khatereh96.blogfa.com
"" گاهی باید مرد """" گاهی باید مرد "" - ادبی - "" گاهی باید مرد ""
http://khatereh96.blogfa.com/
"" گاهی باید مرد "" - ادبی - "" گاهی باید مرد ""
http://khatereh96.blogfa.com/
TODAY'S RATING
>1,000,000
Date Range
HIGHEST TRAFFIC ON
Saturday
LOAD TIME
0.6 seconds
PAGES IN
THIS WEBSITE
20
SSL
EXTERNAL LINKS
70
SITE IP
149.56.201.253
LOAD TIME
0.562 sec
SCORE
6.2
"" گاهی باید مرد "" | khatereh96.blogfa.com Reviews
https://khatereh96.blogfa.com
"" گاهی باید مرد "" - ادبی - "" گاهی باید مرد ""
khatereh96.blogfa.com
"" گاهی باید مرد "" - یک داستان آموزنده
http://www.khatereh96.blogfa.com/post/111
روزی روزگاری یک درخت بود . و او یک پسر کوچولو را دوست داشت. و آن پسر هر روز می آمد و برگ های درخت را جمع می کرد و. از آنها تاجی می ساخت و سلطان جنگل می شد. او از تنه درخت بالا می رفت. و از شاخه هایش آویزان شده و تاب می خورد . و از آن سیب می خورد و با هم دیگر قایم باشک بازی می کردند. و هنگامی که پسر خسته می شد در سایه درخت می خوابید. پسر درخت را خیلی دوست داشت. و درخت شاد بود. اما زمان در گذر بود . و پسر بزرگتر می شد . و درخت بیشتر تنها می شد. تا روزی پسر نزد درخت رفت. می خواهم چیزی بخرم و سرگرم شوم.
"" گاهی باید مرد "" - مژگان عباسلو
http://www.khatereh96.blogfa.com/post/106
عشق ما گوزن بود! بزرگ و قوی . . اما چیزهای قوی تری هم وجود داشت. که تو را با خود برد. و از گوزن لاشه ای روی ریل ها باقی گذاشت . . . تاريخ : جمعه یکم بهمن ۱۳۹۵ 9:38 نویسنده : خاطره معین. رویای من رویای عشق. ز ند گی م ن! مطالعات اجتماعی پایه هشتم و نهم. Weblog Themes By : TakSkin.com.
"" گاهی باید مرد "" - موسی روستایی
http://www.khatereh96.blogfa.com/tag/موسی-روستایی
خودشان را گم می کنند. تاريخ : پنجشنبه بیست و پنجم آذر ۱۳۹۵ 11:3 نویسنده : خاطره معین. چشم هایم لنگ هوای پرنده ایست. که درخودش کز کرده. و انارهایش ترک برداشته. باز به سرزمین های دورهجرت می کند. تاريخ : چهارشنبه بیست و ششم آبان ۱۳۹۵ 14:8 نویسنده : خاطره معین. که درمن بی درمان مانده! تاريخ : جمعه هفتم آبان ۱۳۹۵ 9:4 نویسنده : خاطره معین. عروسکم به دست باد دادم. نی لبکم به حنجره ی سار و سوسن. تورا ندیده کشیده ام. درست شبیه خود تو. هوای اطلسی پراز نگاه ماست. تو گرفته تراز سکوت! توبال من شکسته ای. نمی رسی به من.
BLOGFA
http://www.khatereh96.blogfa.com/Profile
پروفایل مدیر این وبلاگ فعال نیست.
"" گاهی باید مرد "" - بهاره رضایی
http://www.khatereh96.blogfa.com/tag/بهاره-رضایی
روی میز من قرار است اتفاقی بیافتد؟ خیا ل نمی کنم کسی در ا ین منطقه. میل به آشوب داشته باشد. چراغ مطالعه چشم هایش را می بندد. به خط کش نگاه می کنم:. خودش را از روی میز پرت می کند. خودکشی کرد آ خر! حتی عینکم خودش را به خواب زده. بیک آ بی را بر می دارم:. ا نگار حادثه ی وحشت آوری در پیش است:. فلوبر از ردیف پنجم کتابخانه. لبخند رسمی اش را اعلام می کند. چیزی شبیه ملاحت خواب آور. آ سپرین های که مادام آرنو می خورد شاید. حتی یک بار هومر را دیدم. که ا یلیادش را. روی "آ.چهار" های رنگی. ا دیت می کرد. و در فریزر :.
