elinafallah.blogfa.com
الینا و ماالینا و ما -
http://elinafallah.blogfa.com/
الینا و ما -
http://elinafallah.blogfa.com/
TODAY'S RATING
>1,000,000
Date Range
HIGHEST TRAFFIC ON
Wednesday
LOAD TIME
0.2 seconds
16x16
PAGES IN
THIS WEBSITE
20
SSL
EXTERNAL LINKS
20
SITE IP
38.74.1.43
LOAD TIME
0.212 sec
SCORE
6.2
الینا و ما | elinafallah.blogfa.com Reviews
https://elinafallah.blogfa.com
الینا و ما -
الینا و ما
http://www.elinafallah.blogfa.com/9102.aspx
شنبه بیست و سوم اردیبهشت 1391. سفری طولانی بود و علیرغم خستگی زیاد خیلی هم خوش گذشت. نوشته شده توسط الهام در ساعت 11:59 لینک. شنبه بیست و سوم اردیبهشت 1391. دختر نمکی و مهربونم ببخشید دیگه کم برات می نویسم آخه مگه می شه نوشت از شیرینی ها و مهربونی هات ولی همه اش تو قلبم حک شده لحظه لحظه با تو بودن از یادم نمی ره. ولی نمی شد اینا رو ننوشت چون خیلی نشون میده خانوم شدی. رفته بودیم رستوران تو بغلم نشسته بودی یهو دیدم با چنگال یه گوجه از ظرف سالاد برداشتی و سعی می کنی با چنگال بذاری دهانت عین آدم بزرگا.
الینا و ما
http://www.elinafallah.blogfa.com/9011.aspx
دوشنبه بیست و چهارم بهمن 1390. همیشه میگفتم خوش بحال مردا چقدر زندگی شون راحت تر از زنهاست ولی الان نمی گم مطمئنم هیچ چیز تو دنیا قشنگ تر از مادر شدن نیست. نوشته شده توسط الهام در ساعت 10:7 لینک. یاداشت های دبیر ماجراجو. Powered By: BLOGFA.COM.
الینا و ما
http://www.elinafallah.blogfa.com/9007.aspx
چهارشنبه ششم مهر 1390. خسته شدم مسئولیت همه چیز بامنه شاید علی راست بگه شاید تصمیم درست این باشه که خونه بمونم و دیگه سر کار نرم تا نابود نشم. تا شاید روزا بخوابم با این تفاسیر نکته جالب توجه اینه که اصلا یه کیلو هم لاغر نمی شم. نوشته شده توسط الهام در ساعت 11:54 لینک. سه شنبه پنجم مهر 1390. يه بار هم موقع لوس كردن ولش كردم اومدم از اتاق بيرون و نشستم ديدم صداش قطع شد و اومده بود دم در اتاق دراز كشيده بود و مظلوم شده بود. نوشته شده توسط الهام در ساعت 11:13 لینک. دوشنبه چهارم مهر 1390.
الینا و ما - دوباره کیش
http://www.elinafallah.blogfa.com/post-45.aspx
یکشنبه هجدهم دی ۱۳۹۰. طی یک تصمیم یه دفعه ای شنبه قرار شد دوشنبه صبح بریم کیش پنج نفری با مامانم و دایی الینا. تو این سفر چند تا اتفاق برای اولین بار پیش اومد که خیلی لذت بخش بود:. الینا برای اولین بار لباس پرو می کرد خوشش می اومد و می رفت جلوی آینه خودشو نگاه می کرد خیلی خوردنی شده بود. از مزایای این سفر هم این بود که الینا یاد گرفت غذای ما رو بدون میکس کردن بخوره و این خیلی برای من خبر خوبی بود چون بیچاره دیگه سوپ دلشو زده. نوشته شده توسط الهام در ساعت 9:22 لینک. یاداشت های دبیر ماجراجو.
الینا و ما
http://www.elinafallah.blogfa.com/posts
چهارشنبه بیست و سوم مرداد ۱۳۹۲. پنجشنبه دهم مرداد ۱۳۹۲. یکشنبه بیست و سوم تیر ۱۳۹۲. چهارشنبه دوازدهم تیر ۱۳۹۲. چهارشنبه دوازدهم تیر ۱۳۹۲. شنبه بیست و سوم اردیبهشت ۱۳۹۱. شنبه بیست و سوم اردیبهشت ۱۳۹۱. دوشنبه بیست و چهارم بهمن ۱۳۹۰. یکشنبه بیست و پنجم دی ۱۳۹۰. یکشنبه هجدهم دی ۱۳۹۰. یکشنبه بیست و هفتم آذر ۱۳۹۰. شنبه بیست و هشتم آبان ۱۳۹۰. از افسردگي به شادي. چهارشنبه بیست و پنجم آبان ۱۳۹۰. دوشنبه بیست و سوم آبان ۱۳۹۰. شنبه چهاردهم آبان ۱۳۹۰. مهر ماه غم انگیز. دوشنبه دوم آبان ۱۳۹۰. چهارشنبه ششم مهر ۱۳۹۰.
