khaterateyekmordeh.blogfa.com
خاطرات یک مردهخاطرات یک مرده -
http://khaterateyekmordeh.blogfa.com/
خاطرات یک مرده -
http://khaterateyekmordeh.blogfa.com/
TODAY'S RATING
>1,000,000
Date Range
HIGHEST TRAFFIC ON
Tuesday
LOAD TIME
1.1 seconds
16x16
PAGES IN
THIS WEBSITE
12
SSL
EXTERNAL LINKS
19
SITE IP
38.74.1.43
LOAD TIME
1.114 sec
SCORE
6.2
خاطرات یک مرده | khaterateyekmordeh.blogfa.com Reviews
https://khaterateyekmordeh.blogfa.com
خاطرات یک مرده -
خاطرات یک مرده
http://www.khaterateyekmordeh.blogfa.com/8805.aspx
بچه بودي مصممتر بودي. امير ثبتنام ترم جديد سيمين كيه؟ جون مامانت به وقتش بگو مثل ترم پيش به ساعات آخرش نرسيم. اين زنگ كي ميخوره پس بريم خونه. اسي امروز چه كارهاي؟ نه نه ولش كن كلي تمرين رياضي داريم. اين سلطاني هم كه روي من بدبخت گيره. امير تا زنگ نخورده اين چيزي كه گفتم رو بنويس. خط انگليسي تو از من بهتره. اي خدا اگه امروز بتونم بهش بدم چي ميشه. خوش خط بنويسا. خيلي مهمه برام. اون نارنگي رو بعدا هم ميتوني كوفت كني. يااله بنويس. زنگ خورد. امير خبر كلاس زبان فردا بهم بده. بريم اسي؟ امروز از بالا بريم. ح...
خاطرات یک مرده - من چیستم؟
http://www.khaterateyekmordeh.blogfa.com/post-2.aspx
راه افتاد، پشتش سعيده و بعد من. تمام عمرم داشت از جلوي چشمم ميگذشت. ياد نوشتهاي از استاد شريعتي افتادم. اين نوشته شرح حال من بدبخت بود كه ميگه:. تك لكهاي ز ننگ به دامان زندگي. و ز ننگ زندگاني، آلوده دامني. يك ضجه شكسته به حلقوم بيكسي. راز نگفتهاي و سرود نخواندهاي. اينقدر رفت بالاخره رضايت به نشستن داد، و نشست. نشستم و گوشي رو برداشتم. ساعت 3 ظهر بود. امروز نديده بودمش. دلم براش تنگ شده بود. شماره رو گرفتم. "سلام. خوبي؟ نميشد به جاي تهديد نصيحتم كنه؟ تا اينجا كه خوندي برو دكترا رو هم بگير". ناگفته نمو...
خاطرات یک مرده
http://www.khaterateyekmordeh.blogfa.com/8903.aspx
سر نبش، بغل گلدونا. ميگن بدن مرده زود سرد ميشه. اينو قبول دارم چون انگشتام روي کيبورد به سختي تکون ميخوره. تو هواي 40 درجه مخم يخ زده. يه روز يه خيابونو 9 دفعه بري و جلوي چندتا گلدون سيخ بشي و به يه کنداکتور مات بشي از نظر آدما ديونگيه اما از نظر يه مرده عاشق آخره عشقه. گفته بودم هيچوقت زمان هيچ کاري رو نميدوني همينه ديگه. آخه الان وقته خنديدنه. گريه کن. گريه. زار بزن به حال خودت ميت متحرک. سعي ميکنم اما اشکي از چشمام در نمياد. اما نه يه چيزي به اسم "شونههاتو" کم دارم تا اشکم در بياد.
