imanparvaz.persianblog.ir

imanghorbani.persianblog.ir

parvaz

http://imanghorbani.persianblog.ir/1391/8

در سقوط هم می توان سهمگین،باشکوه،با صلابت و زیبا بود این را آبشار به من آموخت. مردی که آرزو کرد زن باشد. مردی ناخوش و خسته شده بود از اینکه باید هر روز به سر کار برود درحالیکه. همسرش در خانه به سر می برد و بعلاوه به او حسودیش شد ،. چرا که همسرش بسیاری تعاریف و آرزو و تبریک در روز زن دریافت کرده بود . دلش خواست که همسرش بفهمد که او چه کارهایی انجام می دهد. پس آرزو کرد :. خدای عزیزم ، من هر روز ، روزی 8 ساعت سر کار می روم درحالیکه همسرم فقط در خانه می ماند. می خواهم او بداند که من چه سختی را تحمل می کنم.

imanghorbani.persianblog.ir

نشانه های سکته - parvaz

http://imanghorbani.persianblog.ir/post/94

در سقوط هم می توان سهمگین،باشکوه،با صلابت و زیبا بود این را آبشار به من آموخت. چهارمین نشانه سکته نیز مشخص ش . هیچ گاه این سه حرف را فراموش نکنید: لحد. فریدون در جشن کباب پزی سکندری خورد و به زمین افتاد. اما به دوستانش که پیشنهاد کردند به اورژانس زنگ بزنند گفت حالش خوب است و فقط به خاطر اینکه به کفش های جدیدش عادت ندارد پایش به سنگفرش گیر کرده.آن ها به او کمک کردند تا بلند شده و یک بشقاب غذای دیگر برای خود بکشد. فریدون با اینکه کمی هول شده بود ولی تا آخر آن بعدازظهر خود را سرگرم کرد. 2- ح: از شخص بخواهید...

imanghorbani.persianblog.ir

parvaz

http://imanghorbani.persianblog.ir/1392/2

در سقوط هم می توان سهمگین،باشکوه،با صلابت و زیبا بود این را آبشار به من آموخت. حکایت محبت آمیز سفارش قهوه مبادا. با یکی از دوستانم وارد قهوه‌خانه‌‌ای کوچک شدیم و سفارش‌ دادیم. بسمت میزمان می‌رفتیم که دو نفر دیگر وارد قهوه‌خانه شدند. و سفارش دادند: پنج‌تا قهوه لطفا. دوتا برای ما و سه تا هم قهوه مبادا. سفارش‌شان را حساب کردند،. و دوتا قهوه‌شان را برداشتند و رفتند. از دوستم پرسیدم: ماجرای این قهوه‌های مبادا چی بود؟ دوستم گفت: اگه کمی صبر کنی بزودی تا چند لحظه دیگه حقیقت رو می‌فهمی. خیلی ساده‌ ست! که دل خیلی...

imanghorbani.persianblog.ir

parvaz

http://imanghorbani.persianblog.ir/1391/11

در سقوط هم می توان سهمگین،باشکوه،با صلابت و زیبا بود این را آبشار به من آموخت. در قرون وسطی کشیشان، بهشت را به مردم می فروختند و مردمان نادان هم با پرداخت پول، قسمتی از بهشت را از آن خود می کردند . . . فرد دانایی که از این نادانی مردم رنج می برد دست به هر عملی زد نتوانست مردم را از انجام این کار احمقانه باز دارد تا اینکه فکری به سرش زد. به کلیسا رفت و به کشیش مسئول فروش بهشت گفت:. کشیش تعجب کرد و گفت: جهنم؟ مرد دانا گفت: بله جهنم. کشیش بدون هیچ فکری گفت: ۳ سکه. کشیش روی کاغذ پاره ای نوشت: سند جهنم. دانشج...

