javadkia.blogfa.com
اینجا برای از تو نوشتن هوا کم است - آخرین غزلی که سرودم 22/7/87
http://www.javadkia.blogfa.com/post-14.aspx
اینجا برای از تو نوشتن هوا کم است. این همه گفتند ببین و بیا عشق چه میگفت؟ آخرین غزلی که سرودم 22/7/87. شیون نگاه توست نه فریاد های من. ای عابری که رد شدی از لابلای من. برگرد با دل تنهای من بساز. این نازدانه تنبل بی دست وپای من. دیریست شعر پر از شوق را دگر. کمتر شنیده کسی با صدای من. این روزها همیشه برایم سوال بود. حجمی که داشت ساده وآسان هوای من. تو نه/تو هم نه و شاید. خدای من. این اشتراک در من وتو موج میزند. رفتی ،شبیه آمدن بی صدای من. چاپ در هفته نامه ی می ناب". بی مقدمه در زندگی مجازی.
javadkia.blogfa.com
اینجا برای از تو نوشتن هوا کم است - علی (ع) کیست؟
http://www.javadkia.blogfa.com/post-5.aspx
اینجا برای از تو نوشتن هوا کم است. این همه گفتند ببین و بیا عشق چه میگفت؟ راستی چه بگویم.از کسی که هاتف غیبی به فاطمه بنی اسد ندا داد که ای فاطمه ،او را علی نام کن که من آن خداوند علی اعلا هستم او را از قدرت و عزت و جلال خود آفریده ام و چهره کامل از عدالت خویش به او بخشیده ام و نام او را از نام مقدس خود مشتق نموده ام . علی آن کسی است که درد روزگار بر جانش نشسته و خار در چشم و استخوان در گلو در جهت رسالت پیغمبر لحظه ای از پا ننشست. علی در بین یاران درد دین داشت. نه از دشمن چنین قلبی غمین داشت.
javadkia.blogfa.com
اینجا برای از تو نوشتن هوا کم است - کمی شبیه غزل باش
http://www.javadkia.blogfa.com/post-6.aspx
اینجا برای از تو نوشتن هوا کم است. این همه گفتند ببین و بیا عشق چه میگفت؟ کمی شبیه غزل باش. کمی شبیه غزل باش مهربان با من. زن نجیب و وفادار داستان با من. همیشه در عجبم آنچه تو بمن کردی. نکرده سفره ی خالی بدون نان با من. چه اتفاق عجیبی بیا تماشا کن. مصاف دیدنی ابر و آسمان با من. نوشته شده در شنبه ۹ شهریور۱۳۸۷ساعت 12:45 توسط جواد کیا. بی مقدمه در زندگی مجازی.
javadkia.blogfa.com
اینجا برای از تو نوشتن هوا کم است
http://www.javadkia.blogfa.com/8706.aspx
اینجا برای از تو نوشتن هوا کم است. این همه گفتند ببین و بیا عشق چه میگفت؟ تقدیم به همه ی دوستان:به خصوص ANGEL. من همسفر شراب از زرد به سرخ. یا همره اضطراب از زرد به سرخ. یک روز زشوق هجرتی خواهم کرد. چون هجرت آفتاب از زرد به سرخ. مرحوم قیصر امین پور). نوشته شده در دوشنبه ۲۵ شهریور۱۳۸۷ساعت 13:8 توسط جواد کیا. عدالت پشتش از عدل علی خم. دوباره شب قدر آمد.دوباره شروع میشود ستایش علی اما بی شناخت.بی معرفت. به قول دکتر شریعتی همه میدانیم علی بزرگ است اما اینکه چرا بزرگ است؟ عدالت نشان حکومت بی نقصش. اکنون دیگر ...
javadkia.blogfa.com
اینجا برای از تو نوشتن هوا کم است -
http://www.javadkia.blogfa.com/post-12.aspx
اینجا برای از تو نوشتن هوا کم است. این همه گفتند ببین و بیا عشق چه میگفت؟ تقدیم به همه ی دوستان:به خصوص ANGEL. من همسفر شراب از زرد به سرخ. یا همره اضطراب از زرد به سرخ. یک روز زشوق هجرتی خواهم کرد. چون هجرت آفتاب از زرد به سرخ. مرحوم قیصر امین پور). نوشته شده در دوشنبه ۲۵ شهریور۱۳۸۷ساعت 13:8 توسط جواد کیا. بی مقدمه در زندگی مجازی.
