gharibeee.persianblog.ir
404 - Blog not foundوبلاگی با آدرس مورد نظر پیدا نشد.
http://gharibeee.persianblog.ir/
وبلاگی با آدرس مورد نظر پیدا نشد.
http://gharibeee.persianblog.ir/
TODAY'S RATING
>1,000,000
Date Range
HIGHEST TRAFFIC ON
Thursday
LOAD TIME
1.4 seconds
16x16
32x32
PAGES IN
THIS WEBSITE
0
SSL
EXTERNAL LINKS
14
SITE IP
46.224.2.182
LOAD TIME
1.439 sec
SCORE
6.2
404 - Blog not found | gharibeee.persianblog.ir Reviews
https://gharibeee.persianblog.ir
وبلاگی با آدرس مورد نظر پیدا نشد.
آفرینش زن - جاری در زمان
http://yariyamkon.persianblog.ir/post/22
از هنگامی که خداوند مشغول خلق کردن زن بود، شش روز می گذشت. فرشته ای ظاهر شد و عرض کرد : چرا این همه وقت صرف این یکی می فرمایید؟ خداوند پاسخ داد : دستور کار او را دیده ای؟ او باید کاملا" قابل شستشو باشد، اما پلاستیکی نباشد. باید دویست قطعه متحرک داشته باشد، که همگی قابل جایگزینی باشند. باید بتواند با خوردن قهوه تلخ بدون شکر و غذای شب مانده کار کند. باید دامنی داشته باشد که همزمان دو بچه را در خودش جا دهد و وقتی از جایش بلند شد ناپدید شود. و شش جفت دست داشته باشد. خداوند فرمود : نمی شود! فرشته پرسید : فکر ...
جاری در زمان
http://yariyamkon.persianblog.ir/1386/12
آرامش خواستم و پیدا کردم. نوشته شده در ٢۳ اسفند ۱۳۸٦ساعت ۳:۳٩ ب.ظ توسط : خانومی : نظرات . حالم خوبه ولی یه جوریم! در مورد پست قبلم هم که گفتم زود قضاوت کردم اونجوری نبود ولی یه جوره دیگه بود! فعلا اوضاع خوبه حتی اگه اون نباشه! می خوام اراده کنم! نوشته شده در ٢٠ اسفند ۱۳۸٦ساعت ۱۱:٥٢ ق.ظ توسط : خانومی : نظرات . چند روزه دلم گرفته! چند روز پیش می گفت که به خاطر من همه دوستاشو گذاشته کنار نمی دونم کدومو باور کنم! کاش می تونستم با هاش صحبت کنم! کاش زود قضاوت کرده باشم! لعنت به این غرور من،. لعنت به احساس من،.
جاری در زمان
http://yariyamkon.persianblog.ir/1387/6
از هنگامی که خداوند مشغول خلق کردن زن بود، شش روز می گذشت. فرشته ای ظاهر شد و عرض کرد : چرا این همه وقت صرف این یکی می فرمایید؟ خداوند پاسخ داد : دستور کار او را دیده ای؟ او باید کاملا" قابل شستشو باشد، اما پلاستیکی نباشد. باید دویست قطعه متحرک داشته باشد، که همگی قابل جایگزینی باشند. باید بتواند با خوردن قهوه تلخ بدون شکر و غذای شب مانده کار کند. باید دامنی داشته باشد که همزمان دو بچه را در خودش جا دهد و وقتی از جایش بلند شد ناپدید شود. و شش جفت دست داشته باشد. خداوند فرمود : نمی شود! فرشته پرسید : فکر ...
جاری در زمان
http://yariyamkon.persianblog.ir/1387/3
تو مرا می فهمی؟ نوشته شده در ٢۸ خرداد ۱۳۸٧ساعت ۱:٥٢ ق.ظ توسط : خانومی : نظرات . هیچ فایدهاى نداره. حتى دیگه نمىخوام. تو رو عشقم بدونم. اون دل بىعاطفت. دادى منو تو بر باد. نوشته شده در ۱٥ خرداد ۱۳۸٧ساعت ٤:٢٦ ب.ظ توسط : خانومی : نظرات . من در این جلگه خوشم تو در آن اوج که هستی خوش باش من به عشق تو خوشم تو به عشق هر که هستی خوش باش.