TOTAL PAGES IN THIS WEBSITE
20
ساینا كوچولو - تولد 4 سالگیم
http://www.sainamarjani.blogfa.com/post-125.aspx
خاطرات امروزم، يادگاري براي فردا . بالاخره بعد از کلی انتظار،دوم آبان شد،تا من،سایناخانوم 4ساله بشم. راستی با غزل و امیررضا دوستای صمیمیم هم چندتا عکس انداختم که بعدا خاله شیما می ذاره تو وبلاگم. واما دو روز بعد نوبت تولد رنگین کمونیم تو خونه شد. مامان شهره این تم و بخاطر تنوع رنگهاش و اینکه من عاشق چیزای رنگارنگم انتخاب کرد و صد البته زحمتهاش افتاد گردن خاله شیمای هنرمندم. واقعا این همه بی هنری جای تأسف داره! خوم از کیک تولدم خوشم اومد. دست خاله مونا و خاله شیما جونم درد نکنه.بیچاره خاله مونا شب قبل...
ساینا كوچولو
http://www.sainamarjani.blogfa.com/9308.aspx
خاطرات امروزم، يادگاري براي فردا . بالاخره بعد از کلی انتظار،دوم آبان شد،تا من،سایناخانوم 4ساله بشم. راستی با غزل و امیررضا دوستای صمیمیم هم چندتا عکس انداختم که بعدا خاله شیما می ذاره تو وبلاگم. واما دو روز بعد نوبت تولد رنگین کمونیم تو خونه شد. مامان شهره این تم و بخاطر تنوع رنگهاش و اینکه من عاشق چیزای رنگارنگم انتخاب کرد و صد البته زحمتهاش افتاد گردن خاله شیمای هنرمندم. واقعا این همه بی هنری جای تأسف داره! خوم از کیک تولدم خوشم اومد. دست خاله مونا و خاله شیما جونم درد نکنه.بیچاره خاله مونا شب قبل...
ساینا كوچولو
http://www.sainamarjani.blogfa.com/9305.aspx
خاطرات امروزم، يادگاري براي فردا . از چند ماه پیش که مامان شهره فیلم ها و عکسای مسافرت شمالمون رو که تو 10 ماهگی من رفته بودیم نشونم داد دیگه گیر دادم که باید بریم شمال،بریم دریا.خلاصه اوایل تیر شرکت مامان اینا بهشون تعطیلات تابستونی داد،بابا حمید هم مرخصی گرفت و ما با بابایی منوچهر خان رفتیم رامسر.جاتون خالی یه خونه ویلایی کنار دریا گرفتیم و من کلی کیف کردم. بر عکس 2 سال پیش که تا مامان پاهام رو می کرد تو آب دریا می ترسیدم،این بار به زور نگهم می داشتن که زیاد جلو نرم. جاتون خالی خیلی خوش گذشت. من ساينا ...
ساینا كوچولو - عکس
http://www.sainamarjani.blogfa.com/post-123.aspx
خاطرات امروزم، يادگاري براي فردا . عكسهاي تولد آبجي آنيتا. نوشته شده در شنبه یکم شهریور ۱۳۹۳ساعت 16:17 توسط مامان و خاله. عكس هاي تولد 4سالگي. من دیگه عقلم می رسه. من ساينا مرجاني هستم. در تاريخ دوم آبان 1389 به اين دنيا اومدم و فهميدم كه دنياي جديدم خيلي بزرگتر و پيچيده تر از اونيه كه فكرشو مي كردم. خيلي چيزها هست كه بايد ببينم، ياد بگيرم و تجربه كنم. خلاصه بايد يه عالمه زندگي كنم! خوشحال ميشم كه منو همراهي كنيد. ني ني به به. قالب های پارس اسكین. دنياي كودكي پرنسس ساينا. ساينا كوچولو و مامان و بابا.
