meykhoo.persianblog.ir
در داستاندر داستان
http://meykhoo.persianblog.ir/
در داستان
http://meykhoo.persianblog.ir/
TODAY'S RATING
>1,000,000
Date Range
HIGHEST TRAFFIC ON
Thursday
LOAD TIME
3.2 seconds
16x16
32x32
PAGES IN
THIS WEBSITE
9
SSL
EXTERNAL LINKS
38
SITE IP
46.224.2.182
LOAD TIME
3.18 sec
SCORE
6.2
در داستان | meykhoo.persianblog.ir Reviews
https://meykhoo.persianblog.ir
در داستان
× بالکن - در داستان
http://meykhoo.persianblog.ir/post/17
با چهره ی تیره و سوخته که شبیه مجسمه ی بودا بود نشسته بود و دمپایی اش را در آورده بود. زیر سایه ی درختی مرد هندوانه ای در دست داشت که آن را مثل توپی می چرخاند. هندوانه را به گردی سرش می مالید چند لحظه. می ایستاد دوباره می نشست و متفکرانه به اطراف خیره می شد. هندوانه چیزی نبود که او بخواهد با آن بازی کند بی صبرانه. در انتظار بلایی بودم که قرار بود بر سر هندوانه بیاید لحظه غافلگیر کننده ای بود. میخوش ولی زاده ۱۳۸۸/۱٠/۸ نظر . کتاب خانه ی داستان. مینا درعلی - قاب من. داستاکوفسکی- امید سحر خیز.
در داستان
http://meykhoo.persianblog.ir/False
داستان - محاکمه از نعمت مرادی. دعوت به خوانش http:/ nematmoradi.blogfa.com/. میخوش ولی زاده ۱۳٩٠/٩/٢٦ نظر . با چهره ی تیره و سوخته که شبیه مجسمه ی بودا بود نشسته بود و دمپایی اش را در آورده بود. زیر سایه ی درختی مرد هندوانه ای در دست داشت که آن را مثل توپی می چرخاند. هندوانه را به گردی سرش می مالید چند لحظه. می ایستاد دوباره می نشست و متفکرانه به اطراف خیره می شد. هندوانه چیزی نبود که او بخواهد با آن بازی کند بی صبرانه. در انتظار بلایی بودم که قرار بود بر سر هندوانه بیاید لحظه غافلگیر کننده ای بود. داشت ...
در داستان
http://meykhoo.persianblog.ir/1388/10
با چهره ی تیره و سوخته که شبیه مجسمه ی بودا بود نشسته بود و دمپایی اش را در آورده بود. زیر سایه ی درختی مرد هندوانه ای در دست داشت که آن را مثل توپی می چرخاند. هندوانه را به گردی سرش می مالید چند لحظه. می ایستاد دوباره می نشست و متفکرانه به اطراف خیره می شد. هندوانه چیزی نبود که او بخواهد با آن بازی کند بی صبرانه. در انتظار بلایی بودم که قرار بود بر سر هندوانه بیاید لحظه غافلگیر کننده ای بود. میخوش ولی زاده ۱۳۸۸/۱٠/۸ نظر . کتاب خانه ی داستان. مینا درعلی - قاب من. داستاکوفسکی- امید سحر خیز.
در داستان
http://meykhoo.persianblog.ir/posts
داستان - محاکمه از نعمت مرادی. دعوت به خوانش http:/ nematmoradi.blogfa.com/. میخوش ولی زاده ۱۳٩٠/٩/٢٦ نظر . با چهره ی تیره و سوخته که شبیه مجسمه ی بودا بود نشسته بود و دمپایی اش را در آورده بود. زیر سایه ی درختی مرد هندوانه ای در دست داشت که آن را مثل توپی می چرخاند. هندوانه را به گردی سرش می مالید چند لحظه. می ایستاد دوباره می نشست و متفکرانه به اطراف خیره می شد. هندوانه چیزی نبود که او بخواهد با آن بازی کند بی صبرانه. در انتظار بلایی بودم که قرار بود بر سر هندوانه بیاید لحظه غافلگیر کننده ای بود. داشت ...
در داستان
http://meykhoo.persianblog.ir/archive
1777;۳٩٠/٩/٢٦. 1777;۳۸۸/۱٠/۸. 1777;۳۸۸/٧/۱٤. کتاب خانه ی داستان. مینا درعلی - قاب من. داستاکوفسکی- امید سحر خیز. طیبه احمدی / داستان.