خاطرات یک مرده - بچه بودي مصممتر بودي
http://www.khaterateyekmordeh.blogfa.com/post-1.aspx
بچه بودي مصممتر بودي. امير ثبتنام ترم جديد سيمين كيه؟ جون مامانت به وقتش بگو مثل ترم پيش به ساعات آخرش نرسيم. اين زنگ كي ميخوره پس بريم خونه. اسي امروز چه كارهاي؟ نه نه ولش كن كلي تمرين رياضي داريم. اين سلطاني هم كه روي من بدبخت گيره. امير تا زنگ نخورده اين چيزي كه گفتم رو بنويس. خط انگليسي تو از من بهتره. اي خدا اگه امروز بتونم بهش بدم چي ميشه. خوش خط بنويسا. خيلي مهمه برام. اون نارنگي رو بعدا هم ميتوني كوفت كني. يااله بنويس. زنگ خورد. امير خبر كلاس زبان فردا بهم بده. بريم اسي؟ امروز از بالا بريم. ح...
خاطرات یک مرده
http://www.khaterateyekmordeh.blogfa.com/8810.aspx
نميدونم کي هستيد اما شما رو با همون اسم "يک دوست" خطاب ميکنم و خدمتتون سلام و عرض ادب. وقتي پيغام شما رو ديدم از چند جهت خيلي خوشحال شدم و به حال خودم تاسف خوردم. اول اينکه ع. دوستاي خوبي مثل شما داره که ناراحتيش براي شما دغدغه شده. دوم اينکه شما چقدر دوست خوبي بوديد که ع. مسايل خصوصي خودش رو به شما گفته و حتي آدرس اينجا رو به شما داده که احدي ازش خبر نداره جز خودش. سوم اينکه شما مثل يه خواهر يا حتي يه دوست قبول کرديد که به من کمک کنيد و اين موضوع مايه مباهات منه و قص علي هذا. ممنون از لطف شما. تو اون مد...
TOTAL PAGES IN THIS WEBSITE
12
آن یار خواهد آمد . . . - سال نو مبارک
http://www.mah-e-taban.blogfa.com/post-85.aspx
آن یار خواهد آمد . . . ايکاش به جاي اينکه در سال نو دنبال نو کردن اموالمون باشيم به فکر نو کردن افکار و رفتارمون باشيم. نوشته شده در ۹۰/۰۱/۰۲ساعت ۱۴:۲۷ بعد از ظهر توسط علیرضا. در این سرزمین هیچ روشنفکری نمی میرد. گاهي به آسمان نگاه كن.
آن یار خواهد آمد . . . - من و سرهنگ (6)
http://www.mah-e-taban.blogfa.com/post-84.aspx
آن یار خواهد آمد . . . من و سرهنگ (6). سرهنگ: جناب سروان شرکتتون سررسيد چاپ نکرده امسال؟ من: اتفاقا يکي براتون گنار گذاشتم. خدمت شما. سرهنگ: جناب سروان بعد از عيد يه مرخصي تشويقي بايد بهت بديم تا تو هم يه استراحتي بکني تا خستگيت رفع بشه. ذهن من: ايکاش به روح اعتقاد داشتي. نوشته شده در ۹۰/۰۱/۰۲ساعت ۱۴:۲۶ بعد از ظهر توسط علیرضا. در این سرزمین هیچ روشنفکری نمی میرد. گاهي به آسمان نگاه كن.
آن یار خواهد آمد . . .
http://www.mah-e-taban.blogfa.com/8903.aspx
آن یار خواهد آمد . . . نوشته شده در ۸۹/۰۳/۲۶ساعت ۱۷:۴۶ بعد از ظهر توسط علیرضا. خواهش، التماس، تمنا، گريه، زاري، دست، پا، . چند صباحيه نميتونم بنويسم. اگه ميدوني کمکم کن. نوشته شده در ۸۹/۰۳/۰۹ساعت ۱۳:۳۴ بعد از ظهر توسط علیرضا. در این سرزمین هیچ روشنفکری نمی میرد. گاهي به آسمان نگاه كن.
آن یار خواهد آمد . . .
http://www.mah-e-taban.blogfa.com/8812.aspx
آن یار خواهد آمد . . . سلام به همه دوستان عزيز. ممنون از همه دوستاني که تو اين مدت به من لطف داشتند و برام کامنت گذاشتن. راستش علت اين غيبت طولاني رفتن به خدمت مقدس! سربازي هستش. امروز بعد از مدتها اومدم مرخصي. حرف براي زدن زياده اما به علت کمبود وقت فرصت براي نوشتن نيست اما قول ميدم به تو مرخصيهاي بعدي خاطرات تلخ و شيرين(که اصلا ندارم) رو براتون بنويسم. موفق و مويد باشيد. نوشته شده در ۸۸/۱۲/۱۳ساعت ۱۸:۵۴ بعد از ظهر توسط علیرضا. در این سرزمین هیچ روشنفکری نمی میرد. گاهي به آسمان نگاه كن.
