bide-majnoon.blogsky.com
همسفر
http://www.bide-majnoon.blogsky.com/1385/02
چهارشنبه 13 اردیبهشت 1385. جایی هست در فاصله میان کعبه تا لب های تو، من نماز صبح را آنجا می خوانم، نیمرخی به سمت تو و نیمرخی به سوی کعبه، نیم نگاهی به تو، نیم نگاهی به کعبه،. خدا یک بار از من پرسید: تو چرا گناه می کنی؟ من در پاسخش سر به زیر افکندم و چشمهایم را بستم. خدا دست روی سرم کشید و گفت: پس کی توبه می کنی؟ من بیشتر خجالت کشیدم. گفت: من منتظرم. فکر می کنم عاقبت خدا مرا ببرد به بازار، روی پیشانی ام بنویسد: فروشی! ترا به خدا به هر قیمتی شده، بیا و چشمهایم را بخر، مگذار حسرت دیدنت تا ابد بر دلم بماند.
bide-majnoon.blogsky.com
همسفر
http://www.bide-majnoon.blogsky.com/1384/11/11/post-10
سهشنبه 11 بهمن 1384. به تو ای دوست سلام. دل صافت نفس سرد مرا آتش زد. کام تو نوش و دلت گلگون باد. بهل از خویش بگویم که مرا بشناسی. روزگاریست که هم صحبت من تنهاییست یار دیرینه من درد و غم رسواییست. عقل و هوشم همه مدهوش وجودی نیکوست ولی افسوس که روحم به تنم زندانیست. چه کنم با غم خویش؟ گه گهی بغض دلم میترکد. دل تنگم زعطش میسوزد. که گذارم سر خود بر رویش. و کنم گریه که شاید کمی آرام شوم. ولی افسوس که نیست. کاش میشد که من از عشق حذر میکردم یا که این زندگی سوخته سر میکردم. من که خاکسترم اکنون و نماندم آتش.
bide-majnoon.blogsky.com
همسفر
http://www.bide-majnoon.blogsky.com/1384/08/26/post-1
پنجشنبه 26 آبان 1384. تقدیم به تو که هراس از دست دادنت دیگر مرا نمی آزارد. برو ای روح من آزرده از تو. ترک کن ما را. که من در باغ تنهایی ببویم عطر گلهای رهایی را. برو ای نا شناس آشنای من! که در چشمت ندیدم آشنایی را. تویی از دودمان من ولی دود از دمار من بر آوردی. به چشمم تیره کردی روزهای آشنایی را. من از آغاز میلاد تو همراهت سفر کردم. پس از یک عمر دانستم سفر با مردم نا مرد دشوار است. سفر با همره نا مهربان تلخ است. برو ای بد سفر ای مرد نا همرنگ. که می گویم مبارکباد بر خود این جدایی را. تو در شور جوانی ها.
bide-majnoon.blogsky.com
همسفر
http://www.bide-majnoon.blogsky.com/1384/11/04/post-9
سهشنبه 4 بهمن 1384. سیزده خط برای زندگی. دوستت دارم نه به خاطر شخصیت تو . بلکه به خاطر شخصیتی که من در هنگام با تو بودن پیدا میکنم. هیچ کس لیاقت اشکهای تو را ندارد و کسی که جنین ارزشی دارد باعث اشک ریختن تو نمی شود. اگر کسی تو را آن طور که میخواهی دوست ندارد . به این معنی نیست که تو را با تمام وجودش دوست ندارد. دوست واقعی کسی است که دستهای تو را بگیرد ولی قلب تو را لمس کند. بدترین شکل دلتنگی برای کسی آن است که در کنار او باشی و بدانی که هرگز به او نخواهی رسید. عناوین آخرین یادداشت ها. لیست وبلاگ های فارسی.
