didareno.blogfa.com

giroon.blogfa.com

تاریکیهای تنهایی

http://www.giroon.blogfa.com/8612.aspx

مي توان نگاه را معنا كرد و آن را با عشق به دل پيوند زد. مي توان بهار را به ديدار برگهاي خزان زده برد. و براي رازقي هاي اميد از عطر دوست داشتن گفت. مي خواهم سكوت كنم و تنها به حرف نگاهت گوش كنم. بماند که چقدر دوستت دارم . درد دلهای من واسه اون. آواهای آقا رضا هوم. خواجه اي گريان به اين سو ميدويد. ور دگر حالي به ان سو ميدويد. گفتم اي خواجه به چه اين حالت است. از چه اين سو و آن سو راهت است. گفت اي سرو گران از من مپرس. راز اين بي گوهري بر من ببين. چشمهايم را ببين وز آن بخوان. وز لبانم بشنو اي بت.

giroon.blogfa.com

تاریکیهای تنهایی

http://www.giroon.blogfa.com/8512.aspx

مي توان نگاه را معنا كرد و آن را با عشق به دل پيوند زد. مي توان بهار را به ديدار برگهاي خزان زده برد. و براي رازقي هاي اميد از عطر دوست داشتن گفت. مي خواهم سكوت كنم و تنها به حرف نگاهت گوش كنم. بماند که چقدر دوستت دارم . درد دلهای من واسه اون. آواهای آقا رضا هوم. پرنده بی پر و پرواز و نغمه خاموشی است. پرنده فاصله ی بال های پرواز است. پرنده طعمه گرفتن از قله های بلند. پرنده بال کشيدن بر آب های زلال. پرنده داشتن چشم های بارانی. پرنده خواستن آسمان درون دل است. پرنده لانه به شاخ فصول بنهادن.

giroon.blogfa.com

تاریکیهای تنهایی

http://www.giroon.blogfa.com/9005.aspx

مي توان نگاه را معنا كرد و آن را با عشق به دل پيوند زد. مي توان بهار را به ديدار برگهاي خزان زده برد. و براي رازقي هاي اميد از عطر دوست داشتن گفت. مي خواهم سكوت كنم و تنها به حرف نگاهت گوش كنم. بماند که چقدر دوستت دارم . درد دلهای من واسه اون. آواهای آقا رضا هوم. قلمم تنها با نام تو تنهایی را دوست نداشت. قلمم نام تو را می فهمید. م رد آن م رد. و کسی باز نفهمید انگار. و به پیشانی یک ابر نگاهی. و در این لحظه که جز تنهایی چیزی نیست. زندگی یعنی" تو ". چه کسی می فهمد. من تو را می خواهم. ذهن من بیمار است.

giroon.blogfa.com

تاریکیهای تنهایی

http://www.giroon.blogfa.com/8711.aspx

مي توان نگاه را معنا كرد و آن را با عشق به دل پيوند زد. مي توان بهار را به ديدار برگهاي خزان زده برد. و براي رازقي هاي اميد از عطر دوست داشتن گفت. مي خواهم سكوت كنم و تنها به حرف نگاهت گوش كنم. بماند که چقدر دوستت دارم . درد دلهای من واسه اون. آواهای آقا رضا هوم. بهار من سکوت کن. برای چشم های او تو بیشتر سقوط کن. برای هر نفس به او ، به اوج خنده های او. بهارمن حبوط کن حبوط کن حبوط کن. بهار من سکوت تو ، چه پر خنده خنده است. تو از برای مهربان ، تو در نگاه آسمان. بهار من سکوت کن ، بهار من سکوت کن.

