khalvateghalam.persianblog.ir
خلوت قلمخلوت قلم
http://khalvateghalam.persianblog.ir/
خلوت قلم
http://khalvateghalam.persianblog.ir/
TODAY'S RATING
>1,000,000
Date Range
HIGHEST TRAFFIC ON
Tuesday
LOAD TIME
2 seconds
16x16
32x32
PAGES IN
THIS WEBSITE
4
SSL
EXTERNAL LINKS
114
SITE IP
46.224.2.182
LOAD TIME
1.986 sec
SCORE
6.2
خلوت قلم | khalvateghalam.persianblog.ir Reviews
https://khalvateghalam.persianblog.ir
خلوت قلم
khalvateghalam.persianblog.ir
خلوت قلم
http://khalvateghalam.persianblog.ir/1387/3
سر گذشت یک رویا. ازتابستون دو سال پیش شروع شد.اون موقع من تازه وارد عرصه ی نوجونی شده بودم و دوران کودکی رو با تمام سادگی هاش،شیرینی هاش و البته هزاران خاطره پشت سر گذاشته بودم.انگار چشمام دنیای اطراف رو داشت طور دیگه ای می دید. تازه فهمیده بودم چت کردن یعنی چی،که بطور اتفاقی با یک دختر آشنا شدم.هر چند که می دونستم نمی شه به چت کردن اعتماد کرد،اما نمی دونم چرا احساس کردم این یکی با بقیه فرق می کنه و یکی هم جنس خودم رو پیدا کردم.از این بابت خوشحال بودم و به خودم می بالیدم. این ماجرا گذشت و گذشت تا یه شب م...
سر گذشت یک رویا - خلوت قلم
http://khalvateghalam.persianblog.ir/post/14
سر گذشت یک رویا. ازتابستون دو سال پیش شروع شد.اون موقع من تازه وارد عرصه ی نوجونی شده بودم و دوران کودکی رو با تمام سادگی هاش،شیرینی هاش و البته هزاران خاطره پشت سر گذاشته بودم.انگار چشمام دنیای اطراف رو داشت طور دیگه ای می دید. تازه فهمیده بودم چت کردن یعنی چی،که بطور اتفاقی با یک دختر آشنا شدم.هر چند که می دونستم نمی شه به چت کردن اعتماد کرد،اما نمی دونم چرا احساس کردم این یکی با بقیه فرق می کنه و یکی هم جنس خودم رو پیدا کردم.از این بابت خوشحال بودم و به خودم می بالیدم. این ماجرا گذشت و گذشت تا یه شب م...
خلوت قلم
http://khalvateghalam.persianblog.ir/1387/5
به او بگویید تقویم خودش را ورق بزند تا به یاد ظلمی که کرده است بیفتد،شاید قطرات اشک ندامتی بریزد روی تن بی نام و نشان، که همه ی عاشقان بی نام نشانند. بی رحمانه حرمت عشق و اشک های مرا شکستی و از من و دنیایی من جدا شدی. طرح آخرین نگاهت را. بر دیوار بلند شب آویختم. تا بر هر نگاه که از طپش اشک لبریز است. رویاهایم را بر پر مرغان هوا. و آسمان غریبانه گریست. نوشته شده در ۱۳۸٧/٥/۱٢ ۱:٢٩ ق.ظ توسط فرهاد نظرات . DESIGN BY : NIGHT SILENCE. تنها تر از سکوت. با هم ولی تنها. حرف های یک دل. خدا و عشق و دیگر هیچ.
به او بگویید... - خلوت قلم
http://khalvateghalam.persianblog.ir/post/15
به او بگویید تقویم خودش را ورق بزند تا به یاد ظلمی که کرده است بیفتد،شاید قطرات اشک ندامتی بریزد روی تن بی نام و نشان، که همه ی عاشقان بی نام نشانند. بی رحمانه حرمت عشق و اشک های مرا شکستی و از من و دنیایی من جدا شدی. طرح آخرین نگاهت را. بر دیوار بلند شب آویختم. تا بر هر نگاه که از طپش اشک لبریز است. رویاهایم را بر پر مرغان هوا. و آسمان غریبانه گریست. نوشته شده در ۱۳۸٧/٥/۱٢ ۱:٢٩ ق.ظ توسط فرهاد نظرات . DESIGN BY : NIGHT SILENCE. تنها تر از سکوت. با هم ولی تنها. حرف های یک دل. خدا و عشق و دیگر هیچ.
