malakeyeatash.persianblog.ir
404 - Blog not foundوبلاگی با آدرس مورد نظر پیدا نشد.
http://malakeyeatash.persianblog.ir/
وبلاگی با آدرس مورد نظر پیدا نشد.
http://malakeyeatash.persianblog.ir/
TODAY'S RATING
>1,000,000
Date Range
HIGHEST TRAFFIC ON
Monday
LOAD TIME
1.8 seconds
16x16
32x32
PAGES IN
THIS WEBSITE
0
SSL
EXTERNAL LINKS
20
SITE IP
46.224.2.182
LOAD TIME
1.781 sec
SCORE
6.2
404 - Blog not found | malakeyeatash.persianblog.ir Reviews
https://malakeyeatash.persianblog.ir
وبلاگی با آدرس مورد نظر پیدا نشد.
خود را خواهم کشت - همه رفتند جز خاطره ها
http://padeshaheatash.persianblog.ir/post/11
سلام سلام به همه. سلام من دوباره آمدم. صداقت یعنی از مرز افق ها. چهارشنبه ۱۸ شهریور ۱۳۸۸. جمعه ۱٩ تیر ۱۳۸۸. جه خوش باشد که بعد از انتظاری. چه سخته بی تو بودن.چه سخته بی تو موندن. من آمدم ولی دل شکسته. خود را خواهم کشت. شعری پر معنا . شنبه ۳۱ اردیبهشت ۱۳۸٤. باشگاه مدیران و متخصصان. ورود به چت روم فارسی. همه رفتند جز خاطره ها. خاطره های خسته باز اومدن کنارم. خود را خواهم کشت. برگشتم اما با دلی شکسته. خدايا کی منو از اين دنيای نکبت بار نجات خواهی داد. عاشقی يعنی نفرين خدا بر بندگان.
جه خوش باشد که بعد از انتظاری... - همه رفتند جز خاطره ها
http://padeshaheatash.persianblog.ir/post/15
سلام سلام به همه. سلام من دوباره آمدم. صداقت یعنی از مرز افق ها. چهارشنبه ۱۸ شهریور ۱۳۸۸. جمعه ۱٩ تیر ۱۳۸۸. جه خوش باشد که بعد از انتظاری. چه سخته بی تو بودن.چه سخته بی تو موندن. من آمدم ولی دل شکسته. خود را خواهم کشت. شعری پر معنا . شنبه ۳۱ اردیبهشت ۱۳۸٤. باشگاه مدیران و متخصصان. ورود به چت روم فارسی. همه رفتند جز خاطره ها. خاطره های خسته باز اومدن کنارم. جه خوش باشد که بعد از انتظاری. از غم دوست در اين ميکده فرياد کشم. دادرسی نيست که از بهر رخش داد کشم. داد و فرياد که در محفل ما رندی نيست.
همه رفتند جز خاطره ها
http://padeshaheatash.persianblog.ir/post/18
سلام سلام به همه. سلام من دوباره آمدم. صداقت یعنی از مرز افق ها. چهارشنبه ۱۸ شهریور ۱۳۸۸. جمعه ۱٩ تیر ۱۳۸۸. جه خوش باشد که بعد از انتظاری. چه سخته بی تو بودن.چه سخته بی تو موندن. من آمدم ولی دل شکسته. خود را خواهم کشت. شعری پر معنا . شنبه ۳۱ اردیبهشت ۱۳۸٤. باشگاه مدیران و متخصصان. ورود به چت روم فارسی. همه رفتند جز خاطره ها. خاطره های خسته باز اومدن کنارم. نویسنده: پیمان محمدی - جمعه ۱٩ تیر ۱۳۸۸. خدایم آه ای خدایم آه ای خدایم. صدایت میزنم بشنو صدایم. شکنجه گاه این دنیا جایم. به جرم زندگی این شد سزایم.
شعری پر معنا .... - همه رفتند جز خاطره ها
http://padeshaheatash.persianblog.ir/post/10
سلام سلام به همه. سلام من دوباره آمدم. صداقت یعنی از مرز افق ها. چهارشنبه ۱۸ شهریور ۱۳۸۸. جمعه ۱٩ تیر ۱۳۸۸. جه خوش باشد که بعد از انتظاری. چه سخته بی تو بودن.چه سخته بی تو موندن. من آمدم ولی دل شکسته. خود را خواهم کشت. شعری پر معنا . شنبه ۳۱ اردیبهشت ۱۳۸٤. باشگاه مدیران و متخصصان. ورود به چت روم فارسی. همه رفتند جز خاطره ها. خاطره های خسته باز اومدن کنارم. شعری پر معنا . به ياد فريدون مشيری عزيز* * *. بی تو مهتاب شبی باز از آن کوچه گذشتم. همه تن چشم شدم خيره بدنبال توگشتم. شدم آن عاشق ديوانه که بودم.
