gahneveshtm.blogfa.com
گاه نوشت های منگاه نوشت های من - - گاه نوشت های من
http://gahneveshtm.blogfa.com/
گاه نوشت های من - - گاه نوشت های من
http://gahneveshtm.blogfa.com/
TODAY'S RATING
>1,000,000
Date Range
HIGHEST TRAFFIC ON
Wednesday
LOAD TIME
0.2 seconds
16x16
PAGES IN
THIS WEBSITE
15
SSL
EXTERNAL LINKS
16
SITE IP
149.56.201.253
LOAD TIME
0.25 sec
SCORE
6.2
گاه نوشت های من | gahneveshtm.blogfa.com Reviews
https://gahneveshtm.blogfa.com
گاه نوشت های من - - گاه نوشت های من
گاه نوشت های من
http://www.gahneveshtm.blogfa.com/1395/07
گاه نوشت های من. امروز رفتم سر کلاس . سمیه تو قیافه . مسعود ام پشت سرم نشسته بود .اون نمیدونست که از نشستن پشت سر من ، ممکنه حس کنم که پشتم داره سوراخ میشه! نمیدونست اصن من کی ام و چه احساسی دارم . مهم نیست . به سمیه گفتم . حالا که میدونه براش توضیح دادم! دلم میخاد عاشق نباشم . رابطه مون دلم میخاد عشق و عاشقی نباشه! دوستانه مثلا . معمولی . مث جاوید . چرا توی ایران اینجوری نمیشه؟ فک میکنن بین دختر و پسر یا نباید چیزی باشه ، یا اگرم هست باید عشق باشه والسلام! وقت نشد امروز ولی قول میدم میام! شاید خیلی بزگت...
گاه نوشت های من - هجده
http://www.gahneveshtm.blogfa.com/post/19
گاه نوشت های من. همش حوصله نداشتم پست بزارم . امشب پست نزارم دیگه خل میشم! به سمیه گفتم لطفا یه کاری برام بکن ولی سوال نپرس . دوساعت سوال پیچم کرد واصراااااار که بگم عاشق کی شدم . منم نگفتم و نگفتم و نگفتم تا آخرش اعصابم خورد شد وگفتم که اگه انقد خودخواهی که وقتی بهت میگم اذیت میشم و نمیگم و عاشقی میمونه بهم و جدی میشه و داغون میشم ، بازم اصرار داری که بگم باشه میگم . شاید خیلی بزگتر از اونی که هست دارم توی ذهنم مجسم میکنمش و بهش بها میدم که وقتی واقعیشو میبینم میخوره تو ذوقم! شایدم فقط ازش خوشم اومده!
گاه نوشت های من
http://www.gahneveshtm.blogfa.com/1395/05
گاه نوشت های من. داشتم وبلاگ های بقیه رو میخوندم الان ولی بازم یه چیزی شد که دلم میخاست حتمن بنویسمش! هرشب حدودای ساعت ۲ نصف شب یکی از همسایه ها ، آهنگ چرا رفتی شجریان رو میزاره! منم که در هر شرایطی پنجره م بازه و تختم زیر پنجره س ، میشنوم آهنگشو! نمیدونم چرا این وقت شب این آهنگو میزاره همیشه! الان داره میگه به سر سودای آغوش تو دارم! میگن آدما شبا دلتنگ تر میشن ، شاید واسه همونه . پن : اگه بابا یا مامانم بودن قطعا و شدیدن عصبانی میشدن ولی من خیلی لذت میبرم! حالا ۵ دیقه م اینو گوش میکنیم بعد میخابیم!
پروفایل یلدا
http://www.gahneveshtm.blogfa.com/Profile
گاه نوشت های من.
گاه نوشت های من
http://www.gahneveshtm.blogfa.com/1395/06
گاه نوشت های من. جیگرم براش کبابه . نصف شبا یاد عشقش میوفته! چرا رفتی چرا من بی قرارم! الانم بعد از نیم ساعت آهنگ چونی بی من رو گذاشته! ای در دل من میل و تمنا همه تو . بوی پاییز میاد قشنگ! پنجره م بازه طبق معمول و تختم زیرش . باد میاد ، بوی پاییز میاد زیر دماغم . یه هول و هیجانی دارم به خاطر تغییر فصل! مدرسه که نمیخام برم ولی بازم یه شور و هیجانی دارم نمیدونم چرا! جمعه بیست و ششم شهریور ۱۳۹۵ 2:19 یلدا. چه هفته ی سختی بود! شنبه اوران ، سه شنبه امتحان نسخه ، چارشنبه فاینال . تموم شدن خداروشکر! پنجشنبه هجده...
