hamkhooneh.persianblog.ir
با من بمانبا من بمان
http://hamkhooneh.persianblog.ir/
با من بمان
http://hamkhooneh.persianblog.ir/
TODAY'S RATING
>1,000,000
Date Range
HIGHEST TRAFFIC ON
Friday
LOAD TIME
1.9 seconds
16x16
32x32
PAGES IN
THIS WEBSITE
13
SSL
EXTERNAL LINKS
83
SITE IP
46.224.2.182
LOAD TIME
1.884 sec
SCORE
6.2
با من بمان | hamkhooneh.persianblog.ir Reviews
https://hamkhooneh.persianblog.ir
با من بمان
با من بمان
http://hamkhooneh.persianblog.ir/post/14
دیشب خدا آروم صدام کرد و گفت : خوابی؟ عشقت داره قربون یکی دیگه میره. اونوقت تو راحت خوابیدی؟ لبخندی زدم و گفتم : خدا جونم " این همون مخلوقی هست که وقتی آفریدیش به خودت آفرین گفتی . . . نوشته شده در ۱۳٩٠/٩/۱۸ساعت ۱:۱٥ ق.ظ توسط صاحبخونه نظرات . سلام همخونه.خوش اومدی.بی زحمت اون درو ببند پشت سرت.بیرون این خونه هوا خیلی سرده. بفرمایید یه فنجان چای گرم .
با من بمان
http://hamkhooneh.persianblog.ir/1390/10
چه حس قشنگیه وقتی با آرامش. سرم رو روی پاهات میذاشتم و خوابم میبرد. بدون گفتن شب بخیر. و تو تا صبح نگاهم میکردی و با موهام بازی میکردی! نوشته شده در ۱۳٩٠/۱٠/٢٥ساعت ۸:۱۱ ب.ظ توسط صاحبخونه نظرات . یعنی شدهام یکپارچه آقا! دل ت میآید نیایی؟ نوشته شده در ۱۳٩٠/۱٠/۱۳ساعت ٥:٠۸ ب.ظ توسط صاحبخونه نظرات . این روزها با همه ی زمستان بودنش.با همه ی باران های غم گرفته اش. بر عکس همیشه که از شلوغی و ترافیک این شهر کلافه ام. امروز این ازدحام را دوست داشتم. امروز دویدن های زیر باران.خیابان های گلی. من حالم خوب است.
با من بمان
http://hamkhooneh.persianblog.ir/post/15
بعضی وقتا هست که دوس داری کنارت باشه. محکم بغلت کنه. بذاره اشک بریزی تا سبک بشی. بعد آروم تو گوشت بگه: « دیوونه چته من که باهاتم . نوشته شده در ۱۳٩٠/٩/۱۸ساعت ۱:٢٦ ق.ظ توسط صاحبخونه نظرات . سلام همخونه.خوش اومدی.بی زحمت اون درو ببند پشت سرت.بیرون این خونه هوا خیلی سرده. بفرمایید یه فنجان چای گرم .
با من بمان
http://hamkhooneh.persianblog.ir/1390/9
دلتنگی حس نبودن کسی است. که تمام وجودت به یکباره تمنای بودنش را می کند. نوشته شده در ۱۳٩٠/٩/٢۸ساعت ۱:٢۸ ق.ظ توسط صاحبخونه نظرات . زندگی را طی کن و آنگاه که بر بلند ترین قله هایش رسیدی لبخند خود را نثار تمام سنگریزه هایی کن که پایت را خراشیدند. نوشته شده در ۱۳٩٠/٩/٢٠ساعت ٦:٢٢ ب.ظ توسط صاحبخونه نظرات . بعضی وقتا هست که دوس داری کنارت باشه. محکم بغلت کنه. بذاره اشک بریزی تا سبک بشی. بعد آروم تو گوشت بگه: « دیوونه چته من که باهاتم . دیشب خدا آروم صدام کرد و گفت : خوابی؟ من ازت خاطره دارم. خاطره درد کمی نیست.