جاری در زمان
http://yariyamkon.persianblog.ir/1387/4
سعی کن تنها باشی: زیرا تنها بدنیا آمده ای و تنها از دنیا خواهی رفت. بگذار عظمت عشق را درک نکنی: زیرا آنقدر عظیم است که تو را نابود خواهد کرد. بگذار خانه ی عشقت خالی از وجود باشد: زیرا اگر عشقی در آن منزل کند به ویرانه های آن هم رحم نخواهد کرد. اما اگر عاشق شدی: سعی کن تنها یک نفر را دوست داشته باشی. نوشته شده در ٢٤ تیر ۱۳۸٧ساعت ٤:۱٠ ب.ظ توسط : خانومی : نظرات . شبی از پشت یک تنهایی نمناک و بارانی تو را با لهجه گلهای نیلوفر صدا کردم. تمام شب برای باطراوت ماندن باغ قشنگ آرزوهایت دعا کردم. ببین که سرنوشت ان...
رها کردی! - جاری در زمان
http://yariyamkon.persianblog.ir/post/19
شبی از پشت یک تنهایی نمناک و بارانی تو را با لهجه گلهای نیلوفر صدا کردم. تمام شب برای باطراوت ماندن باغ قشنگ آرزوهایت دعا کردم. پس از یک جستجوی نقره ای در کوچه های آبی احساس. تو را از بین گل هایی که در تنهایی ام رویید با حسرت جدا کردم. و تو در پاسخ آبی ترین موج تمنای دلم گفتی:. دلم حیران و سرگردان چشمانی ست رویایی. تنها برای دیدن زیبایی آن چشم. تو را در دشتی از تنهایی و حسرت رها کردم. همین بود آخرین حرفت. و من بعد از عبور تلخ و غمگینت حریم چشمهایم را به روی اشکی از جنس غروب ساکت و نارنجی خورشید وا کردم.
جاری در زمان
http://yariyamkon.persianblog.ir/archive
عناوین مطالب وبلاگ جاری در زمان. 1777;٦ آذر ۱۳۸٧. 1777;٠ شهریور ۱۳۸٧. 1637; امرداد ۱۳۸٧. 1634;٤ تیر ۱۳۸٧. 1641; تیر ۱۳۸٧. 1636; تیر ۱۳۸٧. تو مرا می فهمی؟ 1634;۸ خرداد ۱۳۸٧. 1777;٥ خرداد ۱۳۸٧. 1634;٦ اردیبهشت ۱۳۸٧. تلخ اما . . . 1777;٠ اردیبهشت ۱۳۸٧. 1634;۳ اسفند ۱۳۸٦. 1634;٠ اسفند ۱۳۸٦. چند روزه دلم گرفته! 1777;۱ اسفند ۱۳۸٦. 1641; اسفند ۱۳۸٦. 1784; اسفند ۱۳۸٦. 1639; اسفند ۱۳۸٦. نوشته شده در ساعت توسط : مدیر :. من در این جلگه خوشم تو در آن اوج که هستی خوش باش من به عشق تو خوشم تو به عشق هر که هستی خوش باش.
سعی کن...! - جاری در زمان
http://yariyamkon.persianblog.ir/post/20
سعی کن تنها باشی: زیرا تنها بدنیا آمده ای و تنها از دنیا خواهی رفت. بگذار عظمت عشق را درک نکنی: زیرا آنقدر عظیم است که تو را نابود خواهد کرد. بگذار خانه ی عشقت خالی از وجود باشد: زیرا اگر عشقی در آن منزل کند به ویرانه های آن هم رحم نخواهد کرد. اما اگر عاشق شدی: سعی کن تنها یک نفر را دوست داشته باشی. نوشته شده در ٢٤ تیر ۱۳۸٧ساعت ٤:۱٠ ب.ظ توسط : خانومی : نظرات . من در این جلگه خوشم تو در آن اوج که هستی خوش باش من به عشق تو خوشم تو به عشق هر که هستی خوش باش.
جاری در زمان
http://yariyamkon.persianblog.ir/1387/2
هم منو هم خودشو! شاید این تاوان شکستن دل دیگرانه! حالا که داره می گذره! چه من بخوام چه نخوام! خوبه حالا این عشق نبود! خدا بهم رحم کرد. نوشته شده در ٢٦ اردیبهشت ۱۳۸٧ساعت ٩:٥۳ ب.ظ توسط : خانومی : نظرات . تلخ اما . . . یه قهوه تلخ چه کار می کنه؟ خیلی تلخه اما خواب رو از کلت می پرونه! جریان من هم شده همین! اما اون قهوه ای که خودش برام ساخته بود رو به زور به خوردم داد. سخت بود اما بیدار شدم و مهمتر اینکه الان سرحالم! درسته دردناک بود ولی مهم اینه من ارومم خیلی آروم. چون خودم خواستم البته همش خداااا باهام بود!