TOTAL PAGES IN THIS WEBSITE
20
تنها بهانه ی خنده ها و گریه هایم محسن افشانی
http://mohsen7477.mihanblog.com/page/5
تنها بهانه ی خنده ها و گریه هایم محسن افشانی. تو چشمات ادم ر و جادو میکنه تکلیف ادم رو معلوم میکنه. جمعه 2 دی 1390 ] [ 11:11 ب.ظ ] [ roza . با این كه فعلا تصویر برداری فیلم متوقف شده. ولی عوامل هنوز كیش هستن. البته بجز محسن تو این مطلب ببینید چی نوشته. تصویربرداری فیلم ویدئویی من خودمم به کارگردانی پدرام پاکنیت و تهیهکنندگی محسن افشانی از نیمه گذشت و تدوین تصاویر در حال انجام است. امروز صحنههای مربوط به فرار احمد پورمخبر از بیمارستان ضبط میشود. تعدادی از عواملی که در ساخت فیلم همکاری دارند، عبارتند از:.
تنها بهانه ی خنده ها و گریه هایم محسن افشانی
http://mohsen7477.mihanblog.com/page/4
تنها بهانه ی خنده ها و گریه هایم محسن افشانی. تو چشمات ادم ر و جادو میکنه تکلیف ادم رو معلوم میکنه. پنجشنبه 27 بهمن 1390 ] [ 12:05 ق.ظ ] [ roza . شما فكرنمی كنید محسن باز چاق شده. سه شنبه 25 بهمن 1390 ] [ 10:36 ق.ظ ] [ roza . فردا روزی كه همه عاشقا به هم هدیه میدن وبه هم دیگه تبریك میگن. از همین جا این روز رو به محسن جونم تبریك میگم. همین طور به شما دوستای مهربونم. تا حالا دیدی هندونه از نیسان بیفته چه شكلیه مثل همون داغونتم. تقدیم به محسن عزیز. اینم هدیه ی ما به اقا محسن. این وبم هم اپم بیاین. سلام به ه...
تنها بهانه ی خنده ها و گریه هایم محسن افشانی - عکس
http://mohsen7477.mihanblog.com/post/214
تنها بهانه ی خنده ها و گریه هایم محسن افشانی. تو چشمات ادم ر و جادو میکنه تکلیف ادم رو معلوم میکنه. جمعه 20 مرداد 1391 ] [ 03:36 ب.ظ ] [ roza . اخلاقت رو عوض كن اگر میخوای بخوامت خیلی بد اخلاق شدی اینجور نبود مرامت. به اندازه ی بیقراری چمان كفتر بازی كه كفترش رو ی بام دیگری نشته بیقرارتم. من رزام متولد 24 فروردین 74. امیدوارم از وب من خوشتون بیاد. پایان تصویر برداری بچه های لواسان. محسن در خانه ی بتن. محسن افشانی در مجلس ختم مادر مجید صالحی. 23 سالروز میلاد اولین اختر تابناك صدا وسیما محسن افشانی.
بی عنوان
http://www.alloflife015.blogfa.com/9103.aspx
اگر صخره ها نبودند صدای آب زیبا نبود. دارم عادت مي کنم. کوتاه زندگي مي کنم. سه شنبه بیست و سوم خرداد ۱۳۹۱ ] [ 0:23 ] [ ye ADaM ] . بالاخره بعد از۱ماه زجرکشیدن تموم شد آخیش.بقول بچه ها آزادی. اما ازبیکاری چی کنم؟ ازدیروز۳رمان تموم کردم فایده نداشت همه اتاق و کتابامو درست کردم. حساسیت زدم شدیدا ۱هفته ای میشه.مامانم صبح بیدارم کرد پاشو بریم دکتر. میگه تو خواب ناله میکی صداتم که گرفته مدامم سرفه میکنی. اینقد گفت که من گفتم یه دیفتری یا سلی گرفتم. دکی نه گذاشت نه برداشت گفت نه تخمه بخور نه چیزای شیرین و نه ترش.
بی عنوان
http://www.alloflife015.blogfa.com/9107.aspx
اگر صخره ها نبودند صدای آب زیبا نبود. بالآخره قالب رو عوضیدم حوصله نداشتم قالب بانتخابم اینو گذاشتم تا بعدا. دیشب حوالی ساعت۹ از شلمچه برگشتم. بد نگذشت البته عالی هم نبود در کل خوب بود! خواهران وصدالبته برادران بسیجی همراهمون نمیذاشتن جم بخوریم وارشادمون میکردن. یه رزمایش گذاشتن خیلی خوب بود مهیج ترین قسمتش بود. تو این دوروز اینقدر هله هوله و کاکائو خوردم صدام مثل صدای بوقلمون شده یکی نبود بگه خاک برسرت حساسیت داری مریضی هر چی تعارف کردن بخوری. از خوابگاه هم نگم که ۴ خوابیدیم ۴ونیم بیداری بود. عشق من باش...
