sanjabak-73.blogfa.com
ღ♥ღ Bi Gharare To..... - ba to bodan!!!!!!
http://www.sanjabak-73.blogfa.com/post-6.aspx
ღ ღ Bi Gharare To. چند روزی است که فکر میکنم درد دلهایم. چند روزی است که فکر میکنم ا شکهایم. و چند روزی است که فکر میکنم غم هایم. در پناه شانه هایت فراموش کرده ام. میخواهم از دریای مهربانیت قطره ایی خواهش کنم. میخواهم غرق در بودنت. آری این دستان بی رمق من است که. اینچنین بی مهابا به بلندای آسمانت می اندیشد. میخواهم برای با تو بودن. به خدایم التماس کنم. نوشته شده در جمعه بیست و پنجم دی ۱۳۸۸ساعت ۱۳:۳۴ بعد از ظهر توسط ღ ღ ღ ღ sanjabak. ادعا نمی کنم همواره به یاد کسانی هستم که دوستشان دارم .
rirajoybar.blogfa.com
ري را - تو بودي در كنارم....
http://www.rirajoybar.blogfa.com/post-28.aspx
انجمن ادبي و گردشگري كانون شهيد هاشمي نژاد شهرستان جويبار - مازندران. تو بودي در كنارم. تو بودي در كنارم. تو بودي در كنارم من سرودم. تمام لحظه هاي شاد خود را. تمام لحظه هاي با تو بودن. تمام لحظه هاي ناب خود را. من وتو شاد بوديم،غصه ها كم. كنارهم سروديم قصه ي غم. سخن گفتيم از ظلم زمونه. از اون نامردي و رنج و بهونه. تو مي گفتي كه عشق از بين نمي ره! دل بي عشق مي ميره! اما رفتي تو ازپيشم نموندي. كنار اين دل پر غصه ي من. تو رفتي و تمام خنده ها رفت. شدم من بي كس و بي يار و همدم. شادي براي من حروم بود.
rirajoybar.blogfa.com
ري را - کتاب ما هم چاپ شد
http://www.rirajoybar.blogfa.com/post-32.aspx
انجمن ادبي و گردشگري كانون شهيد هاشمي نژاد شهرستان جويبار - مازندران. کتاب ما هم چاپ شد. مجموعه شعر دوستان شعر انجمن ما با نام ترنم جویبار. توسط انتشارات روش روشن منتشر شد. نوشته شده در چهارشنبه دوازدهم مرداد ۱۳۹۰ساعت 14:37 توسط انجمن. ري را اسم يكي از شعرهاي نيما يوشيج پدر شعر نو فارسي است كه در زبان مازندراني قديم به معناي زن يا دختر بوده است و از آنجا كه همه اعضاي انجمن ما( به جز من) خانم هستند اسم انجمن را بعد از اينكه از سفر زيارت قبر نيما در يوش برگشتيم به پيشنهاد من ري را گذاشتيم.
rirajoybar.blogfa.com
ري را - آدم بودن چه قدر سخت است...
http://www.rirajoybar.blogfa.com/post-26.aspx
انجمن ادبي و گردشگري كانون شهيد هاشمي نژاد شهرستان جويبار - مازندران. آدم بودن چه قدر سخت است. تو راه خونه هرچه ازم پرسید چته و چی ناراحتت کرده چیزی بهش نگفتم. مریم هم که دست بردار نبود بهم گفت: سارا جون تورو خدا بگو چی شده؟ قول میدم کمکت کنم. البته اگه آدم نکشته باشی. اینطوری که تو داغونی امکان اینکه کشتیهات هم غرق شده باشه هست. حالا راستش و بگو کدومشونه؟ مریم گفت: فکر میکنی خیلی از دستت ناراحته؟ نه اون مادره. مادر که نمیتونه از بچش برنجه. ولی اگه رنجیده باشه؟ چرا اینقدر زود اومدی؟ میدونم از دست من نارا...
rirajoybar.blogfa.com
ري را - نقد داستان تقاص مجيد
http://www.rirajoybar.blogfa.com/post-24.aspx
انجمن ادبي و گردشگري كانون شهيد هاشمي نژاد شهرستان جويبار - مازندران. نقد داستان تقاص مجيد. نوشته :خديجه نامدار- مربي ادبيات داستاني انجمن. در این جلسه بچهها باید شخصیتپردازی را تمرین میکردند. برای موضوع داستان با توافق خودشان مرگ را انتخاب کردیم. همهی بچهها داستان نوشتند و ما در کلاس نظرمان را گفتیم. از آن میان مبینا و سحر خواستند داستانشان در وبلاگ باشد. در این پست میخواهم گزارشی بسیار کوتاه از نظر جمع دربارهی داستان مبینا بنویسم. قبل از آنکه به شخصیتپردازی بپردازم میخواهم چند نکته بگویم.
