koche-tanhaie.blogfa.com
حس غریبحس غریب -
http://koche-tanhaie.blogfa.com/
حس غریب -
http://koche-tanhaie.blogfa.com/
TODAY'S RATING
>1,000,000
Date Range
HIGHEST TRAFFIC ON
Monday
LOAD TIME
1.1 seconds
16x16
PAGES IN
THIS WEBSITE
20
SSL
EXTERNAL LINKS
153
SITE IP
38.74.1.43
LOAD TIME
1.062 sec
SCORE
6.2
حس غریب | koche-tanhaie.blogfa.com Reviews
https://koche-tanhaie.blogfa.com
حس غریب -
koche-tanhaie.blogfa.com
حس غریب -
http://www.koche-tanhaie.blogfa.com/post-31.aspx
نوشته شده در شنبه بیست و هفتم شهریور ۱۳۸۹ساعت 16:20 توسط پسر کوچه. من نه عاشق هستم. و نه محتاج نگاهی که بلغزد بر من. من خودم هستم و . تنهایی و یک حس غریب. که به صد عشق و هوس می ارزد. آینه در نگاه باران. پرسه در خیال(سیر حمیدرضا برقعی). لحظه های بی تو. کوچه ساعت صفر درد. چتر، عطر باران را می پراند. از همه تا به همه و یا.هیچ. هر روز یک حدیث. لحظه هاي بي تو. كجاست ياري كننده اي كه ياري كند مرا. به نام او که عشق آفرید(سونیا). عاشق خدا شدن عشق و خدا. جزیره شادمهر(عاشقان شادمهر من سابق). دست نوشته های خاکستری.
حس غریب -
http://www.koche-tanhaie.blogfa.com/post-27.aspx
نوشته شده در شنبه نوزدهم تیر ۱۳۸۹ساعت 3:32 توسط پسر کوچه. من نه عاشق هستم. و نه محتاج نگاهی که بلغزد بر من. من خودم هستم و . تنهایی و یک حس غریب. که به صد عشق و هوس می ارزد. آینه در نگاه باران. پرسه در خیال(سیر حمیدرضا برقعی). لحظه های بی تو. کوچه ساعت صفر درد. چتر، عطر باران را می پراند. از همه تا به همه و یا.هیچ. هر روز یک حدیث. لحظه هاي بي تو. كجاست ياري كننده اي كه ياري كند مرا. به نام او که عشق آفرید(سونیا). عاشق خدا شدن عشق و خدا. جزیره شادمهر(عاشقان شادمهر من سابق). اوني كه رفته بر نمي گرده.
حس غریب
http://www.koche-tanhaie.blogfa.com/posts
شنبه بیست و هشتم اسفند ۱۳۸۹. شنبه بیست و سوم بهمن ۱۳۸۹. سه شنبه شانزدهم آذر ۱۳۸۹. یکشنبه بیست و پنجم مهر ۱۳۸۹. دوشنبه پنجم مهر ۱۳۸۹. شنبه بیست و هفتم شهریور ۱۳۸۹. چهارشنبه بیستم مرداد ۱۳۸۹. دوشنبه چهارم مرداد ۱۳۸۹. به نام آرامش بخش دل ها. شنبه بیست و ششم تیر ۱۳۸۹. شنبه نوزدهم تیر ۱۳۸۹. جمعه چهارم تیر ۱۳۸۹. جمعه بیست و چهارم اردیبهشت ۱۳۸۹. جمعه بیست و هشتم اسفند ۱۳۸۸. جمعه بیست و یکم اسفند ۱۳۸۸. پنجشنبه سیزدهم اسفند ۱۳۸۸. دوشنبه پنجم بهمن ۱۳۸۸. دوشنبه یازدهم آبان ۱۳۸۸. پنجشنبه نهم مهر ۱۳۸۸.
حس غریب
http://www.koche-tanhaie.blogfa.com/archive.aspx
من نه عاشق هستم. و نه محتاج نگاهی که بلغزد بر من. من خودم هستم و . تنهایی و یک حس غریب. که به صد عشق و هوس می ارزد.