سلام من دوباره آمدم - همه رفتند جز خاطره ها
http://padeshaheatash.persianblog.ir/post/27
سلام سلام به همه. سلام من دوباره آمدم. صداقت یعنی از مرز افق ها. چهارشنبه ۱۸ شهریور ۱۳۸۸. جمعه ۱٩ تیر ۱۳۸۸. جه خوش باشد که بعد از انتظاری. چه سخته بی تو بودن.چه سخته بی تو موندن. من آمدم ولی دل شکسته. خود را خواهم کشت. شعری پر معنا . شنبه ۳۱ اردیبهشت ۱۳۸٤. باشگاه مدیران و متخصصان. ورود به چت روم فارسی. همه رفتند جز خاطره ها. خاطره های خسته باز اومدن کنارم. سلام من دوباره آمدم.
سلام سلام به همه - همه رفتند جز خاطره ها
http://padeshaheatash.persianblog.ir/post/28
سلام سلام به همه. سلام من دوباره آمدم. صداقت یعنی از مرز افق ها. چهارشنبه ۱۸ شهریور ۱۳۸۸. جمعه ۱٩ تیر ۱۳۸۸. جه خوش باشد که بعد از انتظاری. چه سخته بی تو بودن.چه سخته بی تو موندن. من آمدم ولی دل شکسته. خود را خواهم کشت. شعری پر معنا . شنبه ۳۱ اردیبهشت ۱۳۸٤. باشگاه مدیران و متخصصان. ورود به چت روم فارسی. همه رفتند جز خاطره ها. خاطره های خسته باز اومدن کنارم. سلام سلام به همه.
خیانت - همه رفتند جز خاطره ها
http://padeshaheatash.persianblog.ir/post/25
سلام سلام به همه. سلام من دوباره آمدم. صداقت یعنی از مرز افق ها. چهارشنبه ۱۸ شهریور ۱۳۸۸. جمعه ۱٩ تیر ۱۳۸۸. جه خوش باشد که بعد از انتظاری. چه سخته بی تو بودن.چه سخته بی تو موندن. من آمدم ولی دل شکسته. خود را خواهم کشت. شعری پر معنا . شنبه ۳۱ اردیبهشت ۱۳۸٤. باشگاه مدیران و متخصصان. ورود به چت روم فارسی. همه رفتند جز خاطره ها. خاطره های خسته باز اومدن کنارم. خیانت از جنس بازار رفیق است. چرا ما به هم خیانت میکنیم؟
شام آخر - همه رفتند جز خاطره ها
http://padeshaheatash.persianblog.ir/post/14
سلام سلام به همه. سلام من دوباره آمدم. صداقت یعنی از مرز افق ها. چهارشنبه ۱۸ شهریور ۱۳۸۸. جمعه ۱٩ تیر ۱۳۸۸. جه خوش باشد که بعد از انتظاری. چه سخته بی تو بودن.چه سخته بی تو موندن. من آمدم ولی دل شکسته. خود را خواهم کشت. شعری پر معنا . شنبه ۳۱ اردیبهشت ۱۳۸٤. باشگاه مدیران و متخصصان. ورود به چت روم فارسی. همه رفتند جز خاطره ها. خاطره های خسته باز اومدن کنارم. نویسنده: پیمان محمدی - یکشنبه ۱٤ خرداد ۱۳۸٥. رو ململ حریری خیالم. تو نقش موندگار یک ترنجی. که جلوه شکوه و اقتداری. توی خرابه دلم یه گنجی.
سلام - همه رفتند جز خاطره ها
http://padeshaheatash.persianblog.ir/post/16
سلام سلام به همه. سلام من دوباره آمدم. صداقت یعنی از مرز افق ها. چهارشنبه ۱۸ شهریور ۱۳۸۸. جمعه ۱٩ تیر ۱۳۸۸. جه خوش باشد که بعد از انتظاری. چه سخته بی تو بودن.چه سخته بی تو موندن. من آمدم ولی دل شکسته. خود را خواهم کشت. شعری پر معنا . شنبه ۳۱ اردیبهشت ۱۳۸٤. باشگاه مدیران و متخصصان. ورود به چت روم فارسی. همه رفتند جز خاطره ها. خاطره های خسته باز اومدن کنارم. نویسنده: پیمان محمدی - یکشنبه ۱٧ خرداد ۱۳۸۸. من بعد از غیبتی طولانی باز برگشتم. کسی اگر از ملکه آتش خبری دارد لطفا به من خبر بده.
