ghazalvareh.blogfa.com
ترانه های بارانیترانه های بارانی - ادبی
http://ghazalvareh.blogfa.com/
ترانه های بارانی - ادبی
http://ghazalvareh.blogfa.com/
TODAY'S RATING
>1,000,000
Date Range
HIGHEST TRAFFIC ON
Wednesday
LOAD TIME
0.2 seconds
16x16
PAGES IN
THIS WEBSITE
19
SSL
EXTERNAL LINKS
58
SITE IP
38.74.1.43
LOAD TIME
0.219 sec
SCORE
6.2
ترانه های بارانی | ghazalvareh.blogfa.com Reviews
https://ghazalvareh.blogfa.com
ترانه های بارانی - ادبی
ترانه های بارانی
http://www.ghazalvareh.blogfa.com/8911.aspx
دخترای آسمون(مانا و مانیا). کوچه های بی کسی. وب نوشته های محمد تقوایی. نه وعده های کارشناس هواشناسی. به کار این خاک تفتیده می آید. و نه افاده مستجاب الدعوه های امروزی. همه ابرها بارانزا می شوند. نوشته شده در یکشنبه هفدهم بهمن 1389ساعت 16:29 توسط حسن زنگانه. Powered By BLOGFA.COM.
ترانه های بارانی
http://www.ghazalvareh.blogfa.com/8910.aspx
دخترای آسمون(مانا و مانیا). کوچه های بی کسی. وب نوشته های محمد تقوایی. امروز دوباره حال دیگر دارم. برخیزم و کاغذ و قلم بردارم. با نام مبارک تو مشقی بکنم. شاید که گشایشی شود در کارم. نوشته شده در چهارشنبه بیست و دوم دی 1389ساعت 10:26 توسط حسن زنگانه. Powered By BLOGFA.COM.
ترانه های بارانی
http://www.ghazalvareh.blogfa.com/8806.aspx
دخترای آسمون(مانا و مانیا). کوچه های بی کسی. وب نوشته های محمد تقوایی. باز کاغذ و مداد ، باز شاعر جوان. قوری و بساط چای ، زیر سقف آسمان. آرزوی خلق یک شاهکار ماندنی. بی بدیل و بی نظیر ، در نگاه دیگران. مثل دفعه های پیش، چند ساعتی گذشت. در خودش مچاله شد ، زیر حجم واژگان. جمله های فلسفی ، حس و حال زورکی. قافیه ، ردیف سخت ، وزن خارج از توان. هی نوشت و پاره کرد ، هی بلند شد ، نشست. هی قدم زد ، ایستاد ، مثل صبح امتحان. صبح چیز تازه ای ، در کنار او نبود. جز سیاه مشقی از بیت های نیمه جان.
ترانه های بارانی - قصه تکراری
http://www.ghazalvareh.blogfa.com/post-8.aspx
دخترای آسمون(مانا و مانیا). کوچه های بی کسی. وب نوشته های محمد تقوایی. وقتی به این شعر که تیرماه سال ۸۰ نوشتم نگاه میکنم ، احساس می کنم که وضعیت. آدمها بهتر از اون موقع نشده که هیچ ، بدتر هم شده. در این میان چیزی که فعلا تغییر نکرده ، فرصتیه که خدا کماکان در اختیار آدمها قرار میده. دوباره قصه آدم ، دوباره قصه گندم. و فرصتي كه خدا مي دهد دوباره به مردم. به مردمي كه گمان كرده اند فوق خدايند. و مغزشان شده محصور تارهاي توهم. به مردمي كه به زردي كشانده باورشان را. بهارهاي دروغين ، سموم سوء تفاهم.
ترانه های بارانی
http://www.ghazalvareh.blogfa.com/8811.aspx
دخترای آسمون(مانا و مانیا). کوچه های بی کسی. وب نوشته های محمد تقوایی. نقبی به گذشته ها. می رسد تا حوالی چشمت ، امتداد نگاه من بانو! چه جناسی میان چشم تو و روزگار سیاه من بانو! هان ببخشا اگر که آمده ام ، در حریم خدای چشمانت. سوختن در لهیب آتش عشق ، کیفر این گناه من بانو! خیرگی می کنند چشمانم ، با دلم در تبانی اند انگار. بی خیال گذشت ایامند ، چشمهای به راه من بانو! چشمه رمز و راز و افسون است ، زیر پرچین ابرویت پنهان. و گمان بر گذر از این پرچین ، بدترین اشتباه من بانو! Powered By BLOGFA.COM.
