gonjeshgak.blogfa.com
گنجشگکگنجشگک -
http://gonjeshgak.blogfa.com/
گنجشگک -
http://gonjeshgak.blogfa.com/
TODAY'S RATING
>1,000,000
Date Range
HIGHEST TRAFFIC ON
Wednesday
LOAD TIME
0.7 seconds
16x16
PAGES IN
THIS WEBSITE
14
SSL
EXTERNAL LINKS
97
SITE IP
38.74.1.43
LOAD TIME
0.656 sec
SCORE
6.2
گنجشگک | gonjeshgak.blogfa.com Reviews
https://gonjeshgak.blogfa.com
گنجشگک -
gonjeshgak.blogfa.com
گنجشگک
http://www.gonjeshgak.blogfa.com/archive.aspx
این وبلاگ برای شنیدن حرفای یک کودک کنجکاوه . کودکی که شاید همه ما میشناسیم اما بعضی وقتا بخاطر ترس از سرکوب شدن فقط سکوت میکنه و شاید هم میمیره .
گنجشگک - یک فرشته اینورت هست یکی اونور ...
http://www.gonjeshgak.blogfa.com/post-9.aspx
یک فرشته اینورت هست یکی اونور . مامانم میگه : یک فرشته رو این شونه ات هست یکی رو اون یکی دیگه.اون یکی که سمت راستته کارای خوبتو می نویسه،این یکی که سمت راستته کارای خوبتو می نویسه ، اون یکی سمت چپت هم کارای بدت رو . حالا هی شیطونی می کنی اون سمت چپی می نویسه . من فرشته سمت چپم رو دوست ندارم ، من خیال می کنم شیطونی کنم تندی چیز میز می نویسه . رفتم نگاه کردم تو آینه ، گفتم : کو پس مامان؟ مامان میگه : تو که نمی بینیشون . خاله میگه : نه من حالا بزرگ شدم . آدم که بزرگ شد 2 تا لازم داره . من گفتم : چرا؟
گنجشگک
http://www.gonjeshgak.blogfa.com/posts
جمعه بیستم بهمن ۱۳۹۱. یک فرشته اینورت هست یکی اونور . شنبه پانزدهم اسفند ۱۳۸۸. ماه کی افتاده تو آسمون ما؟ چهارشنبه بیست و سوم دی ۱۳۸۸. سه شنبه هفدهم شهریور ۱۳۸۸. نمی خوام بزرگ بشم . شنبه بیستم مهر ۱۳۸۷. جمعه نوزدهم مهر ۱۳۸۷. دلم یکجوری شده . سه شنبه بیست و ششم شهریور ۱۳۸۷. چهارشنبه پانزدهم خرداد ۱۳۸۷. دوشنبه سیزدهم خرداد ۱۳۸۷. یکشنبه دوازدهم خرداد ۱۳۸۷. Powered by BLOGFA.COM.
گنجشگک - ماه کی افتاده تو آسمون ما ؟
http://www.gonjeshgak.blogfa.com/post-8.aspx
ماه کی افتاده تو آسمون ما؟ رفتیم با بابا پارک . همون یکی که استخر بزرگ داره و توش یکعالمه ماهی هست . بابا یکمی نون داد من ریز کردم اندازه دهن ماهیا ، ریختم تو آب. به بابا میگم : چرا آبش آبیه؟ بابا میگه : خوب آبه دیگه ، آبیه . من باز میگم : توی قمقمه من که آبی نیست؟ بابا میگه : آخه اون آبش کمه ، زیاد که بشه مثل اینجا آبی میشه . من نمی دونم . گفتم : عکس آسمون افتاده تو آب، آبیش کرده؟ بابا میگه : لابد . من بازمیگم : پس عکس آسمون کی افتاده تو آسمون ما ، آبیش کرده؟ نوشته شده در ۸۸/۱۰/۲۳ساعت توسط کوچولو.