giroon.blogfa.com

تاریکیهای تنهایی

http://www.giroon.blogfa.com/8710.aspx

مي توان نگاه را معنا كرد و آن را با عشق به دل پيوند زد. مي توان بهار را به ديدار برگهاي خزان زده برد. و براي رازقي هاي اميد از عطر دوست داشتن گفت. مي خواهم سكوت كنم و تنها به حرف نگاهت گوش كنم. بماند که چقدر دوستت دارم . درد دلهای من واسه اون. آواهای آقا رضا هوم. قطار لحظه ها چه تند می رود! من چه ساده منتظر نشسته ام! به انتظار تو ، به انتظار خاطره! به انتظار یک نفس ، به انتظار زندگی. و او تمام زندگی ، تمام من . تمام ذهن زنده ام به دور دست میبرد. قطار می رود و خاطره مسافر غریب آن. به نتظار لحظه های رفته ام.

giroon.blogfa.com

تاریکیهای تنهایی

http://www.giroon.blogfa.com/8808.aspx

مي توان نگاه را معنا كرد و آن را با عشق به دل پيوند زد. مي توان بهار را به ديدار برگهاي خزان زده برد. و براي رازقي هاي اميد از عطر دوست داشتن گفت. مي خواهم سكوت كنم و تنها به حرف نگاهت گوش كنم. بماند که چقدر دوستت دارم . درد دلهای من واسه اون. آواهای آقا رضا هوم. صدای منو از حیات. خلوت بغلی داری میشنوی البته خلوت نه به اون معنا شلوغه رفت و امد توپ! خده داره ها میگم صدام رو داری مشنوی ببخشید این فکرمه که داه تو وبلاگم خودنمایی میکنه چیزایی که دوست دارم تو خودم نریزمم و به خودم بگم! داشتم میگفتم حیاط خلوت!

giroon.blogfa.com

تاریکیهای تنهایی

http://www.giroon.blogfa.com/8807.aspx

مي توان نگاه را معنا كرد و آن را با عشق به دل پيوند زد. مي توان بهار را به ديدار برگهاي خزان زده برد. و براي رازقي هاي اميد از عطر دوست داشتن گفت. مي خواهم سكوت كنم و تنها به حرف نگاهت گوش كنم. بماند که چقدر دوستت دارم . درد دلهای من واسه اون. آواهای آقا رضا هوم. قاصدک هان چه خبر آوردی؟ از کجا و از که خبر آوردی؟ خوش خبر باشی اما. گرد بام و در من. بی ثمر می گردی. انتظار خبری نيست مرا. نه زياری ، نه ز ديار و دياری ، باری. برو آنجا که ترا منتظرند. برو آنجا که بود چشمی و گوشی با کس. قاصدک تجربه های همه تلخ ،.

giroon.blogfa.com

تاریکیهای تنهایی

http://www.giroon.blogfa.com/8604.aspx

مي توان نگاه را معنا كرد و آن را با عشق به دل پيوند زد. مي توان بهار را به ديدار برگهاي خزان زده برد. و براي رازقي هاي اميد از عطر دوست داشتن گفت. مي خواهم سكوت كنم و تنها به حرف نگاهت گوش كنم. بماند که چقدر دوستت دارم . درد دلهای من واسه اون. آواهای آقا رضا هوم. My Life Wase For You. I see your picture. I want you back. It use to be. You were with me. But I can't erase. When the Lord above. We're filled with tears. Under a sunny sky. Had tear in their eye. My life was lived.

giroon.blogfa.com

تاریکیهای تنهایی

http://www.giroon.blogfa.com/8605.aspx

مي توان نگاه را معنا كرد و آن را با عشق به دل پيوند زد. مي توان بهار را به ديدار برگهاي خزان زده برد. و براي رازقي هاي اميد از عطر دوست داشتن گفت. مي خواهم سكوت كنم و تنها به حرف نگاهت گوش كنم. بماند که چقدر دوستت دارم . درد دلهای من واسه اون. آواهای آقا رضا هوم. برای تو که بهترینی. نمي دانم تو مي خواني ز چشمم حرفهايم را نمي دانم تو مي بيني نگاه بي صدايم را كه مي گويد بدون مهربانيهاي بي حدت. بدون عشق تو، هيچم. نوشته شده توسط جناب مستطام الدوله گیرون در چهارشنبه دهم مرداد 1386 و ساعت 10:41.