TOTAL PAGES IN THIS WEBSITE
15
شبدر چهار برگ - مهمون عزيز
http://www.fourleafclover.blogfa.com/post/55
ديشب بشدت بد خوابيدم هر دفعه بيدار شدم سرم درد مي كرد ، از جايي كه تو نشيمن و تلويزيون بغل ميخوابم ، صبح تاريك با اصوات بچه ها بيدار شدم دختري كله سحر گشنه ش شده بود و تخم مرغ سرخ ميكرد با پسري بخورن منم بالش و پتوم رو برداشتم رفتم تو اتاق دختر درازكش شدم . ساعت حدوداي نه صبح پا شدم و چاي زنجبيل و نبات نوشيدم و ديگه صبرم تموم شد و دو تا مفتاميك دويست و پنجاه و يه الپرازولام نيم بلعوندم و افاقه كرد و بهتر شدم . قرار بود امروز بچه خواهرم رو بيارم كه موكول كردم به عصر بخاطر سردرد . مردي از جنس خداوند. در عج...
شبدر چهار برگ
http://www.fourleafclover.blogfa.com/1395/06
امسال برای اولین بار روز تولدم نشستم و سنم رو محاسبه کردم - با خودم نیت کردم سال بعد همون موقع ببینم دستاوردهای من تو فلان سن چیا بوده است . خوب شد که فهمیدم اینکه سنم رو محاسبه نکنم و مدام از گفتنش طفره برم کمکی به اینکه زمان نگذره و من پیر تر نشم نمی کنه -. این روزها عقایدی که از بچگی بهش باور داشتم رو ذره ذره از دست می دم و نه اینکه دچار بی اعتقادی بشم اعتقادات جدید جای قبلی ها رو می گیرن . هنوز هم شاد زندگی نمی کنم اما از قبل بهتر شدم و سعی میکنم خوب زندگی کنم . یک دوست هندی داشتم بهم می گفت گربه ها ...
شبدر چهار برگ - حس غريب اشنا
http://www.fourleafclover.blogfa.com/post/49
در راستاي اين مود كه برام جالب و غريب هست فكر كردم اگر تو خيابون افرادي به خودشون اجازه بدن حرف ناروايي از خودشون بروز بدن يا اينكه افرادي بخوان خدمات سر هم بندي به من ارايه كنن باهاشون بر خورد كنم . البته اين در صورتي هست كه خودم سعي ميكنم درست باشم و درست رفتار كنم. القصه تو درون خودم ترس و حس هاي ناخوب دارم ، هنوز بهش نگفتم و شايدم نگم اما مي خوام اينطور نباشم و راحت باشم و حق خودم بدونم كه از بيمارستان رفتن خوشم نياد و از پرستاري مادر و بچه هم ايضا . افرادي از بستگان درجه يك من هستند كه ممكنه چيزي تو...
شبدر چهار برگ
http://www.fourleafclover.blogfa.com/1395/05
دکترم گفته وقتشه داروهام رو کنار بزارم اما چون ممکنه بیماری برگرده یکی از داروها رو که خودم خودسرانه قطع کرده بودم شروع کنم اون عوارض کمتری داره و شاید لازمه تا همیشه بخورم -. یک جوری روحیه م عوض شده - وبلاگ زدم بنویسم تا حال و هوام بهتر بشه حالا چند روزه کلن حرف زدن و نوشتن در مورد احساساتم حالم رو بدتر میکنه - علامت خوبی هست عایا یا نه نمی دونم . با مشاور که حرف زدم حال بدتری پیدا کردم دیروز خونه یک دوست از زمان تین اجیری بودم حرف زدن از زندگی و مشکلات و بیماری حالم رو بدتر کرد . یکشنبه سی و یکم مرداد ...
شبدر چهار برگ
http://www.fourleafclover.blogfa.com/1395/07
يك روز از زندگي. امروز سعي دارم با وجود همه ي دغدغه ها و مشكلات روز خوبي داشته باشم و به خودم و زندگيم و عزيزانم برسم ان شاالله. از الان شروع مي كنم كه مي خوام سفره ي صبحانه رو بندازم. نان سنگگ تازه ي داغ و پنير ليقوان و سبزي خوردن و خيار و گردو . ظرفشويي هم روشن كردم برام ظرف بشوره و بعد از اينكه كارش تموم بشه درش كه باز ميشه پرتره تميز هنري تحويلم بده. چاي تازه دم معطر كه تو قوري هديه پسر سر سفره اوردم . پنجشنبه بیست و دوم مهر ۱۳۹۵ ] [ 11:53 ] [ اناهیتا ] . البته مسایل بیرونی می تونن تا حدودی ذهن من رو...