گنجشگک - یه دیواره ...
http://www.gonjeshgak.blogfa.com/post-7.aspx
یه دیواره . یه دیواره . یه دیواره . یه دیواره که پشتش هیچی نداره . بابا آهنگ گذاشت تو ماشین . مامان میگه : فرامرز اصلانیه ؟ من که نمی دونم فرامرزکی هستش؟ به مامان گفتم:یه دیواره که پشتش هیچی نداره یعنی چی؟ مامان میگه : شعره دیگه عزیزم . من باز میگم : مامان پشت همه دیوارا که یه چیزی هست؟ بابا میگه : لابد پشت دیوار این هیچی نیست بابا جان! مامان خندید .نمی دونم به چی؟ فک کنم به اون که گفت یه دیواره که پشتش هیچی نداره . مامانم میگه:باید مواظب باشی که فقط رو سرت خراب نشه . نوشته شده در ۸۸/۰۶/۱۷ساعت توسط کوچولو.
TOTAL PAGES IN THIS WEBSITE
14
عشق دو نفره
http://www.121.blogsky.com/1387/08
پنجشنبه 16 آبانماه سال 1387 11:38 ق.ظ. آقا خرگوش قصه ما کلاس زبان فرانسه میره. گویا دیروز معلم جدیدی براشون اومده بوده که تمام مدت داشته فرانسه حرف میزده و یک کلمه فارسی از دهنش بیرون نمیومده. توی همون گیرو دار که همه عصبانی بودن و نمیفهمیدن این آقا چی میگه یهو درمیاد به خرگوش میگه: آقای الف. خرگوش هم با تعجب میگه: بله؟ آق معلم میگه: شما قیافه خیلی جذابی دارید! اگه من دختر بودم حتما با شما. (دوست میشدم؟ آقا آخر زمون شده دیگه. آخر زمون شده دیگه . آهان اینو یه بار گفتم. خرگوش قربونت برم مواظب خودت باش!
عشق دو نفره
http://www.121.blogsky.com/page/4
دوشنبه 24 تیرماه سال 1387 02:02 ب.ظ. سفر سوم گوگو و خرگوش به میدان نقش جهان. دیروز منو عشقم برای بار سوم رفتیم میدون نقش جهان. خیلی خوش گذشت اما پای من ۳ تا تاول زد! هزارتا درد هم که باشه به بودن با عشقم می ارزه. اول رفتیم میدون بعد بازارهندوها رفتیم اگه اینورارو بشناسین میخندین چون توی بازار هندوها لوازم خونگی میفروشن. خرگوش میگه آلمانیها عاشق قلیونن! یکشنبه 23 تیرماه سال 1387 02:54 ب.ظ. امروز منو خرگوش با هم میریم بیرون من بیرون رفتن با عشقمو خیلی دوست دارم روحیم خیلی خوب میشه. شاید هم خودکشی نکنم.
نمیدونم - عشق دو نفره
http://www.121.blogsky.com/1387/08/07/post-30
سهشنبه 7 آبانماه سال 1387 12:50 ب.ظ. نمیدونم آینده چه زمانیه. نمیدونم آینده به چه روز یا روزهایی میگن. نمیدونم اومدن آینده رو حس میکنم یا نه. فقط میخوام بدونم آینده مارو به همدیگه نزدیک میکنه یا مارو از هم دور میکنه. اگر آینده یعنی دوری ای کاش هیچ وقت آینده رو نبینم. این آیکون نارنجیه چیه؟ اگر میخواهید جدیدترین مطالب این وبلاگ به ایمیلتان ارسال شود ایمل خود را در کادر زیر وارد کرده و در صفحه ای که باز می شود کد درخواستی را وارد کنید بعد روی آدرسی که به ایمیلیتان ارسال شده کلیک کنید. من و یه آقای شیک.
اَثیری - دستانت.....
http://www.moon3a.blogfa.com/post-60.aspx
صدای باران صدایم کرد. دور از تمامیه هیاهو و بی رحمیه روزگار. روزگاری که انسان زمینی را هر روز. تراش میدهد و بیش از پیش زشتیها را نمایان میکند. اما در این میان . دستانی که مرا از عشق باران و آسمان سیراب کرد. وقتی در پی سرابی می دویدم. دستان مهربان تو ناجی خستگیهایم شد. پناهگاهی برای قطره قطره اشکهایم. امن ترین جای دنیا برای پیدا شدن. و آرام ترین جا برای ماندگار شدن. نوشته شده در یکشنبه ۱۳۹۰/۰۱/۲۸ساعت ۲۰:۵ بعد از ظهر توسط مداد سیاه.