bide-majnoon.blogsky.com
همسفر
http://www.bide-majnoon.blogsky.com/1384/08/26/post-3
پنجشنبه 26 آبان 1384. من تماشای تو می کردم و غافل بودم. کز تماشای تو خلقی به تماشای منند. گقته بودی که چرا محو تماشای منی. و چنان محو که یکدم مژه بر هم نزنی. مژه برهم نزنم تا که ز دستم نرود. ناز چشم تو بقدر مژه بر هم زدنی. عناوین آخرین یادداشت ها. سایت علمی ادبی فرهنگی مغان شهر. سایت علمی ادبی فرهنگی مغان ارس. ناب ترین و تازه ترین جوک ها. لیست وبلاگ های فارسی. طراح قالب : ماکرومدیا. عضویت کاربران بلاگ اسکای.
bide-majnoon.blogsky.com
همسفر
http://www.bide-majnoon.blogsky.com/1384/10/24/post-7
شنبه 24 دی 1384. خیمه شب بازی دهر. با همه تلخی و شیرینی خود می گذرد . عشق ها می میرند ،. رنگ ها رنگ دگر می گیرند . بهاران ز پس هم سپری می گردند. و فقط خاطره هاست که چه شیرین. دست ناخورده به جا می مانند . عناوین آخرین یادداشت ها. سایت علمی ادبی فرهنگی مغان شهر. سایت علمی ادبی فرهنگی مغان ارس. ناب ترین و تازه ترین جوک ها. لیست وبلاگ های فارسی. طراح قالب : ماکرومدیا. عضویت کاربران بلاگ اسکای.
bide-majnoon.blogsky.com
همسفر
http://www.bide-majnoon.blogsky.com/1384/11
سهشنبه 11 بهمن 1384. به تو ای دوست سلام. دل صافت نفس سرد مرا آتش زد. کام تو نوش و دلت گلگون باد. بهل از خویش بگویم که مرا بشناسی. روزگاریست که هم صحبت من تنهاییست یار دیرینه من درد و غم رسواییست. عقل و هوشم همه مدهوش وجودی نیکوست ولی افسوس که روحم به تنم زندانیست. چه کنم با غم خویش؟ گه گهی بغض دلم میترکد. دل تنگم زعطش میسوزد. که گذارم سر خود بر رویش. و کنم گریه که شاید کمی آرام شوم. ولی افسوس که نیست. کاش میشد که من از عشق حذر میکردم یا که این زندگی سوخته سر میکردم. من که خاکسترم اکنون و نماندم آتش.
bide-majnoon.blogsky.com
همسفر
http://www.bide-majnoon.blogsky.com/1385/02/13/post-12
چهارشنبه 13 اردیبهشت 1385. جایی هست در فاصله میان کعبه تا لب های تو، من نماز صبح را آنجا می خوانم، نیمرخی به سمت تو و نیمرخی به سوی کعبه، نیم نگاهی به تو، نیم نگاهی به کعبه،. خدا یک بار از من پرسید: تو چرا گناه می کنی؟ من در پاسخش سر به زیر افکندم و چشمهایم را بستم. خدا دست روی سرم کشید و گفت: پس کی توبه می کنی؟ من بیشتر خجالت کشیدم. گفت: من منتظرم. فکر می کنم عاقبت خدا مرا ببرد به بازار، روی پیشانی ام بنویسد: فروشی! ترا به خدا به هر قیمتی شده، بیا و چشمهایم را بخر، مگذار حسرت دیدنت تا ابد بر دلم بماند.
bide-majnoon.blogsky.com
همسفر
http://www.bide-majnoon.blogsky.com/1384/08/27/post-4
جمعه 27 آبان 1384. فاتحان شهرهای رفته بربادیم. ناتوانتر زانکه بیرون آید ازسینه. راویان قصه های رفته ازیادیم. کس به چیزی یا پشیزی برنگیرد سکه هامان را. کتابی بی برگ و برم. کدامین صفحه ی مرا خوانده ای؟ هر ورق من دردی پنهان. بگو از من چه میدانی؟ با سرفصلی جاودانه یا مخدوش؟ چرا بسنده می کنی! تنها به جلد زیبایم منگر. هر سطر من کتابی از نگفته هاست. عناوین آخرین یادداشت ها. سایت علمی ادبی فرهنگی مغان شهر. سایت علمی ادبی فرهنگی مغان ارس. ناب ترین و تازه ترین جوک ها. لیست وبلاگ های فارسی. طراح قالب : ماکرومدیا.