بی عنوان - بهــــ سلامتیـ
http://www.alloflife015.blogfa.com/post-81.aspx
اگر صخره ها نبودند صدای آب زیبا نبود. درد دل همه رو گوش میدن. اما معلوم نیس خودشون کجا درد دل میکنن . . . به سلامتی اون رفتگری که تو این هوا داره به عشق زن بچش. کوچه و خیابون رو جارو میزنه که یه لقمه نون حلال در بیاره . . . به سلامتی اونهائی که جمله دوست دارم رو درک می کنند. و اونو به حساب کمبودهات نمی ذارن . . . به سلامتی اونی که باخت تا رفیقش برنده باشه . . . که وقتی غذا سر سفره کم بیاد. یواشکی تو آشپزخونه خودشو با نون خالی سیر میکنه تا کسی نفهمه. . . به سلامتی کسی که دید تو تاکسی بغل دستیش پول نداره.
بی عنوان - بالاخــــــــــــره
http://www.alloflife015.blogfa.com/post-90.aspx
اگر صخره ها نبودند صدای آب زیبا نبود. خسته ی خستم.اینقدر درگیر درس و اینام ک وقت خودمم ندارم امشبم زیادی داشتم دق میکردم. ماشالا همگی دست هر چی آدم با وفاست رو بستن.معرفت= صفر. شاهکارای کارنامه رو دادن بد نبود. جدیدا زیادی سختگیر شدم.رفتیم مبل وپرده و اینا بخریم واس سال نو هیچی نظرمو نمیگیره.مامانم میخواد بکشدم.امروزم ی کلی دنبال مبل بودیم دیه همه گالری مبل شهر رو بلدم. الان کافی دستمه داشتم فکر میکردم چ دلیلی داره بیام آپ کنم.اصلا واس کی؟ ب این نتیجه رسیدم ک وقتی میام باید ی ور مفت بزنم و برم یا ن؟
رویای شیرین - هی جوونی......
http://www.pyadeh.blogfa.com/post-11.aspx
اي که فنا را بر من مقرر داشته اي مرا تا رسيدن به مقام فنا ياري کن. پیرمرد به زنش گفت بیا یادی از گذشته های دور کنیم من میرم تو کافه منتظرت و تو بیا. سر قرار بشینیم حرفای عاشقونه بگیم. فردا پیرمرد به کافه رفت دو ساعت از قرار گذشت ولی پیرزن نیومد. وقتی برگشت خونه دید پیرزن تو اتاق نشسته و گریه میکنه. ازش پرسید چرا گریه میکنی؟ پیرزن اشکاشو پاک کرد و گفت:. نوشته شده در جمعه بیست و سوم دی ۱۳۹۰ساعت 12:54 توسط پیاده. شيشه اي مي شكند. يك نفر مي پرسد. چرا شيشه شكست؟
تنها بهانه ی خنده ها و گریه هایم محسن افشانی
http://mohsen7477.mihanblog.com/page/2
تنها بهانه ی خنده ها و گریه هایم محسن افشانی. تو چشمات ادم ر و جادو میکنه تکلیف ادم رو معلوم میکنه. میخواستم بگم مهسا جان حالشون خوبه و خدارو شکر همش شایعه بوده. جمعه 29 اردیبهشت 1391 ] [ 10:39 ب.ظ ] [ roza . من كه دیگه دارم میتركم از بس كه امتحان دادم. منو ببخشید واسه این تاخیر طولانی. امروز میخوام ماجرای روز معلم رو تعریف كنم براتون. 2 شنبه عصر من و دوستام با هم تصمیم گرفتیم كه روز معلم مدرسه رو ببریم رو هوا. واسه همین رفتیم شرینی فروشی و كیك و ترقه و. خریدیم. خلاصه تا صبح داشتم نقشه میكشیدم كه چیكاركنم.
