ganj-e-hozour.blogfa.com

ppi.blogfa.com

Pic & Poem

http://ppi.blogfa.com/cat-105.aspx

نرگس مردم فریبی داشت شبنم می فروخت. یک طرف گلبرگ اما بی سپر. من عاشق تو هستم! نیست مرا جز تو دوا، ای تو دوای دل من. من بی تو نخواهم زندگانی را. وقت است که همچون مه تابان به درآیی. یک نفر هست که خود نیست! פ وבمو בلتنگﮯ هآم. کد آهنگهای بی کلام وبلاگ مان. لحظه های مانا (لانا). از خواب خسته ام. از خواب خسته ام. به چیزی بیشتر از خواب نیاز دارم. شاید هم از بیداری خسته ام. از این که بخوابم. و تهش بیداری باشد. کاش می شد سه سال یا شش سال. یا نه سال خوابید. و بعد بیدار شد. جمعه هفتم اسفند ۱۳۹۴ ] [ 0:53 ] [ لیلا ].

navdanealmas.blogfa.com

ناودانی پر از الماس - بی مهر...

http://www.navdanealmas.blogfa.com/post/161

ناودانی پر از الماس. ماه بی مهر من. رو به اتمام می روی؟ نوشته شده در پنجشنبه ۲۵ مهر۱۳۹۲ساعت 12:2 توسط گالیا. دارد باران میبارد، اطراف چادر را با سرنیزههای آبائیمان گود كنیم. امشب مروارید از آسمان خواهد بارید، باید منتظر تگرگ باشیم، تگرگ زیبا، تگرگی كه گردنبند پاره فرشتگان است تگرگی كه ناودان ما را پر از دانههای الماس میكند. با قلم خود می نویسم و اگر از نوشته های دیگران استفاده کنم، حتما ذکر می کنم. پس. وبلاگ هایی که می نویسم. نگاره های من (وبلاگ قبلی). افسون سخن (وبلاگ گروهی). Poems and Pics (وبلاگ گروهی).

navdanealmas.blogfa.com

ناودانی پر از الماس - پراکنده

http://www.navdanealmas.blogfa.com/tag/پراکنده

ناودانی پر از الماس. اینجا خیلی غریب و تنهاست! صدای خنده اش بلند شده. علاوه بر صاحبش که شاعرانه اس، خود لپ تاپ هم اینگونه اس. نگاهی می اندازم ببینم موضوع چیست؟ رفته است در بخش آهنگها، که به دلیل خالی بودن این فولدر نوشته:. اینجا خیلی غریب و تنهاست! البته این روزها نوشته:. نوشته شده در جمعه ۲۴ خرداد۱۳۹۲ساعت 22:29 توسط گالیا. 1) دلم به شدت کوه می خواد، مخصوصا همین فردا. جمعه باشه، قرار کلکچال هم باشه، اردیبهشت هم باشه. اووه چه شود! ولی به خاطر فشرده سازی این ترم به میمنت انتخابات نتونی بری! دارد باران میبا...

najvaye-man.blogfa.com

نجــوای مـن - گاهی میان روضه تلقین میکنم که/ جایی شنیدم این مقاتل اشتباه است

http://najvaye-man.blogfa.com/post-391.aspx

گاهی میان روضه تلقین میکنم که/ جایی شنیدم این مقاتل اشتباه است. وسط مجلس و روضه، طاقتش طاق شده بود. توان شنیدنش نبود. دستش را گذاشته بود روی گوش که کمتر بشنود. تندتند برای خودش میگفت: نخون حاج آقا! هی تکرار میکرد: نه! نباید واقعیت داشته باشه. كاش دروغ باشه. هرچند میدونست که بوده، اما چه طور؟ نفس ش حتی از مرور نصفه و نیمه ی صحنه ها تنگ میومد و بالا نمیومد. اینجاها بود که شروع کرد زمزمه کردن که: تو را طاقت نباشد از شنیدن.شنیدن کی بود مانند دیدن؟ آجرک الله بقیة الله. هذا من فضل ربی. دل این قوم برایت تنگ است.

najvaye-man.blogfa.com

نجــوای مـن

http://najvaye-man.blogfa.com/9309.aspx

دل این قوم برایت تنگ است. يا ر ب العال مین. توی زیارت روز شنبه که زیارت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم. است، یک تکه اش هست که غم عظیمی دارد. یعنی نمیشود که به حوصله بخوانم و دلم نگیرد. دلم تنگ نشود. که زمزمه نکنم:. تو همانی که دلم لک زده لبخندش را/ او که هرگز نتوان. که دلم بودنشان را نخواهد. که از ذهنم نگذرد: کاش بود، کاش از نزدیک درکش میکردم، کاش اویس آن روز بود و آن دعایی که باید را میکرد که: خدا بهترین خلق ش را از ما نگیرد. همانجای زیارت که میگوید:. إ ن ا لله و إ ن ا إ ل ي ه راج ع ون. پاییز سالها...