TOTAL PAGES IN THIS WEBSITE
19
کوچه های بی کسی - سهم تو
http://www.gharibeh.blogfa.com/post-207.aspx
کوچه های بی کسی. دفتر عشق مرا آهسته وا کن ای عزیز در میان هر ورق قلبی شکسته خفته است. دستان من نمی توانند. هرگز این سیب را عادلانه قسمت کنند. به سهم خود فکر می کنی. نوشته شده در چهارشنبه ۳۱ خرداد۱۳۹۱ساعت ۱۰:۷ قبل از ظهر توسط ترانه. آموزشگاه هنری زارع زاده. Design by : Night Skin.
کوچه های بی کسی - تنها تو می مانی
http://www.gharibeh.blogfa.com/post-206.aspx
کوچه های بی کسی. دفتر عشق مرا آهسته وا کن ای عزیز در میان هر ورق قلبی شکسته خفته است. تنها تو می مانی. دل داده ام بر باد، بر هر چه بادا باد. مجنونتر از لیلی، شیرینتر از فرهاد. از آتش، اصل و نسب داری. از تیرهی دودی، از دودمان باد. آب از تو طوفان شد، خاک از تو خاکستر. از بوی تو آتش، در جان باد افتاد. هر قصر بی شیرین، چون بیستون ویران. هر کوه بی فرهاد، کاهی بدست باد. هفتاد پشت ما از نسل غم بودند. ما را، اندوه مادر. از خاک ما در باد، بوی تو میآید. تنها تو میمانی، ما میرویم از یاد. آموزشگاه هنری زارع زاده.
کوچه های بی کسی
http://www.gharibeh.blogfa.com/9006.aspx
کوچه های بی کسی. دفتر عشق مرا آهسته وا کن ای عزیز در میان هر ورق قلبی شکسته خفته است. به نسیمی همه ی راه به هم می ریزد. کی دل سنگ تو را آه به هم می ریزد. سنگ در برکه می اندازم و می پندارم. با همین سنگ زدن ماه به هم می ریزد. عشق ، بر شانه ی هم چیدن چندین سنگ است. گاه می ماند و ناگاه به هم می ریزد. آن چه را عقل به یک عمر به دست آورده است. دل به یک لحظه ی کوتاه به هم می ریزد. یک روز همین آه تو را می گیرد. گاه یک کوه به یک کاه به هم می ریزد. نوشته شده در شنبه 19 شهریور1390ساعت 1:44 بعد از ظهر توسط ترانه.
کوچه های بی کسی
http://www.gharibeh.blogfa.com/8901.aspx
کوچه های بی کسی. دفتر عشق مرا آهسته وا کن ای عزیز در میان هر ورق قلبی شکسته خفته است. حضور هیچکس در زندگی ما اتفاقی نیست. خداوند در هر حضوری رازی نهفته دارد برای کمال ما. چه خوش آن روزی که دریابیم راز حضور همدیگر را . نوشته شده در یکشنبه 29 فروردین1389ساعت 9:21 بعد از ظهر توسط ترانه. دوری و ندیدن و نداشتن. سه واژه ای که سخت ترین و دردآورترین هایند. اما دوری وقتی سخت و کشنده است که عزیزی رو از دست بدی و بدونی دیگه هیچوقت اونو در کنارت احساس نمی کنی . چه دختر شاد و خوشرویی . واقعا خدا گلچینه .
رنگ بهار -
http://www.rangebahar.blogfa.com/post/16
دوباره پای دلت را به چشم من بگذار.که در نبود نگاهت پریده رنگ بهار. انجمن ادبی محلات (مثل چشمه مثل رود). محمد جواد امینی (دریای خیال). سامان سلیمی (آدم بدون سیب و حوا). کمک درسی ششم ابتدایی. چت روم محبوب ایرانیا. جا کنترلی رو مبلی. تاريخ : پنجشنبه ۱۳۹۱/۰۱/۱۷ 19:33 نویسنده : سحر اسماعیلی. امروزدلم انگشتان تورا می خواست. که روی موهایم داستانهایی برایم بنویسد. نوازشی که گذشت زمان. جنگ وخاطرات مرگ رااز خاطرم بزداید! Weblog Themes By Pichak. رویاها را پایین بکش. تمام این آتش ها بوی شعرهایم را گرفته اند.