rirajoybar.blogfa.com
ري را - امام
http://www.rirajoybar.blogfa.com/post-15.aspx
انجمن ادبي و گردشگري كانون شهيد هاشمي نژاد شهرستان جويبار - مازندران. ماه وجود او مهتاب دلها بود. چینهای پیشانیش از غصهی ما بود. بابای ملت بود آن پیر عرفانی. اندیشهاش والا آن مرد روحانی. آن پیر فهمیده، فرزند ملت بود. نامش خمینی بود، عاری ز زلت بود. معمار این ملت، اهداف والا داشت. او این درایت را از حقتعالی داشت. او جاودانی را در دین و ایمان دید. او زندگانی را در عهد و پیمان دید. ای دیدهی ملت چه بیصدا رفتی. تکبیر عشق خواندی با این صدا رفتی. نوشته شده در شنبه بیست و سوم مرداد ۱۳۸۹ساعت 22:39 توسط انجمن.
rirajoybar.blogfa.com
ري را - پدر
http://www.rirajoybar.blogfa.com/post-17.aspx
انجمن ادبي و گردشگري كانون شهيد هاشمي نژاد شهرستان جويبار - مازندران. نوشته شده در شنبه بیست و سوم مرداد ۱۳۸۹ساعت 22:47 توسط انجمن. ري را اسم يكي از شعرهاي نيما يوشيج پدر شعر نو فارسي است كه در زبان مازندراني قديم به معناي زن يا دختر بوده است و از آنجا كه همه اعضاي انجمن ما( به جز من) خانم هستند اسم انجمن را بعد از اينكه از سفر زيارت قبر نيما در يوش برگشتيم به پيشنهاد من ري را گذاشتيم. كاروند - دكتر فتوحي. عاشقانه من براي تو. انجمن داستان مهر همدان.
rirajoybar.blogfa.com
ري را - ياد روزاي عشقمون
http://www.rirajoybar.blogfa.com/post-29.aspx
انجمن ادبي و گردشگري كانون شهيد هاشمي نژاد شهرستان جويبار - مازندران. از آسمون آروم آروم. توی غروب به یاد تو اشک می ریزم نامهربون. یاد روزای عشقمون،رو پشت بوم خونمون. حرف می زدیم از عشق وآه. از آدمای بی صفا. قاتل جون شدی چرا؟ منو گذاشتی بی پناه. بی همدم و بی سرپناه. نگفتی که اگه بری دق می کنم تو آدما. جاي خالیتو می بینمو. فکر می کنم به اون روزا. کاری بکن بیام پیشت. اون بالاها پیش خودت. تیغ رو، رو رگهام می کشم. پر می کشم چه بی صدا. میام بالا بالا بالا. تموم میشه قصه ی ما. خنده میشه مهمون این دلای ما.
rirajoybar.blogfa.com
ري را - دعا كردي...
http://www.rirajoybar.blogfa.com/post-18.aspx
انجمن ادبي و گردشگري كانون شهيد هاشمي نژاد شهرستان جويبار - مازندران. مبینا .م. شهمیری. و اين واقعه ي تكراراست. بيهوده مي گردم ولي اين رسم دل تنگي ست. به كام من مي سازد،اين حادثه، حادثه ي تلخي ست. در دست نهان پنهان شدم آسان. من بي سايه و رد واثر. در پشت يك روياشدم محو تماشاي. دعا و آرزوي تو! دعا كردي بيايد يك زمان آرام! تو اورا خواستي اما،تورا مي خواستم اما! كنارت بودم و افسوس،كجا بودي كجا بودي؟ زمان در جاده مي پيچيد. زمين يك باره مي لغزيد. خدا را خوب در آغوش گل ديدم. تو آن تك شاخه را چيدي.
rirajoybar.blogfa.com
ري را - آهاي آهاي ماهي تنگ بلور
http://www.rirajoybar.blogfa.com/post-14.aspx
انجمن ادبي و گردشگري كانون شهيد هاشمي نژاد شهرستان جويبار - مازندران. آهاي آهاي ماهي تنگ بلور. آهای اهای ماهی تو تنگ بلور. به غصههام گوش میکنی. برام میشی سنگ صبور. چرا همش رو گونههام. میخوام بگم چی تو دلم نمیذاره. خنده رو لبهام بشینه؟ بهت بگم چرا نشد. جون دلم نذار بگم. چی داره داغون میکنه. این دلمو نذار بگم. چی داره آتیش میزنه. آخه میترسم که نشه. نشه دلم آروم بشه. شاید یهو کم بیاره. سحر آقاجانزاده سوم دبیرستان - مدرسهی زینب فقیهان. نوشته شده در شنبه بیست و سوم مرداد ۱۳۸۹ساعت 22:37 توسط انجمن.