maryamban0.persianblog.ir
قــــاصـدکق اص دک
http://maryamban0.persianblog.ir/
ق اص دک
http://maryamban0.persianblog.ir/
TODAY'S RATING
>1,000,000
Date Range
HIGHEST TRAFFIC ON
Friday
LOAD TIME
1.8 seconds
16x16
32x32
PAGES IN
THIS WEBSITE
7
SSL
EXTERNAL LINKS
42
SITE IP
46.224.2.182
LOAD TIME
1.797 sec
SCORE
6.2
قــــاصـدک | maryamban0.persianblog.ir Reviews
https://maryamban0.persianblog.ir
ق اص دک
قاصدک سوم(جاده) - قــــاصـدک
http://maryamban0.persianblog.ir/post/29
بودم و یه بیراهه. تنها،سرگردون پیش می رفتم. تا رسیدم به یه جاده. جاده ای که فرعی. تصمیم گرفتم تا آخر. این جاده به راه ادامه بدم. خب،یه راه فرعی خیلی بهتر. از یه بیراهه بود! حتما در انتها به یه جاده اصلی. با تمام خستگی و تنهایی و ناتوانی ادامه. تا رسیدم به آخر این فرعی. اما چیزی که دیدم قابل باور نبود. به جای اول برگشته. بودم به همون بیراهه. نا امیدتر، ناتوان تر و خسته تر از گذشته. موندم و یه بیراهه.
قــــاصـدک
http://maryamban0.persianblog.ir/1389/9/6
هر لحظه بیشتر از قبل فرو میرم تو این مرداب. دیگه حتی دستام رو هم بلند نمی کنم. نوشته شده در ۱۳۸٩/٩/٩ساعت ۱:۳٧ ب.ظ توسط قاصدک نظرات . بودم و یه بیراهه. تنها،سرگردون پیش می رفتم. تا رسیدم به یه جاده. جاده ای که فرعی. تصمیم گرفتم تا آخر. این جاده به راه ادامه بدم. خب،یه راه فرعی خیلی بهتر. از یه بیراهه بود! حتما در انتها به یه جاده اصلی. با تمام خستگی و تنهایی و ناتوانی ادامه. تا رسیدم به آخر این فرعی. اما چیزی که دیدم قابل باور نبود. به جای اول برگشته. بودم به همون بیراهه. موندم و یه بیراهه. از همون روز که.
قــــاصـدک
http://maryamban0.persianblog.ir/1389/6/20
قاصدک اول (می نویسم شاید بخوانی). مدتی است دیگر صدایم را نمی شنوی. صدایت را نمی شنوم. درست از همان روز که گفتی تنهایت نمی گذارم! می نویسم شاید بخوانی. اما حالا دیگر خواندنت هم دردی را از من دوا نمی کند. ماه ها می گذرد. و سالها نیز خواهند گذشت. اما چیزی در من تغییر نمی کند. انگار که چیزی را گم کرده باشم. هر روز به دنبال اش می گردم. نمی دانم گم کرده ام. یا جایی جا مانده است. یا شاید تو آن را با خود برده ای. و هیچ چیز دیگری جایش را پر نخواهد کرد.
قــــاصـدک
http://maryamban0.persianblog.ir/1389/2/18
هر طرف که نگاه میکنم. اما تو هیچوقت نیستی. میترسم دستاتو تو دستم بگیرم. میترسم تو هم مثل من. بوی تنهایی وغربت بگیری. میترسم این بغض هزار ساله. به تو هم سرایت کنه. من از مرگ نمیترسم. از رفتن تو میترسم. میترسم تو بری و من نمیرم. میترسم بدون تو زنده بمونم. مثل تموم شبهایی که گذشت. مثل تموم شبهایی که. بدون تو خواهند اومد. از شبهای بی ستاره تو هم. تنها یاد تو هست که. امید سپیده ای هرگز نیومده رو. تو دلم زنده نگه میداره. دیگه زیر بارون خیس نمیشم. یاد اون چتری که بالای سرم گرفتی. تا ابد با منه. تا به حال شده.