آن یار خواهد آمد . . . - من و سرهنگ (4)
http://www.mah-e-taban.blogfa.com/post-82.aspx
آن یار خواهد آمد . . . من و سرهنگ (4). من: الو، سلام آقاي دکتر، ترجمه و اديت مقاله تموم شده. اگه امکان داره شما هم يه بررسي بکنيد که بفرستيمش بره. مهلت ارسال مقالات داره تموم ميشه. سرهنگ: جناب سروان، اين عکس دخترمو اسکن کن. مهلت ثبتنامش داره تموم ميشه. ذهن من: خدايا هم اکنون ما رو بکش! نوشته شده در ۸۹/۱۲/۱۴ساعت ۲۰:۱۵ بعد از ظهر توسط علیرضا. در این سرزمین هیچ روشنفکری نمی میرد. گاهي به آسمان نگاه كن.
آن یار خواهد آمد . . . - من و سرهنگ (1)
http://www.mah-e-taban.blogfa.com/post-79.aspx
آن یار خواهد آمد . . . من و سرهنگ (1). سرهنگ: جناب سروان، از اين به بعد حواست به تعداد غذاهاي سربازا باشه که کسي غذاي اضافه نخوره. زبان من: چشم قربان. ذهن من: اينجا شتر با بارش گم ميشه حالا 2 تا غذا زور آورده؟ نوشته شده در ۸۹/۱۲/۱۰ساعت ۱۸:۵۴ بعد از ظهر توسط علیرضا. در این سرزمین هیچ روشنفکری نمی میرد. گاهي به آسمان نگاه كن.
آن یار خواهد آمد . . . - من و سرهنگ (3)
http://www.mah-e-taban.blogfa.com/post-81.aspx
آن یار خواهد آمد . . . من و سرهنگ (3). سرهنگ: سروان مهندس، از من ناراحت نشيا. من نميتونم به نظام مديون بشم و بذارم تو زود از اينجا خارج بشي. زبان من: نه نشدم. ذهن من: من فقط از آدما ناراحت ميشم. سرهنگ: من ميرم خونه. مهندس تو هم ديگه برو شرکت که به کارات برسي. نوشته شده در ۸۹/۱۲/۱۰ساعت ۱۹:۳ بعد از ظهر توسط علیرضا. در این سرزمین هیچ روشنفکری نمی میرد. گاهي به آسمان نگاه كن.
آن یار خواهد آمد . . . - خدايا شکرت
http://www.mah-e-taban.blogfa.com/post-76.aspx
آن یار خواهد آمد . . . اما سلامتي جسم و جان. نوشته شده در ۸۹/۰۵/۲۵ساعت ۱۶:۴۸ بعد از ظهر توسط علیرضا. در این سرزمین هیچ روشنفکری نمی میرد. گاهي به آسمان نگاه كن.
آن یار خواهد آمد . . . - من و سرهنگ (2)
http://www.mah-e-taban.blogfa.com/post-80.aspx
آن یار خواهد آمد . . . من و سرهنگ (2). من: جناب سرهنگ من ميتونم امروز ساعت 3 برم؟ يه جلسه مهم هست که بايد حتما شرکت کنم. من: ولي آخه حضور من حياتيه. حرف چندين ميليون پول شرکت در ميونه. زنگ تلفن سرهنگ . چرا ساعت 12 بياد خونه. الان ميفرستمش. سرباز . بدو برو خونه. خالت فارغ شده. سروان تو هم به کارات برس. نوشته شده در ۸۹/۱۲/۱۰ساعت ۱۹:۱ بعد از ظهر توسط علیرضا. در این سرزمین هیچ روشنفکری نمی میرد. گاهي به آسمان نگاه كن.
