mahla1979.blogfa.com
جوانهجوانه -
http://mahla1979.blogfa.com/
جوانه -
http://mahla1979.blogfa.com/
TODAY'S RATING
>1,000,000
Date Range
HIGHEST TRAFFIC ON
Sunday
LOAD TIME
0.6 seconds
16x16
PAGES IN
THIS WEBSITE
0
SSL
EXTERNAL LINKS
11
SITE IP
209.126.116.165
LOAD TIME
0.609 sec
SCORE
6.2
جوانه | mahla1979.blogfa.com Reviews
https://mahla1979.blogfa.com
جوانه -
داستان کوتاه
http://www.iliya7190.blogfa.com/1391/04
يك روز يك پسر كوچولو كه مي خواست انشاء بنويسه از پدرش مي پرسه :پدر جان لطفا براي من بگين سياست يعني چي! پدرش فكر مي كنه و مي گه: بهترين راه اينه كه من براي تو يك مثال در مورد خانواده خودمون بزنم كه تو متوجه سياست بشي. من حكومت هستم، چون همه چيز رو در خونه من تعيين مي كنم. مامانت جامعه هست، چون كارهاي خونه رو اون اداره مي كنه. كلفت مون ملت فقير و پا برهنه هست، چون از صبح تا شب كار مي كنه و هيچي نداره. تو روشنفكري چون داري درس مي خوني و پسر فهميده اي هستي. داداش كوچيكت هم كه دو سالش هست، نسل آينده است.
داستان کوتاه - داستان کوتاه...
http://www.iliya7190.blogfa.com/post/7
دو روز گذشت هيچي تغيير نكرده بود حتي مثل اينكه عقربه ها هم سرجاي خودشون ميخ كوب بودند بعضي وقتا اتفاقاتي تو زندگي ادم ميفته كه ميتونه دنيا را خيلي عوض كنه من هيچوقت وقت نداشتم ولي تو اين مدت بي مفهومي زمان رو با تمام وجودم حس كردم. دو روزه كه بهش زل زدم به انگشتاش به چشماش به لبهاش روزي بود كه انتظارات زيادي ازش داشتم ميخواستم اونطوري باشه كه من ميخوام ولي الان فقط كاري رو ازش ميخوام كه هر موجود زنده اي براحتي انجام ميده يه حركت كوچيك. دكتر:ما همه تلاشمونو كرديم تسليت ميگم. وقتی که دیگر نبود.
داستان کوتاه - داستان کوتاه
http://www.iliya7190.blogfa.com/post/13
يك روز يك پسر كوچولو كه مي خواست انشاء بنويسه از پدرش مي پرسه :پدر جان لطفا براي من بگين سياست يعني چي! پدرش فكر مي كنه و مي گه: بهترين راه اينه كه من براي تو يك مثال در مورد خانواده خودمون بزنم كه تو متوجه سياست بشي. من حكومت هستم، چون همه چيز رو در خونه من تعيين مي كنم. مامانت جامعه هست، چون كارهاي خونه رو اون اداره مي كنه. كلفت مون ملت فقير و پا برهنه هست، چون از صبح تا شب كار مي كنه و هيچي نداره. تو روشنفكري چون داري درس مي خوني و پسر فهميده اي هستي. داداش كوچيكت هم كه دو سالش هست، نسل آينده است.
داستان کوتاه - داستان کوتاه از ایلیا
http://www.iliya7190.blogfa.com/post/14
داستان کوتاه از ایلیا. تقریبا موفق شده بود.به اخرین دیوار که رسید پایش سر خورد و دست چپش بین سیمهای خاردار گیر کرد.اویزان از دست. چند ثانیه بعد صدای خراش برداشتن استخوانش را شنید.تا ان لحظه یک نفس نعره زده بود.نیمی از گوشت و پوست،مچ و کف دستش را بها داد تا رهایش کند.هیچ طلب کاری این قدر بی رحم نبود ولی طلب او هم چیز کمی نبود،ازادی اش. همه جا را بگردید.انها را با کتک و فحاشی به محوطه زندان بردند.از نلسون خبری نبود.مایکی گفت:بیچاره حتما کشتنش.ما هم سرنوشت بهتری نداریم. حکمشان ، زندان انفرادی.چندین ماه ...
داستان کوتاه - داستان کوتاه گرگ و گوسفند
http://www.iliya7190.blogfa.com/post/21
داستان کوتاه گرگ و گوسفند. روزي بود، روزگاري بود. گوسفند سياهي هم بود. روزي گوسفند همانطوري سرش زير بود و داشت براي خودش ميچريد، يكدفعه سرش را بلند كرد و ديد، اي دل غافل از چوپان و گل ه خبري نيست و گرگ گرسنهاي دارد ميآيد طرفش. چشمهاي گرگ دو كاسهي خون بود. گوسفند گفت: سلام عليكم. گرگ دندانهايش را به هم ساييد و گفت: سلام و زهر مار! تو اينجا چكار ميكني؟ مگر نميداني اين كوهها ارث باباي من است؟ الانه تو را ميخورم. گرگ پيش خودش گفت: عجب احمقي گير آوردهام. ميروم قسم ميخورم بعد تكه پارهاش ميكنم و ميخورم.
