gtoh.blogfa.com

sheydayan.blogfa.com

قلمــرو شـعر

http://www.sheydayan.blogfa.com/9204.aspx

بشنو از نی چون حکایت می کند از جدایی ها شکایت می کند. بیشتر از چهار سال پیش با دوست و همراه روز های نوجوانی ام در خانه ی مادری تصمیم گرفتیم آنچه را که زیبا میافتیم در دنیای ادبیات با دیگران شریک کنیم، چرا که شاید در فکر های نوپایمان فکر میکردیم در این دنیای مدرن شاید لحظه ای ایستادن و فکر کردن به این که برای چه زندگی میکنیم هم بد نباشد. نمی دانم، شاید فکر میکردیم که دیگر نیازی به این دفتر نداریم، ولی من به شخصه دریافتم که این دفتر بهانه ای بود برای من تا ساعاتی بیشتری را با. زندگی کردن را هم آموختیم.

sheydayan.blogfa.com

قلمــرو شـعر - وصیت نامه

http://sheydayan.blogfa.com/post-267.aspx

بشنو از نی چون حکایت می کند از جدایی ها شکایت می کند. وصیت نامه ی ابوالقاسم حالت. طنز نويس معروف مجله هاي توفيق و گل آقا با تخلص 'خروس لاري'. بعد مرگم نه به خود زحمت بسيار دهيد نه به من برسر گور و کفن آزار دهيد. نه پي گورکن و قاري و غسال رويد نه پي سنگ لحد پول به حجار دهيد. به که هر عضو مرا از پس مرگم به کسي که بدان عضو بود حاجت بسيار دهيد. اين دو چشمان قوی را به فلان چشم چران که دگر خوب دو چشمش نکند کار دهيد. وين زبان را که خداوند زبان بازي بود به فلان هوچی رند از پی گفتار دهید. آزادی دیواری برای همه .

sheydayan.blogfa.com

قلمــرو شـعر - سیب دندان زده از دست تو افتاد به خاک...

http://www.sheydayan.blogfa.com/post-264.aspx

بشنو از نی چون حکایت می کند از جدایی ها شکایت می کند. سیب دندان زده از دست تو افتاد به خاک. من به چه دلهره از باغچه همسایه. باغبان از پی من تند دوید. سیب را در دست تو دید. غضیب آلود به من کرد نگاه. سیب دندان زده از دست تو افتاد به خاک. سال هاست که در گوش من آرام آرام خش خش گام تو تکرار کنان. و من اندیشه کنان غرق این پندارم. که چرا باغچه کوچک ما سیب نداشت؟ حمید مصدق خرداد ۱۳۴۳. نوشته شده در چهارشنبه چهارم خرداد ۱۳۹۰ساعت 0:39 توسط عارف. منت خدای را عز و جل که طاعتش موجب قربت است و به شکر اندرش مزید نعمت .

sheydayan.blogfa.com

قلمــرو شـعر - همه ی مشکلات از عناوین شروع میشه...

http://www.sheydayan.blogfa.com/post-263.aspx

بشنو از نی چون حکایت می کند از جدایی ها شکایت می کند. همه ی مشکلات از عناوین شروع میشه. ما آدم ها همیشه در حسرت مداوم زندگی میکنیم، اگه قبول نداری یه نگاه به آلبوم عکس بنداز. خیره میشیم به عکس و حسرت میخوریم، وقت هست برای جبران ولی همیشه حسرت خوردن راحت تره. راحت تره که توی یه دنیای مجازی زندگی کرد، دور از همه، هر چند بعضی ها در دنیای واقعی هم تنهان، اونم راحته، البته همیشه آدم دور و ورت هست ولی کیه که آدم رو بفهمه، حرف حساب بزنه حرف حساب بشنوه. مرده شورش رو ببرن، بابا fuck the whole universe. من در یکی ...