TOTAL PAGES IN THIS WEBSITE
9
ادبیات ، داستان و... - همسایه
http://www.dastan-negin.blogfa.com/post/29
ادبیات ، داستان و. شهری بزرگ ،درمه غلیظ پنهان شده است .شهری که ازدوبی بزرگتر است .ازشهر برجهای مرتفع.شهربزرگ برج ندارد.فقط یک انگشت اشاره دارد که آسمان رانشان می دهد .باعث افتخار است.تابلوهایی که ازآن. دیده ام درغروب فرورفته است . درغرب شهر مه گرفته دکل های برق فشار قوی. شده اند.درپارک ها ،درپیاده رو ها ،کنار خیابانهای پهن وباریک ،روی نقشه ،همه جای شهر هستند.برج های آهنی ،باسیمهایی طویل شهر رامرزبندی کرده اند . سرسبز،غرق در بوق ها وگاز ها وپدالهاست ومیدانهایی در شیب کوهپایه. درکوچه ای بن بست. مدیر ساختما...
ادبیات ، داستان و... - ترانه ی چشمای بارونی
http://www.dastan-negin.blogfa.com/post/28
ادبیات ، داستان و. ترانه ی چشمای بارونی. چشام از جنس بارونه که می سوزندش خورشید. تورومی بخشمت اما کسی جزمن نمی بخشید. تورومی بخشمت اما نه اینکه باز برگردی. می خوام یادم بره کی بودی وبامن چها کردی. به تعداددلای ما به شهر قصه راهی هست. گذشتم از گناه تو باور کن خدایی هست. غبار کینه روشستم همه حرفات و بخشیدم. کسی تو آیینه پیدا شد که قبل از ین نمی دیدم. نوشته شده در سه شنبه یازدهم تیر ۱۳۹۲ساعت 20:54 توسط سمیرا صفری. متولد 61هستم.لیسانس ادبیات.نقاشی میکشم.معتقدم نقاشی ونویسندگی شبیه هم هستند. مكتب هاي ادبي جهان.
ادبیات ، داستان و...
http://www.dastan-negin.blogfa.com/1392/04
ادبیات ، داستان و. شهری بزرگ ،درمه غلیظ پنهان شده است .شهری که ازدوبی بزرگتر است .ازشهر برجهای مرتفع.شهربزرگ برج ندارد.فقط یک انگشت اشاره دارد که آسمان رانشان می دهد .باعث افتخار است.تابلوهایی که ازآن. دیده ام درغروب فرورفته است . درغرب شهر مه گرفته دکل های برق فشار قوی. شده اند.درپارک ها ،درپیاده رو ها ،کنار خیابانهای پهن وباریک ،روی نقشه ،همه جای شهر هستند.برج های آهنی ،باسیمهایی طویل شهر رامرزبندی کرده اند . سرسبز،غرق در بوق ها وگاز ها وپدالهاست ومیدانهایی در شیب کوهپایه. درکوچه ای بن بست. مدیر ساختما...
ادبیات ، داستان و... - شعرزیبای مست از پروین اعتصامی
http://www.dastan-negin.blogfa.com/post/25
ادبیات ، داستان و. شعرزیبای مست از پروین اعتصامی. محتسب، مستی به ره دید و گریبانش گرفت مست گفت ای دوست، این پیراهن است، افسار نیست. گفت: مستی، زان سبب افتان و خیزان میروی گفت: جرم راه رفتن نیست، ره هموار نیست. گفت: میباید تو را تا خانهی قاضی برم گفت: رو صبح آی، قاضی نیمهشب بیدار نیست. گفت: نزدیک است والی را سرای، آنجا شویم گفت: والی از کجا در خانهی خمار نیست. گفت: تا داروغه را گوئیم، در مسجد بخواب گفت: مسجد خوابگاه مردم بدکار نیست. گفت: دیناری بده پنهان و خود را وارهان گفت: کار شرع، کار درهم و دینار نیست.