داستان کوتاه - شوخی کوچک انتوتن چخوف
http://www.iliya7190.blogfa.com/post/15
شوخی کوچک انتوتن چخوف. نادژا پ تروف، بیا سوار شیم تا پایین تپه س ر بخوریم. فقط یه بار، هیچ اتفاقی برامون نمی افته! آدم که انقدر نباید بترسه! جونم به لبم رسید! آخر، مگر نه این که این کلمات با عزت نفس، افتخار، زندگی و خوشبختی انسان بستگی دارد! می دیدم که با خود در نبرد است، در صدد بود چیزی بپرسد اما کلماتی را که می خواست پیدا نمی کرد، خجالت می کشید، می ترسید، شادی و هیجان زبانش را بند آورده بود. سرانجام در حالی که رویش به حای دیگری بود، گفت: راستی، می دونی؟ بیا یه بار دیگه س ر بخوریم. سورتمه که از حرکت ایس...
داستان کوتاه - داستان کوتاه داس از ری بردبری
http://www.iliya7190.blogfa.com/post/20
داستان کوتاه داس از ری بردبری. جاده که مانند سایر جادههای از وسط دره و بین زمینهای سنگلاخ و لم یزرع، درختان بلوط و از نزدیک گندمزاری وحشی و تک افتاده میگذشت پس از عبور از کنار خانه سفید کوچکی که در میان گندمزار بود چنان که گوئی ادامهاش بیفایده است ناگهان به پایان رسید. اهمیت نداشت چون آخرین قطره بنزین اتومبیل نیز تمام شده بود.درواریکسون اتومبیل کهنهاش را متوقف کرد و ساکت به دستان بزرگ خشن و دهقانوارش خیره شد. مولی همسرش که بیحرکت کنار او دراز کشیده بود شروع به صحبت کرد. ما باید راه را اشتباه کرده باشیم .
داستان کوتاه
http://www.iliya7190.blogfa.com/1392/07
داستان کوتاه گرگ و گوسفند. روزي بود، روزگاري بود. گوسفند سياهي هم بود. روزي گوسفند همانطوري سرش زير بود و داشت براي خودش ميچريد، يكدفعه سرش را بلند كرد و ديد، اي دل غافل از چوپان و گل ه خبري نيست و گرگ گرسنهاي دارد ميآيد طرفش. چشمهاي گرگ دو كاسهي خون بود. گوسفند گفت: سلام عليكم. گرگ دندانهايش را به هم ساييد و گفت: سلام و زهر مار! تو اينجا چكار ميكني؟ مگر نميداني اين كوهها ارث باباي من است؟ الانه تو را ميخورم. گرگ پيش خودش گفت: عجب احمقي گير آوردهام. ميروم قسم ميخورم بعد تكه پارهاش ميكنم و ميخورم. مولی هم...
داستان کوتاه - داستان کوتاه...
http://www.iliya7190.blogfa.com/post/11
اون روز مثل هميشه نبودم اروم و قرار نداشتم نميدونستم بايد چيكار كنم يه دقيقه ميخواستم با كامپيوتر كار كنم يه دقيقه بعد برم باشگاه بعدش ميگفتم نه برم يه چيزي بخورم اخرش هم ميرفتم تو تخت دراز ميكشيدم و فكر ميكردم فقط فكر. بعد از چند دقيقه دوباره مثل ديوونه ها ميپريدم و اين ور اون ور ميرفتم. دست خودم نبود اخه اون ميخواست بره. رفتم حموم. صورتمو اصلاح كردم .بهترين لباسمو پوشيدم. به خودم ادكلن زدم. موهامو شونه كردم. تو اينه به خودم نگاه كردمو گفتم.تو ميتوني. نوشته شده در شنبه هفدهم تیر ۱۳۹۱ساعت 1:47 توسط iliya.
TOTAL LINKS TO THIS WEBSITE
11
عاشقانه ترین
حال و روز کسی را که دیگر. هیچ نگاهی دلش را نمی لرزاند. پنجشنبه هشتم اسفند 1392. من نه فرشته ام و نه از جنس آسمون. و نه به قول اون نویسنده معروف یک کلوخ تیپا خورده. من فقط یه آدمم. یه آدم که گاهی زیادی مهربونه. گاهی خیلی آروم و ساکت و گاهی هم زیادی شلوغ. چهارشنبه چهارم دی 1392. دلم تنگ شده برای تمام سه ماه گذشته. ای کاش می شد میتونستم عین قبلا ها بیام تو وبم و قت داشتم. ولی حیف که نمیشه. باید منتظر باشم برای تابستون بعدی. همتون رو دوست دارم و ممنون نظراتتون. سه شنبه بیست و یکم آبان 1392. غم که نوشتن ندارد.