اَثیری
http://www.moon3a.blogfa.com/9107.aspx
فاصله ها را خط خواهیم زد. با آن نگاه آسمانی . و من با خیره شدن به چشمهایت. چشمهایم را می بندم. دوری این فاصله را با کوکهایی درشت. به هم پیوند می زنم. پر غرور و لبریز از آرامش. آنچه اکنون مرا آرام می کند. روح بزرگ و تپشهای عمیق قلب. نوشته شده در سه شنبه ۱۳۹۱/۰۷/۰۴ساعت ۱۱:۳۲ قبل از ظهر توسط مداد سیاه. در خواب اثیری این چنین شنیدم .رهایت نخواهم کرد مگر مرا در قالب کلمات بر کاغذ روان کنی.
اَثیری - بهار.....
http://www.moon3a.blogfa.com/post-59.aspx
یک ساله دیگه هم با تمامیه ناراحتیها و شادیها. امیدوارم امثال سالی باشه. و خالی از پوچی و دلتنگی. و ممنون از (تو). که تو سالی که گذشت. دلیل آرامش و بودنم بودی. نوشته شده در یکشنبه ۱۳۸۹/۱۲/۲۹ساعت ۱۸:۳۵ بعد از ظهر توسط مداد سیاه. در خواب اثیری این چنین شنیدم .رهایت نخواهم کرد مگر مرا در قالب کلمات بر کاغذ روان کنی.
اَثیری - هزاران تکه از من.....
http://www.moon3a.blogfa.com/post-61.aspx
هزاران تکه از من. دستم لغزید و تمامیه وجودم به یکباره. بر زمین افتاد وآرام شکست. نگاه سردم را به آسمان دوختم. آرام نشستم و نگریستم. هزاران تکه از وجودم به من چشم دوخته بود. هر کدام چه خشمگین برمن می نگریستند. رویه تکه تکه های وجودم بی تفاوت پا گذاشتم. این صدای وجودم بود . آرام از درد ناله میکرد. نوشته شده در شنبه ۱۳۹۰/۰۵/۲۲ساعت ۲۰:۳۶ بعد از ظهر توسط مداد سیاه. در خواب اثیری این چنین شنیدم .رهایت نخواهم کرد مگر مرا در قالب کلمات بر کاغذ روان کنی.
کــــــــودکانـه - کسي مي داند هر اتم براي کشتن چند انسان انرژي دارد ؟؟!! ...
http://koodakaneh.blogfa.com/post-21.aspx
کسي مي داند هر اتم براي کشتن چند انسان انرژي دارد؟ يعني چه ، آقا هنوز نمي داند بعضي چيزها خطر دارند ، آقا فقط مي داند که خانه ي او امن است ، آقا بچه ها را خيلي دوست دارد . نوشته شده در ۸۴/۱۲/۰۴ساعت توسط Lonely Arman. خوب که نگاه می کنی . یه شازده بی سر و پا.
کــــــــودکانـه - خونه این خونه ی ویرون ...
http://koodakaneh.blogfa.com/post-20.aspx
خونه این خونه ی ویرون . خانه ويران کودکي هاي آبادم را يکبار ديگر و براي آخرين بار نگاه مي کنم . بابا مي گويد : خانه را به مفت فروختيم . آري پدر ، آري ، کودکي هايت را چه مفت فروختي ، تمام سرخوشي من را چرا ديگر؟ يادم مي آيد آنروزها عيد ، راستي راستي عيد بود ، سحري طعم ديگري داشت و "ربنا" چه دل انگيز بود و اين همه به برکت مادربزرگ بود . اما تو رفتي و تمام کودکي هايم را نيز با خود بردي . تو رفتي و بابا ماند و خانه ي بي عيد . کاش هيچ وقت روزها به هم نمي مانست . کاش مامان بزرگ هيچ وقت نمي مرد .
کــــــــودکانـه - یه داستان قدیمی ...
http://koodakaneh.blogfa.com/post-18.aspx
یه داستان قدیمی . مثل هرشب با وزوزي آشنا به راه افتاد ، ديگه همه به صداش عادت کرده بودن ، ولي وزوز اون شب اون با همه وزوزها فرق داشت ، فرقي که جز خودش کس ديگه اي متوجهش نميشد ، اتاق ها رو دونه به دونه و با دقت گ. شت تا به اتاق مورد نظر رسيد ، کم. ي مکث کرد و سپس با شوقي که خاص خودش بود به سرعت وارد اتاق شد ، تو دلش غوغايي به پا بود ، کلي حرف نگفته داشت و کم کم داشت صبح ميشد ، بايد عجله م ی. زنن ، بعضي هاشون از روي بدجنسي نيش مي زنن و بعضي هاشون از روي نفهمي ، بعضي هاشون هم بي دليل نيش مي زنن و بعضي هاشون .