شبهای بارونی - افسوس
http://www.kave.blogfa.com/post-370.aspx
به نام پروردگاري که شبهاي عشقم را به آهنگ غريبي به من هديه کرد. افسوس خوردن به خاطر چيزي كه نداري ، هدر دادن چيزيه كه داري. نوشته شده در جمعه سوم اسفند ۱۳۸۶ساعت ۰:۳۷ قبل از ظهر توسط سهیل. شبهای که همیشه به خاطر می مونه. چرت وپرتای یه نی نی پونزده ساله. شعر هاي قديمي درخواستي. اشك مهتاب* * *. دل سوخته : . مسافر .ر و یا. به زیبایی ها نگاه کن. شب های بارانی من.
شبهای بارونی - اشک...
http://www.kave.blogfa.com/post-373.aspx
به نام پروردگاري که شبهاي عشقم را به آهنگ غريبي به من هديه کرد. نخ داخل شمع از شمع پرسيد : چرا وقتي من ميسوزم تو آب ميشي؟ شمع جواب داد: مگه ميشه کسي که تو قلبمه بسوزه و من اشک نريزم. نوشته شده در دوشنبه بیستم اسفند ۱۳۸۶ساعت ۲:۵۵ قبل از ظهر توسط سهیل. شبهای که همیشه به خاطر می مونه. چرت وپرتای یه نی نی پونزده ساله. شعر هاي قديمي درخواستي. اشك مهتاب* * *. دل سوخته : . مسافر .ر و یا. به زیبایی ها نگاه کن. شب های بارانی من.
شبهای بارونی - ندانستم نمي دانم ندانم
http://www.kave.blogfa.com/post-388.aspx
به نام پروردگاري که شبهاي عشقم را به آهنگ غريبي به من هديه کرد. ندانستم نمي دانم ندانم. گشته ام حيران زدست روزگار. اي فلک داري به کار ما چکار. تو مگر کاري نداري جز از اين. که ميپيچي به پايه من چو مار. زديدارت نمازم را شکستم. گشودم قلب خود را باز بستم. زديدار رخت همواره مستم. از اين دنيا و عالم من گسستم. ندانستم نمي دانم ندانم. که عشقت چون کشيد آتش به جانم. ولي اما اگر با من نماني. جهاني را به آتش ميکشانم. نوشته شده در جمعه هشتم خرداد ۱۳۸۸ساعت ۱۰:۲ قبل از ظهر توسط سهیل. شبهای که همیشه به خاطر می مونه.
شبهای بارونی - اي کاش...؟
http://www.kave.blogfa.com/post-383.aspx
به نام پروردگاري که شبهاي عشقم را به آهنگ غريبي به من هديه کرد. در اين دنيا سراب محکوم است به پوچي. پرستو محکوم به کوچ کردن. شمع محکوم به اشک ريختن. خارها محکوم به تنهايي. روز محکوم به غروب کردن. شب محکوم به رسيدن. قلب با همه ي پاکي وصداقتش محکوم به دوست داشتن. وچه محکوميتي شيرين تر و دلپذير تر ازاين است؟ اما اي کاش همه ي اين محکوميتها زيبا را مي پذيرفتند. نوشته شده در شنبه هفدهم فروردین ۱۳۸۷ساعت ۱۸:۴۱ بعد از ظهر توسط سهیل. شبهای که همیشه به خاطر می مونه. چرت وپرتای یه نی نی پونزده ساله. اشك مهتاب* * *.
