dora.blogfa.com

kalamat1.blogfa.com

کـ ـلـ ـمـ ـا ت

http://www.kalamat1.blogfa.com/1391/04

این جا همه چیز کوتاه است. 34 پاره شعر های نثرگونه. من سواد درستی ندارم. هیچ حرف خاص تازه ای نمی توانم بزنم. نمی توانم قشنگ استدلال کنم. اما یک تیغ هایی در زندگی ام هستند. از دوران کودکی همان موقع که باهاشان بازی می کردم. با این تیغ ها چند مدل تیر و یک مدل تیر و کمان می ساختم. تیغ هایی که نازک و کشیده و تیز بودند. و گاهی بوته شان به بلندی خودم بود. تقدیر مقدرم این است که یک روز منظومه ای بلند درباره شان بگویم. وقتی نوجوان بودم این کار را کردم اما جالب نشد. ذهنم و زبانم پر از آفت(aft)بود. و من این را ندانم.

kalamat1.blogfa.com

کـ ـلـ ـمـ ـا ت - شعر

http://www.kalamat1.blogfa.com/tag/شعر

این جا همه چیز کوتاه است. فقط من می دانم. در همراهی ابرهای کاغذی. نوشته شده در سه شنبه چهاردهم آذر 1391ساعت 23:12 توسط حامد. برای گنجشک هایی که خواب بودند. ام برای گذشتن از فیلتر. دارم تو کاغذپاره هام غرق می شم. نوشته شده در سه شنبه یازدهم مهر 1391ساعت 17:16 توسط حامد. تو برای خودت شعر می گویی. در گلویم که می سوزد. قلبم که فشرده می شود تو فریاد می زنی. تو اشک می ریزی. پیشانی تو می لرزد. در هوا می وزی. باز دستم را می چرخانی. تا برای خودت شعری بگویی. حالت انگشتان منی حین نوشتن. در شهر گرفته از ابر دود؟

kalamat1.blogfa.com

کـ ـلـ ـمـ ـا ت - 48. خواهرم جین {چیزی نزدیک به ادبیات کودک و طنز}

http://www.kalamat1.blogfa.com/post/52

این جا همه چیز کوتاه است. 48 خواهرم جین {چیزی نزدیک به ادبیات کودک و طنز}. درباره خواهرم جین چیزی نمی گویم. نه حتی یک کلمه. مگر خودتان نشنیده اید؟ خواهر من پرنده است، پرنده، پرنده. آخر چه فایده که دیگران بدانند خواهرم یک کلاغ خیلی خیلی گنده است. ما که جرئت نمی کنیم او را به مدرسه بفرستیم. او هر روز جوراب های آبی ضخیمش را به پا می کند. تا پاهای سوزنی کلاغی اش توی ذوق نزند. بعد یک کلاه گیس فرفری روی سرش. و یک عینک دودی بزرگ روی چشمش می گذارد. تا نگاه های زل زل کلاغی اش را مخفی کند. وقتی مهمان داشته باشیم.

kalamat1.blogfa.com

کـ ـلـ ـمـ ـا ت

http://www.kalamat1.blogfa.com/1391/06

این جا همه چیز کوتاه است. 42 رسالت ها به پایان می رسند. اگر به زبان های تمام انسان ها و به زبان فرشتگان سخن بگویم اما محبت نداشته باشم زنگی پرصدا و سنجی پرهیاهو بیش نیستم. اگر قدرت نبوت داشته باشم و بتوانم جمله ی اسرار و معارف را درک کنم و اگر چنان ایمانی داشته باشم که بتوانم کوه ها را جا به جا کنم، اما محبت نداشته باشم، هیچم. اگر همه ی داشته هایم را بین مستمندان تقسیم کنم و تنم را به شعله های آتش بسپارم، اما محبت نداشته باشم هیچ سودی نمی برم. عهد جدید، نامه اول پول س رسول به قر نتیان. چون مدتهاست که دیگ...