TOTAL LINKS TO THIS WEBSITE
97
The Chronicle Of Ringgit
Would you like to make this site your homepage? It's fast and easy. Yes, Please make this my home page! Don't show this to me again. The Chronicle Of Ringgit. My various Satu Ringgit coins and notes in chronological order. All are legal tender in Malaya/Malaysia during their era. [Click on the thumbnail to enlarge]. Link to My Coins: [A to L]. Gonjengs Coins and Notes [a.k.a. Zulrushdi]. Photo album created with Web Album Generator.
Gonjer.com - Useful notes from the field
Gonjer.com - Useful notes from the field. Useful notes from the field. Simple yet powerful Two-Tier PKI. January 23, 2017. I thought i start of the new year to learn how Git works and publish my first project on Github for easier version control and sharing capabilities. This project is my take on Two-Tier PKI environment using Active Directory Certificate Services (ADCS). The installation procedure and scripts is available on the Github repository. Help section for the installation scripts below:. I use...
gonjerhaat.com : online shopping in bangladesh
880) 1723 883 106 (880) 1677422571. Your shopping cart is empty! USB LAN ক র ড. USB LAN ক র ড. USB ম ন এয় র ক ল র. USB র চ র জ বল ম ন ফ য ন উইথ প ওয় র ব য ঙ ক. PEST KILLER মস ক ইট ন ট. Dual core 3.2 ghz DDR3 2GB Ram 500GB HDD 17 LED Monitor. USB ম ন এয় র ক ল র. USB র চ র জ বল ম ন ফ য ন উইথ প ওয় র ব য ঙ ক. PEST KILLER মস ক ইট ন ট. Dual core 3.2 ghz DDR3 2GB Ram 500GB HDD 17 LED Monitor. মনক ড় অলওভ র এমব রয়ড র ক জ ইন ড য় ন শ ড়. অর জ ন- স র ট, ইনড য়. মনক ড় অলওভ র এমব রয়ড র ক জ ইন ড য় ন শ ড়. 880) 1723 883 106.
Let Me Not Forget For a Moment
Let Me Not Forget For a Moment. Bad memories are never forgotten. ای که بی تو خودم تک و تنها می بینم. هرجا که پا میذارم تو رو اونجا می بینم. یادمه چشمای تو پر درد و غصه بود. قصه غربت تو قد صد تا قصه بود. یاد تو هر جا که هستم با منه. داره عمر منو آتیش میزنه. تو برام خورشید بودی توی این دنیای سرد. گونه های خیس مو دستای تو پاک میکرد. حالا اون دستا کجاست اون دوتا دستای خوب. چرا بیصدا شده لب قصه های خوب. من که باور ندارم اون همه خاطره مرد. انگار از اون بالاها گریه هامو ندیده. یاد تو هر جا که هستم با منه.
گنجشگک
مامان بزرگم میگه آدم باید مذهب داشته باشه . من میگم: مذهب ینی چی؟ میگه : ینی دین ینی باور دین؟ باور ینی اعتقاد داشتن . ینی یک چیزایی رو قبول کنی و بهش عمل کنی . آدما که مذهب دارن ینی چی رو قبول دارن؟ فرق داره . هرکسی یک چیزی رو قبول داره . آدما با هم فرق دارن اما باید اون چیزی رو که قبول دارن بهش عمل کنن. قبول داشتن چیه؟ خیال میکنم با خودم . آرزوی بزرگ داشته باشم .اما یادم میره.نمیدونم آرزوهای بزرگ ینی مثلن چی؟ چرا پس آدم بزرگا یادشون میره؟ مامان بزرگ میگه :حوصلمو سر بردی زیاد می پرسی . بچه! من نمیدونم د...