sheydayan.blogfa.com

قلمــرو شـعر - سه پرسش سقراط

http://www.sheydayan.blogfa.com/post-262.aspx

بشنو از نی چون حکایت می کند از جدایی ها شکایت می کند. سلامی چو بوی خوش آشنای. در يونان باستان سقراط به دليل خرد و درايت فراوانش مورد ستايش بود. روزي فيلسوف بزرگي که از آشنايان سقراط بود،با هيجان نزد او آمد و گفت:سقراط ميداني راجع به يکي ازشاگردانت چه شنيده ام؟ سقراط پاسخ داد:"لحظه اي صبر کن.قبل از اينکه به من چيزي بگويي از تومي خواهم آزمون کوچکي را که نامش سه پرسش است پاسخ دهي."مرد پرسيد:سه پرسش؟ اولين پرسش حقيقت است.کاملا مطمئني که آنچه را که مي خواهي به من بگويي حقيقت دارد؟ آزادی دیواری برای همه .

sheydayan.blogfa.com

قلمــرو شـعر - عنوان مطلب

http://www.sheydayan.blogfa.com/post-261.aspx

بشنو از نی چون حکایت می کند از جدایی ها شکایت می کند. در تناوب بودن [اجباری] پیشامد هایی چنان خود را به رخ میشکند که تا ابدیت* راهشان را میابند . زجر آور ، محنت بار و فراموش ناشدنی ، و لیست شاهنامه وار دیگری از واژگانی به پیروی از آنها . در مبتدی همه چیز(کس؟ نوید آتی بهتری را میدهد . چرا؟ اما پیشروی آنچنان ادامه میابد که روح و جسم و هر چه با آن و غیر از خودیست گرایش به آن میکند . اوست نشسته در نظر من به کجا نظر برم؟ اوست گرفته شهر دل من به کجا سفر برم؟ Ps * : ابدیت فنا پذیر هم جالبه ها!

sheydayan.blogfa.com

قلمــرو شـعر

http://www.sheydayan.blogfa.com/9005.aspx

بشنو از نی چون حکایت می کند از جدایی ها شکایت می کند. و رسالت من این خواهد بود. تا دو استکان چای داغ را. از میان دویست جنگ خونین. چشم در چشم هم نوش کنیم. Ps : صدای جیرجیرک های م رده میاد. نوشته شده در شنبه پانزدهم مرداد 1390ساعت 23:55 توسط سینا. باز هم سیب دندان زده. من به تو خندیدم. چون که می دانستم. تو به چه دلهره از باغچه همسایه سیب را دزدیدی. پدرم از پی تو تند دوید. و نمی دانستی باغبان باغچه همسایه. پدر پیر من است. من به تو خندیدم. تا که با خنده تو پاسخ عشق تو را خالصانه بدهم. دل من گفت: برو.

sheydayan.blogfa.com

قلمــرو شـعر - از چارلی چاپلین

http://www.sheydayan.blogfa.com/post-268.aspx

بشنو از نی چون حکایت می کند از جدایی ها شکایت می کند. آموخته ام که با پول خانه میشود خرید اما آشیانه نه. رخت خواب خرید، ولی خواب نه، ساعت خرید اما زمان نه. می توان مقام خرید ولی احترام نه. می توان کتاب خرید ولی دانش نه. دارو خرید ولی سلامتی نه، خانه خرید ولی زندگی نه. و میتوان قلب را خرید ولی عشق. آموخته ام که راه رفتن در کنار پدرم در یک شب تابستانی در کودکی شگفت انگیز ترین چیز در بزرگ سالیست. آموخته ام که زندگی مثل یک دستمال لوله ایست، هر چه به انتها نزدیک تر میشویم سریع تر حرکت میکند.

sheydayan.blogfa.com

قلمــرو شـعر - بازگشت

http://www.sheydayan.blogfa.com/post-272.aspx

بشنو از نی چون حکایت می کند از جدایی ها شکایت می کند. بیشتر از چهار سال پیش با دوست و همراه روز های نوجوانی ام در خانه ی مادری تصمیم گرفتیم آنچه را که زیبا میافتیم در دنیای ادبیات با دیگران شریک کنیم، چرا که شاید در فکر های نوپایمان فکر میکردیم در این دنیای مدرن شاید لحظه ای ایستادن و فکر کردن به این که برای چه زندگی میکنیم هم بد نباشد. نمی دانم، شاید فکر میکردیم که دیگر نیازی به این دفتر نداریم، ولی من به شخصه دریافتم که این دفتر بهانه ای بود برای من تا ساعاتی بیشتری را با. زندگی کردن را هم آموختیم.