ادبیات ، داستان و...
http://www.dastan-negin.blogfa.com/1391/03
ادبیات ، داستان و. شعری از زنده یاد شهریار. نوشته شده در دوشنبه بیست و نهم خرداد ۱۳۹۱ساعت 12:17 توسط سمیرا صفری. ازبین همه حرفهای دنیا یک حرف برای من آرامش بخش شده رهایی بخصوص اگر بغض گلویم را بگیرد آنوقت دائم این کلمه رادر ذهنم هجی می کنم صدای حرف "ر"مغزم را مثل دلر که دیوار را سوراخ می کند مغزم را آبکش می کند . من خوب می دانم از یک چیز ناراحتم فقط آنقدر به خودم گفتم هیس یادم رفته از چی ناراحتم! نوشته شده در دوشنبه بیست و دوم خرداد ۱۳۹۱ساعت 23:11 توسط سمیرا صفری. داستان تنهایی من از کجا شروع شد ازکی؟
ک آه! گل
http://delejan.blogfa.com/8804.aspx
و گرنه کجا می دانستم. باران شبانه را دوست دارم. چراغ روشن پارک ها. و ماشینی که دور می شود. توت فرنگی های غرق در خامه. مثل کسی که کیست. آن سوي هيچ ،فراسوي مرزهاي تنم. دریا طعم انار می دهد. قصیده ی لبخند چاک چاک. انجمن اهل قلم بوشهر. رنگ های رفته دنیا. تلخ مثل قهوه،تلخ مثل من. نوشته شده در سه شنبه دوم تیر 1388ساعت 20:14 توسط ارسلان باقری. Powered By BLOGFA.COM.
ک آه! گل
http://delejan.blogfa.com/9005.aspx
و گرنه کجا می دانستم. باران شبانه را دوست دارم. چراغ روشن پارک ها. و ماشینی که دور می شود. توت فرنگی های غرق در خامه. مثل کسی که کیست. آن سوي هيچ ،فراسوي مرزهاي تنم. دریا طعم انار می دهد. قصیده ی لبخند چاک چاک. انجمن اهل قلم بوشهر. رنگ های رفته دنیا. تلخ مثل قهوه،تلخ مثل من. برادر زاده ی تنهایی است. که هر روز دکمه هایش را برایم باز. فاحشه ها را به خانه ام. و مرا به پشت پنجره دعوت می کند. برادر کوچک دلتنگی است. که تیک تاک ثانیه ها را. چکه چکه های آب را. هوهوی باد را در می آورد. گاوی در نگاهم ماغ.
ک آه! گل - و ده شعر خیلی کوتاه
http://delejan.blogfa.com/post-22.aspx
و گرنه کجا می دانستم. باران شبانه را دوست دارم. چراغ روشن پارک ها. و ماشینی که دور می شود. توت فرنگی های غرق در خامه. مثل کسی که کیست. آن سوي هيچ ،فراسوي مرزهاي تنم. دریا طعم انار می دهد. قصیده ی لبخند چاک چاک. انجمن اهل قلم بوشهر. رنگ های رفته دنیا. تلخ مثل قهوه،تلخ مثل من. و ده شعر خیلی کوتاه. دوریت دریاچه ی ارومیه است. هر جای نقشه که انگشت بگذارم. فاصله را تا تو می سنجم. رنگین کمان از کجا بداند. از کجا تا کجا. و باران پشت پنجره. فقط باران پشت پنجره نیست. چیزی از بودنت کم نمی شود. آنجای تو که می لنگید.
ک آه! گل
http://delejan.blogfa.com/8809.aspx
و گرنه کجا می دانستم. باران شبانه را دوست دارم. چراغ روشن پارک ها. و ماشینی که دور می شود. توت فرنگی های غرق در خامه. مثل کسی که کیست. آن سوي هيچ ،فراسوي مرزهاي تنم. دریا طعم انار می دهد. قصیده ی لبخند چاک چاک. انجمن اهل قلم بوشهر. رنگ های رفته دنیا. تلخ مثل قهوه،تلخ مثل من. همه چیز به زیبائی یک سپیده آغاز می شود. من پادشاهی تنها با لشکری از شعر. بی قلعه و بارو. تو با مهره های شکست ناپذیر زیبائیت. به جنگی نابرابر با شعرهایم می آیی. و زیبائیت در قلب سپاهم نفوذ می کند. چون نمک در دریا. آنچنان در تو می آمیزم.