قشنگترین اشتباه
یه نفر می تونه با دلت بکنه. نوشته شده در ۱۳۹۲/۰۵/۰۹ ساعت 8:53 توسط ماری. کوله بارم بر دوش، سفری باید رفت،. گم شدن تا ته تنهایی محض،. یار تنهایی من با من گفت. تو بگو، از ته دل. من خدا را دارم. خدایا هر روز کمی اندوه برام بفرست زیرا در اندوه است که تو یاد میشوی و در خوشی از یاد میروی. نوشته شده در ۱۳۹۲/۰۵/۰۹ ساعت 8:54 توسط ماری. ل طفا ه ے ن پ رس د لت نگے چ ہ م عنے دآر د؟ د لت نگے م عنے ن دآر د ! د رد دآر د! نوشته شده در ۱۳۹۲/۰۵/۰۸ ساعت 13:30 توسط ماری. وقتے م ن ،. آن "مشترک مورد نظر " نيست م . چه ف رقے دارد.
جابرای من گنجشک زیاد است اما .....
جابرای من گنجشک زیاد است اما . راضیم به رضای تو. ماییم و نوای بی نوایی بسم الله اگر حریف مایی. مرغ باغ ملکوتم نیم از عالم خاک. چند روزی قفسی ساخته ام از بدنم. نوشته شده در شنبه سی و یکم تیر 1391ساعت 13:43 توسط گمنام. درونم پرشده از علامتهای سوال! از بودن و نبودنها! زیاد که بمانی از ذهنها میروی , نمیدانم شاید رفتن هم دلیل حک شدن نباشد! اما هوای رفتن دارم , محو شدن! یک آن خنده ام گرفت ودر سرم گذشت:از کجا بروی! برای چه محو شوی! حکم حکم دل است ,هوای نبودن دارد. چه کسی بود صدا زد. چه کسی بود صدا زد؟ مارا به د...
نقطه
کودکی 10 ساله که دست چپش در یک حادثه رانندگی از بازو قطع شده بود ، برای تعلیم فنون رزمی جودو به یک استاد سپرده شد . پدر کودک اصرار داشت استاد از فرزندش یک قهرمان جدا بسازد استاد پذیرفت و به پدر کودک قول داد که یک سال بعد می تواند فرزندش را در مقام قهرمانی کل باشگاه ها ببیند! در طول شش ماه استاد فقط روی بدنسازی کودک کار کرد و در عرض این شش ماه حتی یک فن جودو را به او تعلیم نداد! سرانجام مسابقات انجام شد و کودک توانست در میان اعجاب همگان با آن تک فن همه حریفان خود را شکست دهد! پیروزی اش را پرسید:. سالها پی...
خواب در چشمان تر
خواب در چشمان تر. سال نوی دوستان مبارک. راستی من بر گشتم همون بلاگفا. اینجا رم نگه میدارم واسه روز مبادا. یکشنبه 6 فروردین 1396. اره این روزها خیلی یاد مامان می افتم گریه ام می گیرد غمگین می شوم و آرزو می کنم کاش بیشتر زنده می ماند ،. گاهی ازش تشکر می کنم که مرا وابسته بار نیاورد ، لوسم نمی کرد زیادی ناز و نوازشم نمی کرد و من که حالا جز میم نازکشی ندارم ( ( که او هم ناز و نوازش مردانه خاص خودش را داود نه محبت مادرانه )احتمالا اگر اینطور نبود دق می کردم این روزها. اره از همان ها می خواهم. حالا ، خودم یه غ...
گنجشک | روزمره‌گی‌های علیرضا اصفهانی
همیشه افرادی بودند که به بهانهها و دلایل مختلف صدمه وارد کردن، این صدمه میتونه اعتمادی بوده باشه که از بین رفته یا رفتاری بوده که صدمه مالی، عاطفی یا هرچیز دیگهای وارد کرده تقریبا همه توی زندگیشون حداقل با چند نمونه از این صدمات برخورد داشتن اخیرا این سبک اتفاق، برام بارها افتاده و […]. تغییر یک پروسه است، نه یک رویداد. در طراحی و توسعه وب. تغییر یک پروسه است، نه یک رویداد. صبح یک پنجشنبه تعطیل. صبح یک پنجشنبه تعطیل. در طراحی و توسعه وب. سلام ۱۲ بهمن ماه فرصتی دوبارهاست برای نوشتن … فراموش شده ترین...