ساینا كوچولو
http://www.sainamarjani.blogfa.com/9404.aspx
خاطرات امروزم، يادگاري براي فردا . از دست این بلوگفا که کلی وقت تعطیل بود بعد هم انگار یه عالمه از پست های من تو وبلاگم حذف شده. از تولد سه سالگیم به بعد همه چی پریده.تمام پستهای یک سال و نیم آخر. که اگه اینطور باشه دیگه مامانم خیلی واسم پست نمیذاره.شاید بیام اما دیر به دیر. شاید هم فقط به دوستام سر بزنم. تو اردیبهشت یه بار هم با بچه های مهد کودک رفتیم شهربازی.اونم خوب بود. تازه هفته پیش تولد مینی موسی آبجی آنیتام بود که دو ساله شد.جاتون خالی. چندروز بعدش هم جشن پایان سال مهدکودکمون بود.ما یه عالمه ب...
ساینا كوچولو - عكس
http://www.sainamarjani.blogfa.com/post-120.aspx
خاطرات امروزم، يادگاري براي فردا . نوشته شده در شنبه ششم اردیبهشت ۱۳۹۳ساعت 13:42 توسط مامان و خاله. عكس هاي تولد 4سالگي. من دیگه عقلم می رسه. من ساينا مرجاني هستم. در تاريخ دوم آبان 1389 به اين دنيا اومدم و فهميدم كه دنياي جديدم خيلي بزرگتر و پيچيده تر از اونيه كه فكرشو مي كردم. خيلي چيزها هست كه بايد ببينم، ياد بگيرم و تجربه كنم. خلاصه بايد يه عالمه زندگي كنم! خوشحال ميشم كه منو همراهي كنيد. ني ني به به. قالب های پارس اسكین. دنياي كودكي پرنسس ساينا. ساينا كوچولو و مامان و بابا.
ساینا كوچولو
http://www.sainamarjani.blogfa.com/9303.aspx
خاطرات امروزم، يادگاري براي فردا . من دیگه عقلم می رسه. سلاممن بالاخره اومدم.البته بازهم از تنبلی مامانم نبودم ها. از بعد از عید که من خیلی بزرگتر و خانوم تر و صد البته شیطون تر شدم.همش هم به مامانم می گم برام اسپند دود کنه. یه بار بابا. حمید پرسید واسه چی می گی مامان اسپند دود کنه؟ منم گفتم خدا گفته برا بچه هاتون اسپند دود کنید تا من مواظبشون باشم. بابا گفت آخه خانوم پیرزنه تو آفتاب ایستاده بود گناه داشت.بعد من گفتم اون که پیرزن نبود موهاش رو رنگ کرده بود. دیدین من عقلم می رسه! همه چی رو متوجه می شم!
ساینا كوچولو
http://www.sainamarjani.blogfa.com/9311.aspx
خاطرات امروزم، يادگاري براي فردا . ترفند خانوم دکتر برای اینکه ساینا متوجه نشه براش آمپول میزنن! خلاصه منم مجبور شدم ناخونای خانوم دکتر رو تحمل کنم دیگه! نمی دونم چرا دفعه دوم خیلی دردش بیشتر بود. خلاصه دو تا دندونم پرشد.4تاش هم واسه جلوگیری از پوسیدگی فیشور میشور شد(فیشورسیلانت) واسه 2تای دیگه ش هم که یه ذره پوسیده باید 6ماه دیگه دوباره بریم دکتر. البته اگه بذارم مامان برام نخ دندون بکشه ایشاا. ماشاا. دیگه پر کردن نمیخواد. البته یه کم چپه نوشتم به قول مامان باید تو آینه بگیرن تا خونده بشه. من ساينا مرجا...
ساینا كوچولو - خداحافظی با بلوگفا
http://www.sainamarjani.blogfa.com/post-118.aspx
خاطرات امروزم، يادگاري براي فردا . از دست این بلوگفا که کلی وقت تعطیل بود بعد هم انگار یه عالمه از پست های من تو وبلاگم حذف شده. از تولد سه سالگیم به بعد همه چی پریده.تمام پستهای یک سال و نیم آخر. که اگه اینطور باشه دیگه مامانم خیلی واسم پست نمیذاره.شاید بیام اما دیر به دیر. شاید هم فقط به دوستام سر بزنم. تو اردیبهشت یه بار هم با بچه های مهد کودک رفتیم شهربازی.اونم خوب بود. تازه هفته پیش تولد مینی موسی آبجی آنیتام بود که دو ساله شد.جاتون خالی. چندروز بعدش هم جشن پایان سال مهدکودکمون بود.ما یه عالمه ب...