TOTAL LINKS TO THIS WEBSITE
70
خاطرات دخترک13ساله
به وبلاگم خوش اومدید :). من فاطی هستم و 13 سالمه:. توی این وب خاطراتمو میزارم:) ). مهر 1395 ، 1. شهریور 1395 ، 2. دن یای خی الی م ن:). یاداشت های شیدا :). تو بیمارستان به دنیا اومدم. از بچگی بزرگ شدم. تو دوران کودکیم بچه بودم. خوراکی مورد علاقم غذاست. با رفیقام دوست شدم. شبا که میخوابم خواب میبینم. صبحا هم وقتی پامیشم بیدار شدم. با کفشم نیا وبمو تازه شستم. تو این وب از همه چی می آپم. دوس داشتی به صفحات جانبیم بسر. یکشنبه 28 شهریور 1395 ] [ 04:30 ب.ظ ] [ Fαтεмε. اول اینکه رفتم پلنر رنگی رنگی گرفتم. زنگ چه...
کلبه ای واسه دلتنگی ها و تنهایی هام
کلبه ای واسه دلتنگی ها و تنهایی هام. تاريخ : چهارشنبه دهم اردیبهشت 1393 5:13 PM. دلم به وسعت يک آسمان تيره غمگين است. حتي سايبان روزهاي دلتنگي نيز ديگر جوابگوي دلتنگي هايم نيست. اينجا آرامگاه بغض ه اي کهنه است. لطف ا کمي سکوت! که اگر بيدار شوند نف س گيرند. یادم باشد که زیبایی های کوچک را دوست بدارم. حتی اگر در میان زشتی های بزرگ باشند. یادم باشد که دیگران را دوست بدارم آن گونه که هستند. نه آن گونه که می خواهم باشند. یادم باشد که هرگز خود را از دریچه نگاه دیگران ننگرم. که من اگر خود با خویشتن آشتی نکنم.
خاطره
سه سال است که مطلبی در وبلاگم قرار نداده ام ولی الان آمده ام تا باری دیگر بنویسم. نوشته شده در یادداشت ثابت - پنج شنبه 92/1/16ساعت 9:0 عصر توسط فاطمه. عالم همه مهو گل رخسار حسین(ع). ذرات جهان در عجب کار حسین(ع). دانی که چرا خانه حق گشته سیه پوش. یعنی که خدای تو عزادار حسین(ع). نوشته شده در شنبه 92/8/25ساعت 11:5 عصر توسط فاطمه. دلم تنگ غروب کربلاست. نوشته شده در پنج شنبه 92/8/23ساعت 6:50 عصر توسط فاطمه. شب های قدر شب ضربت خوردن حضرت علی علیه السلام است که در حال عبادت به خدا به شهادت رسیدند.
آموزشی
غمکده عشق
اینجا آرامگاه بغض های کهن ه است. درد دارند لعنت ی ها. که ت و باشی . شاید آرام تر میشدم. فقط و فقط . اگر می فهمیدی ,. حرفهایم به همین راحتی که می خوانی. نوشته نشده اند . برچسبها: بغض های کهنه. نوشته شده در دوشنبه بیست و دوم اردیبهشت 1393 ساعت 2:30 توسط رویا. دلخوش نباش از اینکه مخاط ب م تویی. زیاد شدن نوشت ه های من یعنی. بی حد بودن نام ردی های تو . نوشته شده در چهارشنبه هفدهم اردیبهشت 1393 ساعت 16:30 توسط رویا. بگذار یک شب.فقط یک شب. در حجم حضورت غرق گردم. برای بودن با تو. میان لبهای ما فاصله باشد. اگرمن ...
"" گاهی باید مرد ""
روزی روزگاری یک درخت بود . و او یک پسر کوچولو را دوست داشت. و آن پسر هر روز می آمد و برگ های درخت را جمع می کرد و. از آنها تاجی می ساخت و سلطان جنگل می شد. او از تنه درخت بالا می رفت. و از شاخه هایش آویزان شده و تاب می خورد . و از آن سیب می خورد و با هم دیگر قایم باشک بازی می کردند. و هنگامی که پسر خسته می شد در سایه درخت می خوابید. پسر درخت را خیلی دوست داشت. و درخت شاد بود. اما زمان در گذر بود . و پسر بزرگتر می شد . و درخت بیشتر تنها می شد. تا روزی پسر نزد درخت رفت. می خواهم چیزی بخرم و سرگرم شوم.
از عشق تا بی نهایت...