مرگ - قــــاصـدک
http://maryamban0.persianblog.ir/post/30
هر لحظه بیشتر از قبل فرو میرم تو این مرداب. دیگه حتی دستام رو هم بلند نمی کنم. نوشته شده در ۱۳۸٩/٩/٩ساعت ۱:۳٧ ب.ظ توسط قاصدک نظرات .
TOTAL PAGES IN THIS WEBSITE
7
به همین سادگی،به همین خوشمزگی
http://g0g0li.persianblog.ir/1388/2
به همین سادگی،به همین خوشمزگی. مادر ،پدر من هم متهمم . . . . . . . اما باید قبول کنیم که به زبان آوردن حقیقت گاهی خیلی تلخه ، گاهی هم نمی شه اصلا حقیقت را به زبان آورد مخصوصا در دادگاهی که تو متهم باشی و خودت هم قاضی ، تو دادستان باشی و خودت هم وکیل مدافع اینجاست که کم میاری و نمی دونی واقعا چیکار باید بکنی اصلا امکانش هست که تبرئه بشی یا حداقل به کمترین مجازات محکوم بشی ، نه امکانش نیست . ادامه مطلب را کلیک کنید.). نویسنده : سرآشپز گوگولی. پروفایل مدیر : سرآشپز گوگولی. به قول شاعر :مشکی رنگه عشقه!
بدون شرح - به همین سادگی،به همین خوشمزگی
http://g0g0li.persianblog.ir/post/64
به همین سادگی،به همین خوشمزگی. نویسنده : سرآشپز گوگولی. ساعت ۳:٢۱ ب.ظ روز جمعه ٢٧ آذر ۱۳۸۸. تگ ها : زمزمه های عاشقانه. پروفایل مدیر : سرآشپز گوگولی. وخدایی که در این نزدیکی است . . . . به قول شاعر :مشکی رنگه عشقه! وقتی گوگولی مهم می شود! تو که هنوز این جایی؟ دانستنی هایی جدید پوستی. خفنکده: .: دیدنی ها : . معصومیت از دست رفته. هده خدا به یک مادر. من و ذهن پراکنده ام. نی نی سایت های کدبانو! باشگاه دانشجویان و متخصصان. این وبلاگ با قدرت پرشین بلاگ. راه اندازی شده است.
زمزمه های عاشقانه - به همین سادگی،به همین خوشمزگی
http://g0g0li.persianblog.ir/tag/زمزمه_های_عاشقانه
به همین سادگی،به همین خوشمزگی. وخدایی که در این نزدیکی است . . . . نامه ای به خدا:. خوب خیلی خوابم میاد چی کار کنم چند شبه درست حسابی نخوابیدم ، این روزها ظاهرا به همه خوش می گذره الا به من چراش را گفتن نگم. این روزها دلم برای گوگوجی (خان داداش) خیلی تنگ شده این گیگیلی(فسقل داداش. که جز حالگیری کاری بلد نیست کاش اینجا بود هیچ وقت فکرش را نمی کردم روزی اینقدر به بودنش در کنارم احتیاج پیدا کنم. نویسنده : سرآشپز گوگولی. تگ ها : زمزمه های عاشقانه. نویسنده : سرآشپز گوگولی. تگ ها : زمزمه های عاشقانه. خیلی با ح...
