dianavatankhah.blogfa.com
دیانا وطن خواه
http://www.dianavatankhah.blogfa.com/9311.aspx
خاطران دايانا از بدو تولد تاکنون. اولین شهر بازی رادوین به حساب من! سفربه شهرستان - ده روزه گی فاطمه زهرا دختر عمو. گشت و گذار در طبیعت با رومینا و رهام (دختر و پسردایی). خونه مامان بزرگ با دینا دختر خاله و رادوین. نوشته شده در جمعه هفدهم بهمن ۱۳۹۳ساعت 11:46 توسط بابا. برای بهترین هدیه خداوند به من ، دخترم دیانا. گل زندگي مون ديانا. روزهاي من و ديانا. ديانا از جنس حضور. ني ني آي کيو. وبلاگ جالب دنياي شگفت انگيز کودکي. ني ني به به (غذاي کودک). بانوي زيبايي- کاردستي و. ايليا -حس قشنگ مادري.
parmida85.blogfa.com
Parmida
http://parmida85.blogfa.com/post-265.aspx
پارمیدا مامان و بابا. روزهای آخر سال 93. شنبه 23 اسفند، از مدرسه که اومدیم خونه اعلام کردم که معلممون هیچ تکلیفی نداده و رسما یعنی پیش به سوی تعطیلی! چون فردا که روز ورزشه، دوشنبه هم روز بی کیف و کتابه و قراره جشن داشته باشیم و فقط پیک هامون رو بدن. برای همین بعد از ناهار من و مامان رفتیم پارک نزدیک خونه. و توپ هم بردیم و اول بردیم دادیم بادش کردند و بعد رفتیم کلی بازی کردیم. کمی هم سرسره و اسب! تازه معلوم شد که توپم هم سوراخ شده و مامان قول داد برام توپ نو بخره. دوشنبه 25 اسفند، روز جشن مدرسه. ظهر هم دو...
parmida85.blogfa.com
Parmida
http://parmida85.blogfa.com/post-258.aspx
پارمیدا مامان و بابا. مگه شما تا حالا تقلب نکردین؟ اینکه حالا بشه اسمشو چی گذاشت، خوب نمیدونم. ولی ماجرا از این قراره. روز چهارشنبه 12 آذر، امتحان نوشتاری. داشتیم، همون که شما بزرگترا بهش میگین آیین نگارش! آخه مامانم انگار لکنت می گیره اگه بخواد بگه فارسی نوشتاری! بهش میگه آیین نگارش! و از بس این کلمه رو گفته منم یاد گرفتم). عصری اومدم خونه و به مامان گفتم: مامان امتحان خیلی خوب بود. اما هنوز ورقه هامون رو نداده. انگار که مثلا بچه تنبل کلاس بودم و اولین بارمه 20 شدم! یه چیزی بگم، دعوام میکنی؟ اون روز که ...
sedayebiseda.blogfa.com
صدای بی صدا - تکیه گاهی به نام پدر
http://www.sedayebiseda.blogfa.com/post-286.aspx
تکیه گاهی به نام پدر. بابا ممنونم ازت بخاطر اینکه بهم محکم بودن و صبور بودن رو یاد دادی.بهم یاد دادی که خودم باید از پس مشکلات خودم بر بیام و چشمم به کمک دیگران نباشه .بهم یاد دادی خدا رو شکر کنم حتی تو سخت ترین شرایط که شاید بدتر از این هم میتونست اتفاق بیوفته.ب. ابا ممنونم بخاطر وجودت و بخاطر اینکه هستی.باش همیشه که با تو زندگیم روشن و پر نوره. نوشته شده در جمعه ۳ خرداد۱۳۹۲ساعت 0:52 توسط سارا. ریز و درشت های یک ذهن بی سر و سامان! امید دارم یه روز. از گذشته تا امروز. تکیه گاهی به نام پدر.
sedayebiseda.blogfa.com
صدای بی صدا
http://www.sedayebiseda.blogfa.com/9204.aspx
خوب انگار من نذر کردم هر سال این موقع یک ماهی دستم تو گچ باشه! امیدوارم که امسال سال آخر و یار آخری باشه که این دست بدبخت و یه ماه گچ مبگبرم! این دست هم واسه ما داستانی شده و انگار دیگه دست بشو نیست! از گرما و خارش و درد و ایناش بگذریم بدترین قسمت ماجرا اینه که چون دست راست هست از پس هیچکدوم از کارام بر نمیام! مردم چه معضلاتی دارن اونوقت ما درگیر چی هستیم! بخاطر این دست هم این روزا تقریبا خونه نشین شدم! چون رانندگی سخته برام حس بیرون رفتن نیست! تقریبا یه جورایی میشه گفت بیخودی دارن میگذرن این روزا! خوب ی...
