zehnazad.blogfa.com
ذهن آزاد - آواز بلند
http://zehnazad.blogfa.com/post/1
ناخودآگاه ذهنم میرود به سمت باغ کیانوش همان جایی که نگران چشمان گریان شخصیت هایش هستی و گوش هایت از فریاد های برخاسته از درد پر شده است و تو در جایت میخکوب شده ای. و در انتها تبریک میگویم به. آقای علی اصغر عزتی پاک به خاطر قلم گیرا و آثار گرانبهاشون که افرادی را نیز درگیر خود کرده است که عادت کتابخوانی نداشته اند. نوشته شده در یکشنبه سی و یکم اردیبهشت ۱۳۹۱ساعت 23:20 توسط م. حقانی فضل. بر بساط نکته دانان (محمد کاظم حقانی فضل). هذیان های ذهنی (مصطفی حقانی فضل). هم پرسه با افلاطون (محمد حقانی فضل).
mahjoor.parsiblog.com
اتاق دوم - اتاق انتظار
http://www.mahjoor.parsiblog.com/Archive/اتاق%20دوم
نیک بخت نشود آن که برادرانش شوربخت اند . [امام علی علیه السلام]. جمعه ها طبع من احساس تغزل دارد. جمعه ها طبع من احساس تغزل دارد. ناخودآگاه به سمت تو تمایل دارد. بی تو چندیست که در کار زمین حیرانم. مانده ام بی تو چرا باغچه ام گل دارد. شاید این باغچه ده قرن به استقبالت. فرش گسترده و در دست گلایل دارد. تا به کی یکسره یکریز نباشی شب و روز. ماه مخفی شدنش نیز تعادل دارد. کودکی فال فروش است و به عشقت هر روز. می خرم از پسرک هر چه تفال دارد. یازده پله زمین رفت به سمت ملکوت. یک قدم مانده زمین شوق تکامل دارد.
mahjoor.parsiblog.com
چشمها را میگشایی عشق میریزد زمین - اتاق انتظار
http://www.mahjoor.parsiblog.com/Posts/86/چشمها%20را%20ميگشايي%20عشق%20ميريزد%20زمين
خشم، دل حکیم را نابود می کند . و فرمود : هرکس مالک خشم خویش نباشد، مالک خرد خویش نیست . [امام صادق علیه السلام]. چشمها را میگشایی عشق میریزد زمین. چشمها را میگشایی عشق میریزد زمین. با گل لبخندتان باشد بیامیزد زمین. آیه تطهیر میبارد نگاهت، مرد صبح! باشد از خواب هزارانساله برخیزد زمین. کی هوای تو کبوتر میوزد، ای ناگهان! کی بگو کی میشود از خون بپرهیزد زمین؟ کی عنایت میکنی کی سیصد و چندی سوار. تا در استقبالتان شعر تر انگیزد زمین؟ تا پر از خورشید گردد این شب واماندهمان. 90/11/7 . همراهیتان.
zehnazad.blogfa.com
ذهن آزاد
http://www.zehnazad.blogfa.com/1392/08
چقدر سخته تصمیم گیری در مورد چیزی که ازش هراسانی. نوشته شده در جمعه هفدهم آبان ۱۳۹۲ساعت 19:53 توسط م. حقانی فضل. زندگی آنقدر ها هم پیچیده نیست بدون برداشت های متضاد و متناقضمان. تنها کافیست تو باشی و من با یک دنیا حرف که بیرون می آیند. کلماتی که تفسیر حال تو و من باشند و آنقدر بزرگ باشند که بتوانند بگویند هر نفس که در کنار همیم یعنی چه؟ آنقدری باشند که عقربه های ساعت نتوانند گذرشان را نشان دهند. آنقدر عمیق باشند که پلک هایمان بر هم نیاید. نوشته شده در پنجشنبه دوم آبان ۱۳۹۲ساعت 11:35 توسط م. حقانی فضل.