حس غریب -
http://www.koche-tanhaie.blogfa.com/post-30.aspx
توانایی آن را ندارم که بوسیله آن از نافرمانیت منتقل شوم . مگر هنگامیکه برای دوستی. کاش در این رمضان. سحری با نظر لطف تو بیدار شوم. کاش منت بگذاری به سرم مهدی. تا که همسفره تو لحظه ی افطار شوم. السلام علیک یا شهرالله الاکبر. و یا عید اولیائه. در ماه پر خیر و برکت رمضان. برایتان قبولی طاعات و عبادات را آرزومندم. نوشته شده در چهارشنبه بیستم مرداد ۱۳۸۹ساعت 12:7 توسط پسر کوچه. من نه عاشق هستم. و نه محتاج نگاهی که بلغزد بر من. من خودم هستم و . تنهایی و یک حس غریب. که به صد عشق و هوس می ارزد. آینه در نگاه باران.
TOTAL PAGES IN THIS WEBSITE
20
bajgir
http://www.taxgatherer.blogfa.com/post-22.aspx
وقایع درباره علاف الملک. سایت رسمی متین حک. اس ام اس عاشقانه. وبلاگ فوق تفریحی کلوبفان. بزرگترین سایت عکس ایران. شب که میشه به عشق تو. خوش خیال دستمال کاغذی. دستمال كاغذی به اشك گفت:. یك كم از طلای خود حراج میكنی؟ با من ازدواج میكنی؟ ازدواج اشك و دستمال كاغذی! چرك میشوی و تكهای زباله میشوی. پس برو و بیخیال باش. دستمال كاغذی، دلش شكست. گوشهای كنار جعبهاش نشست. گریه كرد و گریه كرد و گریه كرد. در تن سفید و نازكش دوید. آخرش، دستمال كاغذی مچاله شد. مثل تكهای زباله شد. او ولی شبیه دیگران نشد. مرگ از طنین هرگز.
bajgir
http://www.taxgatherer.blogfa.com/post-20.aspx
وقایع درباره علاف الملک. سایت رسمی متین حک. اس ام اس عاشقانه. وبلاگ فوق تفریحی کلوبفان. بزرگترین سایت عکس ایران. شب که میشه به عشق تو. شرط استخدام یک شرکت بزرگ. يك شركت بزرگ قصد استخدام يك نفر را داشت. بدين منظور آزموني برگزار كرد كه يك پرسش داشت. پرسش اين بود:. شما در يك شب طوفاني در حال رانندگي هستيد. از جلوي يك ايستگاه اتوبوس ميگذريد. سه نفر داخل ايستگاه منتظر اتوبوس هستند:. يك پيرزن كه در حال مرگ است. يك پزشك كه قبلا جان شما را نجات داده است. يك خانم يا آقا كه در روياهايتان خيال ازدواج با او را داريد.
bajgir
http://www.taxgatherer.blogfa.com/post-26.aspx
وقایع درباره علاف الملک. سایت رسمی متین حک. اس ام اس عاشقانه. وبلاگ فوق تفریحی کلوبفان. بزرگترین سایت عکس ایران. شب که میشه به عشق تو. معلم یک کودکستان به بچه های کلاس گفت که میخواهد با آنها بازی کند . او به آنها گفت که فردا هر کدام یک کیسه پلاستیکی بردارند و درون آن به تعداد آدمهایی که از آنها بدشان میآید ، سیب زمینی بریزند و با خود به کودکستان بیاورند. فردا بچه ها با کیسه های پلاستیکی به کودکستان آمدند. در کیسهء بعضی ها. بعضی ها 3 ، و بعضی ها 5 سیب زمینی بود. سلام من فرزانه هستم. مرگ از طنین هرگز.
حرف من: دلتنگی بابایی
http://www.hamedrafiee.blogfa.com/9110.aspx
حرف من: دلتنگی بابایی. آرام قطار رفت، هی رفت که رفت. در بارش برفهای دی رفت که رفت. همراه قطار، کودکی هایم نیز. انگار نشست روی نی، رفت که رفت. تنها نه قطار، کودکی، عمرم نیز. بی هیچ درنگ، پی ز پی رفت که رفت. یک نامه میان دستهایم له شد. آرام قطار رفت، هی رفت که رفت. نوشته شده در جمعه بیست و نهم دی ۱۳۹۱ساعت 12:11 توسط حامد رفیعی (مسافر). مثل شب.مثل ماه. آدم حالش خوب می شود. لا به لای زندگی. غواص های دست بسته. گر نگهبان من آن است که من میدانم. شیشه را در بغل سنگ نگه میدارد. اولین روز بارانی را به خاطر داری؟
حرف من: دلتنگی بابایی - نان و شعر...
