mohajer313.blogfa.com

tabeheshgh.blogfa.com

به خلوتگاه من خوش اومدید. - تنهاااااااااااااااااااااا

http://www.tabeheshgh.blogfa.com/post-95.aspx

به خلوتگاه من خوش اومدید. یک فنجان حرف دم نکشیده. من از گریستن تو شاد شدم. از این که تنها نیستم شاد شدم. شاد شدم و لبخند زدم. تو نیز لبخند زدی. لبخندهای ما در هم ادغام شد. تو همۀ وجود من شدی. من به تو دل بستم. زندگی شادی ما را دید. خورشید از پشت ابر بیرون آمد. تو ناگهان محو شدی! که به سایه ام دل بسته بودم! من باز هم تنها شدم. نوشته شده در دوشنبه ۶ دی۱۳۸۹ساعت 4:22 توسط نسیم سحری. توی جاده ای که انتهاش معلوم نیست. پیاده یا سواره بودنت فرقی نمی کنه،. اما اگه همراهی داشته باشی. که تنهات نذاره ،. سیاه و سفید@ .

tabeheshgh.blogfa.com

به خلوتگاه من خوش اومدید. - سکوت تلخ!!!...

http://www.tabeheshgh.blogfa.com/post-70.aspx

به خلوتگاه من خوش اومدید. یک فنجان حرف دم نکشیده. نه این که حرفی برای گفتن نیست. هست،حرفی هست،عشق هست،بغض هست،درد هست. اما چه بگویم وقتی . وقتی نه در انزوای خالی سکوتم دستی مهربان،. نه تلاش دوباره ای برای نو شدن. گمان مبر همیشه حوالی خواب های تو بیدارم. گمان مبر همیشه عاشقانه می نویسم و می خوانمت. عشق به زخم که برسد ،سکوت می شود. زخم که عمیق شود بیداری دل ، درد است ، من در این بغض های هر لحظه در این. دلتنگی های مدام در این آشفتگی های دقائقم ،دارم سکوت می شوم. توی جاده ای که انتهاش معلوم نیست. به خاطر تو@ .

tabeheshgh.blogfa.com

به خلوتگاه من خوش اومدید. - هان!!!!!!..

http://www.tabeheshgh.blogfa.com/post-89.aspx

به خلوتگاه من خوش اومدید. یک فنجان حرف دم نکشیده. جوان ثروتمندی نزد عارفی رفت و از او اندرزی برای زندگی نیک خواست. عارف او را به کنار پنجره برد و پرسید: چه می بینی؟ گفت: آدم هایی که می آیند و می روند و گدای کوری که در خیابان صدقه می گیرد. بعد آینه بزرگی به او نشان داد و باز پرسید: در آینه نگاه کن و بعد بگو چه می بینی؟ گفت: خودم را می بینم! عارف گفت: دیگر دیگران را نمی بینی! آینه و پنجره هر دو از یک ماده ی اولیه ساخته شده اند : شیشه. این دو شی شیشه ای را با هم مقایسه کن :. توی جاده ای که انتهاش معلوم نیست.

errorsistem.blogfa.com

چیزی در نظر ندارم - لوگوی پپســـی

http://www.errorsistem.blogfa.com/post-55.aspx

چیزی در نظر ندارم. موضوع لوگوی صهیونیستی کوکاکولا که یادتونه. اخیرا هم دانشمندان مومن و متدین توانستند پس از سال ها مطالعه و تحقیق، لوگوی pepsi. رو هم رمز گشایی کنند و دریافتند که این هم توطئه ای از جانب دشمن! پرداخت هر پنی ذخیره اسرائیل است. با روشن شدن این دشمنی آشکار و رو شدن دست لابی های صهیونیستی ، شرکت های ایرانی هم ساکت ننشسته و در حرکتی هماهنگ به تشریح نام خود پرداختند تا مشت محکمی باشد بر دهان اسراییل جنایت خوار! زار دهنم باز شه. نوشته شده در یکشنبه ۱۳۹۰/۰۱/۰۷ساعت 14:7 توسط error. من و تنهایی هام.

tabeheshgh.blogfa.com

به خلوتگاه من خوش اومدید. - هیس!!..بذار حرف بزنم!!..

http://www.tabeheshgh.blogfa.com/post-85.aspx

به خلوتگاه من خوش اومدید. یک فنجان حرف دم نکشیده. حرف های بدون ویرایش. زندگیزندگی.زندگی.چیست این زندگی؟ سردرگمم در دایره ی زندگی! خدا رو شکر.اما من نه خوبم نه خوشم! اگه دلیلشو پیدا کردی خبرم کن. پاییز امسال یه جوریه؟ امشب از اون شب هاست.هوای نوشتن های راه و بی راه دارم.همش دلم یه جوریه! من که چند وقتی است حس می کنم دیوانه شده ام.تو فامیل همه بهم میگن این روزا یه جوری شدی؟ دیگه سحر همیشگی نیستی! آخه من دختر پر جنب و جوشو شوخم اما حالا گوشه گیر شدم انگار.نمی دونم از زندگیم چی می خوام؟ که تنهات نذاره ،.