TOTAL LINKS TO THIS WEBSITE
20
❤لحـــظـــﮧ ي خــواب ستــاره هــا❤
בر سرزمیט مט هیچ هیچ کوچ ﮧ اے به اسم هیچ زنے نیست و هیچ פ یابانے . بט بست هآ امآ فقط زט هآرا میشناسد .انگار בر سرزمیט مט سهم زنهآ از روבפ انه هآ پل هآییست ک ﮧ پشت سر اבم هآ פ راب شבه انב آینجا نآم هیچ بیمارستانے مریم نیست زایشگآه هآ ام آ پر از مریم هاے درد کشیده است. هفته چهارم اسفند 1391. هفته سوم اسفند 1391. هفته دوم اسفند 1391. هفته او ل اسفند 1391. هفته دوم بهمن 1391. هفته چهارم دی 1391. هفته سوم دی 1391. هفته دوم دی 1391. هفته او ل دی 1391. هفته چهارم آذر 1391. هفته سوم آذر 1391. هفته دوم آذر 1391.
خود سرنوشتم را خواهم نوشت...
خود سرنوشتم را خواهم نوشت. این روز های من. هنوز چهل و هشت ساعت نگذشته.دلم تنگ شده واسه پاره های وجودم.نیستن.تنهام و نمی دونم این تنهایی تا کی ادامه دار خواهد بود. دلم گرفته.باطنا داغونم اگرچه ظاهرم اتفاقا خیلی شاد و حتی مغرور نشون میده.فکرش رو بکن.همیشه توی یه بازی سعی کردی که بازنده باشی.اما این بار محکم وایسادی و قصد داری ادای پوریای ولی رو درنیاری و بخوای که پیروز میدون باشی! فلان دعا رو بخون یا فلان کار رو بکن.آروم میشه یه مدت اما باز دوباره. وقتی برگشتم یقینا از جزیات سفرهام خواهم نوشت. الان دقیقا ا...
ღღعشقღسکوتღღ
تا کی عاشق باشم و از عشقم دور؟ تنهایی هایم باشم و از یارم دور ؟ تا کی باید به خاطر دوری تو اشک بریزم و حسرت آن. دستهای گرمت را بکشم؟ تا کی باید از خدای خویش التماس کنم تا تو را به من. برساند ، نزدیک و نزدیک تر کند. تا بتوانم تو را در آغوش بگیرم؟ تا کی باید صدای غم. انگیز آواز مرغ عشق را بشنوم. و دلم برایت تنگ شود؟ تا کی باید غروب پر درد. عاشقی را ببینم و دلم بگیرد! تا کی باید تنهایی به خورشیدی که آرام آرام به پشت. کوه ها می رود را نگاه کنم و. تا کی باید لحظه ها و ثانیه ها را یکی یکی بشمارم تا. ببین من عا...
عشق تنها
به نام تنها ترین یار مهربونم.خدا. به سلامتیه همه مامانایی که هر وقت صداشون می کنیم میگن : جانم! و هر وقت صدامون میکنن ، میگیم: چیه؟ یک مادر می تواند ۱۰ فرزندش را نگهداری کند ، اما ۱۰. فرزند نمی توانند یک مادر را نگه دارند! به سلامتی همه مادر ها . . . به افتخار همه ی مادر های مهربان و دلسوز ، جوانی. هایت را با بچگی هایم پیر کردم. به موی سپیدت مرا ببخش ، مادر ، ای تمام هستی من. سلامتی همه مادر ها . . . به سلامتیه مادرایی که با حوصله ای راه رفتنو یاد بچه. به سلامتی مادرا که وقتی با جارو برقی میان تو اتاق.