http://www.hamedrafiee.blogfa.com/post-59.aspx
حرف من: دلتنگی بابایی. گاهی بعضی از تصاویر وقتی از کنار خیابون عبور میکنی، خیلی عادی از قاب چشمات می گذرن. اما بهشون دقت کن و ببین که آدمها بین نان و آبرو همیشه در حال انتخابند. پس خدایا نانی به من بده که آبرو برای من بیاره و نه آبرویی که نان برای من و نه نانی که آبرو ببره. گفتی قشنگ هست ولی نان نمی شود. نان با ترانه های تو ارزان نمی شود. نان روی سفره نیست، نباشد چه فایده؟ با صد کتاب شعر، فراوان نمی شود. گفتی که درد مردم این شهر، بی گمان. با شعرهای تلخ تو درمان نمی شود. گفتی برای خاطره هایی که خشک شد.
حرف من: دلتنگی بابایی - نذری هفته دوم ماه مبارک (رهایم نکن)
http://www.hamedrafiee.blogfa.com/post-56.aspx
حرف من: دلتنگی بابایی. نذری هفته دوم ماه مبارک (رهایم نکن). من را رها نکن، که رهاتر نمی شوم. از من جدا نشو، که جداتر نمی شوم. دنیا بدون چشم تو اصلا چه فایده؟ از اینکه گداتر نمی شوم. جانم فدای بودنت از من جدا نشو. من را بک ش، از اینکه فناتر نمی شوم. امشب تو را به سفره ی افطارمان قسم. من را رها نکن، که رهاتر نمی شوم. نوشته شده در یکشنبه پانزدهم مرداد ۱۳۹۱ساعت 1:55 توسط حامد رفیعی (مسافر). مثل شب.مثل ماه. آدم حالش خوب می شود. لا به لای زندگی. غواص های دست بسته. گر نگهبان من آن است که من میدانم. بسم الله الر...
حرف من: دلتنگی بابایی
http://www.hamedrafiee.blogfa.com/9105.aspx
حرف من: دلتنگی بابایی. امشب خدا نشسته کنارم.تو هم بیا. می خواهم عاشقانه ببارم.تو هم بیا. مثل کبوتری که در این شهر گم شده. غیر از خدا پناه ندارم.تو هم بیا. بی طاقتم، برای خودم گریه میکنم. از دست رفته است قرارم.تو هم بیا. امشب دوباره می شکفم، زنده می شوم. چشم انتظار فصل بهارم.تو هم بیا. تقدیر من به دست خدا م هر می شود. امشب خدا نشسته کنارم.تو هم بیا. نوشته شده در چهارشنبه هجدهم مرداد ۱۳۹۱ساعت 15:3 توسط حامد رفیعی (مسافر). نذری هفته دوم ماه مبارک (رهایم نکن). من را رها نکن، که رهاتر نمی شوم. بهش آدرس خونه ی...
حرف من: دلتنگی بابایی - نذری هفته اول ماه مبارک رمضان (قسم)
http://www.hamedrafiee.blogfa.com/post-55.aspx
حرف من: دلتنگی بابایی. نذری هفته اول ماه مبارک رمضان (قسم). با زهم ماه مباک رمضان رسید که شاید کوله بار گناهانمون رو سبک تر کنه. بازهم سفره ی افطار و سحر. و من چقدر با سفره های افطاری، با نون و پنیر و ریحون، خاطرات تلخ و شیرین رنگارنگی دارم و من چقدر سفره های افطاری رو دوست دارم. خدا کنار همه ی سفره های افطاری می شینه کنار مهموناش. حسش میکنی اگه خوب حواستو جمع کنی. خدا میاد و به بنده هاش روزی میده. اگه یه روز خدا رو کنار سفره ی افطارت دیدی،. به همین سفره ی افطار قسم، آمده بود. به ترک خوردن دیوار قسم،.
