kolbechubi.mihanblog.com
کلبه چوبی - می خواهم ...
http://kolbechubi.mihanblog.com/post/174
به عاشقی گفتند عشق چیست؟ چیزی نگفت:آهی کشید وسخت گریست! م چاله و خیس! از پهن شدن بر بند خاطرات. نوشته شده در جمعه 30 دی 1390 ساعت 06:12 ب.ظ توسط شیدا. من شیدا ام به وبلاگ من خوش اومدین! اس ام اس های محبوب. کد جملات تصادفی پ نه پ برای وبلاگ. سیستم هوشمند افزایش آمار ایرونی. کد افزایش رتبه گوگل. ابزار وبلاگ نویسان جوان. هفته دوم آذر 1391 1. هفته دوم تیر 1391 1. هفته اول اردیبهشت 1391 2. هفته اول اسفند 1390 1. هفته چهارم دی 1390 3. هفته دوم دی 1390 1. هفته اول دی 1390 1. هفته سوم آذر 1390 2. کلاغ پر , عشق پر.
zendegienegar.blogfa.com
روزمره گی های یک مطلقه - گیجم!
http://www.zendegienegar.blogfa.com/post-13.aspx
روزمره گی های یک مطلقه. خاطرات و دست نوشته. آره من فرق کردم پر خاشگر و عصبی شدم . جواب رد من برای این بود که بفهمونم این من هستم که برای زندگیم تصمیم می گیرم . ناراحت نیستم از جوابم . نه ، واقعا نیستم. ولی وقتی ازم پرسید دلیلم چیه؟ واقعا نمی دونستم چی بگم! بگم برای این که می خواستم خودمو به دیگران ثابت کنم؟ بعد از اون روز همه چی با هم عوض شد . فرداش من رفتم شرکت و استعفا دادم و ریئسم گفت اگه به خاطر آقای (م .س) می ری باید بدونی که اونم استعفا داده .گفتم چی؟ پ ن : تموم و راحت. پ ن3 : یعنی اون. زندگی را با...
zendegienegar.blogfa.com
روزمره گی های یک مطلقه - نمی دونم
http://www.zendegienegar.blogfa.com/post-12.aspx
روزمره گی های یک مطلقه. خاطرات و دست نوشته. تصمیم های جدیدی می گیرم و نمی دونم که از پسشون بر می آم یا نه؟ البته این تصمیم ها از روی عصبانیت و ترس از آینده ایی که نمی دونم می خواد باهام چی کار کنه! وقتی مهریه امو بخشیدم . وقتی با خودم می گفتم که تقصیر منه که نمی خوام مادر بشم اون چه گناهی داره؟ چرا باید برای م هر و عاطفه ایی که از طرف من ندیده بهم پولی بده. د ه سال زندگی یکی دو روز نیست که به این آسونی بشه ازش گذشت . نه وقتی که همش داری اون دو نفر و می بینی و با خودت می گی بگذر ! برم یه جای دور به یه شهر...
zendegienegar.blogfa.com
روزمره گی های یک مطلقه - یه سال پیش
http://www.zendegienegar.blogfa.com/post-10.aspx
روزمره گی های یک مطلقه. خاطرات و دست نوشته. یه سال گذشت و من به دلایل مختلف نتونستم آپ کنم. دانشگاه قبول نشدم ولی خب تو یه شرکتی مشغول به کار هستم روزگارم همون شده ولی نه یه چیزایی عوض شده دیگه کسی بهم سرکوف نمی زنه نمی دونم شاید فهمیدن فقط من مقصر نبودم یا شایدم دلشون برام می سوزه . حتما با خودشون می گن اون از شوهره که ولش کرد و با یه زن دیگه رفت این از این زن. که هنوز و ر دل باباشه . دیگه حتی مامانمم نمی گه چرا شوهر نمی کنی؟ یه سال پیش د ر س همین روزا بود که ازدواج کرد! همچو آواز خوش یک دوره گرد .
zendegienegar.blogfa.com
روزمره گی های یک مطلقه - ...
