ehsan-dl.blogfa.com

angely.blogfa.com

دختر مهربون - کودک و خدا

http://www.angely.blogfa.com/post-48.aspx

کودک نجوا کرد :خدايا با من حرف بزن مرغ دريايي آواز خواند کودک نشنيد. سپس کودک فرياد زد : خدايا با من حرف بزن رعد در آسمان پيچيد اما کودک گوش نداد کودک نگاهي به اطرافش کرد و گفت :خدايا بگذار ببينمت ستاره اي درخشيد اما کودک توجه نکرد کودک فرياد زد :خدايا به من معجزه اي نشان بده. ويک زندگي متولد شد اما کودک نفهميد کودک با نا اميدي گريست . خدايا با من در. ارتباط باش بگذار بدانم اينجايي بنابراين خدا پايين آمد و کودک را لمس کرد. کودک پروانه را کنار زد و رفت. نوشته شده در ۸۶/۰۴/۲۴ساعت 20:22 توسط شادی.

angely.blogfa.com

دختر مهربون - " دوست تو خدا "

http://www.angely.blogfa.com/post-69.aspx

امروز صبح وقتی از خواب برخاستی، تو را تماشا کردم و. امید داشتم که با من. حرف خواهی زد، فقط. در چند کلمه و یا از من به خاطر چیزهای خوبی که. در زندگی تو اتفاق افتاد تشکر. خواهی کرد. اما تو سرگرم پوشیدن لباس. خواستی از خانه بیرون بروی، می دانستم که می توانی. دقیقه ای توقف کرده و به من سلام. کنی، اما تو خیلی سرگرم بودی. زمانی. پانزده دقیقه بیهوده بر روی صندلی. نشسته بودی و پاهایت را تکان می. فکر می کردم که می خواهی با من سخن. بگویی، اما تو به سوی تلفن دویدی و. شکیبایی، در تمام مدت روز تو را نگاه. من باز هم با.

angely.blogfa.com

دختر مهربون -

http://www.angely.blogfa.com/post-51.aspx

دستها بالا بود هر کسی سهم خودش را طلبید . سهم هر کس که رسید داغ تر از دل ما بود ولی نوبت من که رسید , سهم من یخ زده بود! سهم من چیست مگر. سهم من کوچک بود قد انگشتانم عمق آن وسعت داشت وسعتی تا ته دلتنگیها. شاید از وسعت آن بود که بی پاسخ ماند. نوشته شده در ۸۶/۰۵/۰۳ساعت 23:5 توسط شادی. ما همیشه صداهای بلند را می شنویم - پر رنگها را می بینیم - سختها را می خواهیم, غافل از اینکه خوبها آسان می آیند- بی رنگ می مانند و بی صدا می روند. سایت رسمی یانگوم بزرگ. همه چیز و هیچ چیز پسری!

angely.blogfa.com

دختر مهربون -

http://www.angely.blogfa.com/post-68.aspx

خواستم بگم که من دوباره بعد یه سال برگشتم. اینکه کجا بودمو و چه کارهایی کردم بماند سر فرصت میگم. اینکه برگشتم واسه اینه که بعضی وقتها آدم حس میکنه بعضی حرفارو نمیشه تو دلش نگه داره به کسی هم نمیتونه بگه مخصوصا کسی که اونو بشناسه و اون موقع بود که به ذهنم رسید بهترین جا همین وبلاگ خودمه که هرچی دلم بخواد میتونم بگم. نوشته شده در ۸۷/۱۰/۳۰ساعت 10:51 توسط شادی. ما همیشه صداهای بلند را می شنویم - پر رنگها را می بینیم - سختها را می خواهیم, غافل از اینکه خوبها آسان می آیند- بی رنگ می مانند و بی صدا می روند.

angely.blogfa.com

دختر مهربون -

http://www.angely.blogfa.com/post-60.aspx

خدایا من نه ایوب صبورم که عشقت نشکند صبر و غرورم. خداوندا نه خار و نه گل استم نمی دانم چرا دل بر تو بستم. همین دانم که بهتر از توک س نیست. کسی جز تو میان این قفس نیست. خدایا بی کسم , بی کس ترم کن. نگاهی هم بر این چشم ترم کن. به یادت بی کسی معنا ندارد که یاد تو دل ز غم پروا ندارد. نوشته شده در ۸۶/۰۷/۲۱ساعت 21:18 توسط شادی. ما همیشه صداهای بلند را می شنویم - پر رنگها را می بینیم - سختها را می خواهیم, غافل از اینکه خوبها آسان می آیند- بی رنگ می مانند و بی صدا می روند. سایت رسمی یانگوم بزرگ.