تنهايي دل....... - مصاحبه با خدا
http://www.tanhaiedel.blogfa.com/post-20.aspx
THE INTERVIEW WITH GOD. I dreamed I had an interview with God. در رويا ديدم که با خدا حرف ميزنم. So you would like to interview me? او از من پرسيد :آيا مايلي از من چيزي بپرسي؟ If you have the time? گفتم اگر وقت داشته باشيد. God smiled:My time is eternity. لبخندي زد و گفت: زمان براي من تا بي نهايت ادامه دارد. What questions do you have in mind for me? چه پرسشي در ذهن تو براي من هست؟ What surprises you most about humankind? پرسيدم: چه چيزي در رفتار انسان ها هست که شما را شگفت زده مي کند؟ And then I asked.
تنهايي دل.......
http://www.tanhaiedel.blogfa.com/8908.aspx
ترا افسون چشمانم ز ره برده ست و میدانم. چرا بیهوده می گویی دل چون آهنی دارم. نمیدانی نمیدانی که من جز چشم افسونگر. در این جام لبانم باده مرد افکنی دارم. میکوشی که بگریزی ز آغوشم. از این سوزنده تر هرگز نخواهی یافت آغوشی. نمیترسی نمیترسی نمیترسی که بنویسند نامت را. به سنگ تیره گوری شب غمناک خاموشی. بیا دنیا نمی ارزد به این پرهیز و این دوری. فدای لحظه ای شادی کن این رویای هستی را. لبت را بر لبم بگذار کز این ساغر پر می. چنان مستت کنم تا خود بدانی قدر مستی را. ترا افسون چشمانم ز ره برده است و میدانم. لحظه ها ...
TOTAL LINKS TO THIS WEBSITE
153
کوچه پس کوچه
شب کریسمس بود و هوا سرد و برفی. پسرک، در حالی که پاهای برهنهاش را روی برف جابهجا میکرد تا شاید سرمای برفهای کف پیادهرو کمتر آزارش بدهد، صورتش را چسبانده بود به شیشۀ سرد فروشگاه و به داخل نگاه میکرد. در نگاهش چیزی موج میزد، انگاری که با نگاهش، نداشتههاش رو از. خانمی که قصد ورود به فروشگاه را داشت، کمی مکث کرد و نگاهی به پسرک که محو تماشا بود انداخت و بعد رفت داخل فروشگاه. چند دقیقه بعد، در حالیکه یک جفت کفش در دستانش بود بیرون آمد. نه پسرم، من تنها یکی از بندگان خدا هستم! واژه هایی را که ممکن است. خداوند ...
BACK ALLEY | Fatima Esmaeili's Personal Weblog
1580;معه ۱٧ امرداد ۱۳٩۳. من یک خبرنگارم و امروز هم روز من است. سلام من یک خبرنگارم و امروز هم روز من است. در شهر هر کس که مرا می بیند این روز را به من تبریک می گوید. مانده ام چگونه میفهمند من یک خبرنگارم! به هر حال من اینگونه فهمیدم که این روز چقدر می تواند مهم باشد. روز خبرنگار برای ما خیلی خیلی مهم است چرا که هر ساله مبلغ گزافی به عنوان هدیه به حساب ما واریز می شود و امسال نیز قرار است این مبلغ دو برابر شود :-). با این شرایط عالی طبیعی است که بخندم و خوشحالی کنم :-). ما همانند مسئولان مشکلی به نام مسکن...
کوچه پشتی
به یاد حسین پناهی. به بهشت نمي روم اگر مادرم آنجا نباشد! سال هاست كه مرده ام. پس آغاز مى كنيم سرگذشت مردى را كه هيچ كس نبود، با اين همه تو گويى اگر نمى بود، جهان قادر به حفظ تعادل خود نبود . و قبل از آن؟ اين سرگذشت كودكيست كه به سرانگشت پا ، هرگز دستش به شاخه هيچ آرزويى نرسيد . اين سرگذشت مرديست كه مى خواست به كودكى اش برگردد، كفش برگشت برايش كوچك بود، در جاده ماند و . مرد. چه آسان از مرگ خود مى نويسد،. به كسانى كه صميمانه ز ما پرسيدند. معذرت مى خواهم، چندم مرداد است؟ گور عشق گل خونرگ دل ما بوده است.