http://www.zendegienegar.blogfa.com/post-18.aspx
روزمره گی های یک مطلقه. خاطرات و دست نوشته. خدای من باورم نمیشه بازم می تونم بیام اینجا. دوستانمو از دست دادم. شرمنده همتونم. اگه هستین و هنوز میاین خبربدین عزیزانم. تاریخ جمعه شانزدهم مرداد ۱۳۹۴ ساعت13:38 نویسنده نگار. همچو آواز خوش یک دوره گرد . زندگی را بار دیگر دوره کرد. جایی برای همدردی با دلشکسته ها. حریم امن برای دوستان. دل نوشته های تنهایی. چه کسی بود صدا زد ، سهراب ؟ سر فصلهای فراموش شده. پسری از جنس زمستون. می نویسم که در یادم بماند.
zendegienegar.blogfa.com
روزمره گی های یک مطلقه
http://www.zendegienegar.blogfa.com/9110.aspx
روزمره گی های یک مطلقه. خاطرات و دست نوشته. تصمیم های جدیدی می گیرم و نمی دونم که از پسشون بر می آم یا نه؟ البته این تصمیم ها از روی عصبانیت و ترس از آینده ایی که نمی دونم می خواد باهام چی کار کنه! وقتی مهریه امو بخشیدم . وقتی با خودم می گفتم که تقصیر منه که نمی خوام مادر بشم اون چه گناهی داره؟ چرا باید برای م هر و عاطفه ایی که از طرف من ندیده بهم پولی بده. د ه سال زندگی یکی دو روز نیست که به این آسونی بشه ازش گذشت . نه وقتی که همش داری اون دو نفر و می بینی و با خودت می گی بگذر ! برم یه جای دور به یه شهر...
zendegienegar.blogfa.com
روزمره گی های یک مطلقه - مرد بی غیرت
http://www.zendegienegar.blogfa.com/post-9.aspx
روزمره گی های یک مطلقه. خاطرات و دست نوشته. یه ماه دو ماه یا شایدم سه ماه. راستش زیاد خوشحال نیستم. ولی نمی خوام این حس بد و به شما هم انتقال بدم چند روز قبل از عید نوروز متوجه شدم که ازدواج کرده. باورش برام سخت بود. حالا آغوش اون برای کس دیگه ایه . اوایل خیلی ناراحت می شدم ولی همیشه می دونستم که اون حتی زمانی که ما رسما با هم زن و. شوهر بودیم بهم خیانت می کرد چه برسه به حالا که هیچ تعهدی نسبت به من نداره. اره خب زندگی با یه مرد بی غیرت همینه. می گن دختره خیلی خوشگله. من زنی ۳۰ ساله و مطلقه و خوشحالم و .
zendegienegar.blogfa.com
روزمره گی های یک مطلقه
http://www.zendegienegar.blogfa.com/8911.aspx
روزمره گی های یک مطلقه. خاطرات و دست نوشته. امیدوارم لبخند بر لب داشته باشین. روز دوست داشتن هم که گذشت ولی برای من که فقط مرور خاطرات بود . البته من. تبریک اصلی رو گذاشتم روز ملی خودمون ( ما ایرانی ها). تو این چند روزه که اصلا از خونه بیرون نرفتم . نشستمو کلی درس خووندم. خودتون که می دونین چه خبره. خلاصه که اجازه ی بیرون رفتن نداشتم . دوشنبه به گفته ی استاد و از همه جا بی خبر برای خرید کتاب رفتم میدون انقلاب . ولییییی اونجا هر چیزی دیدم جز کتاب .از جمله . خودتون مشاهده کنین. درمونده از همه جا گفتم.
zendegienegar.blogfa.com
روزمره گی های یک مطلقه
http://www.zendegienegar.blogfa.com/9103.aspx
روزمره گی های یک مطلقه. خاطرات و دست نوشته. یه سال گذشت و من به دلایل مختلف نتونستم آپ کنم. دانشگاه قبول نشدم ولی خب تو یه شرکتی مشغول به کار هستم روزگارم همون شده ولی نه یه چیزایی عوض شده دیگه کسی بهم سرکوف نمی زنه نمی دونم شاید فهمیدن فقط من مقصر نبودم یا شایدم دلشون برام می سوزه . حتما با خودشون می گن اون از شوهره که ولش کرد و با یه زن دیگه رفت این از این زن. که هنوز و ر دل باباشه . دیگه حتی مامانمم نمی گه چرا شوهر نمی کنی؟ یه سال پیش د ر س همین روزا بود که ازدواج کرد! همچو آواز خوش یک دوره گرد .