از عشق تا بی نهایت. این وبلاگ مجهز به دوربین مداربسته می باشد.دست تو دماغتون نکنید! روز اول با هم قرار گذاشتیم. از عشق تا بی نهایت. چه زود یادت رفت. راستی چی شد با یکی دیگه رفتی؟ منم با یکی دیگه اونوره بی نهایت بودم دیدمتون.ایشالله به پای هم برید به جهنم. نوشته شده در ساعت 19:27 از احساسات خاطره. گاهی انقدر بهونه گیری. که احساس می کنم روی دست خدا. خودشم نمی دونه باهام چی کار کنه. نوشته شده در ساعت 13:8 از احساسات خاطره. تا چه اندازه خوب بزرگت. و تو چه قدر خوب بزرگ شدن را بلد بودی. و چه زود در نگاهت کوچک.
㋡همینی که هست....㋡
وگرنه با من طرفی. اعتراف میکنم با این سنم هر روز ساعت 6 میزنم کانال دو ع. کودک درون من دارم . تاريخ شنبه 26 مرداد1392 ساعت14:41 نويسنده مهدیه. به شلاق می کشد انتظار. وقتی شکی نیست که آمدنت محال است،محال! تاريخ جمعه 18 مرداد1392 ساعت21:57 نويسنده مهدیه. ﺗﺮﺟﻤﻪ ﯼ ﮐﻠﻤﻪ ﯼ ﺗﻤﺎﻡ "ﻇﺮﺍﻓﺖ ﻫﺎﯼ ﺩﻧﯿﺎﺳﺖ". ﻣﺮﺩﺍﻥ ﺍﯾﻦ ﻇﺮﺍﻓﺖ ﺭﺍ ﮔﺎﻫﯽ ﺩﺭﮎ ﻧﻤﯿﮑﻨﻨﺪ! ﻭ ﺯﻥ ﻇﺮﺍﻓﺘﺶ ﻣﯿﺸﮑﻨﺪ. ﻣﺮﺩ ﺍﺳﻢ ﺍﯾﻦ ﻇﺮﺍﻓﺖ ﺭﺍ "ﺍﺣﺴﺎﺱ ﺑﯽ ﺟﺎ". ﻭ ﺯﻥ ﺍﺳﻤﺶ ﺭﺍ "ﻋﺸﻖ". ﭼﻪ ﻋﺸﻘﻬﺎ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﻧﺎﺩﺍﻧﯽ ﻣﺮﺩﺍﻥ ﺷﮑﺴﺘﻪ ﺷﺪﻧﺪ. تاريخ پنجشنبه 3 مرداد1392 ساعت1:11 نويسنده مهدیه. من هیچوق...
کلبه عاشقان
عشقم نازنینم چند روزه خیلی دل تنگتم بیا بیا پیشم عزیزم تا من از تنهایی در ایم بیا علی بیا خیلی چشم به راهم منو از نگرانی در ار بیا. نوشته شده در شنبه نهم اردیبهشت ۱۳۹۱ساعت 19:22 توسط عاشق دل خسته ف. نوشته شده در یکشنبه بیست و هفتم فروردین ۱۳۹۱ساعت 19:40 توسط عاشق دل خسته ف. بوی باران، بوی سبزه، بوی خاک. شاخههای شسته، باران خورده،پاک. آسمان آبی و ابر سپید. عطر نرگس، رقص باد. نغمه شوق پرستوهای شاد. خلوت گرم کبوترهای مست. نرم نرمک می رسد اينک بهار. خوش به حال روزگار. خوش به حال چشمه ها و دشتها. نوشته شده در...
× خاطرات من ×
دنیا 2 روزه.بزار هرکی بدونه. 23 بهمن 92 بود. اولین پستمو یا به عبارتی اولین خاطرمو نوشتم. امروز 19 مرداد 94 . وای که چ زود گذشت و افسوس که چ بد گذشت. چه اتفاقایی که نیوفتاد. واس چی مطالبمو حزف کردم؟ خاطره هایی که بعد از سالها به یادشون اوردم و نوشتم؟ وبلاگمو حذف کرده بودم ولی بخاطر مشکلات بلاگفا و برگردوندن نسخه پشتیبان قدیمی بعضی از مطالبم و وبلاگم برگشت. چی شد واقعا؟ چه روزایی بود. گذشت . اره گذشت ولی چطوری گذشت؟ بد کردم. دارم تاوان میدم. غرور ادمو به زانو درمیاره. زندگی با کسی شوخی نداره. طراح : ص دف.
تنها برای تو عمو پورنگ
تنها برای تو عمو پورنگ. سلام بچه ها این وب ديگه. آپ نمیشه دوستون دارم خداحافظ. نوشته شده در جمعه نهم آبان 1393ساعت 10:15 توسط مریم دخمل عمو.