با من بمان
http://hamkhooneh.persianblog.ir/1390/8
سلام به همه اهالیه این خونه. خسته است دیشب دیر وقت خودشو به خونه رسوند و ساعتها گریه کرد بعدش اومد پیشم و بهم گفت صاحبخونه من دارم میشکنم اونی که حالا میفهمم چقدر دوستش داشتم امروز بهم گفت خداحافظ برای همیشه.و من صدای شکستن هردومون رو شنیدم. امروز خونه یه کمی اشفته است روی اون کاناپه ی قرمز بزرگ که روبه پنجره ی قدیه پتوی که دیروز فروغ. زنگ در صدام میزنه پشت این در صورت زخمی. ایستاده.وای خدای من حسابی خیس شده.میاد کنار شومینه و میس کا پتوی روی کاناپه رو برمیداره بهش میده . امیدوارم سرما نخوره. هم به جمع م...
TOTAL PAGES IN THIS WEBSITE
13
.:: عروس و داماد پرچالش ::. - عروسی
http://www.sheytanatham.blogfa.com/post-226.aspx
عروس و داماد پرچالش : . به نام خداوندی که صدای پر ملخی را میشنود و ما فکر میکنیم که صدای بلند دعای ما را نمیشنود. روزشمار عروسیمون نزدیک شده. بهتره بگم روزشمارمون تک رقمی شده :). میدونم ک خیلی وقته نیومدم اما باور کنین این روزا اصلا خونه ام پیدام.نمیشه، چ برسه ب نت. برام خیلی دعا کنین ک ب خیر بگذره همه چی. از خونه ی نقلیمونم ک الان چیدمشون کلی عکس گذفتم.ک کم کم میام میذارم. انقدر بدو بدو داشتم این چند وقت ک 4 کیلو ناقابل کم کردم :(. اوممم ی چی دیگه ام میخاستم بگم یادم.نمیاد. خیلی قاطی نوشتم.مگه نه؟ نوشته...
دیوانگی محض من - امپراطور وبلاگ
http://www.pencilarezoo.blogfa.com/post-29.aspx
باور كردم تنهايي را چقدر دلم امشب كسي را نمي خواهد. امپراطوريت پير شده است. و چروكهاي صورتت عميق تر. از هر چيز كه ديده شود. از هر چيز كه شنيده شود مي ترسم. حتي از آهنگهاي غمگين مي ترسم. از عشقهاي وحشي مي ترسم. پس مرا مثل يك كودك شيرخوار بغل بگير. با دستان بزرگ پلكهاي. و دچارم كن به منگي سرخوشانه اي. من تنها مي خواهم. در آغوش تو ساده بشوم. و در رخوت بازوهايت به خواب بروم. و دختر بچه اي بشوم كه يك جفت. جوراب پشمي او را گرم ميكند. نوشته شده در شنبه ۳۱ فروردین۱۳۹۲ساعت 11:43 توسط آرزو. Design By : TopBlogin.
طنـــــــــــــین
http://www.roshaan.blogfa.com/9206.aspx
زندگی مانند بازدیدی کوتاه از یک اسباب بازی فروشی است. تکیه میدی به پشتی صندلی. از این صندلیا که جلو عقب میرن. یه نفس عمیق میکشی. هر صفحه یاد آور یه روز زندگیته. سیگار لای انگشتات رو روشن میکنی. چند صفحه میری جلوتر. از سیگارت چیزی نمونده! باز نتونستی کامل بخونیش. چشماتو میبندی و بازم غرق فکر و خیال میشی! جمعه ۸ شهریور۱۳۹۲ 16:52 PM. از چیزهای دوروبرت استفاده کن. یکی از همین باران آرام پشت پنجره. از همین سیگار لای انگشتان من. از همین پاهای روی راحتی. از همین صدای محو راک اندرول و. فراری سرخ توی ذهن من.
طنـــــــــــــین
http://www.roshaan.blogfa.com/9106.aspx
زندگی مانند بازدیدی کوتاه از یک اسباب بازی فروشی است. حرف ها همه بوی ناب دروغ میدهند! سرد بودنم را بگذار به حساب خستگی ام! من تهی شده ام! چهارشنبه ۱ شهریور۱۳۹۱ 16:34 PM. از چیزهای دوروبرت استفاده کن. یکی از همین باران آرام پشت پنجره. از همین سیگار لای انگشتان من. از همین پاهای روی راحتی. از همین صدای محو راک اندرول و. فراری سرخ توی ذهن من. همه را مصرف کن. دانه های ریز حرف. بچه های فروردین(وب خودمون). یک سبد شعر و غزل. رنگین کمان بی رنگ. برگي از دفتر خاطراتم. دل نوشته های تنهایی من. آشپزی و شیرینی پزی روحی.
