرده . حرمت نگه دار دلم، گلم. کین اشکها خونبهای عمر رفته ی من است. چرا آدمها می رن که بیان؟ یا میان که برن؟ نوشته شده در جمعه ۲۸ بهمن۱۳۹۰ساعت 21:36 توسط زندانی زندان زندگی. باران ، متولد . عاشق شب و بارون پاییزی و قدم زدن روی برگهای بارون خورده ی رنگارنگ پاییزم. من نه عاشق بودم. و نه محتاج نگاهی كه بلغزد بر من. من خودم بودم و یك حس غریب. كه به صد عشق و هوس می ارزید. من خودم بودم دستی كه صداقت می كاشت. گر چه در حسرت گندم پوسید. من خودم بودم هر پنجره ای. من نه عاشق بودم.
عشق آسمانی - نمایش آرشیو ها
http://younessoft.mihanblog.com/post/list
بهترین لحظات زندگی از نگاه چارلی چاپلین. بهترین لحظات زندگی از نگاه چارلی چاپلین. پس کوچه های سکوت. بازدید این ماه :. بازدید ماه قبل :. آخرین بروز رسانی :.
فضای خانه را دود سیگار تنهایی پر کرده .. - نقش قبر
http://baroone-paeizi.blogfa.com/post-160.aspx
فضای خانه را دود سیگار تنهایی پر کرده . حرمت نگه دار دلم، گلم. کین اشکها خونبهای عمر رفته ی من است. یه نقش قبر اساسی از توی وبلاگ های قدیمم. اون موقع ها عشقم این بود که روی تصاویر متن بنویسم. اما الان. آره همه چیز عوض شده. همه چیز. حتی رنگ خدا. نوشته شده در یکشنبه ۲۰ شهریور۱۳۹۰ساعت 0:53 توسط زندانی زندان زندگی. باران ، متولد . عاشق شب و بارون پاییزی و قدم زدن روی برگهای بارون خورده ی رنگارنگ پاییزم. من نه عاشق بودم. و نه محتاج نگاهی كه بلغزد بر من. من خودم بودم و یك حس غریب. كه به صد عشق و هوس می ارزید.
TOTAL LINKS TO THIS WEBSITE
68
داستانهای نماز
قصه هایی از آثار و برکات نماز. نام خداوند بخشنده و مهربان. سلام خدمت همه ی مخاطبین عزیز و گرانقدری که منت نهاده اند و به این پایگاه سرزده اند و خسته نباشید عرض می کنم به همه ی عزیزانی که در این مدت ما را از نظرات ارزشمندشان بهره مند ساختند. مدتی ممکن است دست سرنوشت مرا از این وبلاگ جدا نگه دارد. سعی می کنم نظرات را مطالعه کنم و هرگاه فرصت کنم سری به وبلاگ بزنم. امیدوارم در این مدت دوستان عزیز بتوانند از مطالب قبلی یا مطالبی که هراز گاهی فرصت می کنم به این وبگاه اضافه کنم نهایت استفاده را ببرند. توجه داشت...
dastanhayenevysandeh.blogfa.com
داستان های خانم نویسنده
داستان های خانم نویسنده. داستان هایی برای خواندن. داستان های قشنگی مینویسم! گفتم یه وب بسازم تابتونم راحت ترکارکنم! داستان هامو بخونین ونظر هم بدین! این شما واینم وب! داستان کودکانه زیرنظرخواهرم نرگس اداره می شه! داستان ها غم انگیز. وبلاگی برای شهدای عشق. وبلاگ شعربارمیس جون(همکلاسی خودم). وبلاگی برای آرامش دل درکنارشهدا. پودر پرپشت کننده موی سر تاپیک. تاريخ : دوشنبه دوم اردیبهشت 1392 8:8 بعد از ظهر نویسنده : نیلوفر$ $. آلبوم شعردخترمهربون بانام باعشق تو درادامه مطالب. ای کاش این آرزورانمی کردم. نیمه شب ...