TOTAL LINKS TO THIS WEBSITE
14
غریب بی یار
نوشته شده در شنبه بیست و ششم مرداد ۱۳۹۲ساعت 1:38 توسط sst. چقدر می خواهی بشکنی این قربانی بازی سرنوشت را؟ مگر نمیبینی چگونه تباه شده ام؟ چگونه فدا شده ام! فدای عشقی بی سرانجام. چطور انقدر سنگدل و بی محبتی؟ مگر تو انسان نیستی بی مروت؟ ببین مرا که چقدر سوخته ام. که چقدر خورد شده ام. نه مرا میبینی و نه میفهمی. نمیدانم چطور میخواهم با تو زندگی اغاز کنم. چشم هایت را باز کن. مرا میبینی؟ این دخترک سیاه بخت را میبینی؟ ببین که دیگر هیچ احساسی نمانده. هیچ عشقی نمانده. خاطرات روزهای عاشقی صبح و شب در ذهن من می ایند...
غریب دامغانی
نرود یا تو از خاطر بارانی من. چه کسی باز دهد شرح پریشانی من. بعد کوچیدن تو مردم این شهر مدام. مهر صد داغ نهادند به پیشانی من. آه از دست تو ای دوست که یک عمر شدند. چشمها ، خاطره ها،یاد تو زندانی من. عشق،لبخند،جنون،خانه همه ریخت بهم. داستانی شده این بی سر و سامانی من. کامران کی شود این دل که زند فریادت؟ آه از دست تو ای دلبر ساسانی من. گرگها بعد تو هی پاره نمودند تنم. گوش کن دلهره و هی هی چوپانی من. بوی عشق است در این لحظه خدا میداند. رد شد از کوچه مگر زیره کرمانی من. آتشی بر سر و دل غرق خروش است هنوز.
Delneveshte
Delneveshteha va jomalate ziba az bozorgan. سرم درد میکند برای درد سر های ریخت و پاش شده ی دور و برم. دنبال دردسر نیستم.اما از مشکلات بدم هم نمی آید.جون یادآوری می کنند قدر خیلی چیزها را باید دانست. نوشته شده در چهارشنبه دوم بهمن ۱۳۹۲ساعت 0:38 توسط rangin kaman.
غریب آشنا
اگر خوشبختی را برای يک ساعت می خواهيد، چرت بزنيد. اگر خوشبختی را برای يک روز می خواهيد، به پيك نيك برويد. اگر خوشبختی را برای يک هفته می خواهيد، به تعطيلات برويد. اگر خوشبختی را برای يک ماه می خواهيد، ازدواج كنيد. اگر خوشبختی را برای يک سال می خواهيد، ثروت به ارث ببريد. اگر خوشبختی را برای يک عمر می خواهيد، ياد بگيريد كاری را كه انجام می دهيد دوست داشته باشيد . . ! نوشته شده در Sun 16 Feb 2014. ساعت 17 توسط فیونا. بیاد دوستی که در وطن خودش غریب بود. من به یک خانه میاندیشم. که درآن فانوسی می سوزد. چند دقی...
دفتر دل من
دیشب واسم کیک گرفتی اما حس کردم از سر تکلیف بود. چون واسه تولدت کیک گرفتم اما یادت رفته بود که من کادو هم گرفته بودم. پنجشنبه دوازدهم دی ۱۳۹۲. چشام باز بارونی اما این بار از یه غریبه یه همسایه. چند وقت پیش اینقدر در زد منم داشتم بچه رو میشستم تا باز کردم طول کشید داشت درو میکند از جا. با بچه رفتم تو بالکن میگم بله میگه بیاین ماشینو جابجا کنین. گفتم شوهرم نیست الان زنگ میزنم بیاد. دوباره در رو از جا کند میگم بله میگه زنگ زدی گفتم بله الان میاد. از اون روز منو میبینه روشو برمیگردونه. دوشنبه نهم دی ۱۳۹۲.