tabeheshgh.blogfa.com

به خلوتگاه من خوش اومدید. - خدایا

http://www.tabeheshgh.blogfa.com/post-90.aspx

به خلوتگاه من خوش اومدید. یک فنجان حرف دم نکشیده. نوشته شده در سه شنبه ۳۰ آذر۱۳۸۹ساعت 18:39 توسط نسیم سحری. توی جاده ای که انتهاش معلوم نیست. پیاده یا سواره بودنت فرقی نمی کنه،. اما اگه همراهی داشته باشی. که تنهات نذاره ،. بی انتها بودن جاده برات. رسم این شهر عجیب است،. قصد این قوم فریب است،. آن که یک روز دل به نگاهش دادیم. خندهاش سرد و غریب است،. کتابم را بخوان ای دوست. هزاران نکته دارم من. بخوانم نرم و آهسته. کتابم را بخوان ای دوست. خدایا خیر و برکت. برایم مقدر و مقرر فرما. بر آنچه تو تاخیر اندازی.

errorsistem.blogfa.com

چیزی در نظر ندارم - راستي تا به حال براي چند نفر پل ساخته ايم؟!

http://www.errorsistem.blogfa.com/post-57.aspx

چیزی در نظر ندارم. راستي تا به حال براي چند نفر پل ساخته ايم؟ دو برادر با هم در مزرعه اي كه از پدرشان به ارث رسيده بود، زندگي مي كردند. يك روز به خاطر يك سوء تفاهم كوچك، با هم جرو بحث كردند. پس از چند هفته سكوت، اختلاف آنها زياد شد و از هم جدا شدند. يك روز صبح در خانه برادر بزرگ تر به صدا درآمد. وقتي در را باز كرد، مرد نجاري را ديد. نجار گفت: من چند روزي است كه دنبال كار مي گردم، فكركردم شايد شما كمي خرده كاري در خانه و مزرعه داشته باشيد، آيا امكان دارد كه كمكتان كنم؟ وبلاگ قشنگ پیوند خانوم.

errorsistem.blogfa.com

چیزی در نظر ندارم -

http://www.errorsistem.blogfa.com/post-60.aspx

چیزی در نظر ندارم. ازقضاروزى اگرحاكم اين شهرشدم،خون صد شيخ به يك مست فداخواهم كرد،ترك تسبيح ودعاخواهم كرد،وسط كعبه دو ميخانه بناخواهم كرد،تانگویند که مستان زخدا بی خبرند. نوشته شده در جمعه ۱۳۹۰/۰۲/۰۹ساعت 2:9 توسط error. وبلاگ قشنگ پیوند خانوم. ترانه های محمد اکبری. تیک تاک های زندگی. من و تنهایی هام. تسخير - طراحي و خدمات وب سايت ).

errorsistem.blogfa.com

چیزی در نظر ندارم - انسان زميني شد، فرشته‌ها گريستن

http://www.errorsistem.blogfa.com/post-56.aspx

چیزی در نظر ندارم. انسان زميني شد، فرشتهها گريستن. از بهشت كه بيرون آمد، دارايياش فقط يك سيب بود. سيبي كه به وسوسه آن را چيده بود. و مكافات اين وسوسه هبوط بود.فرشتهها گفتند: تو بيبهشت ميميري. زمين جاي تو نيست. زمين همه ظلم است و فساد. و انسان گفت: اما من به خودم ظلم كردهام. زمين تاوان ظلم من است. اگر خدا چنين ميخواهد، پس زمين از بهشت بهتر است. و فرشتهها همه گريستند. اما انسان نرفت. انسان نميتوانست برود. انسان بردرگاه بهشت وامانده بود. ميترسيد و مردد بود. انسان دستهايش را گشود و خدا به او اختيار داد.

errorsistem.blogfa.com

چیزی در نظر ندارم - آدمیت مرد !

http://www.errorsistem.blogfa.com/post-52.aspx

چیزی در نظر ندارم. از همان روزی که دست حضرت قابیل. گشت آلوده به خون حضرت هابیل. از همان روزی که فرزندان آدم ،. زهر تلخ دشمنی در خون شان جوشید. گرچه آدم زنده بود. از همان روزی که یوسف را برادر ا به چاه انداختند. از همان روزی که با شلاق و خون ، دیوار چین را ساختند. آدمیت مرده بود . بعد ، دنیا هی پر از آدم شد و این آسیاب ،. قرن ها از مرگ آدم هم گذشت . روزگار مرگ آدمیت است. سینه ی دنیا ز خوبی ها تهی است. صحبت از آزادگی ، پاکی ، مروت ، ابلهی است! صحبت از موسی و عیسی و محمد نابجاست ،. قرن موسی چومبه هاست!