خوارکی های خوشمزه
ببخسید که دیر آمدم .ببخشید. بستنی آی بستنی . نوشیدنی های خنک و دلچسب. کوچه ای پر از یاد خدا. سرزمین آرزوها (آرزو دختره شمالی). دختر باران(فاطمه جون جونی). گالري عکس هاي زیبا. خرید اینترنتی شارژ ایرانسل. برید تو ادامه مطلب و بگید شما از بین پیتراها کدومشو بیشتر دوست دارید. یکشنبه سوم شهریور 1392 ] [ 23:27 ] [ مهلا ]. این دفعه یه چیزی براتون گذاشتم که فکرشو هم نمیکردید. خوشمزه محسوب بشه . لطفا بگید دوستت دارید یا نه؟ نداره چون مطمئنا خیلی هاتون دوست ندارید. یکشنبه سوم شهریور 1392 ] [ 23:24 ] [ مهلا ].
˙·▪●●● ورود جنس مذکر ممنوع ●●●▪·˙
ورود جنس مذکر ممنوع. بزرگترین وبلاگ آنتی مذکر. من موندم چرا داداشم وقتی با من حرف می زنه. ولی وقتی با دوس دخترش حرف میزنه. شبیه مجید خراطها :). جمعه 15 فروردین 1393 ] [ 04:50 ب.ظ ] [ مهلا 14 ]. پسرا به 5 گروه تقسیم می شن . پسرا به ۵ گروه تقسیم میشن:. گروه اول پسرایی هستند که دخترا رو بدبخت میکنن! گروه دوم پسرایی هستند که اشک دخترا رو در میارن! گروه سوم پسرایی هستند که جوون دخترا رو به لبشون میرسونن! گروه چهارم پسرایی هستند که کاری میکنن دخترا روزی ۱۸ بارآرزوی مرگ کنن! میدونی مشکل همه ی دخترای ایرانی چیه؟
کلبه دوستی
من در این کلبه دوستی را به شما هدیه مکنم. سلام اغاز امامت امام زمان مبارك. ویژگی های حضرت مهدی (عج)-143. ابوحمزه گوید: حضرت صادق (ع ) را دیدم که هنگامى که مى خواست از منزل بیرون رود لبانش را مى جنبانید و بر در خانه ایستاده بود، عرض کردم : من شما را دیدم که هنگامى که از منزل بیرون آمدى لبانت را مى جنباندى آیا چیزى گفتى؟ اي آنکه در نگاهت حجمي زنور داري. کي از مسير کوچه قصد عبور داري؟ چشم انتظار ماندم، تا بر شبم بتابي. اي آنکه در حجابت درياي نور داري. من غرق در گناهم، کي مي کني نگاهم؟ بقيش ادامه ي مطلب.
سفیدبرفی
هر چه فکرش را بکنی. و من میمانم و خدا. و از خود میپرسم. من چه کرده ام. ان روز چقدر دستانم پر از خالیست . دوشنبه یکم مهر ۱۳۹۲ ] [ 0:23 ] [ سفیدبرفی ]. نگاہت را بہ ڪسے بבوز ڪہ قلبش برای تو بتپہ. چشمانت را با نگاه ڪسے آشنا ڪט ڪہ زنבگے را בرڪ ڪرבه باشہ. سرت را روی شانہ ہاے ڪسے بگذار. ڪہ از صבاے تپشہاے قلبت تو را بشناسہ. آرامش نگاہت رو بہ قلبے پیونב بزט ڪہ بے ریاتریט باشه. لبخنבت را نثار ڪسے ڪט ڪہ בل بہ زمین نבاבه باشہ. رویایت رو با چہره ے ڪسے تصویر کט. ڪہ زیبایے را احساس ڪرבه باشہ. برای شانه ام سنگین است.
جوانه
10:51 - سه شنبه نوزدهم شهریور 1392. من ندیدم دو صنوبر را با هم دشمن. من ندیدم بیدی سایه اش را بفروشد به زمین. رایگان می بخشد نارون شاخه ی خود را به کلاغ. هر کجا برگی هست شور من می شکفد. مثل یک گلدان می دهم گوش به موسیقی روییدن. 11:25 - یکشنبه سی و یکم شهریور 1392. داده هایت ، نداده هایت و گرفته هایت را شکر می گویم. چون داده هایت نعمت ، نداده هایت حکمت و گرفته هایت امتحان است. ژله خرده شیشه ای. 10:46 - پنجشنبه بیست و هشتم شهریور 1392. اسم این ژله ی خیلی شیک و خوشمزه،. بستنی وانیلی.1 لیوان. حالا فردا هستش&...
