mohammadf.blogfa.com

pantea2008.blogfa.com

دخترک کبریت فروش - خرید و سرقت

http://www.pantea2008.blogfa.com/post-27.aspx

با همین سکه ماه. می خرم چند ستاره. می گذارم پشت پنجره ام. رد شد از حومه تاریکی من. جلو پای خودش سنگ ببیند. و نلنگد تا صبح. گرچه از باد نمانده. روی دیوار و در و پنجره اما. تلفن می زنم امشب به پلیس. و به او می گویم. یک نفر شاخه احساس مرا. از لب باغچه ام دزدیده. نوشته شده در دوشنبه سی ام مهر ۱۳۸۶ساعت 10:4 توسط میترا. این دفتر ناچیز دیوان من است. مجموع خیالات پریشان من است. از شما خواهش دارم خرابش نکنید. چون یادگاری از من و دوران من است. همسریابی.دوست یابی.هک و بوت.دانلود برنامه و موزیک ویدیو. وقت و بی وقت.

pantea2008.blogfa.com

دخترک کبریت فروش - این وبلاگ توسط تیم امنیتی هکران خون خوار 666 تهران هک گردید! تا درس عبرتی باشد برای امثال تو و بقیه

http://www.pantea2008.blogfa.com/post-33.aspx

این وبلاگ توسط تیم امنیتی هکران خون خوار 666 تهران هک گردید! تا درس عبرتی باشد برای امثال تو و بقیه. گروه امنیتی ۶۶۶ تهران :. هدف این گروه از هک وبلاگهای بلاگفا و میهن بلاگ و پرشین بلاگ و . بر این است که حفره های امنیتی آنها را بیشتر بشناسیم و بیشتر به آنها گوشزد کنیم اینجانب (. این فایل راهنما را دانلود کنید و پسوردتان را بگیرید و نرم افزاررا اجرا کنید در ضمن سعی کنید جهت امنیت بیشتر از یه پسورد مطمئن تر استفاده فرمایید . لینک دانلود راهنما. پسورد فایل :۱۲۳ میباشد . این دفتر ناچیز دیوان من است.

pantea2008.blogfa.com

دخترک کبریت فروش -

http://www.pantea2008.blogfa.com/post-32.aspx

به قول یه دوست. چاقو به دستم، رگ تو دستم، کلی فکر.همه اونایی که اومدن و رفتن، همه اونایی که. نیومده رفتن، همه اونایی که موندن اما کاش میرفتن، همه اونایی که رفتن اما کاش. میموندن.چاقو، رگ، وسوسه زدن.همه کارایی که کردم و نباید میکردم، همه کارایی که. نکردم و باید میکردم، همه کارایی که کردن و نباید میکردن، همه کارایی که نکردن و. باید میکردن.چاقو، رگ، وسوسه زدن.گذشته: غمگین، حال: بی معنی، آینده: بی. وفاچاقو، رگ، وسوسه زدن.چرا که نه؟ همه آدمهای داستان زندگی من نقش منفی اند،. شاید از ترس اینکه یه روز از خودش.

pantea2008.blogfa.com

دخترک کبریت فروش - کوله بـــــــــار

http://www.pantea2008.blogfa.com/post-24.aspx

من غریبه ای بودم در میان تاریکی. چشم تو چو فانوسی آشنا، فریبم داد. خسته در دل طوفان سویت آمدم، اما. دیدنت سرابی بود، ناروا، فریبم داد. کوله بارت را که برداشتی. ریختم، شکستم و ذوب شدم. می ترسیدم از آن مسیری که آمده ای. می ترسیدم راهمان یکی نباشد. بسیار خوب، وقت رفتن است. ترسیدم، ریختم، شکستم و ذوب شدم. اما ناگهان دستانم را گرفتی. و باز همان نگاه آتشین. برویم که مسیر زندگی ما یکی است. به زیر گنبد لیلی بشر بیگانه می بینم. صفا و مهربانی را همی افسانه می بینم. من از اولاد بنی آدم صمیمیت نمی بینم. وقت و بی وقت.

