dokhtar-e-baran.blogfa.com

ettelaeiyedoaa.blogfa.com

نور دعـــــــــــــــا

http://www.ettelaeiyedoaa.blogfa.com/8904.aspx

اطلاعیه شانزدهم گروه دعایمان. نوشته شده در یکشنبه بیست و هفتم تیر ۱۳۸۹ساعت 20:52 توسط کیمیا. اطلاعیه پانزدهم گروه دعایمان. نوشته شده در یکشنبه بیستم تیر ۱۳۸۹ساعت 18:42 توسط کیمیا. اطلاعیه چهاردهم گروه دعایمان. نوشته شده در یکشنبه سیزدهم تیر ۱۳۸۹ساعت 19:6 توسط کیمیا. اطلاعیه سیزدهم گروه دعایمان. لطفا" اعضای گروه، اسم این وبلاگ را در بخش وبلاگ دوستان در. میزکار خود بیافزایند تا به محض به روز شدن، آگاه شده وبه. مراجعه کنند. با سپاس از همکاری شما بزرگوران. لطفا" روی ادامه مطلب کلیک کنید. الهه/ پروانه هاي عاشق.

abie-aseman.blogfa.com

آبي آسمان - نامزدی...

http://abie-aseman.blogfa.com/post-125.aspx

هر کجا هستم باشم آسمان مال من است . تو مبادا نگرانم باشی! من در این تنهایی. رگ بیداری ماه را یافته ام. گرچه دل تاریک است. غم به خود راه نده. با خیالی که فراموش کنم یاد تو را. دل به آواز خداحافظی ثانیه ها باخته ام. دل من تنها نیست . راست می گویم بخدا باور کن! روی دیوار اتاقم دیروز". می کشیدم با ذوق. طرح چشمان تو را. خوب می دانم که این نقاشی". مثل چشمان تو رویایی نیست! در شب وصل تو من. که به خوشبختی خود می بالید. تو چه زیبا بودی! تو در آن رخت سپید". می درخشیدی و می خندیدی. چه شبی بود آن شب. آنچه دیدم از تو .

abie-aseman.blogfa.com

آبي آسمان - بهار...

http://abie-aseman.blogfa.com/post-137.aspx

هر کجا هستم باشم آسمان مال من است . آخرین هفته ی سال. آدمکها همه در شوق بهار. بچه ها می خندند. عید در منطق آنها یعنی.". قفس شیشه ای ماهی ها! کفشهایی که پر از دلهره ی مدرسه نیست. ولباسی تازه" که بپوشی تو در آن صبح بهار. عید در منطق آنها یعنی.". و به هنگام خروج تو از آن خانه که آبستن یک خاطره است. دست در جیب کنند. و به گرمای حضورت همگی. عشق با کاغذ رنگی بدهند! آن بهاری که مرا شاد کند. در پس خنده ی جادویی توست. یاد آن روز بخیر. که بهاران همه در خلوت پاک من و تو پیدا بود. موج گیسوی تو در صورت من. اینجا گاهی&...

abie-aseman.blogfa.com

آبي آسمان - چهره...

http://abie-aseman.blogfa.com/post-136.aspx

هر کجا هستم باشم آسمان مال من است . باز هم می خندم. از درون دل آیینه به خود می نگرم. باورم نیست که این چهره ی من باشد. او به ژولیدگی ام می خندد . با کمی طعنه به من می گوید:. که تو بازیگر خوبی هستی. غم و اندوه دلت بسیار است. صبح بر می خیزی. نا امیدانه به آن چهره که هر روز تو را می بیند. مثل یک دلقک قهار فقط می خندی. تا که در باور پیچیده ی آن عابر دور. نقش این جمله که او خوشبخت است. آیینه شاهد بازیگری چهره ی توست. اشکهایت همه زندانی چشمان پر از ترس و غرور. درد هایت همه انباشته درحبس گلو. تا به کی می خواهی؟

kalek.blogfa.com

حرفهای قشنگ -

http://www.kalek.blogfa.com/post-102.aspx

نوشته شده در یکشنبه ۲۷ اردیبهشت۱۳۸۸ساعت 20:46 توسط Ali. به وبلاگ من فعلآ خوش امدید! از انسانها غمی به دل نگیر زیرا خود نیز غمگین اند. با آنکه تنهایند ولی از خود میگریزند زیرا به خود و به عشق خود و به حقیقت خود شك دارند پس دوستشان بدار اگر چه دوستت نداشته باشند. بیوگرافی وبلاگ حرفای قشنگ*. یادداشت های یک دوست*. دیونه وار عاشقتم.*. نامه های گرد و خاک گرفته من: . شعر و قطعات ادبی. جاذبه های دختر پسرا.