طنـــــــــــــین
http://www.roshaan.blogfa.com/9009.aspx
زندگی مانند بازدیدی کوتاه از یک اسباب بازی فروشی است. صبح یک صبح برفی است. دریغ از حتی یک گنجشک! کوله ای بر دوشم. یک کلاه ویک عصا برای وقت مبادا. یک اراده بی حد. با یک مغز کوچک به اندازه یک زالزالک. نگاه های تاسف بار یک پیرمرد رفتگر. و غرغرهای زیر لب. لیکن عزم راسخم را فارغ نمیکند. زدن دل به دریا. ذهن تهی ام را پرکرده است،. دور شدن از فکرو خیال. و نادیده گرفتن چشمان رفتگر،. ارتفاع قله را برایم کوتاه تر میکند. من می دانم که با رسیدن به قله فریادهای درونم خنثی می شود،. و من برای تر کردنش. به قله نزدیکتر شدم.
طنـــــــــــــین - یک موجود بی خاصیت!
http://www.roshaan.blogfa.com/post-30.aspx
زندگی مانند بازدیدی کوتاه از یک اسباب بازی فروشی است. یک موجود بی خاصیت! به فسیل شدن خودم ایمان آوردم! دلم یه کشیده میخواد ،تا به خودم بیام! به بی اراده بودنم قسم دست خودم نیس! درد بی درمونیه که دچارش شدم! خدااااااااااااااااااای بزرگ.هیچی چیز مهمی نیس ، گفتم یه سلامی کرده باشم! سه شنبه ۱۳ تیر۱۳۹۱ 15:19 PM. از چیزهای دوروبرت استفاده کن. یکی از همین باران آرام پشت پنجره. از همین سیگار لای انگشتان من. از همین پاهای روی راحتی. از همین صدای محو راک اندرول و. فراری سرخ توی ذهن من. همه را مصرف کن.
طنـــــــــــــین - اینم شد زندگی...!!!
http://www.roshaan.blogfa.com/post-32.aspx
زندگی مانند بازدیدی کوتاه از یک اسباب بازی فروشی است. خسته شدم از بس سر دو راهی موندم. هی فکر.هی خیالهای بیهوده. به هیچ جام نمیرسماااااا. با این سنم هنوزم. سه شنبه ۲۷ فروردین۱۳۹۲ 17:44 PM. از چیزهای دوروبرت استفاده کن. یکی از همین باران آرام پشت پنجره. از همین سیگار لای انگشتان من. از همین پاهای روی راحتی. از همین صدای محو راک اندرول و. فراری سرخ توی ذهن من. همه را مصرف کن. دانه های ریز حرف. بچه های فروردین(وب خودمون). یک سبد شعر و غزل. رنگین کمان بی رنگ. برگي از دفتر خاطراتم. دل نوشته های تنهایی من.
.:: عروس و داماد پرچالش ::. - فردای عروسی :دی
http://www.sheytanatham.blogfa.com/post-228.aspx
عروس و داماد پرچالش : . به نام خداوندی که صدای پر ملخی را میشنود و ما فکر میکنیم که صدای بلند دعای ما را نمیشنود. سلامی دوباره. دیگه اینترنت خونمون راه افتاد و من زود زود میام:). عرضم ب حضور انورتون اینکه بگم از فردای عروسی. فردای عروسی از اونجایی که فامیلای ما هنوز قر توی کمراشون مونده بود. همه اومده بودن خونه مامانم و ما هم قرار بود ظهر بریم خونه مامانم اینا واسه مهمونی و همچنین ناهار. آقا ما تل رو قطع کردیم ، من گفتم امیر من حال صبونه درست کردن ندارم ، گفت خودم درست میکنم ، گفتم یااااا علیییی. نشسته ت...
.:: عروس و داماد پرچالش ::. - ادامه بدون رمز
http://www.sheytanatham.blogfa.com/post-224.aspx
عروس و داماد پرچالش : . به نام خداوندی که صدای پر ملخی را میشنود و ما فکر میکنیم که صدای بلند دعای ما را نمیشنود. یادتونه که گفتم خونه امیرعلی کجاستو من پیشنهاد داده بودم عوض کنیم اما بعدش دیگه اصرار نکردم.حتی گفتم امیر بیخیال.اما گفت خودمم محله اونجارو زیاد نمیپسندمو ترجیح میدم الان ک پولم بیستر شده بقروشم اونجلرو پول بذارم روش جای دیگه بگیریم. گفت اون موقع نمیتونستم با پولم نزدیک مامانینا بگیرم اما ایشالا الان میتونیم.اما کاش ک نمیفروخت. یعنی بیچاره شدیم رفت. سپیده همه پس انداز اینهمه کار کردنم بود....