javadkia.blogfa.com
اینجا برای از تو نوشتن هوا کم است - دوبار
http://www.javadkia.blogfa.com/post-7.aspx
اینجا برای از تو نوشتن هوا کم است. این همه گفتند ببین و بیا عشق چه میگفت؟ او اشک به چشم خسته ام دید دوبار. از حال درون من نفهمید دوبار. من در عجبم در آسمان شب قبل. یک ماه به دور شهر چرخید دوبار. من عاشق بغض در گلویم هستم. بغضی که به یک حادثه ترکید دوبار. نوشته شده در شنبه ۹ شهریور۱۳۸۷ساعت 13:1 توسط جواد کیا. بی مقدمه در زندگی مجازی.
javadkia.blogfa.com
اینجا برای از تو نوشتن هوا کم است - عدالت پشتش از عدل علی خم
http://www.javadkia.blogfa.com/post-11.aspx
اینجا برای از تو نوشتن هوا کم است. این همه گفتند ببین و بیا عشق چه میگفت؟ عدالت پشتش از عدل علی خم. دوباره شب قدر آمد.دوباره شروع میشود ستایش علی اما بی شناخت.بی معرفت. به قول دکتر شریعتی همه میدانیم علی بزرگ است اما اینکه چرا بزرگ است؟ امروز ما ایرانیان بتهوون انریکو جیپ سیکینگ و.که برای خود غرب هم خیلی شناخته شده نیست از. کسی که کعبه صحن قدومش بود مسجد کوفه سکوی پرتابش و. عدالت نشان حکومت بی نقصش. اینگونه است که هنگامی از ابوطیب متنبی شاعر بزرگ عرب میپرسند:. چرا در ثناگستری علی چیزی نمیسرایی؟
javadkia.blogfa.com
اینجا برای از تو نوشتن هوا کم است - پنجره
http://www.javadkia.blogfa.com/post-1.aspx
اینجا برای از تو نوشتن هوا کم است. این همه گفتند ببین و بیا عشق چه میگفت؟ سایه ات افتاد دیشب پیش پای پنجره. من تمامم خرد شد در لا به لای پنجره. کاش از شهرمه آلودت نصیبم گشته بود. یک نگاه مات از آب و هوای پنجره. من نوشتم روی مه از عشق اما. مه نباشد نیست شاهد جز خدای پنجره. باد مأمورتو شد تا در اتاق خالیم. سالها بیدار باشم از صدای پنجره. کوچه راوقتی دوعابرمی فشردنددر بغل. چشم را می برد آنجا بی حیای پنجره. سنگهامی خوردجای شیشه بردست وسرم. یک نفر می گفت ای بابا فدای پنجره. شیشه سالم بود اما سنگها می آمدند.
javadkia.blogfa.com
اینجا برای از تو نوشتن هوا کم است - سنت و مدرنیته
http://www.javadkia.blogfa.com/post-3.aspx
اینجا برای از تو نوشتن هوا کم است. این همه گفتند ببین و بیا عشق چه میگفت؟ تعریفی از سنت و مدرنیته در ذهن ما ثبت شده است.تصوری است نادرست و ابتر. باید دانست سنت و مدرنیته نه تنها در مقابل یکدیگر قرار ندارند،بلکه نسبت اخوت و برادری دارند. قطعا حوزه ای به نام سنت باید وجود داشته باشد،تا از کنار آن مدرنیته وحتی پسا مدرن بجود آید و لذا این دو حوزه جدا از هم نیستند.شاید اینگونه بتوان تعریف کرد که سنت نگاهی است به پشت سر وگذشته و مدرنیته نگاهی است اجمالی و عمیق به آینده. خلق را تقلیدشان بر باد داد. ای دو صد لعنت.