zehnazad.blogfa.com
ذهن آزاد - حرف های زندگی
http://www.zehnazad.blogfa.com/post/7
زندگی آنقدر ها هم پیچیده نیست بدون برداشت های متضاد و متناقضمان. تنها کافیست تو باشی و من با یک دنیا حرف که بیرون می آیند. کلماتی که تفسیر حال تو و من باشند و آنقدر بزرگ باشند که بتوانند بگویند هر نفس که در کنار همیم یعنی چه؟ آنقدری باشند که عقربه های ساعت نتوانند گذرشان را نشان دهند. آنقدر عمیق باشند که پلک هایمان بر هم نیاید. و تو این چنینی پر از حرف های تازه وعمیق که چشمانم قادر نیست از تو روی برگیرد و گوشهایم تیز اند برای شنیدن تو. نوشته شده در پنجشنبه دوم آبان ۱۳۹۲ساعت 11:35 توسط م. حقانی فضل.
zehnazad.blogfa.com
ذهن آزاد
http://www.zehnazad.blogfa.com/1391/08
چرند های ذهن من. قامتم خم شد. شاید اگر تو جای من بودی میخندیدی و از کنارش به سادگی میگذشتی اما من شکستم و خورد شدم و صدای برخورد خودم را با زمین شنیدم صدایی به بلندای صدای ناقوس . نمیدان چرا هر چه مینویسم نمیتواند جای فریاد و گریه را برایم پر کند . خسته شدم از این زندگی. خسته شدم از این که هروز ببینم آدمهای بیشتری دارند مرا میپیچانند تا کار خودشان را آن طور که میخواهند انجام دهند. پ ن : خسته شدم از این همه پرت و پلا گویی ها . از این همه درهم گویی ها. چرا جهت نمیگیره ذهن مغشوشم؟
zehnazad.blogfa.com
ذهن آزاد - مبهم
http://www.zehnazad.blogfa.com/post/2
نوشته شده در شنبه چهارم شهریور ۱۳۹۱ساعت 14:36 توسط م. حقانی فضل. بر بساط نکته دانان (محمد کاظم حقانی فضل). هذیان های ذهنی (مصطفی حقانی فضل). هم پرسه با افلاطون (محمد حقانی فضل). ناله های یک درخت ( محمد باقر حقانی فضل). خط به خط (علی اصغر عزتی پاک). خراب آباد ( محمد صالح یقموری).
zehnazad.blogfa.com
ذهن آزاد - چرند های ذهن من
http://www.zehnazad.blogfa.com/post/5
چرند های ذهن من. قامتم خم شد. شاید اگر تو جای من بودی میخندیدی و از کنارش به سادگی میگذشتی اما من شکستم و خورد شدم و صدای برخورد خودم را با زمین شنیدم صدایی به بلندای صدای ناقوس . نمیدان چرا هر چه مینویسم نمیتواند جای فریاد و گریه را برایم پر کند . خسته شدم از این زندگی. خسته شدم از این که هروز ببینم آدمهای بیشتری دارند مرا میپیچانند تا کار خودشان را آن طور که میخواهند انجام دهند. پ ن : خسته شدم از این همه پرت و پلا گویی ها . از این همه درهم گویی ها. چرا جهت نمیگیره ذهن مغشوشم؟
jalasatehaftegi.blogfa.com
ما چند نفر
http://www.jalasatehaftegi.blogfa.com/9103.aspx
تا آمديم روانشناسي سانتراك بخوانيم، خورديم به تعطيلي. باشد كه آغاز كنيم. جمعه ۲۶ خرداد۱۳۹۱ساعت 16:26 محمدباقر-تاریخ فلسفه. الحمدلله از ابتداي كار تا هم اكنون خودش را به واسطه آياتش با صداي دلنشين حكمت به جلساتمان دعوت كردهايم. باشد كه بيايد. محمد باقر حقانی فضل-روانشاسی دین. منصور آزاد-جامعه شناسي دين. سیب های خوردنی -محمدباقر. جيغ و جار حروف.