تقصیر من نبود...
تو اکنون ز عشقم گریزانی غمم را ز چشمم نمی خوانی از این غم چه حالم نمیدانی. زندگي تفسير سه كلمه است: خنديدن. بخشيدن. و فراموش كردن. پس. بخند. ببخش. و فراموش كن. مرا به بزرگی چیزهایی که داده ای. آگاه و راضی کن. تا کوچکی آنچه ندارم. آرامشم را به هم نریزد. بهترين كدهای وبلاگ :. چه در دل من/ چه در سر تو/ من از تو رسیدم /به باور تو. تو بودی و من/به گریه نشستم/ برابر تو/ به خاطر تو/ به گریه نشستم/ بگو چکنم. با تو /شوری در جان /بی تو /جانی ویران /از این زخم پنهان /می میرم. تاریخ: موضوع: لینک این پست. فاتحه ی دست...
دخمل گل گلاب
زندگی صحنه ی یکتای هنرمندیه ماست. فقط دلم میخواد نظر ندی . تاريخ ساعت نويسنده مهلا. سلاااام بچه ها من دیگ دارم از وبم میرم. دلم واستون تنگ میشه. داش ساسی چی میگی تو برا خودت. داش پرویز شرمنده لینکتو عوض نکردم. من دیگه دارم میرم.خداحافظ. تاريخ ساعت نويسنده مهلا. سیلاااااااااااااااااام بالاخره بعد از مدت ها برگشتم. تاريخ ساعت نويسنده مهلا. وای انقد خستم در حد لالیگا. بخاطر درس و به خصوص کنکور. کمبود خواب گرفتم بخدا دلم می خواد یه روز کلا بخوابم مثل این. یکشنبه امتحان نهایی دینی داریم خداروشکر۱۰ تا درسه همش.
نوشته های من
دریافت کد صفحه ورودی. سلام دوستان عزیزم ممنون. که وبلاگم سر زدین امیدوارم. خوشتون بیاد این وبلاگ مجهز. به چت با مدیر وبلاگ است. اگر نظر و ایده ی خاصی. دارید درتماس با مدیر. بنویسید.در ضمن با. تبادل لینک هم موافقم. و لطفا آدرس وبلاگتون. فراموش نشود .نشود. دیوانه ام می کند. هفته او ل اردیبهشت ۱۳۹۵. هفته دوم فروردین ۱۳۹۵. هفته او ل فروردین ۱۳۹۵. هفته چهارم اسفند ۱۳۹۴. هفته سوم اسفند ۱۳۹۴. هفته چهارم بهمن ۱۳۹۴. هفته سوم بهمن ۱۳۹۴. هفته او ل بهمن ۱۳۹۴. 1662;شتیبانی. کد هدایت به بالا. ایمان داشته باش . تاريخ :...
داستان های عاشقانه
به نام خدایی که مرا دیوانه تو و تو را دیوانه دیگری کرد. پست ثابت ( ثابته ثابت ). عشق اصلی یا چینی. قدیمی ها راست گفتند که عشق آدم کور می کنه و ریم دارام دام. هرگونه ابراز علاقه احساسات هیجانی آتشین و رفتار های بی پروای رمانتیک را نمی شود به حساب عشق گذاشت آن هم در این روز و روزگار که قصه عروس و داماد قلابی و سوء استفاده مالی و بعضا بازی با آبروی خانواده ها نقل صفحات حوادث روزنامه هاست. برای تشخیص عشق واقعی از انواع بدل تقلبی درجه دو و چینی اش باید آن را محک زد نه اینکه دستپاچه و کور کورانه آن را پذیرفت.
در امتداد نگاه تو
در امتداد نگاه تو. مترسک ناز می کند. سلام به همه ی دوستام. ی وب دیگه دارم. ازاین به بعد به هر دوتاش سر بزنین.اینم آدرسش. Http:/ hlovem2011.blogfa.com/. نوشته شده در تاريخ 92/06/19. در ساعت 0:34 توسط مهلا. گریه نمیکنم نه این که سنگم. گریه غرورمو به هم میزنه. مرد برای هضم دلتنگیاش. گریه نمیکنه . قدم میزنه. نوشته شده در تاريخ 91/05/23. در ساعت 11:12 توسط مهلا. ا حم قان ه. احمقانه است به یاد کسی ماندن که بی یاد تو خوش نه! خوش تر از همیشه است! احمقانه است باور حرف های یک پسر ایرانی باور دوستت دارم هایش! یاد گ...