TOTAL LINKS TO THIS WEBSITE
58
غــــزلواره
از من که مخاطب عام تو ام، برای تو که مخاطب خاص منی. با صدای مسعود امامی. نوشته شده در چهارشنبه ۲۸ مرداد۱۳۹۴ساعت 15:55 توسط Tarannom. پی نوشت پست قبل. ارزش گذشته به دستاوردهایش است. ارزش گذشته به آدم های خوبی است که حالا دوستان نزدیک من اند. که باید با آدم های خوب گذشته. که خوب هم مانده اند. حال را زندگی کرد. اما چه می شود کرد. آن طور که می داند زندگی نمی کند. نوشته شده در چهارشنبه ۲۸ مرداد۱۳۹۴ساعت 2:59 توسط Tarannom. ای شب از کابوس تو ننگین شده. دارم فرار می کنم یا نه؟ سر عشق تو به مرگ خودم راضی شدم.
شاعرانه
از همون وقتی که رفتی. هر چی حرفه توی قلبم. میشه مثل ابر واژه. از قلم می باره نم نم. می باره تو دشت دفتر. می شکفه مثل شقایق. زندگی رو جون می بخشه. نوشته شده در یکشنبه بیست و هفتم بهمن 1392ساعت 8:5 توسط فاطمه صابری (باران). باد غربت می وزد ،سردم. در پناه خود بگیر من را. به لب خاموش باش. ای که لب های تو، هردم. حرف هجرت می زنند. قلب من را از تپش ها. ازسر جا می کنند. از تن وامانده ام. بر سر پیمان خود. من تاهمیشه مانده ام. باد غربت می وزد ،سردم. این سفر کوتاه نیست. دردودل های یک شاعر.
به اتهام غزل
پنجشنبه 18 تیرماه سال 1394 ساعت 01:40. بی عشق، هرکه را که به معراج برده اند. آنجا، به توبه گاه شیاطین سپرده اند! بیزارم از گناه تو حوا دراین بهشت. اینجا که سیبها همگی کرم خورده اند! آه , ای بهار خسته چه دیر آمدی ببین. خرگوش های من همه در خواب مرده اند! راهی به جز نشستن و تسلیم و صلح نیست. جایی که رهبران همگی سالخورده اند! ماهی شده ست کوسه پرست و نهنگ ها. خود را برای مرگ به ساحل سپرده اند! نوشته شده توسط امیر احسان دولت آبادی. پنجشنبه 28 خردادماه سال 1394 ساعت 23:51. حتی نمیخواهی که بر جسمم کفن را . حس گف...
اشراق روشنایی
اشراق روشنایی را آن که نباید میدید یافت و دید. قلب این صفحه به ابدیت پیوست. نوشته شده در سه شنبه بیست و هفتم بهمن ۱۳۸۸ساعت 17:16 توسط روشنایی. یادته حرفای اولمونو همش از یکی شدن بود و بس. از رفتن تا آخر خط و با هم دیگه رسیدن بود و بس. حرف دلامونو میرسوندیم به خدایی که خالق عشقه. می خواستیم اون همصدایی باشیم که تا ابد عاشق عشقه. دیگه نگو نگو راهی واسه من و تو نمونده. دیگه نگو ما رو غم به آخر خط رسونده. دیگه نگو نگو با هم زندگی جهنمه. دیگه نگو که جدایی تموم شدن غمه. ولی دیدی از یادمون رفت قول و قرار عاشقونه.
غزلواره
قصیده . شاه نعمت الله ولی. علیرضا فروغی فریده اصلانی. قصیده . شاه نعمت الله ولی. دست دل در دامن آل عبا باید. نقش ح ب خاندان بر لوح جان باید. م هر م هر حیدری بر دل چو ما باید. مزن با هر که او بیگانه باشد از. گر نفس خواهی زدن. مدعی را تیغ غیرت بر قفا باید. لافتی الا علی لاسیف الی ذوالفقار. این نفس را از. سر صدق و صفا باید. در دو عالم چارده معصوم را باید. پنج نوبت بر در دولت سرا باید. ت جستن ز اولاد رسول. مردانه در راه خدا باید. گر بلائی آید از. عاشقانه آن بلا را مرحبا باید. هر درختی کو ندارد میوه حب علی.