داستان های پند اموز
داستان های پند اموز. داستان های پند اموز. پنجشنبه دهم بهمن ۱۳۹۲ ] [ 17:22 ] [ abolfazl ]. طناب را پاره کن) داستان قشنگیه . امیدوارم خوشتون بیاد. کوهنوردی تنها در یک روز برفی، به قله زد تا آن را فتح کند. ناگهان در تاریکی سر خورد و در حالی که به سمت پایین سقوط. می کرد، طنابی به دور کمرش پیچید و بین آسمان و زمین معلق. ماند در تاریکی فریاد زد: خدایا کمکم کن! صدایی گفت: باور داری که می توانم نجاتت دهم؟ گفت: البته که باور دارم. ایمان واعتقاد دارم. صداگفت: طناب را پاره کن، من مراقبت هستم! شاید رهگذری کمکی برساند.
داستانهای قرانی
ارسال اس ام اس تبلیغاتی. آمده[1] و نيز سورهاي مستقل به نام او در قرآن وجود دارد. وي اولين پيامبر اولوالعزم است كه داراي شريعت و كتاب مستقل بوده و دعوت جهاني داشته و همچنين اولين پيامبر بعد از ادريس(عليهالسلام) است. منقول است كه در سال رحلت آدم(عليهالسلام) به دنيا آمد.[2]. شغل او نجاري و مرد بلند قامت، تنومند و گندم گون با محاسن انبوه بوده و مركز بعثت و دعوت او در شامات و فلسطين و عراق بوده است.[3]. تاريخ : سه شنبه هجدهم آذر 1393 18:15 نویسنده : امیرعلی عالی. تاريخ : سه شنبه هجدهم آذر 1393 18:10 نویسنده :...
dastanhayequrani110.blogfa.com
داستانهای قرآنی
داستان حضرت ابراهيم (عليهالسلام). نام مبارك حضرت ابراهيم(عليهالسلام) در بيست و پنج سوره قرآن، حداقل شصت و نه بار تكرار شده است.[1] راجع به اين پيامبر و حالات گوناگون او از كودكي تا شيخوخيت قريب صد و نود و پنج آيه و نيز سورهاي مستقل به نام او در قرآن وجود دارد. برای مشاهده ی متن کامل به ادامه ی مطلب رجوع کنید. برچسبها: داستان حضرت ابراهيم عليهالسلام. شنبه بیست و چهارم فروردین 1392 21:38. ميكنم آغاز با نام خداي رحمان سرگذشت هود را در چند داستان. برای مشاهده ی متن کامل به ادامه ی مطلب رجوع کنید. خدا (کار را...
داستانهای رها
داستان داستان و باز هم داستان. سلام به تمام دوستان. گرامی و خوانندگان عزیزوبلاگم به دلیل یک سری از مشکلات آدرس وبلاگ تغییرکرده و در آدرس جدید وبلاگم می توانید داستان جدید و زیبای "سودا "را با موضوع خیانت دنبال کنید با تشکر از همه شما. آدرس جدید وبلاگ www.dastan-raha.blogfa.com. تاریخ شروع 91.3.15. نوشته شده در یکشنبه 7 خرداد1391ساعت 20:51 توسط م.ف.رها. سلام محسون تو کجایی؟ محسون با شنیدن صدای فرزاد بعد از این چند ماه با تعجب گفت:. چه طور یاد من کردی؟ حالا برای چی زنگ زدی که بدبختی منو ببینی؟ فرزاد وسایلش...
داستان های راست
نامه عاشقانه خداوند به تمامی بندگان. چهارشنبه 12 شهریور 1393 : نویسنده : زهرا رضوی. لینک های مرتبط :. جمعه 1 فروردین 1393 : نویسنده : زهرا رضوی. زیر باران دوشنبه بعد از ظهر. اتفاقی مقابلم رخ داد. وسط كوچه ناگهان دیدم. زن همسایه بر زمین افتاد. سیب ها روی خاك غلطیدند. چادرش در میان گرد وغبار. قبلا این صحنه را.نمی دانم. در من انگار می شود تكرار. آه سردی كشید،حس كردم. كوچه آتش گرفت از این آه. و سراسیمه گریه در گریه. پسر كوچكش رسید از راه. به گمانم فقط كمی كمرم. دست من را بگیر،گریه نكن. مرد گریه نمی كند پسرم.