آن یار خواهد آمد . . . -
http://www.mah-e-taban.blogfa.com/post-77.aspx
آن یار خواهد آمد . . . روزگاريست شيطان فرياد ميزند:. آدم پيدا کنيد، سجده خواهم کرد. نوشته شده در ۸۹/۰۵/۲۷ساعت ۱۴:۶ بعد از ظهر توسط علیرضا. در این سرزمین هیچ روشنفکری نمی میرد. گاهي به آسمان نگاه كن.
TOTAL LINKS TO THIS WEBSITE
19
یادداشت هایی به قلم میس مائده :)
یادداشت هایی به قلم میس مائده :). اینجا جائیه که دست نوشته های منو توش میخونین :). دراین پست اخبار و اطلاعیه های مربوط به وب قرار میگیره:). وب طراحی های من : کدهای میس مائده. مجله تفریحی و سرگرمی خندونه. از این به بعد هرروز رتبه الکسای وب در این پست قرار میگیره :). مهم : شرایط لینک شدن در این وب:. میرین توی این سایت:alexa.comبعد رتبه سایتتون رو نگا میکنین اگه کمتر از 70هزار بودین من لینکتون میکنم وگرنه شرمنده این قانون برای اوناییه که از این به بعد میخوان لینک بشن:). بازگشتی غرور افرین از میس مائده!
khaterateyekdokhtar.blogfa.com
خاطرات يک دختر
من اينجا خاطرات را پرپر ميکنم تا شايد از يادم بروند، مثل او که مرا از ياد برده. نوشته شده در 91/01/16. ساعت 21:22 توسط ريحانه. مشتم را باز میکنم. دست روی هر جای خاطرات. درد بی تو بودن را.
خاطرات یک فراری
این وبلاگ منه.توش درباره خاطراتم مینویسم.توهم خاظره ای داری بنویس. دقت کردین بعضیا چقد اعتماد به نفس دارن. مینویسن ازت بدم میاد بعدش آدم میفرستن دنبالت. مدرسه مام پربودازاین آدما. براهم رگ میزدن.بعدش میگه ازت متنفرم. باکلی دردسر میری پیششون.بعدش ازت متنفرم. نوشته شده در چهارشنبه چهاردهم آبان 1393ساعت 18:57 توسط فراری. پای یکی از بچه ها شیکست. اهل آل استار بود. شاید باور نکنین ولی گریه نکرد.اصلا.فقط زانو دوستشو گاز میگرفت. یادمه باپای شیکسته میومد توی زمین بازی میکرد.آخرشم مسابقه نرفت. یه همچین آدمای دیم.
khaterateyekmiliyarder.persianblog.ir
خاطرات یک میلیاردر | لازم براي شروع هربيزينس و يا شكست ان
لازم براي شروع هربيزينس و يا شكست ان. زندگینامه از منظر تجاری2(تکراری). آژانسمون را به علت بعضی مشکلات پلمب کردن .من رفتم یک آژانس دیگه .6 ماه دیگه کارکردم وبازهم در امد . ادامه مطلب. زندگینامه از منظر تجاری (قسمت اول) تکراری. با توجه به تقاضای دوستان .تصمیم گرفتم زندگینامه را دوباره و با اندکی اصلاح منتشر کنم ،در اینجاو ادامه ی . ادامه مطلب. نوشته یک خواننده وبلاگ. سلاممن همیشه رویاهای بزرگی تو ذهنم داشتم.با اینکه بچه ی درسخونی بودم و معدل دبیرستانم 19 شده بود.پیام نور درس . ادامه مطلب. کلیه حقوق و امتی...