اشک مهتاب
که هر چه بخواهی همان را بخواهم. تو را شاد تر می خواهم. با من یا بی من. و این همان عشق است. عشق همین تفاوت است. همین تفاوت که به مویی بسته است. و چه بهتر که به موی تو بسته باشد. خواستن تو تنها يک مرز دارد. و آن نخواستن توست. و فقط يک مرز ديگر. و آن آزادي توست. تو را آزاد مي خواهم. نوشته شده در پنجشنبه بیست و چهارم تیر ۱۳۸۹ساعت 12:23 توسط شادی. شعری از دوست خوبم شهناز ملکی. نشسته ای در آسمان نظاره می کنی مرا. برای با تو بودنم چقدر خداخدا کنم. قرار من شکیب من ستاره غریب من. عاشقانه تا کنار خوابگاهت آمده ست.
دوشنبه زیبا
آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا. آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا. بی وفا حالا که من افتادهام از پا چرا. نوشداروئی و بعد از مرگ سهراب آمدی. سنگدل این زودتر میخواستی حالا چرا. عمر ما را مهلت امروز و فردای تو نیست. من که یک امروز مهمان توام فردا چرا. نازنینا ما به ناز تو جوانی دادهایم. دیگر اکنون با جوانان ناز کن با ما چرا. نوشته شده در ساعت توسط علی. سادگی های دل کوچک من. روزهای انتظار - من ریحان .
حس غریب
نمی کند.از تبدیل شدن از زمستان به بهار. پس چرا ما از تحول. والابصار.یا مدبر الیل و النهار. والاحوال.حول حالنا الی احسن الحال. قوی ها جلوهء خدایند. به امید روزی که همه چون بهار. پاک و دوست داشتنی و تماشایی شویم . نوشته شده در شنبه بیست و هشتم اسفند 1389ساعت 1:45 توسط پسر کوچه. آغاز امامت و ولایت آخرین ذخیره خداوند. نوشته شده در شنبه بیست و سوم بهمن 1389ساعت 21:0 توسط پسر کوچه. و ای کاش این فقط یک قصه بود. این فصل از قصه کربلا. فصل بی وفائیست،فصل دروغ،فصل لاف،فصل ترس.فصل نامردی و فصل بی دینی است.نه! رفيق ر...
کوچه مهربانی
دلنوشته های مردی تنها. دوشنبه 5 مهر 1395 07:33. این همه باران به آدم ها میبخشد، اما همین آدم ها تهمت ناروای خزان را به او میزنند. بلد نیست مثل بهار خودگیر باشد. تا شب عیدی زیر لفظی بگیرد و. با هزار ناز و کرشمه سال تحویلی را هدیه دهد . سیاست تابستان را هم ندارد. که در ظاهر با آدم ها گرم و صمیمی باشد. ولی از پشت خنجری سوزناک بزند. بخت و اقبال زمستان هم نصیبش نشده. که با تمام سردی و بی تفاوتیش این همه خواهان داشته باشد. رو راست و بخشنده . فکر میکند اگر تمام داشته هایش را زیر پای. یکی به این پاییز بگوید.
کوچه باغ
بگذار درد من در شعر من بخندد. که به سر انگشت پا. هرگز، دستش به شاخه ی. هیچ آرزویی نرسیده است. کاش سرنوشت جز این می نوشت. تنها بودن یه کابوس شومه. ما هیچ، ما نگاه. اتاقی به شکل L. تئاتر - نان و دیگر هیچ! انجمن هنرهای نمایشی اردبیل. ابزورد محمد باقر نباتی مقدم. سال هاي تا كنون عبدالجبار كاكايي. مجله ادبی پیاده رو. خانه ی شاعران جهان. گفتی نشانی میهن من همین گندم سبز. همین بوسهی مایل به طعم ترانه است؟ من به خانه برمیگردم،. هنوز هم یک دیدار ساده میتواند. سرآغاز پرسهای غریب در کوچه باغ باران باشد. نوشته شده د...
Error 404 - وبلاگ مورد نظر يافت نشد
وبلاگی با این آدرس پیدا نشد. ممکن است آدرس وبلاگ را اشتباه وارد کرده باشید و یا وبلاگ حذف شده باشد.
KOCHÉ
City, State, Zip. Your Custom Text Here. This is example content. Double-click here and select a page to feature its content. Learn more. Jun 11, 2012. Jun 11, 2012. Jun 11, 2012. Jun 11, 2012. Jun 11, 2012. Jun 11, 2012.