imanghorbani.persianblog.ir

(این متن رو حتما تا قبل از 21 دسامبر بخونین) - parvaz

http://imanghorbani.persianblog.ir/post/89

در سقوط هم می توان سهمگین،باشکوه،با صلابت و زیبا بود این را آبشار به من آموخت. این متن رو حتما تا قبل از 21 دسامبر بخونین). رو حتما تا قبل از 21 دسامبر بخونین). دو سال پیش ساعت 9 شب بود که سوار هواپیما شدم و تهران رو به مقصد یکی از کشورهای. آسیای شرقی ترک کردم. دو ساعت از پرواز گذشته بود که خلبان از پشت بلند گو اعلام. کردکه به علت نقص فنی از ادامه پرواز معذوریم و به فرود گاه امام خمینی برمیگردیم. من که خودم شدیدا. از پرواز وحشت داشتم بیشتر ترسیدم.دست و پامو گم کرده بودم که ای وای یعنی چی شده. راحت برم از...

imanghorbani.persianblog.ir

دقت عمل و رقت عمل (داستان پند آموز) - parvaz

http://imanghorbani.persianblog.ir/post/90

در سقوط هم می توان سهمگین،باشکوه،با صلابت و زیبا بود این را آبشار به من آموخت. دقت عمل و رقت عمل (داستان پند آموز). در اولین ساعت درس کلاس تشریح و کالبد شکافی‌ یک دانشکده پزشکی‌ استاد به دانشجویان سال اول میگوید:. به شما تبریک میگویم که در کنکور قبول شده و الان رسما دانشجوی پزشکی‌ هستید. ولی‌ برای فارغ التحصیل شدن و پزشک شدن هم باید "دقت عمل" داشته باشید و هم "رقت عمل". همه شما باید این کار که من الان می‌کنم را انجام بدهید اگر نه به درد این رشته نمی خورید و اخراج هستید! Design By : Mihantheme. یادمان باش...

imanghorbani.persianblog.ir

parvaz

http://imanghorbani.persianblog.ir/1392/1

در سقوط هم می توان سهمگین،باشکوه،با صلابت و زیبا بود این را آبشار به من آموخت. چهارمین نشانه سکته نیز مشخص ش . هیچ گاه این سه حرف را فراموش نکنید: لحد. فریدون در جشن کباب پزی سکندری خورد و به زمین افتاد. اما به دوستانش که پیشنهاد کردند به اورژانس زنگ بزنند گفت حالش خوب است و فقط به خاطر اینکه به کفش های جدیدش عادت ندارد پایش به سنگفرش گیر کرده.آن ها به او کمک کردند تا بلند شده و یک بشقاب غذای دیگر برای خود بکشد. فریدون با اینکه کمی هول شده بود ولی تا آخر آن بعدازظهر خود را سرگرم کرد. 2- ح: از شخص بخواهید...

imanghorbani.persianblog.ir

خواستگاری خر - parvaz

http://imanghorbani.persianblog.ir/post/93

در سقوط هم می توان سهمگین،باشکوه،با صلابت و زیبا بود این را آبشار به من آموخت. سلام، تو آخرین روزای پایان سال 91 واسه ی همه ی کسایی که دوسشون دارم آرزوی سلامتی ، بهروزی ، و موفقیت دارم. خوندن این شعر خنده دار هم خالی از لطف نیست. خری آمد بسوی مادر خویش بگفت مادر چرا رنجم دهی بیش. برو امشب برایم خواستگاری اگر تو بچه ات را دوست داری. خر مادر بگفتا ای پسر جان تو را من دوست دارم بهتر از جان. ز بین این همه خرهای خوشگل یکی را کن نشان چون نیست مشکل. خر از شادمانی جفتکی زد کمی عرعر نمود و پشتکی زد. یادمان باشد ک...

imanghorbani.persianblog.ir

parvaz

http://imanghorbani.persianblog.ir/1390/12

در سقوط هم می توان سهمگین،باشکوه،با صلابت و زیبا بود این را آبشار به من آموخت. مرد هزار چهره سینما! نوشته شده در پنجشنبه ٤ اسفند ۱۳٩٠ساعت ۱٠:٥٤ ‎ق.ظ توسط parvaz نظرات . هرگز به غضنفر نخندید. غضنفر در یک تست هوش دردانشگاه که جایزه یک براش تعیین. سوالات این مسابقه به شرح زیر بود:. جنگ 100 ساله چند سال طول کشید؟ غضنفر از این سوال بدون دادن جواب عبور کرد. کلاه پانامایی در کدام کشور ساخته میشود؟ غضنفراز دانش اموزان دانشگاه برای جواب دادن کمک خواست. مردم روسیه در کدام ماه انقلاب اکتبر را جشن میگیرند؟ یادمان با...