kalek.blogfa.com

حرفهای قشنگ - داستان زیبا...

http://www.kalek.blogfa.com/post-93.aspx

يک روز زني با لباسهاي کهنه و مندرس و نگاهي مغموم. وارد خواربار فروشي محله شد و با فروتني از صاحب مغازه خواست تا کمي خواربار به او بدهد. به نرمي گفت که شوهرش بيمار است و نمي تواند کار کند و شش بچه شان بي غذا مانده اند. صاحب مغازه با بي اعتنائي نيم نگاهي اندااخت و محلش نگذاشت و با حالت بدي سعي کرد او را بيرون کند. زن نيازمند درحالي که اصرار ميکرد گفت:. آقا شما را به خدا قسم ميدهم به محض اينکه بتوانم پولتان را مي آورم. صاحب مغازه گفت که نسيه نمي دهد. زن گفت : اينجاست . خواربار فروش باورش نمي شد . نوشته شده ...

kalek.blogfa.com

حرفهای قشنگ - تنها

http://www.kalek.blogfa.com/post-96.aspx

نوشته شده در جمعه ۱۶ اسفند۱۳۸۷ساعت 17:7 توسط Ali. به وبلاگ من فعلآ خوش امدید! از انسانها غمی به دل نگیر زیرا خود نیز غمگین اند. با آنکه تنهایند ولی از خود میگریزند زیرا به خود و به عشق خود و به حقیقت خود شك دارند پس دوستشان بدار اگر چه دوستت نداشته باشند. بیوگرافی وبلاگ حرفای قشنگ*. یادداشت های یک دوست*. دیونه وار عاشقتم.*. نامه های گرد و خاک گرفته من: . شعر و قطعات ادبی. جاذبه های دختر پسرا.

kalek.blogfa.com

حرفهای قشنگ - زندگی

http://www.kalek.blogfa.com/post-98.aspx

فردا و فردا و فردا، می خزد با گام های کوچک از. روزی به روزی تا که بسپارد به پایان رشته ی طومار هر. دوران و دیروزان و دیروزان کجا بوده است ما دیوانگان را. جز نشانی از غباراندوده راه مرگ. فرو میر، آی، ای شمعک،. فرو میر، آی، که نباشد زندگانی هیچ الا سایه ای لغزان و. بازی های بازی پیشه ای نادان که بازد چندگاهی پرخروش و. جوش نقشی اندرین میدان و آنگه هیچ. زندگی. افسانه ای ست کز لب شوریده مغزی گفته آید سر به سر خشم. و خروش و غرش و غوغا، لیک بی معنا. نوشته شده در سه شنبه ۴ فروردین۱۳۸۸ساعت 19:18 توسط Ali.

kalek.blogfa.com

حرفهای قشنگ - پروردگارا!!!

http://www.kalek.blogfa.com/post-92.aspx

در پیشگاه تو ایستادهام،. و دستهایم را به سوى تو بلند كردهام،. آگاهم كه در بندگىات كوتاهى نموده و در فرمانبرىات سستى كردهام،. اگر راه حیا را مىپیمودم از خواستن و دعا كردن مىترسیدم . آن گاه كه شنیدم گناهكاران را به درگاهت فرا مىخوانى،. و آنان را به بخشش نیكو و ثواب وعده مىدهى،. براى پیروى ندایت آمدم،. و به مهربانىهاى مهربانترین مهربانان پناه آوردم. و به وسیله پیامبرت كه او را بر اهل طاعتت برترى داده، و اجابت و شفاعت را به او بخشیدى،. و به وسیله برترین زن،. و به فرزندانش، كه پیشوایان و جانشینان اویند،.

kalek.blogfa.com

حرفهای قشنگ - مداد قرمز

http://www.kalek.blogfa.com/post-107.aspx

معلم گفت: بنويس سياه. و پسرك ننوشت معلم گفت: هر چه مي داني بنويس و پسرك گچ را در دست فشرد. معلم گفت: املائ آن را نمي داني؟ و معلم عصباني بود سياه. آسان بود و پسرك چشمانش را به سطل قرمز. رنگ كلاس دوخته بود. معلم سر او داد كشيدو پسرك نگاهش را به دهان قرمز. رنگ معلم دوخت و باز جوابي نداد.معلم به تخته كوبيدو پسرك نگاه خود را به سمت انگشتان مشت شده معلم چرخاند و سكوت كرد. معلم بار ديگر فرياد زد: بنويس. گفتم هر چه مي داني بنويس. و پسرك شروع به نوشتن كرد ( كلاغها سياهند ، پيراهن مادرم هميشه سياه. است و شب سياه.