pantea2008.blogfa.com

دخترک کبریت فروش - سرشت آدما

http://www.pantea2008.blogfa.com/post-31.aspx

مي خوام يه قصه بگم از سرشت آدما. روزي كه تو آسمون تك تنها بود خدا. اون روزا آسمونا رنگشون آبي نبود. تو دل ستاره ها درد بي خوابي نبود. يه روزي خدا اومد يه كمي خاك رو گرفت. به هواي عشق تو گ ل آدم رو سرشت. برا خوشحالي تو اين زمين و آفريد. اين همه كهكشونو روي دامن تو چيد. براي چشماي تو بهشت رو بهونه كرد. با ناز نگاه تو دوزخ و ويرونه كرد. براي عطر نفسات نسيمو آواره كرد. براي بچگي هات زمينو گهواره كرد. خورشيدو براي تو، توي آسمون گذاشت. گل هاي سرخ و فقط برا خاطر تو كاشت. بارونو به خاطر سبزي دل به تو داد.

pantea2008.blogfa.com

دخترک کبریت فروش

http://www.pantea2008.blogfa.com/author-pantea2009.aspx

این دفتر ناچیز دیوان من است. مجموع خیالات پریشان من است. از شما خواهش دارم خرابش نکنید. چون یادگاری از من و دوران من است. همسریابی.دوست یابی.هک و بوت.دانلود برنامه و موزیک ویدیو. هیچ هدیه ائی زیباتر از گل نیست. هوا را از من بگیر خنده ات را نه! تقدیم به حضرت عشق. برای با تو بودن دنبال یک بهونه ام. وقت و بی وقت. دل نوشته های باران. ღعشق ، دوستي ، صفا ღ. چه بهونه ای از تو قشنگ تر؟ بعد تو من موندم و حسرت عشقت. بشکست اگر دل من به فدای چشم مستت.

pantea2008.blogfa.com

دخترک کبریت فروش

http://www.pantea2008.blogfa.com/8609.aspx

به قول یه دوست. چاقو به دستم، رگ تو دستم، کلی فکر.همه اونایی که اومدن و رفتن، همه اونایی که. نیومده رفتن، همه اونایی که موندن اما کاش میرفتن، همه اونایی که رفتن اما کاش. میموندن.چاقو، رگ، وسوسه زدن.همه کارایی که کردم و نباید میکردم، همه کارایی که. نکردم و باید میکردم، همه کارایی که کردن و نباید میکردن، همه کارایی که نکردن و. باید میکردن.چاقو، رگ، وسوسه زدن.گذشته: غمگین، حال: بی معنی، آینده: بی. وفاچاقو، رگ، وسوسه زدن.چرا که نه؟ همه آدمهای داستان زندگی من نقش منفی اند،. شاید از ترس اینکه یه روز از خودش.

pantea2008.blogfa.com

دخترک کبریت فروش - من در ذات خویش چه دارم؟

http://www.pantea2008.blogfa.com/post-26.aspx

من در ذات خویش چه دارم؟ خورشید می تابد و ابر می بارد ، ستاره می درخشد و چشمه می جوشد ، رود می خروشد و زمین. می روید ، گل می شکفد و پرنده می خواند و نسیم می وزد. تابش در ذات خورشید است و بارش در ذات ابر. جوشش در ذات چشمه است و خروش در ذات رود. رویش در ذات زمین است و شکفتن در ذات گل. خواندن در ذات پرنده است و وزش در ذات نسیم و. که اگر جز این بود! راستی من که انسانم و اشرف مخلوقات در ذات خویش چه دارم؟ لبریز از نهایت شده ام. حس می کنی چه غرور قشنگی است. این دفتر ناچیز دیوان من است. مجموع خیالات پریشان من است.

pantea2008.blogfa.com

دخترک کبریت فروش - یار اهورایی

http://www.pantea2008.blogfa.com/post-29.aspx

دیدم گل رخسارت، اعجاز خداوند است. تا باور دل گردد، خواهان تو گردیدم. از دست تو نوشیدم، یک جام پر از صهبا. عاشق شدن خود را، در نزد تو فهمیدم. از کوچه قلب من، آن دم که گذر کردی. من رد تو را گریان، بوسیدم و بوییدم. همواره دل تنگم، سوی تو کند پرواز. تا بال و پر افشاند، بر جنب جاویدم. ای یار اهورایی، ای مظهر زیبایی. دنبال تو می گردم، من زائر خورشیدم. آن روز که ما با هم، زنجیر شدیم،آن شب. با یاد تو خوابیدم، چون خواب تو را دیدم. کاشکی ترانه ها نبود. این عاشقانه ها نبود. تو قاب عکس عشق ما. برای گریه جا نبود.