angely.blogfa.com

دختر مهربون -

http://www.angely.blogfa.com/post-50.aspx

من تمام هستی ام را در نبرد با سرنوشت. در تهاجم با زمان آتش زدم کشتم. من بهار عشق را دیدم ولی باور نکردم. یک کلام در جزوه هایم هیچ ننوشتم. من ز مقصد ها پی مقصودهای پوچ افتادم. تا تمام خوبیها رفتند و خوبی ماند در یادم. من به عشق منتظر ماندن همه صبر و قرارم رفت. بهارم رفت , عشقم مرد , یارم رفت. ما چقدر فقير هستيم. روزی يک مرد ثروتمند, پسر بچه کوچکش را به يک ده برد تا به او نشان دهد مردمی که در آنجا زندگی می کنند , چقدر فقير هستند .آن دو يک شبانه روز در خانه محقر يک روستايی مهمان بودند . سایت رسمی یانگوم بزرگ.

angely.blogfa.com

دختر مهربون - *باغ الفبا:

http://www.angely.blogfa.com/post-55.aspx

شب شعر توی ذهنم با حروف تازه تازه. شب انتخاب واژه که ترانمو بسازه. مثل پروانه زدم پر. یک به یک دوره کردماز. بین حرفهای صدا دار داد زد. بنویس دوباره از یار. اما من یاری نداشتم. با کسی کاری نداشتم. یار و با سه تا حروفش یه گوشه ای کنار گذاشتم. تو کتابا گشتم و. گشتم دیدم باز دوبارهحرفی از. قشنگ ترین اسم توی شعرم درمیومد. از دل خانه ویران از ته سفره بی نان. نونی برداشتم و دیدم. نوشته شده در ۸۶/۰۵/۲۱ساعت 14:19 توسط شادی. سایت رسمی یانگوم بزرگ. همه چیز و هیچ چیز پسری!

angely.blogfa.com

دختر مهربون - شاد باشیم :

http://www.angely.blogfa.com/post-61.aspx

برای خوب خندیدن به دنیا. همیشه هست اسبابش مهیا. اگر دلتنگ و رنجور و غمینی. بجز افسردگی چیزی نبینی. بجایش گر که خود را شاد سازی. محیط خویش را آباد سازی. بچرخد چرخ این دنیای چرخان. چه ما باشیم یا نه, داخل آن. بنابراین , گویا چاره ای نیست. بود پیروز هر کس شادمان زیست. بیا ما هم همیشه شاد باشیم. که تا از بند غم آزاد باشیم. نوشته شده در ۸۶/۰۸/۰۲ساعت 21:49 توسط شادی. ما همیشه صداهای بلند را می شنویم - پر رنگها را می بینیم - سختها را می خواهیم, غافل از اینکه خوبها آسان می آیند- بی رنگ می مانند و بی صدا می روند.

angely.blogfa.com

دختر مهربون - بدون شرح!!!

http://www.angely.blogfa.com/post-67.aspx

نوشته شده در ۸۶/۱۰/۲۰ساعت 1:40 توسط شادی. ما همیشه صداهای بلند را می شنویم - پر رنگها را می بینیم - سختها را می خواهیم, غافل از اینکه خوبها آسان می آیند- بی رنگ می مانند و بی صدا می روند. سایت رسمی یانگوم بزرگ. همه چیز و هیچ چیز پسری!

angely.blogfa.com

دختر مهربون -

http://www.angely.blogfa.com/post-53.aspx

من از این پس به همه عشق جهان می خندم. به هوس بازی این بی خبران می خندم. من از آنروزی که دلدارم رفت. به غم و شادی این بی خبران می خندم. نوشته شده در ۸۶/۰۵/۰۸ساعت 21:57 توسط شادی. ما همیشه صداهای بلند را می شنویم - پر رنگها را می بینیم - سختها را می خواهیم, غافل از اینکه خوبها آسان می آیند- بی رنگ می مانند و بی صدا می روند. سایت رسمی یانگوم بزرگ. همه چیز و هیچ چیز پسری!