meghdadshahed.blogfa.com
مقداد شاهد - نبرد هائی که پدرم کرده بود
http://www.meghdadshahed.blogfa.com/post-72.aspx
ادبیات ، هنر و فلسفه. نبرد هائی که پدرم کرده بود. اما پدر خوابش نمی برد.بیرون رفت. مهتاب همه جا را روشن کرده بود.پدر دلش گرفته بود. کنار پاشویه نشست.عکس ماه در آب افتاده بود.گرد و سفید.پدر شروع به صحبت کردن با ماه کرد. کاری که بیشتر شبها می کرد. شبهائی که ماه در آسمان بود. ماه تمام حرفهای پدر را می شنید و گریه می کرد. وقتی ماه گریه میکرد، عکسش در آب تکان تکان می خورد. نوشته شده در جمعه ۱۳۸۹/۰۸/۲۸ساعت ۱ قبل از ظهر توسط مقداد شاهد.
meghdadshahed.blogfa.com
مقداد شاهد
http://www.meghdadshahed.blogfa.com/8909.aspx
ادبیات ، هنر و فلسفه. جنید بغدادی و بهلول. آورده اند که شیخ جنید بغدادی به عزم سیر از بغداد بیرون رفت و مریدان از عقب او. شیخ احوال بهلول را پرسید گفتند : او مردی دیوانه است! او را طلب کنید که مرا با او کار است. پس تفحص کردند و او را در صحرایی یافتند. شیخ پیش او رفت و در مقام حیرت مانده سلام کرد. بهلول جواب سلام او را داده پرسید: چه کسی؟ گفت : منم شیخ جنید بغدادی. تویی شیخ بغداد که مردم را ارشاد می کنی؟ گفت: آری . گفت : طعام چگونه می خوری؟ بسم الله " می گویم. و در اول وآخر دست می شویم . جنید گفت : مرا با...
meghdadshahed.blogfa.com
مقداد شاهد - وصیتنامه وحشی بافقی
http://www.meghdadshahed.blogfa.com/post-75.aspx
ادبیات ، هنر و فلسفه. دوستان شرح پریشانی من گوش کنید. قصه بی سر و سامانی من گوش کنید اول آن. روز مرگم، هر که شیون کند از دور و برم دور کنید. همه را مست و خراب از می انگور کنید. مزد غسال مرا سیر شرابش بدهید. مست مست از همه جا حال خرابش بدهید. بر مزارم مگذارید بیاید واعظ. پیر میخانه بخواند غزلی از حافظ. جای تلقین به بالای سرم دف بزنید. شاهدی رقص کند جمله شما کف بزنید. روز مرگم وسط سینه من چاک زنید. اندرون دل من یک قلم تاک زنید. روی قبرم بنویسید وفادار برفت. آن جگر سوخته خسته از این دار برفت.
meghdadshahed.blogfa.com
مقداد شاهد - آدم هاي بزرگ
http://www.meghdadshahed.blogfa.com/post-73.aspx
ادبیات ، هنر و فلسفه. آدم هاي بزرگ در باره ايده ها سخن مي گويند. آدم هاي متوسط در باره چيزها سخن مي گويند. آدم هاي كوچك پشت سر ديگران سخن مي گويند. آدم هاي بزرگ درد ديگران را دارند. آدم هاي متوسط درد خودشان را دارند. آدم هاي كوچك بي دردند. آدم هاي بزرگ عظمت ديگران را مي بينند. آدم هاي متوسط به دنبال عظمت خود هستند. آدم هاي كوچك عظمت خود را در تحقير ديگران مي بينند. آدم هاي بزرگ به دنبال كسب حكمت هستند. آدم هاي متوسط به دنبال كسب دانش هستند. آدم هاي كوچك به دنبال كسب سواد هستند. آدم هاي كوچك مسئله ندارند.
meghdadshahed.blogfa.com
مقداد شاهد
http://www.meghdadshahed.blogfa.com/8912.aspx
ادبیات ، هنر و فلسفه. این راه نه راه خداست. این راه نه راه خداست. زانکه در آن اهرمنی رهنماست. قافله بس رفت از این راه، لیک. کس نشد آگاه که مقصد کجاست. راهروانی که درین معبرند. فکرتشان یکسره آز و هواست. ای رمه، این دره چراگاه نیست. ای بره، این گرگ بسی ناشتاست. تا تو ز بیغوله گذر میکنی. رهزن طرار تو را در قفاست. دیده ببندی و درافتی بچاه. این گنه تست، نه حکم قضاست. لقمهی سالوس کرا سیر کرد. چند بر این لقمه تو را اشتهاست. نفس، بسی وام گرفت و نداد. وام تو چون باز دهد؟ خانهی جان هرچه توانی بساز.