★★رویایــــــــــ خیالیـــــه منــــ .★★
رویای خیالیه من . باطل آن است که بگویی شنیدم (خواندم) و حق آن است که بگویی دیدم = امام علی (ع). ﺗﻮ ﺩﺍﺭﻭﺧﻮﻧﻪ ﺑﻮﺩﻡ . ﯾﻪ ﺁﻗﺎﯾﯽ ﺍﻭﻣﺪ ﮔﻔﺖ :. ﮐ ﺮ ﻡ ﺿ ﺪ ﺳﯿﻤﺎﻥ ﺩﺍﺭﯾﻦ؟ ﻓﺮﻭﺷﻨﺪﻩ ﺑﺎ ﺗﻤﺴﺨﺮ ﺍﺯﺵ ﭘﺮﺳﯿﺪ ﺍﯾﺮﺍﻧﯿﺶ ﺭﻭ ﻣﯿﺨﻮﺍﯼ. ﻣﺮﺩﻩ ﮔﻔﺖ : ﺍﺯ ﻭﻗﺘﯽ ﮐﺎﺭﮔﺮ ﺳﺎﺧﺘﻤﻮﻥ ﺷﺪﻡ. ﺩﺳﺘﺎﻡ ﺯ ﺑﺮ ﺷﺪﻩ ﻧﻤﯿﺘﻮﻧﻢ ﺻﻮﺭﺕ ﺩﺧﺘﺮﻣﻮ ﻧﺎﺯ. به احترام هرچه پدر زحمتکشه . فقط برای خودم هستم " من! نه زیبایم و نه عروسکی و نه محتاج. برای تو که صورت های. رنگ شده را می پرستی. آدمها را ، هیچ ندارم. راهت را بگیر و برو. حوالی من توقف ممنوع. دستانت که مال من باشند. مي کني حق...
ملکه ی بهمن ... !!
ملکه ی بهمن ! من اصلآ واسه چی اینجام! این روزها بند دلم پاره می شود با صدای گریه نوزادی که بر سر نخواستنش دعواست. کنارش دراز میکشم.انگشت اشاره ام را محکم میگیرد.انگار می داند که جز من کسی او نمیخواهد. اسمش را گذاشته اند حرام زاده. حاصل خوش گذرانی دو انسان که قرار بود بمیرد. شاید می خواست هوای این دنیا را ببلعد که نمرده است. دستم را ستون سرم می کنم و آرام لب میزنم. لای لای دئدیم یاتاسان. دلم عجیب نگران این مهمان چن روزه ام است. برچسبها: خانم فلان فلان شده. نوشته شده در پنجشنبه دهم تیر ۱۳۹۵ساعت توسط !
قطره های زندگی چه بد چه خوب به پای تو...
قطره های زندگی چه بد چه خوب به پای تو. پاکی را از دریای ابی بیاموز و ببین که چگونه ارامش را به تو هدیه میدهد. امروز دلم هم گرفته هم! نمیدونم. دنیا وافعا چه ارزشی داره. موندن کناره ادمایی که زندگی رو تو پول هوس یا به قول خودشون عشق. یا س.ک.س! یا سرکار گذاشتن و ولگردی کارشونه چه فایده یی داره. ای خدا. الان خیلی ارومم. چون قلبم پیشه هیچ ادمی اسیر نیست اما! هه اگه یه روز بهت بگن فردا قیامته چیکار میکنی؟ من که تا اردوی تفریحیه فردا فقط میخندم. واسه نعمت بزرگ خدا. همش سه حرفه م ر گ! سلام بعد از عهدی سلام.
ღاحســــاس دختــــرونه مـــــنღ
به وب احساس دخترونه خوش اومدین. امیدوارم لحظاتی که تو وبلاگم سپری میکنید بهتون خوش بگذره. عاشق دختر بودنم هستم و بهش افتخار میکنم. به افتخار همه ی دختر خانوما دست و جیغ و هورا. البته دختر خشگلا وب منم مثل هر وب دیگه ای قوانین و شرایط خودشو داره. 1 :لطفا با هم جر و بحث نکنید. 3:با تبادل لینک کاملا موافقم. 4:اگر نظر بدید حتما میام وبتون و نظر میدم. 5 :خواهش میکنم مطالبم رو کپی نکنید. 6:دخترا و پسرا حق توهین به همدیگرو ندارن. دختر برای حل مسئله ی استاد رفت پای تخته . لبه چادرش روی زمین کشیده میشد. ببینم شما...
شیطنت های یواشکی...
غزلی در حال و هوای روزهای بی برگشت دبستان. یاد آن روزی که ماهم "آب بابا" داشتیم دفتر خط خورده ی مشق الفبا داشتیم. کفش هایی وصله دار وکوچک وشاید گلی یک دل اما بی نهایت مثل دریا داشتیم. صبح میشد عطرنان تازه وچای و پنیر سفره ای هرچندساده.دلخوشی ها داشتیم. زندگی یک ده ریالی بود در دست پدر پول تو جیبی که نه،انگار دنیا داشتیم. بوسه ی پرمهر مادر وقت رفتن همایمان راه خانه تادبستان شور وغوغاداشتیم. نم نم باران که میشد مثل گنجشکان خیس ازپی هم میدویدیم وتماشا داشتیم. نبود بازحاضر غایبی دستی به بالا داشتیم. ۲یکی رو ...