شبدر چهار برگ - در عجبم از زندگي
http://www.fourleafclover.blogfa.com/post/47
در عجبم از زندگي. خواهرم معتقده هر ادمي بايد حداقل يك كتاب بنويسه و تفكرات و بينش و برداشت خودش رو ثبت كنه ،. البته من مي خوام ايده ش رو كامل تر كنم به اين شكل كه از اونجا كه نميدونيم اينده چه اتفاقاتي خواهد افتاد بايد هرساله چكيده اي بنويسيم و سالهاي بعد كاملترش كنيم. در عجبم كه روزهاي سخت گذشت و من به زندگي عادي برگشتم و در بيداري زندگي مي كنم در عجبم از ترك زاناكس و زندگي بدون اين ماده! اين روزها معده ي من مثل خندق شده و سيري ناپذير و براي مني كه هميشه از خوردن فراري بودم عجيبه! مردي از جنس خداوند.
شبدر چهار برگ - هبوط يك فرشته
http://www.fourleafclover.blogfa.com/post/52
زندگي در جريان است ، امروز به مقدار متنابهي رانندگي كردم . ظهر كه گشتم و في البداعه رفتم كاموا فروشي و چهار كلاف قرمز خوشرنگ و نرم خريدم . بعد اونم مقادير فراووني غذا خريدم براي گربه ها . عصر نوبت روانپزشك داشتم كه رفتم و نيم ساعتي دير رفتم و گفت نوبت دهيمون تموم شده و نوبت داد واسه هفته ديگه. هم اينك خبر رسد خواهرم سزارين كرد و بچه ش هبوط كرد الان نه و نيم هست . بچه اولشم ظهر خونه بود بعدشم با دخترم خونه خواهر ديگه م دعوت بودند . پسر و دختري مشغول حرف زدن هستند راستش حوصله ندارم . مردي از جنس خداوند.
شبدر چهار برگ - عشقم پدرم مادرم !
http://www.fourleafclover.blogfa.com/post/51
بعدم موردي پيش اومد كه خواهر ديگه م بود و با حرفايي كه همين خواهرم زد فهميدم زياد از شوهرش خوشش نمياد. كه البته من ديد خوبي به اين اخرين دامادمون دارم. خلاصه ش اينكه سعي كنم و قتي اين يكي خواهرم هست نرم واقعن از دست خودم ناراحتم پدر و مادرم برام خيلي مهمن و عزيز ، بايد بيشتر بهشون بها ميدادم امشب ،. خدايا به همه پدرا و مادرا عمري طولاني و باعزت بده و سايه شون رو رو سر بچه هاشون هميشگي نگه دار. شنبه بیست و دوم آبان ۱۳۹۵ ] [ 2:33 ] [ اناهیتا ] . مردي از جنس خداوند. در عجبم از زندگي. مردی تنها وخسته اززمونه.
شبدر چهار برگ
http://www.fourleafclover.blogfa.com/1395/09
از جايي كه ادم سحر خيزي نيستم با اينكه دقيق خاطرم نيست اما چيزي كه قطعيه اينه كه دير بيدار شدم . صبح غذاي گربه ها وو دادم يك غذايي هست كه خانم دكتر بهم داده و تاييدش كرده با طعم انار هست يا خواص انار رو داره ازون بهشون دادم البته گربه هاي من خوش خوراكن ماشاالله و همه نوع غذا اعم از تجاري و خونگي مي خورن . گاهي بخاطر كمبود رويال از برندهاي ديگه كه دكترشون تاييد ميكنه بهشون ميدم . منم مشغول ديدن سريال عشق بهشتي هستم و يه چاي هم كنار دستمه . بافتتيم هم در جريانه و بر عكس هميشه دارم اهسته و پيوسته مي بافم ،.
