divoone57.persianblog.ir

negah-e-man.persianblog.ir

negah-e-man - نگاه + من

http://negah-e-man.persianblog.ir/pages/1

ساعت ۱۱:٢٠ ‎ق.ظ روز ۱۳۸٧/۳/۱. معجون سحرآمیز (قسمت 2). نمی دونم زنگ چندم موبایل لعنتیم بود که بالاخره حس کردم باید بلند بشم. عرض یه لحظه، رو تختم نشسته بودم. سرم از سنگینی داشت میفتاد. چشمام باز نمی شد. هنوز مطمئن نیستم که خواب دیدنم تموم شده بود یا نه؟ افکار فشرده و سنگینی داشت از مخم می گذشت اما نمی تونستم رو هیچ کدومش تمرکز کنم. حس می کردم هر لحظه ممکنه بالا بیارم. یه صدایی بهم گفت «بگیر بخواب! Raquo; تنها مخدریه که دارم! و بدنم عرق نشست. رفتم طرف حیاط. گفتم شاید یه باد خنک بیدارم کنه. یه موسیقی دلهره ...

negah-e-man.persianblog.ir

نگاه + من

http://negah-e-man.persianblog.ir/1385/8

ساعت ٤:٤۸ ‎ب.ظ روز ۱۳۸٥/۸/۱۱. تموم بچه های سر چهاراها رو جمع کنم تو یه خونه بزرگ پر از اسباب بازی. بشینم با میچو خانم (گربم) حرف بزنم و مثل همیشه با آرامش به همه درد دلام گوش بده . به مورچه تو خونمون بفهمونم که از کنار دیوار راه بره، از این بالا هواسم به اون پایینا نیست . تجزیه بشم به کوارک، یا فوتون، که مطمئن بشم اجزای بدنم دوباره به چرخه حیات برنمیگرده . بدونم چرا در قفس هیچ کسی کرکس نیست یا اینکه گل شبدر چه کم از لاله وحشی دارد . هر مردی که میره خونه انقده پول داشته باشه که هر چی دلش خواست بخره .

negah-e-man.persianblog.ir

نگاه + من

http://negah-e-man.persianblog.ir/1386/11

ساعت ٥:٥٤ ‎ب.ظ روز ۱۳۸٦/۱۱/٧. هنری شدیم اینرو در کردیم. می گویند خشم و عشق ریشه های هنر و شعرند. خشم و عشق اوج احساس درون است که به شکل هنر. از این حیث آثار هنری را می توان همچون خواب مورد تجزیه و تحلیل قرار داد و حالات وحی صاحب اثر را درک کرد. در یک اثر هنری کاراکترها می توانند اجزای درون ناخودآگاه هنرمند باشند که در غالب زنان و مردان به ایفای نقش خود می پردازند. که به روشنایی های صحنه ترجمه شده را دیدم. فیلم جالبی بود. یک درام تمام عیار از یک کمدین مشهور، چارلی چاپلین! داستانی غریب و تکان دهنده. گرچه خ...

negah-e-man.persianblog.ir

نگاه + من

http://negah-e-man.persianblog.ir/1386/3

ساعت ۱٢:٤٧ ‎ق.ظ روز ۱۳۸٦/۳/۳۱. چه كار كنه آدمي كه حرف زياد داره اما وخت نداره؟ انقدر اتفاقاي درهم و برهم افتاده كه اين پست تاريخ تمدن الفي اتكينز رو فعلا تعطيلش كردم. مي خوام از پير مرد و دريا بگم شایدم پیرمرد و صحر! پيرمرد از اولش پير نبود. جوون بود كه پير شد. خيلي زود شد آقاي حاجي. پيرمرد سبيلشو مثله هيتلر مي زد، مطمئن نيستم شايد هيتلر بود كه سبيلش رو مثل پيرمرد مي زد! پيرمرد بارها از اسبش افتاد علاقه عجيبي به اسب سواري داشت! يه بقالي عطاري داشت. دود چند ميليون سال زندگي آدميزاد رو بيرون مي داد. دو...