آلزایمر - به همین سادگی،به همین خوشمزگی
http://g0g0li.persianblog.ir/post/68
به همین سادگی،به همین خوشمزگی. همینه دیگه وقتی آدم دچار اسمش نبر می شه حتی اسم و فامیلش هم یادش میره چه برسه شناسه کاربری و رمز عبور و . . . . . . . چند وقت که نبودم حالا هم که می خواستم سری به وبلاگ گشنگم بزنم. رمز و شناسه را به کل فراموش کرده بودم. عجب رسمیه یهههههههههههههههههههه رسم زمونههههههههههههههههههه. قصه آلزایمر ووووووووووووووووووووو درد بی درمونهههههههههههههههههههههههه. خوب از آنجایی که این وبلاگ بسیار مخفیانه و دور از چشم بعضی فضولها (گیگیلی را می گم. پن : برمیگردم البته امیدوارم.
به همین سادگی،به همین خوشمزگی
http://g0g0li.persianblog.ir/1388/6
به همین سادگی،به همین خوشمزگی. این ماه رمضونی چه حاااااااااااااااااااااااااااااااالی داد ،همش بخور بخور تنبلی و خواب وای بهتر از این نمی شد مخصوصا که تمام اینها به پای آدم روزه دار ثواب نوشته می شه. من هم فرصت رو غنیمت شمردم تو این یه ماه کلی ثواب برا خودم جمع کردم. فقط اشکالش اینه که حالا که ماه رمضون داره تموم می شه یکمی لباسام تنگ شده. مثل اینکه زیادی ثواب کردم. نویسنده : سرآشپز گوگولی. تگ ها : روزگار من. My name is gogoli! شاید از این می ترسیدم که سطح صفر نداشته باشند! نویسنده : سرآشپز گوگولی. آه ، ا...
به همین سادگی،به همین خوشمزگی
http://g0g0li.persianblog.ir/1388/3
به همین سادگی،به همین خوشمزگی. خسته شدم از بس پشت مانیتور نشستم ،گفتم برم پایین ببینم مامان و برادرم در چه حالن اخه قراره بریم تهران ،هر چند تو این اوضاع اصلا خوشم نمی یاد اما قبل از امتحانات باید یه سری به چشم پزشکم بزنم چاره ای نیست باید بریم . چه بوی بدی توی خونه پیچیده ، وقتی رفتم ببینم توی اشپزخونه چه خبره ، وای انگار یه سطل اب سرد ریختن رو سرم ،بازم مرغ ،آه پس بگو این بوی بد از کجاست؟ حالم از بوی لاشه مرغ بهم می خوره ، مخصوصا وقتی مجبور باشم من ظرفاش را بشورم. بهم کلی خندید گفت : ا نه بابا. همیشه ز...
دستهایی بالای دست - جزئیات
http://details.persianblog.ir/post/73
یه مرد خیلی خجالتی میره توی یه کافه تریا. چند دقیقه که میشینه توجهش نسبت به یه دختر خوشگل که کنار میز بار نشسته بوده جلب میشه. مرد نیم ساعت با خودش کلنجار میره و بالاخره تصمیمشو میگیره و میره سراغ دختر و با خجالت و آروم بهش میگه: ممم. میتونم کنار شما بشینم و یه گپی با همدیگه بزنیم؟ یهو دختر داد میزنه: چی؟ من هرگز امشب با تو نمی خوابم. همهء مردم برمیگردن و چپ چپ به مرد نگاه می کنن. مرد سرخ میشه و سرشو میندازه پایین و با شرمندگی میره میشینه سر جاش. یهو مرد داد میزنه: چی؟ صید قزل الا در مدرسه.
گنجشک با خدا قهر بود… - جزئیات
http://details.persianblog.ir/post/71
گنجشک با خدا قهر بود. روزها گذشت و گنجشگ با خدا هیچ نگفت . فرشتگان سراغش را از خدا می گرفتند و خدا هر بار به فرشتگان این گونه می گفت:. می آید من تنها گوشی هستم که غصه هایش را می شنود و یگانه قلبی هستم که. دردهایش را در خود نگاه میدارد…. و سرانجام گنجشک روی شاخه ای از درخت دنیا نشست. فرشتگان چشم به لب هایش دوختند،. گنجشک هیچ نگفت و…. خدا لب به سخن گشود : با من بگو از آن چه سنگینی سینه توست. گنجشک گفت : لانه کوچکی داشتم، آرامگاه خستگی هایم بود و سرپناه بی کسی ام. تو همان را هم از من گرفتی.
