hamideh1986.blogfa.com
جمع خودمونیجمع خودمونی - ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
http://hamideh1986.blogfa.com/
جمع خودمونی - ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
http://hamideh1986.blogfa.com/
TODAY'S RATING
>1,000,000
Date Range
HIGHEST TRAFFIC ON
Saturday
LOAD TIME
1 seconds
16x16
PAGES IN
THIS WEBSITE
6
SSL
EXTERNAL LINKS
1
SITE IP
149.56.201.253
LOAD TIME
1.031 sec
SCORE
6.2
جمع خودمونی | hamideh1986.blogfa.com Reviews
https://hamideh1986.blogfa.com
جمع خودمونی - ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
جمع خودمونی - داستان غم انگیز عروس عاشق
http://www.hamideh1986.blogfa.com/post/2
داستان غم انگیز عروس عاشق. شب عروسیه، آخره شبه ، خیلی سر و صدا هست. میگن عروس رفته تو اتاق. لباسهاشو عوض کنه هر چی منتظر شدن برنگشته، در را هم قفل کرده. داماد. سروسیمه پشت در راه میره داره از نگرانی و ناراحتی دیوونه می شه. مامان بابای. دختره پشت در داد میزنند: مریم ، دخترم ، در را باز کن. مریم جان سالمی؟ آخرش داماد طاقت نمیاره با هر مصیبتی شده در رو می شکنه میرند تو. مریم ناز. مامان بابا مثل یه عروسک زیبا کف اتاق خوابیده. لباس قشنگ عروسیش با خون. یکی شده ، ولی رو لباش لبخنده! کاش بودی می دیدی مریمت چطوری...
BLOGFA
http://www.hamideh1986.blogfa.com/Profile
پروفایل مدیر این وبلاگ فعال نیست.
جمع خودمونی - داستان عاشقانه دخترک گل فروش
http://www.hamideh1986.blogfa.com/post/1
داستان عاشقانه دخترک گل فروش. رفتم نشستم کنارش گفتم : برای چی نمیری گ لات رو بفروشی؟ گفت : بفروشم که چی؟ تا دیروز می فروختم که با پولش آبجی مو ببرم دکتر دیشب حالش بد شد و م رد ، با گریه گفت : تو می خواستی گ ل بخری؟ گفتم : بخرم که چی؟ تا دیروز می خریدم برای عشقم امروز فهمیدم باید فراموشش کنم! اشکاشو که پاک کرد ، یه گل بهم داد گفت :بگیر باید از نو شروع کرد. تو بدون عشقت ، من بدون خواهرم . نوشته شده در شنبه چهاردهم بهمن ۱۳۹۱ساعت 12:15 توسط ممول. Design By : Memol. بانک جامع قالب های فارسی.
جمع خودمونی
http://www.hamideh1986.blogfa.com/1391/11
و من اینو می دونستم. وقتی سر کلاس درس نشسته بودم تمام حواسم متوجه دختری بود که کنار دستم نشسته بود و اون منو داداشی صدا می کرد . به اون خیره شده بودم و آرزو می کردم که عشقش متعلق به من باشه . اما اون توجهی به این مساله نمیکرد . آخر کلاس پیش من اومد و جزوه جلسه پیش رو خواست . من جزومو بهش دادم .بهم گفت: متشکرم . میخوام بهش بگم ، میخوام که بدونه ، من نمی خوام فقط داداشی باشم . من عاشقشم . اما من خیلی خجالتی هستم . علتش رو نمیدونم . تمام توجهم به اون بود. آرزو میکردم که عشقش برای من باشه. اما اون تو...ولی چ...
جمع خودمونی - و من اینو می دونستم
http://www.hamideh1986.blogfa.com/post/4
و من اینو می دونستم. وقتی سر کلاس درس نشسته بودم تمام حواسم متوجه دختری بود که کنار دستم نشسته بود و اون منو داداشی صدا می کرد . به اون خیره شده بودم و آرزو می کردم که عشقش متعلق به من باشه . اما اون توجهی به این مساله نمیکرد . آخر کلاس پیش من اومد و جزوه جلسه پیش رو خواست . من جزومو بهش دادم .بهم گفت: متشکرم . میخوام بهش بگم ، میخوام که بدونه ، من نمی خوام فقط داداشی باشم . من عاشقشم . اما من خیلی خجالتی هستم . علتش رو نمیدونم . تمام توجهم به اون بود. آرزو میکردم که عشقش برای من باشه. اما اون تو...