negah-e-man.persianblog.ir

نگاه + من

http://negah-e-man.persianblog.ir/post/50

ساعت ٢:۳۳ ‎ب.ظ روز ۱۳۸٧/۳/۱٢. تو ماشینش نشسته بودم. دهنم طوری بسته بود که به زبونم فشار میاورد. از اونجایی که زیاد صحبت نمی کنم گاهی زبونم به سقف دهنم جوش می خوره و حرف زدن واسم سخت تر میشه. بیشتر نظاره گرم نه یه مسافر. انگار اومدم که همه رو ببینم و برم! دلم می خواد برم آمازون، برم بین آدم خوارا، برم هلند برم هند. اومدم که فقط نظاره کنم و برم. چراشو نمی دونم. قررار نیست من. کاری بکنم. تو ذهنم خالی خالیه! نمی دونستم که تو ماشینم! اینا رو خونده بودم و الان داشتم یه مثال نقضش رو می دیدم. لبهاش با صدای مردون...

negah-e-man.persianblog.ir

نگاه + من

http://negah-e-man.persianblog.ir/1385/9

ساعت ٤:٥٩ ‎ب.ظ روز ۱۳۸٥/٩/٢۱. شايدم نيست و من گيج و خنگ شدم! خوب همه راجع بهش حرف مي زنن. مردم ما هم كه ماشالله خدا! چيه بهم نمياد حرف سياسي دروكنم! اما دارم مي كنم! والله خودم هنو شك دارم كه راي بدم يا ندم! احتمالا يا مطمئني كه راي دادن احمقانست يا اينكه وظيفه است و اينا! اما مي خوام راجع به يه چيز ديگه حرف بزنم. حق راي! من الان زيادي شاي احمد زدم تو رگ و حال طبيعي ندارم. اين راي دادن به شكل مدرن تا جايي كه من مي دونم نتيجه مشروطه است! پروانهه چي كاره بود؟ فقط به خاطر اينكه آهنگر ميخ رو خوب نساخته بود!

negah-e-man.persianblog.ir

نگاه + من

http://negah-e-man.persianblog.ir/1385/7

ساعت ٧:۱٧ ‎ب.ظ روز ۱۳۸٥/٧/٦. شرمنده همه دوستان گل. تو این روزا انقدر گرفتارم و انقدر حرف دارم واسه زدن که تا میام حرف بزنم فکم قفل میشه! نمی دونم از کجا. می خواستم از خودم بگم و اینکه وبلاگم 3 سالش شده! یا اینکه 5 مهر تولدمه و یه سال به سالای عمرم اضافه شده و. اما دیدم سالگرد جنگه! یه جنگ هشت ساله! هشت سال. خیلیا ازش می گن! کلی افسانه که باور کردنش سخته! همینکه می دید بغل دستیه عصبانی شده و الانه که خین و خین ریزی بشه، تند تند می گفت: صدام! و قضیه فیصله. سبیلوی اخمو که می خواست ظرف یک هفته بیاد تهران!

negah-e-man.persianblog.ir

نگاه + من

http://negah-e-man.persianblog.ir/1386/1

ساعت ۱:٠٧ ‎ق.ظ روز ۱۳۸٦/۱/۸. تاريخ تمدن الفي اتكينز. حس تعليق عجيبي داره. اين سال تحويل. از چند ساعت قبلش تا چند ساعت بعدش آدم رو مي گيره! تو مغز آدم خالي مي شه. نه صدايي نه حسي. تمام سيگنالاي عصبي قطع شدن. انگار تو مغزم مه گرفته و هيچ چيزي ديده نميشه! حتي يه كلمه هم تو ذهنم نمي چرخه! راستي تا حالا سعي كردي بدون كلمات فكر كني؟ فكر كن هيچ كلمه اي وجود نداره و بعد راجع به يه موضوع فكر كن. نمي دونم اين تعليق مال چي بود. امسال كه اساسي من رو گرفت. نمي دونم چرا؟ كه مي خوام وارد اين بحث. تاريخ تمدن الفي اتكينز.

negah-e-man.persianblog.ir

نگاه + من

http://negah-e-man.persianblog.ir/1386/5

ساعت ۱٢:٢٦ ‎ق.ظ روز ۱۳۸٦/٥/۱٢. سنگها و آدمها -. مقاله زیر نتیجه یک ماه تحقیق شخصی من در زمینه سنگساره که از یه دید متفاوت فقط از نظر سیر تاریخی به اون پرداخته و فکر می کنم که به حد کافی روشن کننده باشه. لطفا نه منزجر بشید نه به هیجان بیاید فقط نظر شخصیتون رو برای بحث بذارید. در طول تاريخ ارتباط بسيار نزديکي. را در پاي خود ميپذيرفت. اين سنگها گاهي هم خود باران ميشدند و بر سرمرتدين ميباريدند, سنگسار! سنگسار يکي از قديمي ترين مجازاتهاي عهد باستان است که براي گناهان بزرگ در نظر گرفته شده بود. اين مجازات.