TOTAL LINKS TO THIS WEBSITE
20
Beauty&Lifestyle
CHIT CHAT GET READY WITH ME. Huhtikuu 18, 2017. Tänään mä olen täällä get ready with me videon parissa! Tällä kertaa ajattelin kuitenkin jättää mun höpöttelyt taustalle ja editoida mahdollisimman vähän jotta näätte oikeesti mitä mä teen kun mä meikkaan ja miten kauan tämä koko prosessi viekään! Halusin myös kokeilla jotain uutta, joten nappasin makeup revolution paletista ihanan mystisen sinisen luomivärin ja häivyttelin sen tonne alaluomelle! CHIT CHAT GET READY WITH ME. KUKA MÄ OIKEIN OON?
Elina & Evgeny
Это личный блог маленькой семьи Элины и Жени. Наши события, путешествия, фотографии и размышления. Ниже последние фотографии в Инстаграме, а иногда пишем и в Твиттере ( Твиттер Элины. We spent one great month in Serbia this summer. It was unforgettable and truly unbelievable. We came across all Serbia: we were in the North — Novi Sad, were in the South — Niš. And — of course — we visited two national parks! The Danube river and the Tara. Lakes and rivers are the gold of Serbia. Eleventh Day: Road to Home.
تومن هستی ومن نقش توهستم
تومن هستی ومن نقش توهستم. تولد, زندگی,مرگ . فقط یه دروغ تلخن! به نام خالق هستی. اگر درمعرفت یکتا نبودی دلم بیهوده دلتنگت نمیشد. زندگی هنگامه ی فریادهاست و سرگذشت درگذشت یادهاست. سه حرفی که همیشه تنهایی آدم رو پر می کنه. خدا. پناهگاهی به وسعت خدای بزرگ دارم! وبلاگ شخصی سید محمود قدوسی نژاد. نکاتی مهم و ارزشمندبرای تداوم زندگی. یک فنجان عطر لبهای تو(سامیه جونم). عبدلله حقدوست(برای همه مفیده). زیباترین آرزوی منی(پویا و هستی). حرفی ساده برای شما(مازیار). عاشقانه هایی از زبان عشق. کلبه شکلاتی آتنا و مهندس.
Elina -
Hej och välkommen till min blogg! Elina heter jag, 25 år gammal. I denna blogg kan du följa min vardag. Har en islandshäst, Filipus född 91. Augusti 18, 2015 23:03. Hästar - Icelandichorse - Islandshäst - Världens bästa vän - kärlek - vänskap. Augusti 16, 2015 20:08. You stood by me. When no one else was ever behind me. They can't blind me. With your love, nobody can drag me down. They say we’re losers and we’re alright with that. We are the leaders of the not-coming-back’s. Augusti 16, 2015 17:53.
الینا و ما
چهارشنبه بیست و سوم مرداد 1392. روز اول مي گفت يه پسر سياه (لباس سياه) موفرفري نمي ذاشته اسباب بازي سوار شم روز بعد گفت دستمو سفت مي كنه ولي الان مي گه دستمو سفت نكرد و باهم دوست شديم. بهش گفتيم مامي هم ديگه مي ره سر كار تا يهو زيرش نزنه و نگه نمي رم يه بار پاركينگ مهد رو نشون داده گفته مامي اينجا برو سركار. الانم بايد شبا يه سه ساعتي مامي اش رو ببينه تا كمبودش جبران بشه. تو اين گيرو دار چون شير خشكش ديگه پيدا نمي شه و زير بار شير جديد هم نمي ره حتي توي خواب ، اجبارا شيشه رو هم ترك كرده. يا جيشم مي پاشه.
hilvanando sueños
Domingo, 22 de febrero de 2015. DOS SEMANITAS. UN VIAJECITO Y MAS PROYECTOS! Domingo en la ciudad…………….viento en la Patagonia! 8230;mi casa invadida. Lavanda……tecito de frutos rojos! De fondo el “nano” ….paz! Y en este estado de armonía …paso a visitarlas … las sigo y me encanta lo que hacen! Todas con su estilo y sus personalidades…me divierto.me emociono…viajo y sueño.aprendo .y juego …. son mi inspiración! Y como les conté a principio de este año trato de cumplir ( no tan al pie de la letra! Que mejor...
elinafelton's blog - touche pas, chéri, c'est sale. - Skyrock.com
Touche pas, chéri, c'est sale. 02/11/2005 at 2:01 AM. 11/12/2009 at 1:10 AM. Subscribe to my blog! Barbara je ne te quitte pas. Don't forget that insults, racism, etc. are forbidden by Skyrock's 'General Terms of Use' and that you can be identified by your IP address (66.160.134.2) if someone makes a complaint. Please enter the sequence of characters in the field below. Posted on Thursday, 12 February 2009 at 6:14 AM. Edited on Sunday, 08 November 2009 at 1:19 PM. Posted on Thursday, 16 August 2007 at 2:...