ترانه های بارانی
دخترای آسمون(مانا و مانیا). کوچه های بی کسی. وب نوشته های محمد تقوایی. و چند رباعی با بوی تازگی:. باید روزی به سیم آخر بزنیم. آتش به اصول هر چه باور بزنیم. بی رودربایستی ، به زندگی پشت کنیم. از مرگ نترسیم و به او سر بزنیم. از سجده نکردنش پشیمان شده است. حالا که خودش مرید انسان شده است. شیطان ، از کسب و کار خود راضی نیست. از بس که در آن دست فراوان شده است. ما گم شده ایم و کوچه ها بن بستند. هر چند نشانه ها فراوان هستند. دلخوش به نشانه سر کوچه نباش. این کوچه و این نشانه ها همدستند. نشناختند معني صبر جميل را.
باران غزل
حرف هایی از جنس بلور. نویسنده: م-ن - سهشنبه ۱ بهمن ۱۳٩٢. تا زمان داری، هیچگاه امیدت. را از دست مده. تا زمانش نرسیده، هرگز موفقیتت. چه زیباست این حکایت! نویسنده: م-ن - سهشنبه ٩ مهر ۱۳٩٢. چمدانش را بسته بودیم. با خانه سالمندان هم، هماهنگ شده بود. یک ساک هم داشت با یک قرآن کوچک،. کمی نان روغنی، آبنات قیچی و کشمش. چیزهایی شیرین، برای شروع آشنایی. گفت: مادر جون، من که چیز زیادی نمیخورم. یک گوشه هم که نشستم. نمیشه بمونم، دلم واسه نوه هام تنگ میشه! گفتم: مادر من، دیر میشه ، چادرتون هم آماده ست، منتظرند. طاقت ...
ghazalvarehayeravan.blogfa.com
وقتی غزلم،چشمهای تو باشد
وقتی غزلم،چشمهای تو باشد. طبع چون آب و غزل های روان ما را بس. به خدا می شود. قصه ی غصه ی این آدم های هر روز که همیشه شنیدنی نیست! یعنی; می گویم همیشه که نباید بنشینی و یک استکان چای قندپهلو مهمانش باشی تا بیاید ,تعریف کند و تعریف کندکه تو هم بشنوی! همیشه که نبایدبدانی تا بتوانی. همیشه که نباید رام وجود آدم ها شد و بعد مهربانی کرد. همیشه که نباید زیر داغی غصه هایشان بسوزی تا فکر کنی که می توان دوست داشت. همیشه که نباید در جریان باشی تا همراهی کنی. گاهی,باید ندانسته توانست. گاهی,باید فقط مهربان بود. درست ا...
ghazalville
Friday, July 3, 2015. Who Will Meet You. When everything abandons all, including yourself, who will meet you? When cleverness at last dies, choking on its own claw, who will meet you? Across this ocean of time a sound is ringing. Perhaps it is the name of one who will meet you. No one has not encountered too many people,. Searching for the face of someone who will meet you. There was a butterfly once. Its yellow wings sang. Like color of the voice of me who will meet you. Posted by Nicola Masciandaro.
ghazalworld-bissy.blogspot.com
Ghazal'S
Wednesday, August 12, 2009. Jagjith Singh ghazal- watch this video. Chitra Singh, wife of Jagjith Singh is also a famous ghazal singer. There are many albums by this duo. Check this website. Http:/ jagjitsingh.imess.net/albums/index.html. I find one interesting site. You may find lyrics of some famous ghazals. Http:/ jagjitsinghghazals.blogspot.com/. Hiwelcome all to Ghazal'S. It's for those who love hindi ghazals. You need not to be a singer to enjoy ghazals. Find more about jagjith Singh.
عشق قدیمی
تو عادت می کنی یک روز. به هرچیزی که می بینی. به هر شخصی که ناچارا. تو عادت می کنی یک روز. به روزایی که می گندن. به این اوضاع سردرگم. به این بی وقفه دل کندن. قناعت می کنی کم کم به هر لبخند بی رنگی. خطوط دفترت پرمیشه از تکلیف دلتنگی. یه وقتایی پراز بغضی. یه وقتی هم دلت تنگه. من اون روزا رو می بینم. که شعراتو نمی خونی. نگاهت خیره تر میشه. نه می خندی نه غمگینی. غرورت از تو شاکی نیس. من اون روزا رو می بینم. در این آینده شکی نیس. نوشته شده در پنجشنبه دوازدهم فروردین ۱۳۸۹ساعت 0:32 توسط غزل. ترنم را عوض کنم.