sedayebiseda.blogfa.com
صدای بی صدا - بسه این سکوتو بشکن!
http://www.sedayebiseda.blogfa.com/post-283.aspx
بسه این سکوتو بشکن! چه خاکی گرفته اینجا رو! خیلی وقته اصلا دوس نداشتم حتی این صفحه رو باز کنم اما امروز نمیدونم چرا یهو دلم خواست بیام و اینجا بنویسم! دلم خواست بیام بنویسم که چقدر الان دلم میخواد برم زیر این بارون راه برم و راه برم تا خیس آب بشم و خسته از راه رفتن برگردم خونه! از صبح که پا شدم از خواب یه لبخند کجکی گوشه ی لبمه و یه آرامشی دارم امروز که نمیدونم دلیلش چیه! خدا به خیر بگذرونه خودش! نوشته شده در پنجشنبه ۱۶ آذر۱۳۹۱ساعت 11:16 توسط سارا. ریز و درشت های یک ذهن بی سر و سامان! امید دارم یه روز.
sedayebiseda.blogfa.com
صدای بی صدا
http://www.sedayebiseda.blogfa.com/9104.aspx
خر موجود بدبختی است! ۱-نمیدونم این آدمی چرا انقدر موجود بی خود و مزخرفیه! مثلا ادعاش میشه عقل داره اما به نظر من که کم عقل ترین موجود دنیاس! البته بلا نسبت شماها! خودمو میگم.همین جوری محض خنده! ۲-دیدید بعضی وقتا یه کاری رو انجام میدید و خودتون هم میدونید که اون کار،کار درستی نیست اما بازم اصرار به انجامش دارید! ا خ که چه حس بدیه گیر کردن توی این برزخ و درگیر شدن با خودتو و عقلت و دلت! همینه که اون بالا هم گفتم انسان کلا موجود بی عقلیه! بعضی وقتا یه کارایی رو مجبورید! ملت فقط منتظر همچین چیزی هستن! نشسته ...
sedayebiseda.blogfa.com
صدای بی صدا
http://www.sedayebiseda.blogfa.com/9202.aspx
Life is too short! از برکات این امتحانات اینه که هر کاری واسه ی آدم جذابیت پیدا میکنه بجز درس خوندن کوفتی! آخه یکی نیس بگه سر پیری درس خوندنت چی بود! اما خوب من آدم این چیزا نیستم و همیشه ی خدا دوست دارم واسه خودم یه دردسر جدید درست کنم و کلا دوست ندارم زندگیم شکل بقیه آدما پیش بره! نه اینکه بگم الان خیلی متفاوت دارم زندگی میکنما! نه منم خیلی وقتا روزمرگی قاطی زندگیم میشه و حوصله ام از همه چی سر میره اما خوب من آدم یه کار رو انجام دادن و توی یه جا بند شدن نیستم! از کجا رسیدم به کجا! اصلا چرا باید بگم؟
sedayebiseda.blogfa.com
صدای بی صدا
http://www.sedayebiseda.blogfa.com/9205.aspx
ریز و درشت های یک ذهن بی سر و سامان! این روزا فکر میکنم چقدر دیره واسه هر کاری! نمیدونم چرا این حس رو دارم و دارم حسرت روزای رفته رو میخورم اما خوب یه جای کار میلنگه! اونم اینه که با این همه حسرت واسه روزای گذشته و کارای نکرده نمیدونم چرا هنوزم خیلی از روزام رو دارم به بیهودگی میگذرونم! این روزا دنبال یه سری کارا هستم که فکر میکنم خیلی وقت پیش باید میرفتم دنبالشون و حسرت اینو میخودم که چرا انقدر دیر به خودم اومدم واسه این کارا! این روزا به یه محرک قوی احتیاج دارم! نمیدونم چرا خودم انقدر تنبلی میکنم!
mylovekian.blogfa.com
ثمره زندگی - ....
http://www.mylovekian.blogfa.com/post-22.aspx
چرا داری اینقدر زود بزرگ میشی من شاکیم از اینکه ساعتا دارن بدو بدو می کنن. از اینکه هر چی بیشتر می گذره تو وابستگیت از من کمتر میشه . بر عکس من به تو بیشتر. دیگه مثل قبل نمی تونم یک دل سیر بغلت بگیرم و بوسه بارونت کنم آخه از بس بلا شدی هی در میری می دونمم هر چی بزرگتر بشی حسرت بیشتری رو دلم می زاری جیگر گوشه من که تو این دو سال و سه ماه تمام کار وزندگی و هم و غمم شدی. عاشق اون حرف زدنتم .دیونه او لبخنداتم .شیفته بوسه هاتم. یه مختصر شرح احوال :. بسم ا و صلوات رو هم یادگرفتی. خیلی دوستت دارم و همیشه تو گوش...