TOTAL LINKS TO THIS WEBSITE
83
شیرین برای فرهاد
خوش بحاله فرهاد که تلخ ترین خاطراتش شیرین بود. قوانین وب شیرین برای فرهاد. این وب قواین خاصه خودشو داره. پس سعی کن رعایتشون کنی. وگرنه پیگرد قانونی داره(بولوف). توهین نکن عزیزم چون صد در صد بی جوابت نمیزارم(اینجور آدمییم من). کپی بکن از وبم عیبی نداره عژیژم. فقط شاخ نشو که این یکی تو کتم نمیره هیچ رقمه. اون تبلیغ لعنتی زودی بپره از وبم. سعی خودته بکن که نظرات تو این پست ثابت باشه. مطالب قبلیمم نگاه کن قشنگن،نبینی از دست دادی از ما گفتن بود. ممنون گلم اگه با قوانین وبم حال کردی قدمت روچشم. به من میگن ضعیفه.
شیرین برای فرهاد
خوش بحاله فرهاد که تلخ ترین خاطراتش شیرین بود. قوانین وب شیرین برای فرهاد. سلام به شیرین و فرهادیا. این وب قواین خاصه خودشو داره. وگرنه پیگرد قانونی داره.{بولوف}. توهین نکن عزیزم چون صد در صد بی جوابت نمیزارم(اینجور آدمییم من). کپی بکن از وبم عیبی نداره عژیژم. فقط شاخ نشو که این یکی تو کتم نمیره هیچ رقمه. اون تبلیغ لعنتی زودی بپره از وبم. سعی خودته بکن که نظرات تو این پست ثابت باشه. مطالب قبلیمم نگاه کن قشنگن،نبینی از دست دادی از ما گفتن بود. نوشته شده در شنبه شانزدهم آذر ۱۳۹۲ ساعت 21:22 توسط Aida. نوشته...
همخونه
عشق را در نگاه نگران مادر میتوان دید! آهنگ جدید مجید خراطها با نام شاید منتشر شد. آهنگ جدید مجید خراطها. ترانه : مجیدخراطها آهنگ و تنظیم : حمید احدی. کلارینت :بابک یوسفی گیتار : مجتبی تقی پور. دودوک : مجید خراطها میکس و مستر : داریوش شهبازی. تشکر از استودیو کوک. مجید خراطها از طرفداران و مخاطبین خود خواست در صورت پسند این اثر. عکسهای سلفی با چشمان بسته در فضای مجازی به اشتراک بذارید. یا به آدرس اینستاگرام : majidkharathaoriginal. دایرکت یا تگ کنید تا در پیج شخصی مجید خراطها عکسهای شما به نمایش گذاشته شود.
عاشقانه ها
السلام علیک یا صاحب الزمان. 5- جهانی به وسعت ایران زمین. 7- لاله ی پرپر. 8- عشق یعنی انتظار منتظر* سینه ای مجروح از مسمار در. 12- کو ه میان . نگین گلستان. 13- یا لثارات الحسین (ع) ادرکنی. 15- سجده بر خاك. 16- یا فاطمه الزهرا. 17- بیمار خنده های تو. 18- قافله ی صبر و بصیرت. 19- هیئت های مذهبی تبریز محله بارنج. 20- منتظر المهدی ( عج ). 26- قصه های قیامت. 28- به دنبال آرامش. 29- علی ولی الله. 32- لبيك يا امام خامنه اي(روحي فداه). 33- وبلاگ قرآنی الشافیه. 36- جوانان متحد انزلی چی. 37- ای همچون روز آمدنت روشن.