خاطرات یک مرده
سر نبش، بغل گلدونا. ميگن بدن مرده زود سرد ميشه. اينو قبول دارم چون انگشتام روي کيبورد به سختي تکون ميخوره. تو هواي 40 درجه مخم يخ زده. يه روز يه خيابونو 9 دفعه بري و جلوي چندتا گلدون سيخ بشي و به يه کنداکتور مات بشي از نظر آدما ديونگيه اما از نظر يه مرده عاشق آخره عشقه. گفته بودم هيچوقت زمان هيچ کاري رو نميدوني همينه ديگه. آخه الان وقته خنديدنه. گريه کن. گريه. زار بزن به حال خودت ميت متحرک. سعي ميکنم اما اشکي از چشمام در نمياد. اما نه يه چيزي به اسم "شونههاتو" کم دارم تا اشکم در بياد. وقتي پيغام شما رو د...
khaterateyekparvaneh.persianblog.ir
روزگارِ در حالِ سپارِ پوری
روزگار در حال سپار پوری. دروغی به نام صداقت. یا نه .در نگاهی دیگه شاید مسئله ای که ضد ارزش هست از جانب شما، از جانب او نیست و نیازی به پنهان کردنش یا دروغ گفتن نمی بینه. همه ی آن چه ما به حساب صداقت یک آدم می گذاریم، به واقع صداقت نیست. صورت دروغین توجیه رفتاریه از او، که نپسندیدیم. 1777;:۳٧ ب.ظ ; ۱٤ بهمن ۱۳٩۱. نه این که دلم نخواد بنویسم،. نه این که دلم برای دوستان وبلاگیم تنگ نشده،. نه این که خیلی مشغولم و وقت ندارم،. زندگی شاید آسان تر بود،. اگر هیچ گاه تو را ندیده بودم. در نبودنت چشمانم را نمی بستم.
khaterateyekpezeshk.blogfa.com
خاطرات یك پزشك
حتما چیزی در خودت دیدی که این راه رو انتخاب کردی. حتما به آینده اش* فکر کردی. دور موندی از چیزهای ساده، قدم زدن تو خیابون، وقتی جوونکی با چهره داون رد می شه و با لبخند بهت سلام می کنه. وقتی دوتا دانشجو (با حفظ فاصله ی شرعی) زیر بارون قدم میزنن، صحبت میکنن و گهگاه میخندن. یا پیرزنی که از تو کیف دستی اش پول مچاله شو بیرون میاره و به فروشنده می ده. هرکی هرچی میخواد بگه، چیزهایی هست که هیچ وقت هیچ کس تجربه نمی کنه. اونی که باید، می فهمه. ﻫﺮ ﭼﻨﺪ ﺯ ﻛﺎﺭ ﺧﻮﺩ ﺧﺒﺮﺩﺍﺭ ﻧﻴﻢ. ﺑﻴﻬﻮﺩﻩ ﺗﻤﺎﺷﺎﮔﺮ ﮔﻠﺰﺍﺭ ﻧﻴﻢ. ۵ تمام رشتههای ب...
خاطرات یک شعر
شعر، گاهی هم مصاحبه و نقد ادبی. در سکوت می نشینم. جایی که جهان آغاز می شود . صدایت چه قدر نزدیک است. و چه قدر دورم از تو. بی صدایی در من بیداد میکند. بگدار جهانت را بشنوم. نوشته شده در ساعت توسط مهدی محمدحسینی. فریادی و دیگر هیچ. در مقابل تو سکوت میکند. نانوشته هایم را باد فریاد خواهد کرد. نوشته شده در ساعت توسط مهدی محمدحسینی. در انتهای سکوت ایستاده ام. جهان زیر پای من است. برای همیشه سکوت میکنم. نوشته شده در ساعت توسط مهدی محمدحسینی. سکوت سرآغاز هستی است. صدای جهان آن قدر بلند است. در سکوت شنیده می شود.
㋡خاطرات یک وروجک㋡
چهارشنبه 6 مهر 1390 06:18 ق.ظ. سلام دوست جونای گلم خوبین؟ بازدید این ماه :. بازدید ماه قبل :. تعداد کل پست ها :. آخرین بروز رسانی :.
BLOGFA.COM
از ارائه خدمات در این آدرس به یکی از دلایل زیر معذوریم. تخطی از قوانین و توافقنامه استفاده از خدمات سایت. دستور مراجع قانونی جهت مسدود سازی وبلاگ. انتشار محتوای غیر اخلاقی یا محتوایی که براساس قوانین کشور تخلف است.