عیب گویی - جزئیات
http://details.persianblog.ir/post/70
دوست آن باشد که گوید عیب دوست ، نه آنکه عطار بگوید. 1583;وشنبه ٢۳ آذر ۱۳۸۸ توسط خودم پيام هاي ديگران . صید قزل الا در مدرسه. دريافت جديدترين نرم افزز ها. سرويس وبلاگ رايگان سپهر. هاست و دامنه براي وبلاگ. خدمات هاستينگ و دامنه. گنجشک با خدا قهر بود. سهشنبه ۱٧ آذر ۱۳۸۸.
به همین سادگی،به همین خوشمزگی
http://g0g0li.persianblog.ir/1388/4
به همین سادگی،به همین خوشمزگی. زیاد هم ترس نداشت! حالا که خوب فکرش را می کنم! تازه دارم می فهمم ، نه زیادم بد نیست ، اوضاع را می گم! شاید به نظر خیلی افتضاح بیاد یا حتی تصور کنی دیگه بد تر از این هم مگه می شه؟ اما باور کن ، اگر می تونستی از چشمهای اون به همه چیز نگاه کنی دیگه بهتر از این نمی شد؟ خیلی سخته وقتی طرف مقابلت با لبخند نگاه تو را دنبال می کنه چشمات را ازش دریغ کنی! بگذریم . . . . . . . . گذشتیم اما از ما نگذشت ،( روزگار را می گم! کاش دست از سرمون بر می داشت! گاهی دلم می خواد فرار کنم؟ می دونم ...
TOTAL LINKS TO THIS WEBSITE
42
Obstetrical and Gynecological Associates, P.A. in Houston, TX
Obstetrical and Gynecological Associates, P.A. 7900 Fannin Street Suite 4000. Houston TX 77054 US. Phone: 713-512-7500 or 800-988-0081. Web: http:/ maryambairdmd.com. A leader in women's health care for nearly half a century. We provide the support, knowledge, understanding and medical expertise women have trusted since 1962. Health and Medical Healthcare Professionals Physicians and Surgeons. Obstetrics, gynecology, obgyn, women's healthcare, well woman. Central Standard Time (GMT -6.0).
Musings and Ramblings | Fantasy is escapist, and that is its glory. If a soldier is imprisioned by the enemy, don't we consider it his duty to escape?. . .If we value the freedom of mind and soul, if we're partisans of liberty, then it's ou
A writer. An avid reader. A lover of the arts and sciences. An old fashioned girl. I believe in social equality and in the freedom that can be found in the parchment and quill. Fantasy is escapist, and that is its glory. If a soldier is imprisioned by the enemy, don't we consider it his duty to escape? If we value the freedom of mind and soul, if we're partisans of liberty, then it's our plain duty to escape, and to take as many people with us as we can! May 28, 2015. May 22, 2015. He founded his own com...
Maryam Bakes
Sunday, September 9, 2012. Raspberry swirl orange muffins. Summer is almost over and before I go back to university and disappear here's another quick post. If you follow me on Twitter or Instagram you would know how much I have baked this summer! If I could go back in time I would have recorded how many kilos of butter, sugar and flour I have used in the past three months. Raspberry swirl orange muffins. Recipe adapted from Glorious Treats. 2 cups all purpose flour. 1 teaspoon baking powder. Using your ...