داستان و مطالب زیبا
داستان و مطالب زیبا. مطالب زیبا,آموزنده و طنز. هر چه خدا بخواهد! ورود حضرت معصومه به قم. شعر زیبا در مورد خدا. یادمان باشد زود دیر میشود! نیمکت خالی من و تو. اینجا دستهایی منتظر توست. به نام او که هرچه داریم از اوست. هر صبح پلکهایت فصل جدیدی از زندگی را ورق می زند. سطر اول همیشه این است : خدا همیشه با ماست . . . پس دوست عزیز بخوانش با لبخند. سلام من به غنچه ای که صبحدم به خنده باز می شود. گرم من را پذیرا باشید امیدوارم حالتون خوب باشه. پنجشنبه هفدهم مرداد 1392 ] [ Mahdi ]. هر چه خدا بخواهد! وزیر پاسخ دا...
داستان های باور کردنی
داستان های باور کردنی. شرحی از زندگی فلاکت باز من:دی. تا حالا دقت کردین؟ دلم برای خودم تنگ شده -. ღ دردناکترین پیوند . ღ. یه دیوونه که دیگه نمی خواد عاقل شه. دنیای ما 16 ساله ها. ماجراهای فرید و دوستان. عاشقانه سرودن های بی پایان. پاتوق دختر پسرای ایرانی (تبریزی ها). هرچه می خواهد دل تنگت بگو! پرواز با اسب رویاهای من. گالري عکس هاي زیبا. خرید لیزر پوینتر سبز. اس ام اس جدید و خنده دار. سایت اجتماعی فارس عرب. دلم براتون تنگ نشده بود. چند وقته آپدیت نکردم عنکبوتا زیاد شدن. کلی والیبالم خوب شده. چند وقت نبود...
dastanhayesetahban.mihanblog.com
2ومین جشنواره ی داستان های کوتاه استان فارس- سته بان- آبان 88
2ومین جشنواره ی داستان های کوتاه استان فارس- سته بان- آبان 88. پنجشنبه 12 آذر 1388. آل ابراهیم چهره ی ماندگار فرهنگ استهبان. نوشته شده توسط: مجید فرهمندی. نوع مطلب : انتشارات سته بان. آل ابراهیم چهره ی ماندگار فرهنگ استهبان. چه کس یا کسانی و چه زمان وقت می گذارند تا چنین مراسمی برپا شود؟ برای دیدن کل مطلب روی عرض ارادتی به استاد کلیک کنید :. عرض ارادتی به استاد. جمعه 29 آبان 1388. شرح حال و زندگینامه حسین خدیش (ایرج). نوشته شده توسط: مجید فرهمندی. نوع مطلب : میهمانان ویژه. زندگی نامه ی حسین خدیش. استاد س...
آوایی از آسمان
همین جا بود یک کاغذ و یک خودکار غلتیدند و من . من را دیگران این نام نامیدند، انسان. آدمها برای هم سنگ تمام میگذارند. به ذر ه گر نظر، لطف بوتراب كند. صدا کن مرا . گاهی بايد يادمان بيايد ل ن ت ن ال وا ال ب ر ح ت ى ت نف ق وا م م ا ت ح ب ون . نامه ای از خدای حقیقی. آدمها برای هم سنگ تمام میگذارند. آدم ها برای هم سنگ تمام میگذارند. اما نه وقتی که در میانشان هستی، نه. آنجا که در میان خاک خوابیدی. سنگ تمام" را می گذارند و می روند ! دوشنبه بیست و سوم اردیبهشت 1392 ] [ 16:4 ] [ ط.ر ]. به آسمان رود و كار آفتاب كند .