TOTAL LINKS TO THIS WEBSITE
38
یک چکه ماه
حسین (ع) بیشتر از آب تشنه لبیک بود اما افسوس که به جای افکارش، زخمهای تنش را نشانمان دادند و بزرگترین درد او را بی آبی نامیدند. (دکتر علی شریعتی). نویسنده : سید حمید رضا هاشم ورزی. ساعت ۸:۳۸ ب.ظ روز ۱۳۸۸/۱۱/٧. محرم تمام شد ولی سخن از تو ای اباعبدالله بی پایان است به قول مرحوم قیصرامین پور پایان سخن پایان من است تو ادامه داری. آخرین نگاه عاشورایی حضرت اباعبدالله. شمر از راه می رسد. نماز عصر عاشورای حضرت اباعبدالله. شمر از راه می رسد. راز خون علی اصغر(ع). رازآن خون چه بود که آسمان آن را ازآن خودش کرد؟
میخانه خاموش
زیباترین جملات،عاشقانه ها،شاهکارهای ادبی و اشعار ناب. دلم برای یه نفر تنگ شده. نه این که سست باشند. با فوت و صدا و حرف. کاش از خودت خبر میدادی. که زیر آوار نمانم. یک نفر با چمدان رفت. و صدای پای رفتنش نیامد. دست بلند کردم، تاکسی ایستاد. نشستم و در را بستم. گفت: کجا؟ گفتم: فرقی نمیکنه. فقط از اینجا برو. نوشته شده توسط ی پسرخوب درفلان ساعت. تمامی شب را با تو سر کردهام. کنارۀ دریا، در جزیره. وحشی و گوارا بودی میان خلسه و خواب،. میان آتش و آب. خوابهایمان به هم آمیخت. بر فراز و یا در اعماق،. به جستجوی من آمدند.
meykhone-box
آشنائی با تفنگ بادی فنر پیستونی Spring Piston. پنجشنبه 28 خرداد 1394. آموزش شکار مبحث آشنایی با تفنگ بادی فنر پیستونی Spring Piston. ادامه مطلب را در این سایت دنبال نمایید. لطفا از مباحث آموزشی و معرفی محصولات و لوازم کوهنوردی و شکار آن بازدید فرمایید. تفنگ بادی فنر پیستونی Spring Piston. تفنگهای بادی فنرپیستونی از رایجترین نوع تفنگهای بادی هستند که همگان اعم از ورزشکاران برای هدف زنی ، شکارچیان برای شکار های کوچک و افراد معمولی برای تفریح مورد استفاده قرار میدهند. تفنگ بادی فنر پیستونی. عکس تفنگ بادی فن...
Persian Sharetronix - Installation
Welcome to Persian Sharetronix Installation Wizard. This wizard will help you install Persian Sharetronix 3.0.1 on your webserver. I accept the Persian Sharetronix License terms and limitations.
دفترچه خاطرات
فردا روز سرنوشت سازیه برای من. نوشته شده در دوشنبه دوم اسفند ۱۳۸۹ساعت 10:16 توسط mehran. تصمیم گرفتم به وب نوشتنم ادامه بدم. چه لاك خوش رنگي چه آرايشي داري. چه دوست پسر خوبي چه آرامشي داري. وقتي تو اي اف امي ني ديگه به تو فكر كنه. روزي صد بار زنگ بزنه تو رو چك كنه. راستي شنيدم تو ديگه از ما خسته شدي. شنيدم به يه كسي ديگه اي وابسته شدي. به دوست پسر جديدت مبارك باشه. اصلا مگه ميشه سليقه ي شما بد باشه. ميگن خيلي با هم خوشين خوب خدا رو شكر. يكي هم پيدا شدو دل شما رو برد. منم كه واسه رسيدن به تو بي اميدم.
در داستان
داستان - محاکمه از نعمت مرادی. دعوت به خوانش http:/ nematmoradi.blogfa.com/. میخوش ولی زاده ۱۳٩٠/٩/٢٦ نظر . با چهره ی تیره و سوخته که شبیه مجسمه ی بودا بود نشسته بود و دمپایی اش را در آورده بود. زیر سایه ی درختی مرد هندوانه ای در دست داشت که آن را مثل توپی می چرخاند. هندوانه را به گردی سرش می مالید چند لحظه. می ایستاد دوباره می نشست و متفکرانه به اطراف خیره می شد. هندوانه چیزی نبود که او بخواهد با آن بازی کند بی صبرانه. در انتظار بلایی بودم که قرار بود بر سر هندوانه بیاید لحظه غافلگیر کننده ای بود. داشت ...
..:: بی گاه نوشت های یک ذهن متلاطم ::..