شبدر چهار برگ - احساس گونه
http://www.fourleafclover.blogfa.com/post/54
خواب خونه ي كودكيم رو مي ديدم و عجيب است بعد از ماهها باز به سطحي از اضطراب رسيدم كه ضمير ناخوداگام روياها و كابوس هاي زندگيم رو به تصوير مي كشد. دنياي غريبي هست و تنهايي من غريب ترش كرده ، تو مشكلاتي كه باهاش دست و پنجه نرم مي كنم نه همراه دارم و نه حتي كسي كه ميزان دغدغه هام و نوع ان رو درك كند. دغدغه هاي من از جنس روتين مردم نيست . ميشه گفت علاوه بر دغدغه هاي روتين ديگران دغدغه هاييست كه افراد كمي و شايد من بيشتر به ان مبتلا هستم. شنبه بیست و نهم آبان ۱۳۹۵ ] [ 9:27 ] [ اناهیتا ] . مردي از جنس خداوند.
TOTAL LINKS TO THIS WEBSITE
16
گاه نوشته هایی از بودن یک زن
گاه نوشته هایی از بودن یک زن. زنی مثل همه زن ها، که بودنش را و نیز نبودنش را گاهی می نویسد! امان از دست این دنیاهای مجازی جدید.وایبر.تلگرام و. که آدمی را درگیر خود میکند. فکر کن از دی تا حالا چیزی اینجا ننوشتم. پنجشنبه ۲۲ مرداد۱۳۹۴ساعت 15:22 نویسنده اکرم. فرازهایی از طرح جامع جمعیت و تعالی خانواده! هدف: نیل به نرخ باروری2.5 درصد در رشد کمی جمعیت تا سال1404 توام با ارتقای کیفی جمعیت و تثبیت آن تا سال 1430. سن مناسب ازدواج برای آقایان20 تا25 و برای خانم ها ۱۸تا22 است. دولت مکلف است با در اختیار قرار دادن ز...
گاه نوشته های من
گاه نوشته های من. از سرم مثل آب می گذرد. خاطراتی که تلخ و شیرین است. زندگی را به خواب می بینم. مرگ تعبیر ابن سیرین است. رضا امیرخانی. متولد 1352. فارغ التحصیل رشته مکانیک دانشگاه صنعتی شریف. نویسنده و منتقد ادبی . البته بنده کتابی از ایشون نخوندم به غیر از نشت نشا. باشد که مسئولین بیشتر بخوانندش. کتابی که من خواندم چاپ 1384 بود. مدت زیادی بود که دیگر سر نمی زدم. دیگر به کل ناامید از بلاگفا بودم . تا امروز که وقتی ناامیدانه به اینجا سر زدم و لبخند شادی بر لبانم نقش بست . انشااله به زودی دوباره خواهم نوشت .
گاهنوشتهای یک سه نقطه
گاهنوشتهای یک سه نقطه. تراوشات(چرت و پرت های) ذهنی خود را ثبت می کنیم که قطعا برای هیچ کس به جز خودمان ارزشی ندارد. گاهنوشتهای یک سه نقطه. تراوشات(چرت و پرت های) ذهنی خود را ثبت می کنیم که قطعا برای هیچ کس به جز خودمان ارزشی ندارد. بالاخره امتحان ما هم جزو کلکسیون عکس امتحان پیج استاد شد! ثبت نام و سایر موارد. آدم احساس مزاحم بودن بهش دست میده خب! شاید چون هیچ گاه مرگم را درون آسانسور تصور نکرده بودم. این حجم از چرت و پرت در این وبلاگ،کاملا هم با سابقه است. اصلا خونه یعنی تراس.(2). سال 93 قسمت اول. پن: آ...
گاه نوشت
روزنوشت یابهتره بگم گاه نوشت های شخصی خودم! بسم الله الرحمن الرحیم". قوانین وبلاگ در ادامه مطلب. خانم مهندس یکشنبه هفدهم شهریور 1392 20:4. همزمان نمیتونم به دو تا وب رسیدگی کنم:( (. باید بین خوب وخوبتر یکی رو انتخاب کنم. با اجازه تون از این به بعد اینجا مینویسم: کلیک. اینجا کلی خاطره دارم! یکی دستمال بده بهم:/مماخم دراومد. چیه فک کردی دارم گریه میکنم؟ خانم مهندس جمعه بیست و سوم اسفند 1392 1:1. امروز استادمون میگفت:هنوز پیک بهاری هاتون بدستتون نرسیده؟ نامه های مشروطی(=پیک بهاری دانشجوها) رو میگم! همه چی م...