TOTAL PAGES IN THIS WEBSITE
4
اینجا هیچ دلی ابری نیست
http://dele_abri.persianblog.ir/1387/12
اینجا هیچ دلی ابری نیست. آنقدر باریده ام که ابری برایم نماند.تا غروبم آفتابی میمانم.مگر آنکه . تا به کی میمانی؟ به قول یکی از دوستانم، که حرفش خیلی روم اثر گذاشت (چون صداقت ازش میبارید)، چرا این همه درد؟ و هنوز هم در میانی همه رنج؟ درد بیشتر سر سازگار دارد. ومن خو گرفته ام با آنچه نمی دانم. وهمان آغاز راه، سوی چشمانم گریخت. حال من، گذشته ام را مینگرم. باز هم می بویمت، میجویمت شیرین درد. می نالمت و می بالمت من گذشته ام. تو گذشته ام مرا! نفس نفس بی درد. گویا سر به چشمه فروکنی:. رقص ماهی، آواز شقایق.
اینجا هیچ دلی ابری نیست
http://dele_abri.persianblog.ir/1387/10
اینجا هیچ دلی ابری نیست. آنقدر باریده ام که ابری برایم نماند.تا غروبم آفتابی میمانم.مگر آنکه . حرف های کلیشه ای:. Laquo;ای دست های ظالم زمان.». بازم دنبال دستی که برق ظلمش چشم همه ی زیبایی هاو قشنگی هارو کور میکنه؟ دست به دامن زمان میشین که چی بشه؟ Laquo;به من میدان دهید.حرف برای گفتن بسیار.اما کدامین سخن شنیدنیست؟ هر جا و هر موقع که خواستیم هر چی تو این دل بی سرو سامونمون (البته توهین به دل پر مهرتون نباشه! Laquo;هر شبم شب یلدا.وه.شب فراوان سکوت! هر شبمون شده شب یلدا؟ کدوم شب خودمونو گذاشتیم کنار؟
دست نیاز...چشم امید: - اینجا هیچ دلی ابری نیست
http://dele_abri.persianblog.ir/post/32
اینجا هیچ دلی ابری نیست. آنقدر باریده ام که ابری برایم نماند.تا غروبم آفتابی میمانم.مگر آنکه . دست نیاز.چشم امید:. ما ز یاران چشم یاری داشتیم. خود غلط بود آنچه میپنداشتیم. نوشته شده در چهارشنبه ۱٤ امرداد ۱۳۸۸ساعت٥:٠٠ ب.ظتوسط صحرا نظرات . شب که می آید باکی ندارم پس قطار شب میگذرد و نسیم صبح مشام را نوازش میدهد. زمانه اول امتحان میگیرد و بعد درس میدهد. من امتحانم را پس داده ام. حرف های بدون ویرایش. مژده ی صبح 2. قالب های نایت اسکین. Design by : Night Skin.
اینجا هیچ دلی ابری نیست
http://dele_abri.persianblog.ir/1387/11
اینجا هیچ دلی ابری نیست. آنقدر باریده ام که ابری برایم نماند.تا غروبم آفتابی میمانم.مگر آنکه . لب به سخن باز کنم، از اندوه به میان می آید کلامم. این دهان طعم چه گناه ها نچشیده است! شاید طالع آذر، ستاره ی ثور، قمر در عقرب باشند! نه من ماه بودم و نه تو ستاره ی ثور. ما فقط یک ادعای آسمان بودیم. زحمت خودمو جلو میکشیدم.بالاخره حیاطو گذروندم و به پله ها رسیدم، آرزو میکردم برسم بالای پله ها تا خودمو تو آینه ببینم.میخواستم ببینم اون همه پریشونی چی سر صورتم آورده! دستمو به دیوار تکیه دادم، اما دیوار آخ هم نگفت!
اینجا هیچ دلی ابری نیست
http://dele_abri.persianblog.ir/1387/9
اینجا هیچ دلی ابری نیست. آنقدر باریده ام که ابری برایم نماند.تا غروبم آفتابی میمانم.مگر آنکه . شهر من ش هره ی باران است. ماه های شب چهارده اش با آسمانش پیوند دارند.ماه هم ترک نمی گوید عهدش را! بادهایش آرام پر می کشند تا چشم آتش درآید! باد هم وفا دارد به سرزمینش! نهرهای آن جرعه جرعه دم میزنند، مبادا ماهی ت نگ خالق از نفس بیفتد؟ صلابتش مرا یاد پدرم می اندازد، کوه را می گویم.معلوم نیست با که لج کرده، سخت پا برجاست. کاش در عکس ها مارا راه میدادند. اسم ساکنین شهر رو می نویسم، خود دانی! اعیاد قربان و غدیر مبارک.