TOTAL PAGES IN THIS WEBSITE
6
نظرات ياداشت اس ام اس هاي عاشقانه و جديد - زيبلترين جملات رمانتيك و عاشقانه...
http://hamisheashegh.parsiblog.com/Comments/29
وبلاگ : زيبلترين جملات رمانتيك و عاشقانه. يادداشت : اس ام اس هاي عاشقانه و جديد. مشخصات شما ذخيره شود. اين پيام به صورت خصوصي. من عاشقم اون هم عاشق يه دختر.شما چه حسي دارين اگه عاشق باشيد؟ دل تو اولين روز بهار ، دل من آخرين جمعه ي سال، و چه دورند و چه نزديک بهم. شاعر : آقاي حبيب(اميد) صابري ، لطفا ذکر کنيد. لعنت به تمام کساني که تو نيستند ولي عطر تو را ميزنند. سلام وب نازي داري مخصوصا اين مطالبش اگه وقت کردي به ما سر بزن با تبادل لينکم موافقم ممنون. با تشکر خلوت دل[گل][گل][بوسه].
TOTAL LINKS TO THIS WEBSITE
1
نوشته هاي من براي خودم
نوشته هاي من براي خودم. ليست وبلاگ هاي فارسي. پيام هاي ديگران . 1777;۳٩۳/۱۱/٢٦ - حميده. دقایقی در زندگی . دقایقی در زندگی هستند. که انقدر دلت برای کسی تنگ می شود. که دلت می خواهد او را از رویاهایت بیرون بکشییییییییی. و در دنیای واقعی بغلش کنی . پيام هاي ديگران . 1777;۳٩٢/۱/۱۱ - حميده. دلم برای صدایی تنگ شده که دروغ بود . دل م بهانه ی کسی را می گیرد که. کاش می توانستم یکی چو ن تو را بسازم. در خلوتی که همیشه آ. را داشتم . وه چه آ. رزو بدل ماندم من . دلم بهانه میگرد . بهانه ی جان ت. را عشقت را خودت ر ا .
درد و دل های تنهایی هایم...
درد و دل های تنهایی هایم. و خداست.منبع آرامشم. با دلی پر از درد برگشتم. تاريخ : سه شنبه پنجم آذر ۱۳۹۲ 22:11 نويسنده : حمیده. سلام دوستای با معرفتم. من یه وب جدید ساختم و اینجارو حذف میکنم.چون نه پستایی که موندن رو دوس دارم و نه. کلا این وب برای یه آدمی ساخته شده بود که الان نیست.پس دیگه وجود این وب هم مزخرفه! لیست دوستام حذف شدن .هرکی دوس داشت همراهیم کنه بگه آدرس وب جدیدمو بدم بهش. تاريخ : پنجشنبه بیست و دوم مرداد ۱۳۹۴ 0:53 نويسنده : حمیده. با دلی پر از درد برگشتم. بازسازیش کنم رو نداشتم.خلاصه اومدم.
حرفهای برگ بیده
1777;۳۸٧/٥/۱٢. داشتم فکر می کردم مه ما ایرانی ها (منهای محدودی) بسیار نژاد پرستیم! یه قول نازنین دوستم نژاد پرستی دو نوع است که ما به هر دو نوعش دچاریم! مو ب لندها و چشم آبی ها را روی سرمان می گذاریم و آسیایی ها را آدم حساب نمی کنیم! حتی آنها را چشم تنگ (! باور کنید حرفم روا! و نوع سوم نژاد پرستی را من اضافه می کنم: (و بیشتر از آن به عنوان یک درد یاد می کنم! فکر میکنیم که ما از همه دتیا باهوش تریم و در عین واحد از همدیگر بدمان می آید! پيام هاي ديگران . 1777;۳۸٦/۱٢/٢. Cast Away / How Can I Not Love You.
""حضرت عشق""
حضرت عشق بفرما که دلم خانه توست .سر عقل امده هر بنده که دیوانه توست. Shushhhhhhhhhhhhhhhhhhhhh GAZA, world is asleep. نوشته شده در سه شنبه سی و یکم تیر 1393ساعت 0:12 توسط ح. نوشته شده در جمعه بیست و هفتم تیر 1393ساعت 3:19 توسط ح. سایه توام به هرکجا روی. سر نهاده ام به زیر پای تو. چون تو در جهان نجسته ام هنوز. تا که برگزینمش به جای تو. گفتی از تو بگسلم دریغ و درد. رشته وفا مگر گسستنی است؟ بگسلم ز خویش واز تو نگسلم. عهد عاشقان مگر شکستنی است؟ دیدمت شبی به خواب و سرخوشم. وه مگر به خوابها ببینمت. هر آنکس چیز...