kalamat1.blogfa.com

کـ ـلـ ـمـ ـا ت

http://www.kalamat1.blogfa.com/1391/05

این جا همه چیز کوتاه است. ذرت زار دامنت می خرامد و می خواند،. دامن بلورت، دامن آبت،. لب هایت، ط ر ۀ گیسویت، نگاه هایت،. تمام شب می باری، تمام روز،. سینۀ مرا با انگشتان آب ت می گشایی،. چشمان مرا با دهان آب ت می بندی،. در استخوانم می باری، و در سینه ام،. درختی مایع ریشه های آبزی اش را تا اعماق می دواند،. سنگ آفتاب، اکتاویو پاز، ترجمه احمد میرعلایی. کسی میدونه چینی اش را می شود پیدا کرد یا نه؟ نوشته شده در سه شنبه سی و یکم مرداد ۱۳۹۱ساعت 18:25 توسط حامد. مجبورم بعد از عبارت قیدی، ویرگول بگذارم. کدئین لابد م...

kalamat1.blogfa.com

کـ ـلـ ـمـ ـا ت

http://www.kalamat1.blogfa.com/1391/07

این جا همه چیز کوتاه است. 45 دخترجوان و مرگ. و یک پیرمرد. آرواره های دختر می لرزید. مرگ با پالتوی بنفش و کلاه زرد. سیگار میکشید و به او لبخند میزد. دختر گرداگرد سرش انبوهی از طره موها. چون خورشید منعکس در آینه ی جادو زیبا. مرگ دست می برد پس گردن او و نوازش می کرد. داخل پیراهنش خط بین گرده هایش را محکم لمس می کرد. تا او را ببرد. بی اعتنا به سرفه های خونین پیرمرد. نوشته شده در جمعه بیست و هشتم مهر ۱۳۹۱ساعت 22:48 توسط حامد. برای گنجشک هایی که خواب بودند. ام برای گذشتن از فیلتر. دارم تو کاغذپاره هام غرق می شم.

kalamat1.blogfa.com

کـ ـلـ ـمـ ـا ت

http://www.kalamat1.blogfa.com/1391/09

این جا همه چیز کوتاه است. چشمان تو که چون بلور روشن اند، مرا می گویند. ای دلداده ی عجیب من، در من چه حسن دیده ای؟ دل انگیز باش و خاموش مان! دل من که هر چیز. مگر سادگی حیوان باستانی خشمگینش می کند. نمی خواهد که راز دوزخی اش را بر تو فاش سازد. یا افسانه ی سیاه خود را که با شعله نوشته شده، بر تو فرو خواند. ای گهواره جنبانی که دست خواب افشانت مرا به سوی تو می خواند. من از شور و شهوت بیزارم و نازک بینی ام مرا آزار می دهد. بگذار تا یکدیگر را به آرامی دوست بداریم، خدای عشق، آن تیره درون. اینم برای ختم پاییز.

kalamat1.blogfa.com

کـ ـلـ ـمـ ـا ت -

http://www.kalamat1.blogfa.com/post/51

این جا همه چیز کوتاه است. بر شهر، آرام، باران، می بارد. من ماهی گیر تنهایی بودم که تنها دل خوشی ام در دنیا صدفی بود که از داخلش تمام آوازهای زیبای دنیا بیرون می آمد. هر روز صدها بار آن را نزدیک گوشم می بردم و از آواهای اثیری داخل آن به عالمی دیگر می رفتم. در لحظات لامکان و لازمان غرق می شدم و احساساتی به من دست می داد که هرگز با کلمات قابل بیان نیست. باید گوش به آوای آن می سپردم و دریا را به دنبالش می پیمودم تا پیدایش کنم. برای این کار لازم بود مدام آواز اثیری آن را در ذهنم تداعی کنم تا با مقایسه ی ص...

kalamat1.blogfa.com

کـ ـلـ ـمـ ـا ت - 44.

http://www.kalamat1.blogfa.com/post/48

این جا همه چیز کوتاه است. برای گنجشک هایی که خواب بودند. ام برای گذشتن از فیلتر. دارم تو کاغذپاره هام غرق می شم. نوشته شده در سه شنبه یازدهم مهر ۱۳۹۱ساعت 17:16 توسط حامد. از نوشته ها همه تنها دوستدار آن ام که با خون خود نوشته باشند. با خون بنویس تا بدانی که خون روح است. دریافتن خون کسی دیگر آسان نیست: از سرسری خوانان بیزارم. قرنی دیگر با چنین خوانندگان یعنی گندیدن روح. راهب تبتی و سنجاقک. زیر بی حوصلگی های شب. گربه ای که صاحبش را گم کرد. من پیشخدمت شاه انگلیس بودم.