کلی نوشت!!! - اینجا هیچ دلی ابری نیست
http://dele_abri.persianblog.ir/post/27
اینجا هیچ دلی ابری نیست. آنقدر باریده ام که ابری برایم نماند.تا غروبم آفتابی میمانم.مگر آنکه . شرم باد سالت عمر بی شرم، چه با حرص میگذری و میگذاری. نمی دانم اگر سبزه و ماهی نبودند، زندگی را که بر سفره ی هفت رنگ دل مینشاند! تبریک: خوشا نو بهاری.، بهاران نیز دگر بوی شکوفه ندارد، بس که. از هر دری شکوفاندیم و شکاندیم، اما بهار چه گناهی دارد. که با ما باید بگذرد؟ پس به افتخار بهار. در افسانه های پیشین رسم است، آفرینش خدایش. روزی مصور، ذوق محبتش را در گل وجود آدمی به تصویر کشید. تا قول افلاطون تصدیق یابد.
انتظار
http://www.entezar-530.blogfa.com/8908.aspx
من به دنیا آمده ام یا مرده ام؟ اصل موضوع همین است. روان شناسی کودک (سمانه جونم). من به دنیا آمده ام یا مرده ام؟ من در شهری زندگی میکنم که. روانشناس هایش همه از همسرانشان طلاق گرفته اند! شهری که در جدول های روزنامه ها و مجله ها سوال این است : بی دینی 7حرفی( و جواب می شنود : سکولاری! شهری که می گویند مسلمان ساز و مسلمان دار است اما با هر نفس تهمت میزنند و غیبت می کنند و به قولی گوشت برادرمرده خود را با ولع می خورند . شهری که نظامی اش شهردار می شود! مهندس برقش تاکسی دارد! آدمها از دیدن پلیس می ترسند!
انتظار
http://www.entezar-530.blogfa.com/post-23.aspx
من به دنیا آمده ام یا مرده ام؟ اصل موضوع همین است. روان شناسی کودک (سمانه جونم). دانشجویی سر کلاس فلسفه نشسته بود.موضوع درس درباره ی خدا بود.استاد پرسید. دوباره کسی پاسخ نداد. استاد برای سومین بار پرسید. برای سومین بار هم کسی پاسخ نداد.استاد با قاطعیت کفت:. دانشجویی که به هیچ وجه با استدلال استاد موافق نبود اجازه خواست تا صحبت کند.استاد پذیرفت.دانشجو از جایش برخاست و از هم کلاسی هایش پرسید :. هم چنان کسی چیزی نگفت. وقتی برای سومین بار کسی پاسخ نداد دانشجو چنین نتیجه گیری کرد که استادشان عقل ندارد.
انتظار
http://www.entezar-530.blogfa.com/post-24.aspx
من به دنیا آمده ام یا مرده ام؟ اصل موضوع همین است. روان شناسی کودک (سمانه جونم). من به دنیا آمده ام یا مرده ام؟ من در شهری زندگی میکنم که. روانشناس هایش همه از همسرانشان طلاق گرفته اند! شهری که در جدول های روزنامه ها و مجله ها سوال این است : بی دینی 7حرفی( و جواب می شنود : سکولاری! شهری که می گویند مسلمان ساز و مسلمان دار است اما با هر نفس تهمت میزنند و غیبت می کنند و به قولی گوشت برادرمرده خود را با ولع می خورند . شهری که نظامی اش شهردار می شود! مهندس برقش تاکسی دارد! آدمها از دیدن پلیس می ترسند!
TOTAL LINKS TO THIS WEBSITE
114
دقایق سرخ زندگی
Dir="ltr" style="border:1px solid brown; font-family: Verdana; font-size: 10px; color: black; background-color:khaki". وضعیت من در یاهو. دوستدار همه شما عزیزان. 1583;وشنبه ۱۳ فروردین ۱۳۸٦. زندگی همين دقايق سرخ است. دفترچه خاطرات را که برگ برگ میکردم کاغذی خط خطی رخ نشان داد. و ماند در دستم و دو پاره نشد میان خطها که رهانیدم خودم را. رسیدم به ابتدای هستی آنجایی که سیب سرخ را بدست حوای پوشالی. به نیش دندان برکشیدم آن شبی که نفرین خدا را خریدم. همان حوالی بود که گم کردم خودم را و خاک نشین شدم. رنگ رنگ رنگین...