生活習慣病にならないために
با من بمان
اصلا یادم رفته بود که روزی اینجا می نوشتم! شاید بعضی اتفاق ها. نزدیک باشند اما تو حس کنی فرسنگ ها دوری! و بعضی ها دور باشند و انگار که. همین الان.شاید به اندازه ی یک چشم بر هم زدن دور شده اند.مثل آن. روزهای بچگی.همان روزهایی که چادر جشن تکلیفم را که شاید کمی زودتر دوخته. شده بود سر می کردم و می شدم فرشته! بعد از اول کوچه آن چراغ قرمزه چشمم را. می گرفت و تا ته کوچه می دویدم.می دویدم و چادرم بال هایم بود.امروز. که دوباره کوچه مان چراغانی شد.دلم آن روز ها را خواست.اینکه تا آخر. قلم رو دوست تر دارم! امروز گم...
همخونه ها
Sunday, 22 January 2012. بیدار نشو؛ از فردا توی این شهر دیگه تنهایی. Thursday, 29 December 2011. Http:/ gil-gamesh.persianblog.ir/post/133. Subscribe to: Posts (Atom). Simple template. Powered by Blogger.
*•.¸♥¸.•*´همخونه*•.¸♥¸.•*´
همخونه* . . *. تورا بیش از انکه می اندیشی دوستت دارم. روزهايى كه مى بينمت. این لحظه ها تنم یک آغوش گرم می خواهد. ٠ تنهایی سخته خدا ٠. ٠ بهانه ای برای زندگی ٠. ٠ اهای رفیق بامرام ٠. ٠ خاطره ساز ٠. ٠ عشق و جزا ٠. ٠ آخ که دل من بیقرارشه ٠. ٠ شکسته دل ٠. ٠ تبسم های تلخ یه عاشق ٠. ٠ کاش من جای تو بودم ٠. ٠ دل نوشته های یه عاشق ٠. ٠ سو ته دلان ٠. ٠ قصه های ناگفته دفتر عشق ٠. ٠ شعر های عاشقانه و اس مس و مطالب جالب ٠. ٠ عکس ها و شعر های عاشقانه ٠. ٠ عشق ممنوع ٠. ٠ نرگس مستان ٠. ღ ღ یاس اس ام اس ღ ღ. را د م در.
Always waiting 4 U
Always waiting 4 U. او هم آدم است. اگر دوستت دارم هایت را نشنیده گرفت. اگر رفت گریه نکن. یک روز چشمهای یک نفر عاشقش میکند. یک روز معنی کم محلی را می فهمد. یک روز شکستن را درک میکند. آن روز می فهمد آه هایی که کشیدی. از ته قلبت بوده. می فهمد شکستن یک آدم تاوان سنگینی دارد .:. پنجشنبه 26 بهمن1391 ] [ 12:27 بعد از ظهر ] [ SaragOly ] . بپوشاند تمام اندوه خاكستري قلبم را. تمام گرماي عشقي كه در سينه دارم. كاش سپيد سپيد كند لوح قلبم را. حتي كينه و بغضي در آن نماند. تمام روياهاي در دل مانده ام را. و بايد زندگي كنم.
همخونه
دیگر حوصله ی یلدا رو به پایان بود دوست نداشت این حرف های تقریبا تكراری را بشنود دلش می خواست او هم. چیزی بگوید اما چرا نمی توانست؟ چرا آن همه احساس خجالت می كرد؟ چرا در برابر او این طور خودش را باخته. شهاب به مبل تكیه زد و گفت : در ضمن من ، من خودم یك نفر را دوست دارم یعنی یك جورایی نامزد دارم. یلدا خسته بود سرش گیج می رفت و تحمل تحقیر شدن را نداشت نمی دانست چگونه باید به او حالی كند كه. برنامه های او برایش اصلا اهمیت ندارد حال و حوصله ی بحث كردن هم نداشت اما با این همه غرور زخم خورده. نباید نگران برخورد...
هــمـــخـــونـــه
از آسمانم ماتم ببارد . بي تو ماندنم ادامه دارد. نمينويسم ترانه بي تو. چگونه پر كشد خيال واژه بي تو . به لب رسيده جان كجايي. كه برده طاقتم جدايي. مگر نداني ، چو از تو دورم بي راهه اي خموش و تار، بي عبورم . نمي توانم دگر بگويم كه من اسير اين خزانه تو به تويم . به لب رسيده جان كجايي؟ رهي نمانده تا رهايي. از همين الان ديگه روز تو شروع شد. تولدت مبارك از راه خيلي خيلي دور . جمعه شانزدهم اسفند ۱۳۹۲ 23:0 mahsa. آدمها اصلا می آیند که رفته. چه با سوت قطار. چه با سوت دستهای میان جیب! آدمها رفتن را از آمدن هم.