ღܓܨܓܨفــــ ـا نــــ ـوســـــܨܓܨܓღ
ღܓܨܓܨف ا ن وسܨܓܨܓღ. بازگشته ام با کوله باری از شعر های ناگفته. تنها. اینجا. مکان امن دلنوشته های من است. به نام سر فصل همه نامه ها. چه آنهایی که نوشته شدند، چه آنهایی که سپید ماندند تا کاغذها سیاه نشوند. سلام به همه شما دوستان خوبم که لطف داشتین و به وبلاگ خودتون اومدین خیر مقدم عرض میکنم. هدف از ساختن این وبلاگ گفتن یه سری حقایق تلخه، حقایقی که شبیه زخمه، شبیه درده، حقایقی که گاهی از بازگو کردنشون فرار میکنیم یا اینکه نمیتونیم به راحتی درد ودل کنیم. یه عمر منتظر یه غریبه میمونی. یه غریبه که اشناست.
**غریبـہ**
کد حرفه ای قفل کردن کامل راست کلیک. فاتولز - جدیدترین ابزار رایگان وبمستر. بہ نام آنکہ جدایے را آفریدتا قدر باهم بودن رابدانیم. وقتی گند زدی به زندگی طرف. تاریخ دوشنبه ۱۵ اردیبهشت۱۳۹۳. همه ی دنیای یه نفرباشی. کل دنیا رو هم که داشته باشی. واسه یه لحظه هم که شده. همه ی دنیای یه نفر باشی. تاریخ چهارشنبه ۱۰ اردیبهشت۱۳۹۳. همه ی تفاوت ما در این است:. او به خاطر نمی آورد. من از خاطر نمی برم. تاریخ چهارشنبه ۳ اردیبهشت۱۳۹۳. خدایا به تو می سپارمش. خدایا به تو می سپارمش. اما یه خواهشی ازت دارم. بدجوری یاد من بندازش.
شعر
سامانه پیامک بدون هزینه اولیه. تاريخ : چهارشنبه چهارم بهمن ۱۳۹۱ 19:52 نویسنده : سیده فاطمه میرسلیمی. تو را به مناسبتهای عزیز این ماه گرامی قسم میدهیم. این ماه را بر تمام شیعیان جهان، مبارک و پر خیر و برکت قرار بده،. و در ظهور ارباب و مولای ما امام زمان(عج) تعجیل بفرما،. و به ما توفیق بهره بردن از فضایل این ماه عنایت فرما،. و تمام مریضها را به حرمت این ماه شفا بده،. و مشکلات و گرفتاری تمام شیعیان را برطرف بفرما. تاريخ : چهارشنبه چهارم بهمن ۱۳۹۱ 19:44 نویسنده : سیده فاطمه میرسلیمی. او قبل از کار در گوگل و ...
نافراموشی
دو چیز را هرگز فراموش مکن: خدا و مرگ اين يعني اينكه خدايي هست و تو هم مي ميري! ساعت ٥:٢۸ ب.ظ روز ٢٧ دی ۱۳٩٢. دوباره: ما به خرداد پر از حادثه عادت داریم. ساعت ٤:٠٤ ب.ظ روز ۱٠ اردیبهشت ۱۳٩٢. شنیده شده یک نهاد انقلابی تصمیم گرفته در انتخابات امسال، از هیچ کاندیدایی حمایت نکند حتی حمایت مشروع! و صرفا توجه خود را صرف مشارکت حداکثری مردم کنند. وقتی این را شنیدم گفتم خب منطقی. عمل کردند. تا حالا که از افرادی حمایت کردند، نتیجه اش شده وضع موجود! دوستان حاضر همگی حرف بنده را تایید کردند. دیدنش خالی از لطف نیست.
غريبگي...
مرسي از اينكه به وبلاگم سر زدين فقط نظر يادتون نره(پيشنهاد هم بدين). گاهي يه دوست با تو كاري ميكنه كه. دلت بدجور برا دشمنت تنگ ميشود. نوشته شده در چهارشنبه دهم اردیبهشت 1393ساعت 22:35 توسط . مو هايش سپيد شده بود. كودكي كه يواشكي دفتر خاطراتم را خوانده بود! نوشته شده در سه شنبه نهم اردیبهشت 1393ساعت 13:35 توسط . نوشته شده در دوشنبه هشتم اردیبهشت 1393ساعت 21:29 توسط . فقط يك اشتباه كردم. و اونم تكرار اشتباهام بود. نوشته شده در دوشنبه هشتم اردیبهشت 1393ساعت 21:16 توسط . با تمومه وجود عاشقم بودي.