جمع خودمونی
و من اینو می دونستم. وقتی سر کلاس درس نشسته بودم تمام حواسم متوجه دختری بود که کنار دستم نشسته بود و اون منو داداشی صدا می کرد . به اون خیره شده بودم و آرزو می کردم که عشقش متعلق به من باشه . اما اون توجهی به این مساله نمیکرد . آخر کلاس پیش من اومد و جزوه جلسه پیش رو خواست . من جزومو بهش دادم .بهم گفت: متشکرم . میخوام بهش بگم ، میخوام که بدونه ، من نمی خوام فقط داداشی باشم . من عاشقشم . اما من خیلی خجالتی هستم . علتش رو نمیدونم . تمام توجهم به اون بود. آرزو میکردم که عشقش برای من باشه. اما اون تو...ولی چ...
شبهای کویر
خدایا دستانم رو به سوی تو دراز میکنم تورا شکر میکنم. میدانم روزی بدست توست. همان چیزی میشود که تو میخواهی. از تو میخواهم تا فقر وبدبختی وگرانی وانرژی های منفی را از تمام مردمم دور کنی. چون میدانم روزیمان بدست توست از تو میخواهم تا آن را وسعت بخشیده ودید مردمم را عوض کنی. حتی خودم خدایا میترسم عقوبت زیاد خرج کردن وقناعت نکردنم دامن مرا نگیردخرج میکنم چون اعتقاد. دارم همان اندازه که خرج میکنم در می آورم میخواهم تا دست خیر داشته باشم شاید که ارام بگیرم. میدانم دلیل اصلی آن نداشتن ایمانی قوی است. خدای من کمک...
خاطرات حمیده
آنهایی که به تمسخر دیگران میپردازند بسیار بسیار ضعیف هستند. دوشنبه نوزدهم مرداد ۱۳۹۴ 8:6 حمیده. سقف داشتن خیلی هم خوب است. اینکه بدانی جایی که هستی تا ابد می مانی و میدانی مسافر سقف های صاحب دار نمیشوی! سقف ساختن از سقف داشتن بهترتر است. سه شنبه سیزدهم مرداد ۱۳۹۴ 11:4 حمیده. امروز و نه تنها امروز،بلکه هر روز تو را میبینم. من به جای تک تک آدم های شهر هر روز تورا میبینم. دوشنبه بیست و نهم تیر ۱۳۹۴ 13:32 حمیده. یا شایدم دلم گیر است. پنجشنبه هجدهم تیر ۱۳۹۴ 11:50 حمیده. دلمان هوای زیارت کرده. چهارشنبه پنجم فر...
امانت پروردگار
مادرانه های من برای پسرم. 8 ماهگیه دردونه من. چقدر روزها دارن بدو بدو میکنن. میخوان تو زودتر بزرگ بشیو من دلتنگ تر. اما نمیدونن من دارم از ثانیه به ثانیه با تو بودن کماله لذتو میبرم. تو داری بزرگ میشی پسرم داری یواش یواش یاد میگیری روی پایه خودت واستی و به آغوشه دیگران برایه این طرف اون طرف رفتن محتاج نباشی. چقدر زود داره میگذره خیلی زود. روزی میرسه که من برایه بغل گرفتنت منتظر بمونم خودت بیای سمتم. اما اینو بدون دردانه من همیشه عاشقت هستمو آغوشم محتاجه گرمیه تنته. سه شنبه سوم اردیبهشت 1392 ] [ 16:35 ] .
قصه ی دل
سادگی و مهربونی رو به ما یاد بده. و کمکمون کن هیچ وقت از یاد زیبای تو غافل نمونیم. نوشته شده در جمعه چهاردهم خرداد 1389ساعت 18:19 توسط حمیده. تقدیرم را زیبا بنویس. کمکم کن آنچه را که تو زود می خواهی من دیر نخواهم. آنچه را که تو دیر می خواهی من زود نخواهم. نوشته شده در چهارشنبه بیست و نهم اردیبهشت 1389ساعت 13:4 توسط حمیده. به داده و نداده و گرفته ات شكر. كه داده ات نعمت است. نوشته شده در چهارشنبه بیست و نهم اردیبهشت 1389ساعت 13:3 توسط حمیده. نوشته شده در پنجشنبه دوم اردیبهشت 1389ساعت 22:54 توسط حمیده.