گاه نوشت های من
گاه نوشت های من. امروز رفتم سر کلاس . سمیه تو قیافه . مسعود ام پشت سرم نشسته بود .اون نمیدونست که از نشستن پشت سر من ، ممکنه حس کنم که پشتم داره سوراخ میشه! نمیدونست اصن من کی ام و چه احساسی دارم . مهم نیست . به سمیه گفتم . حالا که میدونه براش توضیح دادم! دلم میخاد عاشق نباشم . رابطه مون دلم میخاد عشق و عاشقی نباشه! دوستانه مثلا . معمولی . مث جاوید . چرا توی ایران اینجوری نمیشه؟ فک میکنن بین دختر و پسر یا نباید چیزی باشه ، یا اگرم هست باید عشق باشه والسلام! وقت نشد امروز ولی قول میدم میام! شاید خیلی بزگت...
gahneveshtmatinsss.wordpress.com
گاه نوشت
10 ژوئیه 2012 in Uncategorized. سجده گاه تو . جایی بین سینه های من . م هر را باید بوسید. بوی ن مش را بویید. 28 مه 2012 in Uncategorized. تازه از راه رسیده ام . خیس عرقم . وسط بهار و این همه گرما؟ هول هولکی میروم یک دوش بگیرم . دوش چی؟ میخواهم بیایم چند ساعتی کنارت برایت خانومانگی کنم . نمیفهمم چقدر طول میکشد . یک ماه دو ماه یا سه سال و نیم . حاضر میشوم به هر حال . همان مینی جوب مشکی ام را گذاشته ام ته کیفم . همان که دلت را برده . ندیده حتی . میرسم دم در خانه . بعد که در باز میشود یا باز میکنی اش؟ اینکه و...
تراوشات قلبی یک انار ترک خورده
تراوشات قلبی یک انار ترک خورده. اینجا شاید برای مدتی ننویسم. برای بازدید از نوشته های من به. Http:/ www.facebook.com/pages/%D8%AA%D8%B1%D8%A7%D9%88%D8%B4%D8%A7%D8%AA-%D9%82%D9%84%D8%A8%DB%8C/106807776083489. در فیس بوک مراجعه فرمائید. نوشته شده در پانزدهم شهریور ۱۳۹۰ساعت 20 توسط نامم را نمیدانم. به کسی نخواهم گفت با من چه کردی . برای آدمها کابوس شود. پ ن : فاصلۀ عشق و نفرت یک خط نازک ظریف است. پ ن : لطفا پایت را از روی خرده های دلم بردار. نوشته شده در بیست و هشتم تیر ۱۳۹۰ساعت 20 توسط نامم را نمیدانم.
گاه نوشته های من
گاه نوشته های من. گاهي تنها ماندن ، بهاي آدم ماندن است. خیلی بده آدم مطالبو بخونه بعد خوشش بیاد بعد یه نظر هم نده هاااا خیلی زشته هاااا شما دیگه بزرگ شدین! پنجشنبه بیست و ششم آبان 1390ساعت 17:38 نویسنده زینب. يه ديو بود و يه پري. یه روز خدا فرشته هاش رو جمع كرد و گفت كه میخواهد یه موجود تازه خلق كنه تا فرشته ها از اون موجود تازه یاد بگیرند كه خوبی یعنی چی؟ خدا اون موجود رو از نیستی آفرید و اسمش رو انسان گذاشت. فرشته گفتند خدایا این چی داره كه ما نداریم. خدا گفت انسان دل داره و توی دلش یه دنیای بزرگ.
گاه نویس
سلام دوران وبلاگ نویسی تموم شده . اما مثل خوندن کتاب کاغذی توی عصر شبکه های اجتماعی همراه، وبلاگ نویسی یه حس خوشایند بدون مخاطب هست. نوشته شده در ۹۴/۰۴/۰۶ساعت 13:38 توسط میم. وبلا گ گاه نوشت. نوشته شده در ۹۴/۰۴/۰۶ساعت 8:34 توسط میم. نوشته شده در ۹۴/۰۴/۰۶ساعت 8:31 توسط میم. نوشته شده در ۹۴/۰۴/۰۶ساعت 7:6 توسط میم.
Test Page for the Nginx HTTP Server on Fedora
This page is used to test the proper operation of the nginx. HTTP server after it has been installed. If you can read this page, it means that the web server installed at this site is working properly. This is the default. Page that is distributed with nginx. On Fedora. It is located in. You should now put your content in a location of your choice and edit the. Configuration directive in the nginx.