khalvateeshgh1380.mihanblog.com
عجب خیاط نامردیست دنیا! دل هیچکس را براى من تنگ ندوخت❤
عجب خیاط نامردیست دنیا! دل هیچکس را براى من تنگ ندوخت. I love my god. Welcome to my weblog. دوست گلم به وبلاگم خوش اومدی. امیدوارم از پست هام خوشت بیاد . راستی نظرم یادت نره،لطفن. در ضمن،مطالب قدیمی تر و همچنین لینک هامو از دست نده. چهارشنبه 20 خرداد 1394 ] [ 08:15 ق.ظ ] [ دختر اردیبهشتی ] [ نظرات ]. پنجشنبه 29 مرداد 1394 ] [ 06:22 ق.ظ ] [ دختر اردیبهشتی ] [ نظرات ]. پنجشنبه 29 مرداد 1394 ] [ 06:21 ق.ظ ] [ دختر اردیبهشتی ] [ نظرات ]. پنجشنبه 29 مرداد 1394 ] [ 06:16 ق.ظ ] [ دختر اردیبهشتی ] [ نظرات ].
خلوت عشق
اگر تنهاترين تنهايان شوم باز هم خدا هست،او جانشين همه نداشته هاي من است. باید کسی رو داشته باشی که ش با د لت ب غ ل خواست. بودنت را دوست دارم. وقتی پنجه در کمرم حلقه میکنی. وبه اغوشت سفت مرا می فشار. و وادارم می کنی. که به هیچ کس فکر نکنم. سه شنبه پنجم اسفند 1393 21:39 نویسنده: mohammad]. آهای دختر خانوم باشمام؟ این پسرایی که صداشون مردونست! اینایی که وقتی ازشون جدا میشی تا یه ساعت دستات بو عطرشونو میده! همونایی که وقتی کنارت نشستن بهت اس ام اس میدن دوست دارم! اینایی که دستاشونو با دوتا دستت باید بگیری!
دل نوشته های غیر حرفه ای
دل نوشته های غیر حرفه ای. نوشته شده در چهارشنبه 7 اسفند1392ساعت 21:24 توسط مهدی. نمیدانم اسمش را چه بگذارم. جنون ، عادت ، عشق ، . همیشه وقتی میخواهم بیایم به دیدنت. دو شاخه گل سرخ میگیرم. هر کدام با یک روبان و کارت یادداشت جداگانه. میروم روی همان نیمکت همیشگی مینشینم. تا ظهر همان جا منتظرت می مانم. بعد که نیامدی شاخه گل را میگذارم روی نیمکت. روی کارت مینویسم : آمدم نبودی، بیا چشم به راهم. خیالم که از نیامدنت راحت شد می آیم به سمت خوابگاهتان. آدرسش خیلی سر راست است. قرارمان هفته ی بعد،با همین رسم چند ساله.
دفتر تنهاییم را مینویسم ...
دفتر تنهاییم را مینویسم . جایی در خلوت ذهن ، در خلوت قلم ، در خلوت تنهایی و به دور از رابطه . شنبه بیست و ششم اسفند ۱۳۹۱. ن : خلوت قلم. سااااااااااااااال 91 خدا حافظ. خدا حافظ با تمام روزهایت که گاهی اشک گاهی لبخند را به من هدیه کرد. خدا حافظ خاطره ی تلخ و شیرین. خدا حافظ پر فراز و نشیب ترین سال زندگیم. خدا حافظ خدا خافظ خدا حافظ. جمعه بیست و دوم دی ۱۳۹۱. ن : خلوت قلم. ﺍﻧﺴﺎﻥ ﻫﺎ ﻫﺮ ﺍﺯ ﭼﻨﺪ ﮔﺎﻫﯽ ، ﺍﺯ ﺟﺎﯾﯽ ﻣﯽ ﺍﻓﺘﻨﺪ! ﺍﺯ ﻟﺒﻪ ﯼ ﭘﺮﺗﮕﺎﻩ . ﺍﺯ ﭘﺎ . ﺍﺯ ﻧﻔﺲ . ﺍﺯﺍﯾﻦ ﻭﺭ ﺑﻮﻡ . ﺍﺯ ﭼﺸﻢ . ﺍﺯﭼﺸﻢ . ﺍﺯ ﭼﺸﻢ! ن : خلوت قلم.