تعداد کل بازدید : 56260. بازدید امروز : 2. بازدید دیروز : 1. بی گاه نوشت های یک ذهن متلاطم : . پرگویی، حکیم را می لغزاند و بردبار را ملول می کند، پس پرگویی مکن که به ستوه آوری و کوتاهی مکن که خوار گردی . [امام علی علیه السلام]. پنج شنبه 87/6/14: : ساعت 11:38 صبح. ما اساس کشی کردیم. یه کلیلک کنین تا به خونه جدید بیاین. البته هویت پارسی بلاگیه خودمون رو حفظ کردیم. یکشنبه 87/6/10: : ساعت 6:12 عصر. یه چشم یه هم زدن ماه رمضون اومد. رفقا دعا کنید بتونیم استفاده کنیم. سنگ پا هم شرمنده شد! و احتمالا منظور از گام...
میخونه خاطره
درد دل یک عاشق. یکمی عاشقی. یه ذره هم دوست داشتن. درد دل یک عاشق. محل درج آگهی و تبلیغات. نوشته شده در تاريخ پنجشنبه بیست و یکم آذر ۱۳۹۲ توسط ساقی. تقدیم به مادرم . . . نوشته شده در تاريخ سه شنبه سوم دی ۱۳۹۲ توسط ساقی. ﯾﻚ ﺭﻭﺯﯾﮏ ﭘﺴﺮ ﮐﻮﭼﻮﻟﻮ ﮐﻪ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﺳﺖ ﺍﻧﺸﺎﺀ ﺑﻨﻮﯾﺴﻪ ﺍﺯ ﭘﺪﺭﺵ ﻣﯽ. ﻟﻄﻔﺎ ﺑﺮﺍﯼ ﻣﻦ ﺑﮕﯿﻦ ﺳﯿﺎﺳﺖ ﯾﻌﻨﯽ ﭼﯽ؟ ﭘﺪﺭﺵ ﻓﮑﺮ ﻣﯿﮑﻨﻪ ﻭ ﻣﯽ ﮔﻪ :ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﺭﺍﻩ ﺍﯾﻨﻪ ﮐﻪ ﻣﻦ ﺑﺮﺍﯼ ﺗﻮ ﯾﮏ ﻣﺜﺎﻝ. ﺩﺭ ﻣﻮﺭﺩ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ ﺧﻮﺩﻣﻮﻥ ﺑﺰﻧﻢ ﮐﻪ ﺗﻮ ﻣﺘﻮﺟﻪ ﺳﯿﺎﺳﺖ ﺑﺸﯽ. ﻣﻦ ﺣﮑﻮﻣﺖ ﻫﺴﺘﻢ، ﭼﻮﻥ ﻫﻤﻪ ﭼﯿﺰ ﺭﻭ ﺩﺭ ﺧﻮﻧﻪ ﻣﻦ ﺗﻌﯿﯿﻦ ﻣﯽ ﮐﻨﻢ . ﮐﻨﻪ ﻭﻫﯿﭽﯽ ﻧﺪﺍ ﺭﻩ. نوشته شده در...
میخوونه
ارام بیا تو و سکوت کن تا صدای فریاد های بی صدایم را بشنوی! من همینم و بس. من نه عاشق هستم ونه محتاج نگاهی که بلغزد بر من. من خودم هستم و یک حس غریب که به صد عشق و هوس می ارزد. من نه عاشق هستم و نه دلداده به گیسوی بلند. ونه آلوده به افکار پلید. من به دنبال نگاهی هستم که مرا از پس دیوانگیم میفهمد. من همین هستم و بس. نوشته شده در شنبه 7 مردادماه سال 1391ساعت 03:40 ب.ظ توسط آفره دخت. خدایافقط خودت جواب بده. مرزهای درست هرکدام ، کدام است؟ من آرزو می کنم که روزی سطح شعور و شناخت مذهبی ، در این تنها. نخستین بنی...
میخوش ولی زاده
این حرف ها گفتن ندارد! مجموعه شعر " این حرف ها گفتن ندارد! از میخوش ولی زاده منتشر شد، انتشارات شانی ،تهران بهار 94. میخوش ولی زاده چهارشنبه ٢٧ اسفند ۱۳٩۳ نظر . آن دو ماهی قرمز. در رختخواب ها به خواب می رویم. در خیابان ها به راه می افتیم. در کافه ها پرسه می زنیم. و در خانه ها افسرده می شویم. سرگذشتمان این چنین بوده است. روبه روی هم رو به نابودی. تولدم را این بار بعد از تو. خودم جشن می گیرم. خودم شمع ها روشن می کنم. و خودم به مهمانی خودم می روم. جای تو روی همین صندلی خالیست. آتش می زنند رو به آشنایی.