navdanealmas.blogfa.com

ناودانی پر از الماس - اینگونه بود که من شدم ژوکر بعدی

http://www.navdanealmas.blogfa.com/post/153

ناودانی پر از الماس. اینگونه بود که من شدم ژوکر بعدی. تا حالا شنیدین یه کتاب خودش، خواننده اش رو انتخاب کنه؟ به طور ناگهانی یه جایی توی خیابون ولیعصر جایی که اصلا انتظاری نداری یه چهره آشنا ببینی، هم آزمایشگاهیت رو ببینی! می فهمی داشته یه رمان می خونده ساعت 6:30 تمام کرده. از خونه میزنه بیرون، کتاب رو میخره تا به یه نفر هدیه کنه، به هر کی زنگ زده یافت نشده. که ناگهانی هم رو دیدیم. ساعت 7:45 میرسه به دست من. اینگونه بود که من شدم ژوکر بعدی. گفت کتاب خودش تو رو انتخاب کرده. وبلاگ هایی که می نویسم.

loving-whisper.blogfa.com

زمزمه محبت

http://www.loving-whisper.blogfa.com/9111.aspx

درس معلم ار بود زمزمه محبتی. ربع ساعتی هست که زنگ کلاس خورده و من و همکارم همچنان در دفتر مدیر درگیر وبلاگ مدرسه ایم. بعد من با عجله می روم به سمت کلاس، توی پله با خودم می گویم یادم باشد از بچه ها به خاطر تاخیری که داشتم عذرخواهی کنم. بالای پله ها که می رسم سروصدای شاگردان خودم را می شنوم که توی کل سالن پیچیده، خیلی ناراحت می شوم چون این دفعه چندم شان هست. با خودم میگویم برسم به کلاس سخت مواخذه خواهند شد. دقیقا پشت در کلاس هستم. که یکی توی کلاس داد میزنه:. بره پشت در کشیک وایسته تا فلانی نیومده!

loving-whisper.blogfa.com

زمزمه محبت

http://www.loving-whisper.blogfa.com/9303.aspx

درس معلم ار بود زمزمه محبتی. ایمیلم که باز می کنم ایمیلی می بینم با عنوان زیر:. سلام خانم جون دیدی تونستیم. سورپرایز خوبی بود. یادم می آید که چهارشنبه به بچه ها ایجاد ایمیل رو گفته بودم. نوشته شده در جمعه بیست و سوم خرداد 1393ساعت 21:12 توسط Afra. حرفه ی من این است که ستاره ها را صیقل دهم،. پرداخت کنم، جلا بدهم و به آسمان زندگی بفرستم! من در دنیایی مملو از حرفه های گوناگون حرفه ای شگرف و بالنده دارم. می پرسید حرفه من چیست؟ Becks,Leah Teaching,Pre - k- 8. مهربان برایم چراغی بیاور. خلوت در قرن بیست و یکم.

loving-whisper.blogfa.com

زمزمه محبت

http://www.loving-whisper.blogfa.com/9202.aspx

درس معلم ار بود زمزمه محبتی. جشن روز معلم در مدرسه ما با تاخیر روز دوشنبه برگزار شد. من برای اون روز مانتو سفیدم رو پوشیده بودم. از اونجایی که روزکاریم نبود. دقیقا همون ساعت شروع مراسم رفتم. مراسم خوبی بود. بسی خنده ها رفت. مخصوصا ما چند نفر که به ترک دیوار هم می خندیم. امروز شاگردانم می گویند. خانم چی میشه سرکلاس برنامه سازی مانتو سفید بپوشید! آره خانم به فکر روحیات ما هم باشید! اونوقت ما درس رو بهتر یاد میگیریم! من: قول می دهید سیستم عامل بنویسید. یه ریز میزه دارم توی کلاس برمیگرده میگه:.

loving-whisper.blogfa.com

زمزمه محبت -

http://www.loving-whisper.blogfa.com/post-78.aspx

درس معلم ار بود زمزمه محبتی. خانم ما که آخرین شنبه رو نمیایم! ببینید بچه ها اگه میخواد نیایید همه تون نیایید و اگر قراره بیایید همه تون با هم بیایید. نصف و نیمه نیایید چون درس دادنم فایده ای ندار! کلی ذوق می کنند. و نتیجه می گیرند که شنبه نمی آیند. همان چهارشنبه هفته پیش، خانم مدیر سرصف به بچه ها میگفت امتحاناتتان از نیمه اردیبهشت شروع میشه وقت کم میارید تا بیست و هشتم باید مدرسه بیایید! به بچه ها میگم:. که آخرین شنبه را بیایید. چهار زنگ کامل با کلاس خودتان دارم. برمیگرده جواب میده:. عجب شاگردایی دارم من!