Eshghe gomshode
تنها تویی در خلوت تنهاییم! تنها تو می خواهی مرا با این همه شیدایی ام. تنها تو می جویی مرا با همه رسواییم. تنها تو می خواهی مرا با این همه شیدایی ام. تنها تویی در خلوت تنهاییم! نوشته شده در 2011/12/26. H 2O = آب. ابر رعد = باران. غم چشم = اشک. تنهائی تاریکی = من. عشق مهر = تو. پس : من - تو = مرگ! زیاد به ارتباطش فکر نکن ، به جمله آخر بچسب. نوشته شده در 2011/12/26. هنوز مرا دوست داری؟ هر زمان که بخواهی از کنارت خواهم رفت. تا بفهمی چه باشم چه نباشم ، عاشقم. هر کجا باشم در قلبم خواهی ماند و به عشق تو،. آينده...
قــــاصـدک
هر لحظه بیشتر از قبل فرو میرم تو این مرداب. دیگه حتی دستام رو هم بلند نمی کنم. نوشته شده در ۱۳۸٩/٩/٩ساعت ۱:۳٧ ب.ظ توسط قاصدک نظرات . بودم و یه بیراهه. تنها،سرگردون پیش می رفتم. تا رسیدم به یه جاده. جاده ای که فرعی. تصمیم گرفتم تا آخر. این جاده به راه ادامه بدم. خب،یه راه فرعی خیلی بهتر. از یه بیراهه بود! حتما در انتها به یه جاده اصلی. با تمام خستگی و تنهایی و ناتوانی ادامه. تا رسیدم به آخر این فرعی. اما چیزی که دیدم قابل باور نبود. به جای اول برگشته. بودم به همون بیراهه. موندم و یه بیراهه.
روزنوشتهای من
نوشته شده در شنبه پانزدهم تیر ۱۳۹۲ساعت 12:3 توسط. به نام نامی او. نوشته شده در سه شنبه هفدهم بهمن ۱۳۹۱ساعت 19:7 توسط.
about
2013- Master of Art in Sculpture at Brera Academy of Fine Arts ,Milan, Italy. 2005- Bachelor of Art in Sculpture from the College of Fine Arts at the prestigious Tehran University, Tehran, Iran. 2005 -Bronz technic at Maah e Mehr institute With Parviz Tanavoli who is an internationally recognized Iranian Sculptor. 2016 -3D Studio Max . ABEA S.R.L. 2016 -Advance level of 3D Studio Max . ABEA S.R.L. Member of AIS (Association of Iranian Sculptors) since 2005. Member of Caleb collective Art since 2007.
سیاه وسفید
یه یک ماهی بود که هر وقت میخواستیم جمعه بریم بیرون کیان هی میپرسید پس کی میریم زو دقیقا هم میگفت زو نه باغ وحش دیگه بهش قول دادیم باشه این هفته میریم زو! قسمت فیلها که دوتا فیل بودن که مدام خرطومشون رو روی زمین مقابل مردم میکشیدن برای خوردنی از مسولش اجازه خواستم میتونیم هویج بهشون بدم گفت فقط میوه و هویج, کیان هم چند تا هویج رو براشون انداخت و یه ذره بچه ها ذوق کردن برگشتیم سمت قوها و مرغابی ها دریاچه کثیف چند تا کاهو و نون براشون ریختیم و برگشتیم. این همون قطرات شبنمی هست که باعث خنک شدن هوا میشد.
دل نوشته های من
دل نوشته های من. از دل نوشته هایم ساده ن گذر به یاد داشته باش این دل نوشته ها را یک دل، نوشته ! می دانم روزی خواهد رسید. که تو نگاه می کنی و من. تو می خندی و من. تو راه می روی. با همان آرامش خاص خودت. به خواب می روی. غ ز ل می گویم.غ ز ل می شوم. و تو می شوی اولین و زیباترین. کتاب شعرعاشقانه ی تاریخ که ن ف س می کشد . نوشته شده در شنبه پنجم اسفند ۱۳۹۱ساعت 20:56 توسط مریم بانو. راز من، راز تو، راز زندگی. خستگی های مفرط روح. دلتنگی های بی نشانه ی دل. تمام راز من است، اين روزها. با زبان عشق سخن بگويم. می ا فتم...