خلوت قلم
به او بگویید تقویم خودش را ورق بزند تا به یاد ظلمی که کرده است بیفتد،شاید قطرات اشک ندامتی بریزد روی تن بی نام و نشان، که همه ی عاشقان بی نام نشانند. بی رحمانه حرمت عشق و اشک های مرا شکستی و از من و دنیایی من جدا شدی. طرح آخرین نگاهت را. بر دیوار بلند شب آویختم. تا بر هر نگاه که از طپش اشک لبریز است. رویاهایم را بر پر مرغان هوا. و آسمان غریبانه گریست. نوشته شده در ۱۳۸٧/٥/۱٢ ۱:٢٩ ق.ظ توسط فرهاد نظرات . سر گذشت یک رویا. با شروع شدن کلاسا ارتباط شبونمون قطع شدوبه چت های دیر دیرو چند تا OFF بسنده می کردیم&#...
خلوتِ گزیده
خلوتی هست که با خالق مهتاب کنم. چه بسا، جان هایی که ستاندند و تن هایی که زجر دادند زیر شکنجه ها . آه . امان از مغول های روزگار . امان! در ۹۵/۱۰/۲۱ساعت 22:19 قلم بانو. افسوس که -آنی- دست آدمی از دنیا کوتاه میشود . افسوس که دیگر دیر است. افسوس از طنازی دنیا. افسوس که آدمی را گمراه میکند. امان از این حقیقت اشتباه که جلوه گری میکند ، و فراموش میکنیم حقیقت حقیقی را. افسوس که آنی: "تمام". افسوس از رفتن هر آدمی که سنگینی وجودش روی زمین شایسته بوده. فرقی میکند از کجا و چه دینی باشد؟ من میگویم خیر . بر همین اساس :.
خلوتِ گزیده
... و خدايي كه در اين نزديكي است
و خدايي كه در اين نزديكي است. نزديك تر از . سلامي ساده تر از آبي دريا به شما كه دمي زورق خيالم را مسافريد. تقدس نگاهتان بر آنم داشت، دل نوشته هايم را با فونتهاي. اگر اين فونت ها بر سيستم شما نصب نيستند، چشمان زيبايتان را در اين. آشفتگي واژه و تصوير. نيازاريد. براي دانلود اين فونتها كافيست روي آنها كليك كنيد. رمز فايل ايران نستعليق: www.mihandownload.com. نظراتتان شبنمي است بر گلبرگ احساسم. یکشنبه نوزدهم خرداد 1392 ] [ 19:3 ] [ يسنا ] . آتشی نمى سوزاند ابراهیم را ،. و دریایى غرق نمی کند موسى را. تا خلوتم ...
خلوت حرفهایم
دریافت کد صفحه ورودی. من نه عاشق هستم و نه محتاج نگاهی که بلغزد برمن،من خودم هستم و یک حس غریب. تنها بگو که چه باید می کردم و نکردم. من که در هر شرایطی کنار تو ایستادم. و حالا می فهمم تنها اشتباه من اعتماد به تو بود. بیا یک بار هم که شده شهامت داشته باش. لحظه ای در چشمان من نگاه کن.لحظه ای. نوشته شده در پنجشنبه یکم اسفند ۱۳۹۲ساعت 11:8 توسط هادی. نگو بار گران بودیم و رفتیم. نگو نامهربان بودیم و رفتیم. آخه این ها دلیل محکمی نیست. بگو با دیگران بودیم و رفتیم. هست" را اگر قدر ندانی می شود "بود" و چه تلخ است.
خلوت دل
دیگر احتیاط لازم نیست. هر جور مایلی حمل کن! نوشته شده در جمعه ۱۳۹۰/۰۵/۲۸ساعت 18:5 توسط تنها. بیزارم از این خواب ها. که هر شب مرا به. از تو جدایم می کنند. نوشته شده در جمعه ۱۳۹۰/۰۵/۲۸ساعت 17:49 توسط تنها. تو فقط زود بیا. به سراغ من اگر می آیی. تند و آهسته چه فرقی دارد؟ تو به هر جور دلت خواست بیا. جنس تنهایی من چینی نیست. مثل آهن شده در کهریزک،. چینی نازک تنهایی من. تو فقط زود بیا.". نوشته شده در جمعه ۱۳۹۰/۰۵/۱۴ساعت 21:44 توسط تنها. ای خدا تنهام نذار. تو رو خدا تنهام نذار. از کسی انتظاری ندارم. ایا واقعا س...