meghdadshahed.blogfa.com
مقداد شاهد - من و دنیا
http://www.meghdadshahed.blogfa.com/post-79.aspx
ادبیات ، هنر و فلسفه. کمی نشستم و فکر کردم.توی فکرم هم داشتم با دنیا دعوا می کردم و حرفهائی را که یادم رفته بود یا نتوانستم به او بگویم با خود مرور کردم.حساب کردم که اگر اگر دنیا سر برسد، این دعوای ذهنی، عملی خواهد شد.دیدم اصلن حوصله کش مکش ندارم . با خودم گفتم با ماشین چرخی در شهر بزنم شاید اتفاق خاصی بیافتد که اگر هم نیافتد دستکم از خانه و دنیا دورم. رو به خانم میانه سال در آمدم و گفتم : حالا کجا تشریف می برید؟ دل آدم می گیرد؟ گفتم: بله.گفت : کجا بچه لاکپشت می فروشند؟ با سر تائید کردم و خانم میانه سال ...
meghdadshahed.blogfa.com
مقداد شاهد - مهرداد اوستا و داستان عاشقانه ی یک شعر
http://www.meghdadshahed.blogfa.com/post-74.aspx
ادبیات ، هنر و فلسفه. مهرداد اوستا و داستان عاشقانه ی یک شعر. وفا نكردي و كردم، خطا نديدي و ديدم. شكستي و نشكستم، ب ريدي و نبريدم. اگر ز خلق ملامت، و گر ز كرده ندامت. كشيدم از تو كشيدم، شنيدم از تو شنيدم. كي ام، شكوفه اشكي كه در هواي تو هر شب. ز چشم ناله شكفتم، به روي شكوه دويدم. مرا نصيب غم آمد، به شادي همه عالم. چرا كه از همه عالم، محبت تو گزيدم. چو شمع خنده نكردي، مگر به روز سياهم. چو بخت جلوه نكردي، مگر ز موي سپيدم. بجز وفا و عنايت، نماند در همه عالم. ندامتي كه نبردم، ملامتي كه نديدم. مهرداد اوستا ما...
meghdadshahed.blogfa.com
مقداد شاهد - جنید بغدادی و بهلول
http://www.meghdadshahed.blogfa.com/post-80.aspx
ادبیات ، هنر و فلسفه. جنید بغدادی و بهلول. آورده اند که شیخ جنید بغدادی به عزم سیر از بغداد بیرون رفت و مریدان از عقب او. شیخ احوال بهلول را پرسید گفتند : او مردی دیوانه است! او را طلب کنید که مرا با او کار است. پس تفحص کردند و او را در صحرایی یافتند. شیخ پیش او رفت و در مقام حیرت مانده سلام کرد. بهلول جواب سلام او را داده پرسید: چه کسی؟ گفت : منم شیخ جنید بغدادی. تویی شیخ بغداد که مردم را ارشاد می کنی؟ گفت: آری . گفت : طعام چگونه می خوری؟ بسم الله " می گویم. و در اول وآخر دست می شویم . جنید گفت : مرا با...
meghdadshahed.blogfa.com
مقداد شاهد
http://www.meghdadshahed.blogfa.com/8901.aspx
ادبیات ، هنر و فلسفه. در کور سوی راه. نه چراغ چشم مردی پیردر کور سوی راه. نه نفسهای غریب کاروانی خسته و گمراه. زیر بارانی که ساعت هاست می بارد. در شب دیوانه غمگین رخوت بار. که چون من کاروان هم دل افسرده ای دارد . همچنان می بارد این ابر سیاه ساکت دلگیر ماتم زا. بر دل روزگاری مبهم و ژنده . نه صدای پای اسب رهزنی تنها. نه صفیر باد ولگردی. نه چراغ چشم پیری مرد. نه سکوتی که مرا با خویش برد تا عمق جان افزای مادری تنها. ولی من همچنان آهسته و عصیان می برم خویش را در رویا. در آن سوی.آن سوی کوهها . تهران! سعدي نويس...
meghdadshahed.blogfa.com
مقداد شاهد
http://www.meghdadshahed.blogfa.com/8908.aspx
ادبیات ، هنر و فلسفه. مهرداد اوستا و داستان عاشقانه ی یک شعر. وفا نكردي و كردم، خطا نديدي و ديدم. شكستي و نشكستم، ب ريدي و نبريدم. اگر ز خلق ملامت، و گر ز كرده ندامت. كشيدم از تو كشيدم، شنيدم از تو شنيدم. كي ام، شكوفه اشكي كه در هواي تو هر شب. ز چشم ناله شكفتم، به روي شكوه دويدم. مرا نصيب غم آمد، به شادي همه عالم. چرا كه از همه عالم، محبت تو گزيدم. چو شمع خنده نكردي، مگر به روز سياهم. چو بخت جلوه نكردي، مگر ز موي سپيدم. بجز وفا و عنايت، نماند در همه عالم. ندامتي كه نبردم، ملامتي كه نديدم. مهرداد اوستا ما...